سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سوالات و پاسخ های شرعی وضو

 

خشک کردن دست‌ و صورت قبل از وضو لازم نیست

سوال: آیا خشک بودن دست و صورت قبل از وضو لازم است؟


جواب: خشک کردن دست‌ها و صورت لازم نیست و چنانچه آب وضو بر رطوبت صورت و دست غلبه کند کفایت می‌کند. .(استفتائات جدید امام خمینی(ره), ج1, س37 و38)

 

سوال: در هنگام وضو گرفتن اگر خود فرد در کمال سلامت باشد ولی آب را کسی دیگر بریزد و وی وضو بگیرد، آیا وضوی وی باطل است؟


جواب: اگر دیگری دست و صورت او را شتسشو دهد وضو باطل است. اما اگر دیگری آب می‌ریزد و خود شخص شستشو می‌دهد و وضو می گیرد اشکال ندارد و وضو صحیح می باشد.(توضیح المسائل دوازده مرجع, ج1, ص185, شرط یازدهم)

 

سوال: در دین اسلام آمده مستحب است فرد مسلمان قبل از خواب با وضو باشد تا بستر او حکم معبد را داشته باشد، در حالی‌که در رساله‌ی احکام آمده است که خواب ، وضو را باطل می‌کند. آیا با وضو رفتن به بستر با مبطل وضو بودن خواب تناقض ندارد؟!

اگرچه خواب در ظاهر وضو را باطل می‌کند و دیگر نمی‌توان با آن نماز خواند و ...، اما آثار معنوی باطنی وضو همچنان ادامه خواهد یافت؛ زیرا خواب از ضروریات طبیعت انسان است و هر آنچه انسان در زمان هوشیاری و قدرت بدان اقدام می‌کند، هنگام ناهشیاری و ناتوانی نیز پاداش آن لحاظ خواهد شد؛ از این‌رو است که در مورد شخص روزه‌دار در ماه رمضان می‌فرماید: «... نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَة»؛[1] خواب روزه‌دار عبادت است، در حالی روزه‌دار هنگام خواب کاری در ارتباط با روزه انجام نمی‌دهد، اما از آن‌جا که شخص روزه‌دار در حال بیداری به عبادت مشغول است و دستورات الهی را اطاعت می‌کند، آن حالت در زمان خواب نیز برایش محاسبه می‌شود.

   سوالات و پاسخ های شرعی وضو

  وضو یکی از مقدمات نماز است

 

یا بیماری که نمی‌تواند عباداتی را که در دوران سلامت بدن انجام می‌داد به جا آورد، خداوند پاداش زمان صحت را برای او لحاظ می‌کند: «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام): عَنِ النَّبِیِّ(صلی الله علیه و آله) فِی حَدِیثٍ قَالَ: إِذَا مَرِضَ الْمُوْمِنُ، وَکَّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَکاً یَکْتُبُ لَهُ فِی سُقْمِهِ مَا کَانَ یَعْمَلُ مِنَ الْخَیْرِ فِی صِحَّتِهِ حَتَّى یَرْفَعَهُ اللَّهُ وَ یَقْبِضَه»؛‏[2]

امام باقر (علیه السلام) می‌فرماید: انسان با ایمان، وقتی به بیماری دچار می‌شود، خداوند فرشته‌ای را بر او می‌گمارد تا هرآنچه را که در حال صحت و سلامتی انجام می‌داد، در حال بیماری نیز برایش محاسبه کند تا هنگامی که از دنیا برود. 

یا در روایت دیگر از امام کاظم (علیه السلام) آمده است: «إِذَا مَرِضَ الْمُوْمِنُ أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ... إِلَى صَاحِبِ الْیَمِینِ أَنِ اکْتُبْ لِعَبْدِی مَا کُنْتَ تَکْتُبُهُ فِی صِحَّتِهِ مِنَ الْحَسَنَاتِ»؛[3] مومن وقتی بیمار می‌شود خداوند به فرشته سمت راستش دستور می‌دهد، همان‌طور که در زمان سلامت برایش حسنات را می‌نوشتی در زمان بیماری او نیز همان خوبی‌ها را برایش محاسبه کن. 

بنابر این، چون با وضو بودن ملازم طهارت روحی و معنوی است، انسان مومن قبل از خواب این طهارت را همراه دارد و با این طهارت روحی به بستر می‌رود و حتی اگر وضویش در ظاهر، باطل شود اما پاداش باوضو بودن برای او همچنان نگاشته خواهد شد.

