آیا حضرت سلیمان و داوود(ع) پیش از رسیدن به پیامبری، چوپانی میکردند؟
حضرت سلیمان(ع) هم دارای مقام نبوّت بود و هم دارای حکومت بسیار وسیع
آیا حضرت داوود و سلیمان(ع) پیش از نبوت چوپانی میکردند؟
با توجه به این حدیث از امام صادق(ع) که فرمودهاند: «خدای تعالی پیغمبرى را مبعوث نکرد، مگر آنکه او را به شغل چوپانى -در اوائل عمر- واداشته است»؛ آیا حضرت سلیمان و داوود(ع) نیز چوپانی میکردند؟
در پاسخ پرسش مطرح شده باید گفت؛ روایت عامی وجود دارد که بر اساس آن، تمام پیامبران قبل از رسیدن به مقام نبوت، مدتی را - هرچند کوتاه - به چوپانی گذرانده بودند.[1]
این روایت عام - با فرض پذیرش - شامل تمام پیامبران خواهد شد، حتی آنانی که؛ مانند داوود و سلیمان(ع) از فرمانروایان بزرگ بودند. روایاتی به صورت خاص نیز وجود دارد چوپانی این دو پیامبر بزرگ را در بخشی از زندگیشان اعلام میکند.
الف) چوپانی حضرت داوود (ع)
1. رسول خدا(ص): «خداوند، داوود(ع) را هنگامی مبعوث کرد که ایشان یک چوپان بود؛ همچنین حضرت موسی(ع) را نیز هنگام چوپانی ایشان به نبوت برگزید؛ من نیز چوپانی گوسفندان را در منطقه جیاد به عهده داشتم».[2]
2. امام رضا(ع): خداوند به سموئیل(ع) چنین وحى نمود: «جالوت، توسّط کسی کشته میشود که زره موسى(ع) به اندازه قامت او است و او مردى از فرزندان لاوى بن یعقوب است که نام او داوود پسر ایشا است. زمانى که طالوت در میان بنیاسرائیل به حکومت مبعوث شد و آنها را براى جنگ با جالوت جمع کرد، مأموران را در طلب ایشا و فرزندانش فرستاد، وقتى آنان حاضر شدند، زره موسى را بر تن یکایک فرزندان ایشا پوشانیدند که برای برخی از آنها بزرگ بود و برای برخی دیگر، کوچک(و اندازه هیچ کدامشان نبود)! طالوت گفت: آیا از فرزندان تو کسی هم هست که اینجا نباشد؟! او پاسخ داد: بله، کوچکترین پسرم(داوود) را برای نگهبانى از گوسفندان فرستادم».[3]
ب) چوپانی حضرت سلیمان(ع)
امام جواد(ع): «خداوند به داوود(ع) وحى کرد که سلیمان را جانشین کند و او کودکى بود که گوسفند میچرانید؛ اما عابدان و دانشمندان بنیاسرائیل او را نپذیرفتند».[4]
------------
پی نوشت
[1]. ابن بابویه، محمد بن علی(شیخ صدوق)، علل الشرایع، ج 1، ص 32، کتاب فروشی داوری، قم، 1385ق.
[2]. ابن اثیر جزرى، على بن محمد، أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 1، ص 219 - 220 و ج 3، ص 414، بیروت، دار الفکر، 1409ق.
[3]. قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج 1، ص 82، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق؛ مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 13، ص 440، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، بیروت، 1403ق.
[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 383، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.