 

===================================


 پی نوشت: 
[1]. شیخ صدوق، امالی، ص 93
[2]. شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، الفصول المهمة فی أصول الأئمة(تکملة الوسائل)، محقق، مصحح، القائینى، محمد بن محمد الحسین،‏ ج ‏3، ص 292
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏3، ص 114 

منبع:beytoote.com

 

 





      

احکام اعتکاف

احکام اعتکاف:تعریف اعتکاف-اقسام اعتکاف-زمان اعتکاف-شرایط معتکف-شرایط اعتکاف نیت اعتکاف روزه اعتکاف مدت اعتکاف مکان اعتکاف خروج از مسجد محرمات اعتکاف
تعریف اعتکاف
1- اعتکاف،در لغت ‏به معناى توقف در جایى است و در احکام عبارت است از ماندن در مسجد به قصد عبادت خداوند با شرایطى که خواهد آمد.
2- انسان مى‏تواند در حال اعتکاف، بنشیند، بایستد، بخوابد یا راه برود.
اقسام اعتکاف
3- اعتکاف بر دو قسم است، مستحب و واجب، که در اصل یک عمل مستحبى است ولى ممکن است ‏به سببى واجب شود مانند:
نذر، عهد یا قسم مثلا انسان نذر کند یا با خداى خود عهد کند یا قسم بخورد که اگر در فلان کار موفق شد یا از فلان بیمارى شفا پیدا کرد چند روز در مسجد معتکف شود.
زمان اعتکاف
4- در طول سال در هر زمانى که انسان بتواند حداقل سه روز در مسجد بماند و روزه بگیرد صحیح است ولى بهترین زمان براى اعتکاف ماه مبارک رمضان و دهه آخر آن است.
شرایط اعتکاف کننده:
1- عقل (از دیوانه صحیح نیست)
2- ایمان (از غیر مؤمن صحیح نیست)
3- قصد قربت (هرگونه ریا و خودنمایى، اعتکاف را باطل مى‏کند)
4- روزه دارى در ایام اعتکاف
5- اجازه گرفتن از کسى که اجازه او لازم است مثلا فرزند از والدین
شرایط اعتکاف:
1- زمان آن از سه روز کمتر نباشد
2- مکان آن در مسجد باشد
3- ادامه ماندن در مسجد و خارج نشدن از آن
نیت اعتکاف
1- اعتکاف همانند سایر عبادات باید با نیت و قصد قربت ‏باشد و هرگونه ریا و خودنمایى و قصد غیر الهى آن را باطل مى‏کند.
2- در نیت اعتکاف قصد وجه شرط نیست یعنى لازم نیست قصد کند که اعتکاف واجب است‏ یا مستحب.
3- از آغاز تا پایان اعتکاف باید با نیت و قصد قربت‏باشد بنابر این اگر به همین قصد اعتکاف را شروع کند صحیح است همچنین اگر به قصد اینکه فردا معتکف شود به مسجد برود و از اول وقت (طلوع فجر) در آنجا باشد صحیح است.
روزه اعتکاف
1- انسان در ایام اعتکاف باید روزه بگیرد، بنابر این کسى که نمى‏تواند روزه بگیرد مانند: مسافر، مریض و ... و کسى که عمدا روزه نگیرد، اعتکافش صحیح نیست.
2- لازم نیست که روزه، مخصوص به اعتکاف باشد بلکه هر روزه‏اى باشد صحیح است مثلا در ایام اعتکاف روزه قضا یا نذرى بجا آورد.
3- انسان مى‏تواند نذر کند در سفر روزه بگیرد و به نظر برخى مراجع معظم تقلید حتى هنگام سفر هم مى‏تواند نذر کند که روزه بگیرد و در این صورت اعتکافش صحیح است.
مدت اعتکاف
1- مدت اعتکاف حداقل سه روز است و در کمتر از آن صحیح نیست ولى در زیادتر از سه روز حدى ندارد.
2- این سه روز از طلوع فجر روز اول تا مغرب روز سوم است بنابر این اگر بعد از طلوع فجر حتی با چند دقیقه تاخیر به مسجد برسد آن روز جزو اعتکاف به حساب نمى‏آید و چنانچه قبل از مغرب روز سوم اعتکاف را قطع کند، افزون بر آنکه کار حرامى کرده اعتکاف نیز باطل است.
3- سه روز اعتکاف با شبهاى آن است که حداقل سه روز و دو شب است بنابر این نمى‏تواند شبها را از مسجد خارج شود یا نذر کند که سه روز بدون شبها در مسجد معتکف شود.
مکان اعتکاف
1- اعتکاف تنها در مسجد صحیح است بنابر این اگر کسى در خانه خود یا در حسینیه یا در حرم معتکف شود صحیح نیست و از مساجد نیز تنها در این مساجد،اعتکاف صحیح است.
مسجد الحرام
مسجد النبى صلى الله علیه و آله
مسجد جامع کوفه
مسجد بصره
و به قصد رجاء ( یعنى به نیت مطلوب بودن و به امید پاداش و ثواب) مى‏توان در مسجد جامع هر شهر معتکف شد.
2- اگر جاى شخص دیگرى را غصب کند یا عمدا بر فرش غصبى بنشیند هر چند گناه کرده است ولى اعتکافش باطل نیست.
تعریف مسجد جامع
تعریف مسجد جامع چیست؟
مسجد جامع مسجدى است که اغلب اوقات بیشتر از سایر مساجد جمعیت داشته باشد و یا مسجدى که براى اجتماع زیادى از اهالى آنجا ساخته شده و اختصاص به گروه خاصى یا اهالى محله‏اى نداشته باشد.
خروج از مسجد در اعتکاف
1- در موارد ذیل معتکف مى‏تواند از مسجد خارج شود:
براى گواهى دادن در دادگاه.
براى تشییع جنازه، در صورتى که میت ‏یک نحو وابستگى به معتکف داشته باشد به طورى که شرکت در تشییع جنازه او از ضرورتهاى عرفى او به حساب آید.
براى انجام سایر کارهاى ضرورى عرفى یا شرعى، خواه واجب باشد یا مستحب، مربوط به امور دنیوى باشد یا اخروى ولى مصلحتى در آن نهفته باشد.
2- در این موارد بر معتکف واجب است از مسجد خارج شود:
براى انجام غسل جنابت.
براى پرداخت طلب دیگران در صورتى که نتواند در مسجد آن را بپردازد.
براى انجام کار واجب دیگرى که لازم باشد از مسجد خارج شود.
3- کسى که خارج شدن از مسجد بر او واجب شده باشد ولى تخلف کند و خارج نشود هر چند گناه کرده است ولى اعتکاف باطل نیست، مگر کسى که با حال جنابت در مسجد توقف کند.
4- اگر به سبب فراموشى از مسجد خارج شود، اعتکافش باطل نیست.
محرمات اعتکاف
1- آنچه بر معتکف حرام است‏ بدین شرح است:
استفاده از عطریات و گیاهان خوشبو
خرید و فروش
مجادله در امور دنیوى و دینى در صورتى که به قصد غلبه بر طرف مقابل و اظهار فضیلت و برترى باشد.
استفاده شهوانى از جنس مخالف
استمناء (یعنى انسان با خود کارى کند که از او منى بیرون آید.)
2- معتکف باید روزها را روزه‏دار باشد و از هر کارى که روزه را باطل مى‏کند پرهیز کند و هر آنچه روزه را باطل مى‏کند اعتکاف را نیز باطل مى‏کند.
3- به جز مبطلات روزه سایر محرمات، اختصاص به روز ندارد و بلکه در شب نیز باید از آنها پرهیز کند.
فلاح زاده، محمد حسین، کتاب احکام اعتکاف

 

 





      

سفیدی برف را برای روحتان ...

سرخی انار را برای قلبتان ...

شیرینی هندوانه را برای عشقتان ...

عطر خوش سیب را برای آرامشتان ...

و بلندی یلدا را برای زندگی قشنگتان آرزومندم ...

به صد یلدا الهی زنده باشید ...... !!! 





      

رابطه مرگ و آرزوها از نگاه امیرالم?منین (ع)

 

بهتر است انسانها به دنبال آرزو های دست نایافتنی نروند و خود را  وابسته دنیا نسازند

مرگ ‌یکی از قوانین فراگیر و قطعی جهان هستی است که همه موجودات طعم آن را خواهند چشید و آن انتقال از دنیا به سرای جاودان آخرت است.

وقتی روح بدن را ترک می ‌کند، دیگر بازگشت ندارد. همه انسان ها ناگزیر باید مسیر زندگی را طی کرده و مرگ را تجربه کنند؛ حال برخی چنان دل به دنیا بسته اند که گویا مرگ فقط برای دیگران است و آنها فرصت دارند سالیان سال زندگی کنند و به تمام خواسته ها و آرزوهایشان برسند.

این نوشتار رابطه مرگ و آرزوها را از نگاه مولا علی (علیه السلام) تبیین می کند.

رابطه مرگ و آرزوها از نگاه امیرالم?منین (علیه السلام)
قال علی (علیه السلام): «مَن جَرى فى عِنانِ اَمَلهِ عَشر باِجلِهِ»(1) هر کسى که به دنبال امیال و آرزوى خود شتاب کند اجلش پیش از آرزویش به او خواهد رسید.

منظور امام (علیه السلام) از جرى فی عنان امله: آرزو هاى دراز است که موجب کم توجّهى به خداوند و مطالب بلند و لغزیدن به طرف مرگ است.

پس امام عنان و افسار را به آرزو تعبیر کرده و آن را به سوارکارى که افسار اسبش رهاست تشبیه نموده است. و لغزش به طرف اجل را از این باب فرموده که آن را به چیزى که باعث لغزش انسان مى‏شود از قبیل سنگ یا چوب تشبیه کرده است، و تمام این امور مجازها و تشبیه‏ هاى لطیف است. و قطعا کسى که در اختیار آرزویش حرکت مى‏کند، حرکت او ناشی از نیروى شهوانى او است.

در این گفتار امام(علیه السلام) به کسانی که آرزوهای دراز دارند هشدار می دهد که به سبب این آرزوها از آنچه خدا از آنها خواسته غافل مى‏شوند و باید از خواب غفلت بیدار شوند و بفهمند که آنچه از آنها خواسته شده، فرو رفتن در خواسته‏ هایشان نیست به این که در پى تقاضاى خود حرکت کنند. چون آرزوها و تقاضاهاى آنها ناگزیر زوال پذیر و موجب لغزش به طرف مرگى است که براى حیوان حتمى است. پس شایسته است که در پى آرزویى باشند که بر اساس قرآن و سنّت خاتم پیامبران مطلوب است. (2)


نیکوکاران و پارسایان که به دنبال امیال و آرزوهاى دور و دراز خود نمى‏ شتابند و به فکر عبادتند سعادت آخرت را می خواهند و مى‏ دانند که بر هر قدمشان مرگ نهفته است و همین امر سبب شود که به یاد خدا بوده و کمتر به دنبال امیال دور و دراز خود بروند.

یا ایشان در جای دیگر می فرمایند: «عند حضور الآجال تظهر خیبة الآمال»(3) با فرا رسیدن مرگ‏ها، پوچى و زیان آرزوها نمایان مى‏شود.

«عند هجوم الآجال تفتضح الأمانىّ و الآمال».(4) با هجوم مرگ‏ها، امیدها و آرزوها رسوا مى‏گردند.

وقتی که انسان از نظر فکری، روحی، روانی و با پشتوانه ایمان و عمل صالح، خود را آماده سفر آخرت کند، ترس را هنگام مرگ به خود راه نمی دهد و در می یابد که در حقیقت با این سفر، به سوی نجات و رهایی از رنج ها، و روی آوردن به شادی ها انتقال پیدا خواهد کرد. 

اجل معلق انسان ها تا حد زیادی وابسته به اعمال آنهاست

 
رابطه روزی و مرگ
«و قیل له علیه السلام: کیف الرّزق و الأجل. فقال علیه السلام: إنّ لک عند اللّه رزقا، و له عندک أجلا، فإذا وفاک ما لک عنده أخذ ما له عندک».(5)

به امام علی (علیه السلام) گفته شد: روزى و مرگ چگونه ‏اند فرمود: براى تو نزد خدا روزى معینى است و براى خدا هم نزد تو مهلت معینى است، هرگاه آنچه مال توست به تو داد، آنچه از خود نزد تو دارد، مى ‏گیرد.

قال علی(علیه السلام) : «إنّک لست بسابق أجلک، و لا مرزوق ما لیس لک» (6) به راستى که از اجل و سرانجامت پیشى نخواهى گرفت و از آنچه روزى تو نیست بهره ‏مند نخواهى شد.


اسباب تعجیل و تأخیر مرگ
امام علی(علیه السلام)  یکی از اسباب تأخیر در مرگ را صله رحم می دانند؛ قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (علیه السلام) : «صلة الرّحم مثراة للمال و منسأة للأجل» (7) صله رحم، دارایى را فزونى بخشد و مرگ را به تأخیر اندازد.

البته بسیاری از مردم به سبب گناهان، مرگ خویش را پیش می اندازند؛ پیامبر (صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله) : «مَوْتُ الاْنْسانِ بِالذُّنوبِ اَکْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالاَجَلِ وَ حَیاتُهُ بِالبِرِّ اَکْثَرُ مِنْ حَیاتِهِ بِالْعُمُرِ؛»(8)

مرگ انسان ‏ها در نتیجه گناهان، بیشتر از مرگ آنها در نتیجه فرا رسیدنِ اَجَل است و زنده ماندن انسان ‏ها درنتیجه نیکى ‏هایشان، بیشتر از زندگى کردنشان به خاطر باقى بودنِ عمر است. 

از این گونه روایات استفاده می شود که اجل معلق انسان ها تا حد زیادی وابسته به اعمال خود آنهاست؛ لذا می توانند با شناسایی عوامل افزایش و کاهش عمر از طریق روایات اهل بیت (علیهم السلام)، زندگی خود را به گونه ای برنامه ریزی کنند که احتمال عمر طولانی را در مورد خود افزایش دهند.
 
کلام آخر:
پس بهتر آن است که به دنبال آرزو های دراز و دست نایافتنی نرویم و خود را به دنیا وابسته نسازیم تا بتوانیم در هنگام مرگ شیرینی لقای خداوند و همنشینی با انبیاء و اولیاء را بر هر گونه متاع دنیوی ترجیح دهیم.

        
اى آنکه روانه سوى امیال شدى                                   با هر قدمت راهى اقبال شدى‏

    غافل مشو از مرگ که در هر قدمت                                  نزدیک شود همان که دنبال شدى


پی نوشت ها:
1ـ نهج البلاغه، حکمت19.
2ـ شرح بر صد کلمه أمیر الم?منین و شرح شیوای عبد الوهاب بر سخنان أمیر الم?منین، ص246.
3ـ غرر الحکم ،ح 6208.
4ـ غرر الحکم ، ح 6209.
5ـ جلوه های حکمت، سید اصغر ناظم زاده، ص9.
6ـ نهج البلاغه، نامه 72.
7ـ نهج البلاغه، خطبه 110.
8ـ مکارم الاخلاق، ص 362.

 

 





      

 

65 فانوس برای تولد سردار همدانی

این سوگواره طی اقدام جالبی 65 فانوس را روی صحنه قرار داد و از فرزند سردار حسین همدانی درخواست کرد شصت و پنجمین فانوس را به مناسبت تولد پدرش روشن کند. فرزند سردار پس از دریافت لوح تقدیر این فانوس را به مناسبت تولد پدرش روشن کرد. در این مراسم همچنین از خانواده یکی دیگر از شهدای مدافع حرم، پاسدار میثم نجفی از شهرستان ورامین و جانباز سرافراز مدافع حرم روح الله بختیاری قدردانی شد. سپس نمایشی کوتاه اجرا شد که دختر شهید عبدالله باقری در آن ایفای نقش کرد و اولین حضور خود را در تئاتر به نرگس آبیار که از حاضران در مراسم بود، تقدیم کرد. آبیار که از علاقه این فرزند شهید به هنر مطلع بود اعلام کرد تمام توان خود را به کار خواهد گرفت تا محدثه به علاقه خود دست یابد. 

 

 





      

 

خمس در چه مواردی باید مصرف شود ؟

 

خمس,احکام خمس,احکام مصرف خمس

مسأله:خمس را باید دو قسمت کنند، یک قسمت آن سهم سادات است و باید به سید فقیر، یا سید یتیم، یا به سیدی که در سفر درمانده شده بدهند و نصف دیگر آن سهم امام است که در این زمان باید به مجتهد جامع الشرایط بدهند یا به مصرفی که او اجازه می‎دهد برسانند ولی اگر انسان بخواهد سهم امام را به مجتهدی که از او تقلید نمی‎کند بدهد، در صورتی به او اذن داده می‎شود که بداند آن مجتهد و مجتهدی که از او تقلید می‎کند، سهم امام علیه‌السلام را به یک طور مصرف می‎کنند.

مسأله : سید یتیمی که به او خمس می‎دهند، باید فقیر باشد ولی به سیدی که در سفر درمانده شده، اگر چه در وطنش فقیر نباشد، می‎شود خمس داد.

مسأله : به سیدی که در سفر درمانده شده، اگر سفر او سفر معصیت باشد یا خودش در معصیت باشد بنابر احتیاط واجب نباید خمس بدهند.

مسأله : به سیدی که عادل نیست می‎شود خمس داد ولی به سیدی که دوازده امامی نیست، نباید خمس بدهند.

مسأله : به سیدی که معصیت کار است، اگر خمس دادن کمک به معصیت او باشد نمی‎شود خمس داد. و به سیدی هم که آشکارا معصیت می‎کند، اگر ندادن خمس به او موجب بازداشتن او از گناه شود بنابر احتیاط واجب نباید خمس بدهند.

مسأله : اگر کسی بگوید: سیدم نمی‎شود به او خمس داد، مگر آن که دو نفر عادل، سید بودن او را تصدیق کنند، یا در بین مردم به طوری معروف باشد که انسان یقین یا اطمینان پیدا کند که سید است.

مسأله : به کسی که در شهر خودش مشهور باشد که سید است، اگر چه انسان به سید بودن او یقین نداشته باشد، می‎شود خمس داد.

مسأله : کسی که زنش سیده است بنابر احتیاط واجب نباید به او خمس بدهد که به مصرف مخارج خودش برساند ولی اگر مخارج دیگران بر آن زن واجب باشد و نتواند مخارج آنان را بدهد جایز است انسان خمس به آن زن بدهد که به مصرف آنان برساند.

مسأله : اگر مخارج سیده‎ای که زوجه انسان نیست بر انسان واجب باشد، بنابر احتیاط واجب، نمی‎تواند از خمس خوراک و پوشاک او را بدهد یا آن که ملک او کند که به مصرف مخارج خودش برساند.

مسأله : به سید فقیری که مخارجش بر دیگری واجب است و او نمی‎تواند مخارج آن سید را بدهد، می‎شود خمس داد.

مسأله : احتیاط واجب آن است که بیشتر از مخارج یک سال به یک سید فقیر خمس ندهند.

مسأله : اگر در شهر انسان سید مستحقی نباشد و احتمال هم ندهد که پیدا شود، یا نگهداری خمس تا پیدا شدن مستحق ممکن نباشد، باید خمس را به شهر دیگر ببرد و به مستحق برساند و می‎تواند مخارج بردن آن را از خمس بردارد و اگر خمس از بین برود، چنان چه در نگهداری آن کو تاهی کرده، باید عوض آن را بدهد و اگر کوتاهی نکرده، چیزی بر او واجب نیست.

مسأله : هر گاه در شهر خودش مستحقی نباشد ولی احتمال دهد که پیدا شود اگر چه نگهداری خمس تا پیدا شدن مستحق ممکن باشد، می‎تواند خمس را به شهر دیگر ببرد و چنان چه در نگهداری آن کوتاهی نکند و تلف شود، نباید چیزی بدهد ولی نمی‎تواند مخارج بردن آن را از خمس بردارد.

مسأله : اگر در شهر خودش مستحق پیدا شود، باز هم می‎تواند خمس را به شهر دیگر ببرد و به مستحق برساند، ولی مخارج بردن آن را باید از خودش بدهد و در صورتی که خمس از بین برود، اگر چه در نگهداری آن کوتاهی نکرده باشد ضامن است.

 مسأله : اگر با اذن حاکم شرع خمس را به شهر دیگر ببرد، و از بین برود لازم نیست دوباره خمس بدهد. و هم چنین است اگر به کسی بدهد که از طرف حاکم شرع وکیل بوده که خمس را بگیرد و از آن شهر به شهر دیگر ببرد.

مسأله : اگر خمس را از خود مال ندهد و از جنس دیگر بدهد، باید به قیمت واقعی آن جنس حساب کند و چنان چه گران‎تر از قیمت حساب کند، اگر چه مستحق به آن قیمت راضی شده باشد، باید مقداری را که زیاد حساب کرده بدهد.

مسأله : کسی که از مستحق طلبکار است و می‎خواهد طلب خود را بابت خمس حساب کند، بنابر احتیاط واجب خمس را به او بدهد و بعد مستحق بابت بدهی خود به او برگرداند.

 مسأله : مستحق نمی‎تواند خمس را بگیرد و به مالک ببخشد، ولی کسی که مقدار زیادی خمس بدهکار است و فقیر شده و می‎خواهد مدیون اهل خمس نباشد، اگر مستحق راضی شود که خمس را از او بگیرد و به او ببخشد اشکال ندارد و در خمس هم مانند زکات قصد قربت معتبر است.

منبع:aviny.com

 

 





      

 

حکم خمس خانه ای که به ارث رسیده است

 

سوالات شرعی خمس,سوالات دینی

سوالات شرعی خمس

 

به طور کلی اموال و سرمایه هایی که به آنها خمس تعلق می گیرد، اگر یکبار خمس آنها پرداخت شود، دیگر متعلق خمس نمی شوند حتی اگر سالیان دراز آن سرمایه بماند. اما اگر مال از چیزهایی باشد که رشد و نمو داشته باشد و یا قیمت آن اضافه شود، اصل آن دیگر خمس ندارد، اما نسبت به مازاد و قیمت اضافه شده باید خمس پرداخت شود.

سوال: آیا به آپارتمانی که به ارث رسیده است خمس تعلق می گیرد؟
شرح پرسش: خانه ای از پدر بزرگ به پدرم رسید. پس از مدتی بازسازی و دو طبقه در آن ساخته شد. در زمان حیات پدر با افزایش بنا توسط فرزاندان ایشان به چهار واحد تبدیل شد با توجه به این که خمس زمین حسب اعلام پدر پرداخت شده بود و ارث محسوب می شود، آیا به هر یک از این واحد ها در صورتی که مالکین فعلی آنها دارای آپارتمان دیگری باشند خمس تعلق می گیرد؟

 

توجه شما را به استفتائات زیر جلب می کنیم:


دفتر حضرت آیة الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):
اگر واحدهاى ساخته شده را براى استفاده مسکونى خود ساخته باشند و ساکن در آن شوند خمس ندارد و اما اگر براى مثلاً اجاره دادن ساخته‌ اند اگر با پولى که متعلق خمس بوده ساخته شده، لازم است خمس مبلغى که در ساخت بکار رفته است داده شود و اگر براى فروختن و تجارت با فروش آن ساخته شده، لازم است سر سال خمسى ارزش واحدها داده شود.


دفتر حضرت آیة الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
بله در صورتی که مازاد بر نیازشان باشد و یا به قصد تجارت آن را ساخته باشند خمس دارد.


دفتر حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
آری، به افزایش قیمت آنها خمس تعلق می گیرد.


سئوال: اگر کسی تا حال خمس نداده است ولی الآن می ‌خواهد برای خود سال خمسی قرار دهد و حق الهی را به جا آورد چه باید بکند؟
جواب: باید یک زمان را به عنوان ابتداء سال خمسی خود قرار دهد و نسبت به درآمدهای گذشته با مرجع تقلید خود یا وکیل شرعی ایشان مصالحه نماید. (توضیح المسائل دوازده مرجع، ج2 ، م1797).


سوال: آیا به ترقی قیمت زمین خمس تعلق می گیرد؟
شرح پرسش: اگر با پولی که خمس آن داده شده است زمینی بخریم و چند سال بعد آن را به چندین برابر قیمت خرید بفروشیم به این درآمد خمس تعلق میگیرد؟ اگر به پول اولیه خمس تعلق گرفته باشد ولی پرداخت نشده باشد در این حالت چه؟


به طور کلی اموال و سرمایه هایی که به آنها خمس تعلق می گیرد، اگر یکبار خمس آنها پرداخت شود، دیگر متعلق خمس نمی شوند حتی اگر سالیان دراز آن سرمایه بماند. اما اگر مال از چیزهایی باشد که رشد و نمو داشته باشد و یا قیمت آن اضافه شود، اصل آن دیگر خمس ندارد، اما نسبت به مازاد و قیمت اضافه شده باید خمس پرداخت شود. (1)


چیزی که خمس آن داده شده؛ بر آن خمس تعلق نمی گیرد، مگر بر ترقّی قیمت. بله اگر آن جنس جزء موونه بوده است، بر آن و بر ترقّی آن خمسی تعلق نمی گیرد. (2)


یا اگر چیزی که مخمس بوده به ارث رسیده باشد به ارث و ترقی قیمت آن حتی پس از فروش خمس تعلق نمی گیرد. (3)


باید توجه داشته باشید که: تأخیر پرداخت خمس از سال خمسى به سال دیگر جایز نیست، هر چند هر وقت آن را بپردازد اداى بدهى حاصل مى‏ شود. مکلف پس از رسیدن سال خمسى تا خمس مالش را نداده، نمى ‏تواند در آن تصرف کند، و اگر در آن قبل از پرداخت خمس تصرف کند، مقدار خمس آن را ضامن است، و چنانچه با عین مال غیر مخمّس کالا یا زمین و یا مانند آنها بخرد، معامله در مقدار خمس فضولى و موقوف بر اجازه ولىّ امر خمس است، که پس از اجازه ولىّ امر باید خمس آن کالا یا زمین را به قیمت فعلى حساب نماید و آن را بپردازد. (4)


نتیجه این که:
اگر زمین با عین مال غیر مخمّس خریده شده باشد، معامله به مقدار خمس، فضولى است و متوقف بر اجازه ولىّ امر خمس است و تا آن را اجازه و تنفیذ نکند، نمی تواند در آن تصرفی نماید مثلا نماز خواندن در آن جایز نیست. (5)


لازم به ذکر است که از دفاتر مراجع تقلید جواب های زیر دریافت شد و برای آگاهی شما به حضورتان تقدیم می گردد:


حضرت آیة الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی):
ج1) اگر خریدارى به جهت ارتقاى قیمت و سوددهى بوده، باید خمس سود آن را بدهید.
ج2) باید کل مال تخمیس شود.


حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی):
در صورت اوّل به اضافه بر قیمت اصلی و در صورت دوّم به تمام مبلغ خمس تعلق می گیرد.


سئوال: به اشیائی که داخل در ویترین خانه جای دارد خمس تعلق می‌گیرد؟
 جواب: اگر در حد شأن و نیاز باشد و از درآمد بین سال باشد خمس تعلق نمی‌گیرد. (جامع المسائل آیة الله فاضل لنکرانی، س725)


سوال: اگر کسی خانه اش را بفروشد و خانه ای دیگر بخرد یا بسازد، آیا پول خانه فروخته شده خمس دارد اگر چه بر آن پول سال نگذرد؟


امام خمینی(ره):
اگر خانه فروخته شده از ارباح مکاسب و حقوق درآمد بدون دادن خمس (اگر چه بر آن پول سال نگذرد) تهیه شده، پول فروش آن فوراً خمس دارد.


آیة الله خامنه ای(دام ظلّه):
پول فروش خانه مسکونی اگر در همان سال خمسی صرف خرید خانه مسکونی یا سایر مایحتاج زندگی شود خمس ندارد، و همچنین اگر با پرداخت خمس پول، باقیمانده کافی برای خرید خانه مورد احتیاج نباشد و نتواند کمبود را از راه های دیگر تأمین نماید لازم نیست خمس آن را بپردازد.


آیة الله سیستانی(دام ظلّه):
به قیمت خرید منزل سابق خمس تعلّق نمی گیرد، بلی اگر گران تر فروخت آن زیادی، از ارباح سال فروش است که اگر تا آخر سال صرف در موونه نشد خمس آن زیادی را، یا هر چه از او مائده باید بدهد.


آیة الله صافی گلپایگانی(دام ظلّه):
اگر پولی را که از فروش خانه قبلی بدست آمده در همان سال فروش، صرف خرید خانه مسکونی جدید شود خمس ندارد.


آیة الله مکارم شیرازی(دام ظلّه):
خانه ای که جزء موونه انسان قرار گرفته اگر بعداً آن را بفروشند به قیمت آن خمس تعلّق نمی گیرد مخصوصاً اگر بخواهند آن را تبدیل به مثل کنند.


آیة الله نوری همدانی(دام ظلّه):
خمس ندارد.


===========================
پی نوشتها:
[1]. نک: توضیح المسائل مراجع، ج 2، ص 101، س 1026؛ توضیح المسائل، آیت الله مکارم ، مسئله ی، 1502.
[2] توضیح المسائل مراجع، ج 2، مسئلة 1770 و 1771.
[3] امام خمینی، استفتائات، ج 1 ص 373و آیت اللّه تبریزی، استفتائات جدید، سوال 809.
[4] أجوبة الاستفتاءات (بالفارسیة)، ص: 209، س 976.
[5] نک: أجوبة الاستفتاءات (بالفارسیة)، ص: 198، س 937.


منبع:tebyan.net

 

 





      
<      1   2   3   4   5   >>   >