اخلاق خانوادگی پیامبر (ص)
یافتن و داشتن اسوه و چهار چوب هاى فکرى , کردارى و گفتارى در روابط خانوادگى براى هر انسانى توفیقى در جهت تکامل هر چه بهتر اوست. از سویى محک اخلاق انسان در خانواده است زیرا اشخاص در بیرون قدرت بر رفتار ضد اخلاقى ندارند یا به دلیل پاره اى ملاحظات بد اخلاقى نمى کنند. آن کس که در منزل که زن و فرزندانش تحت نظر اویند خوش رفتارى کرد , خوش اخلاق است.
در این مقاله نمایى کلى از اخلاق خانوادگى پیامبر (ص) را که سرمشق اعلا و بالاترین اسوه و نمونه برجسته اخلاق الهى است و براى تکمیل اخلاق مبعوث شد ـ تصویر مى کنیم تا با الهام گیرى از سیره والاى او زندگى خداپسندانه اى داشته باشیم و به گونه اى که آن بزرگوار با اعضاى خانواده رفتار مى کرد معاشرت کنیم, به گونه اى سخن بگوییم که آن حضرت سخن مى گفت , آن جایى غضب کنیم که آن عزیز خشمگین مى شد و جایى عفو کنیم که آن جناب مى بخشید.
عایشه , عیال رسول خدا (ص) که به خصوصیات اخلاقى او آگاه بود , جزئیات اخلاقى و رفتارى پیامبر را در یک جمله خلاصه کرد ، که در روایت آمده است :
مرحوم فیض کاشانى درکتاب محجه البیضأ از سعدبن هشام روایت کرده که گفت :
به دیدار عایشه رفتم و از اخلاق رسول خدا (ص) پرسیدم. او گفت : آیا قرآن نمى خوانى ؟ گفتم : چرا
گفت : اخلاق رسول خدا (ص) قرآنى است.
عایشه گفته است : احدى از پیامبر (ص) خوش خلق تر نبود , هیچ کس از اصحاب و اهل بیت او را صدا نمى زد مگر این که در جواب مى فرمود : لبیک
رشید الدین میبدى در تفسیر آیه «انک لعلى خلق عظیم» مى گوید :
رسول خدا (ص) امر و نهى قرآن را چنان پیش رفتى و نگه داشتى به خوش طبعى که گویى خلق وى و طبع وى خود آن بود.
بلغ العلى بکماله ، کشف الدجى بجماله ، حسنت جمیع خصاله ، صلوا علیه و آله
او رهنمودهاى قرآن را به دل مى گرفت و در زندگى اش از شیوه اى که قرآن پیشنهاد مى کردـ بى هیچ انحرافى و بى آن که هیچ ناراحتى در آن روا دارد ـ پیروى مى کرد و لذا تجسم قرآن به حساب مى آمد.و این ادعا از نظر کلام الله مجید مورد تأیید است.
کار در منزل
خیرکم , خیرکم لنسائه و انا خیرکم لنسائى
بهترین شما شخصى است که با همسرش خوش رفتارتر باشد و من از تمامى شما نسبت به همسرانم خوش رفتارترم.
در اخلاق حضرت محمد , همین بس که با آن جلالت و موقعیتى که به سلاطین نامه دعوت مى نوشت در خانه , تا حد امکان کارش را شخصا انجام مى داد.
اهل سیره نوشته اند : پیامبر خدا در خانه خویش خدمتکار اهل خود بود , گوشت را تکه تکه مى کرد و بر سفره غذاى حقیرانه مى نشست و انگشتان خویش را مى لیسید , بز خود را مى دوشید و لباس خود را وصله مى نمود و بر شتر خود عقال مى زد و به ناقه خود علف مى داد , با خدمتکار منزل آرد را آسیاب مى کرد و خمیر مى ساخت.
ابن شهر آشوب در کتاب مناقب , (ج 1, ص 146) روایت کرده که :
رسول خدا (ص) کفش خود را وصله مى زد , پوشاک خویش را مى دوخت , در منزل را شخصا باز مى کرد , گوسفندان و شترها را مى دوشید و به هنگام خسته شدن خادمش در دستاس کردن به کمک او مى شتافت و آب وضوى شبش را خود تهیه مى کرد. و در همه کارها به اهل خانه کمک مى کرد. لوازم خانه و زندگانى را به پشت خود از بازار به خانه مى برد.
گاه اتفاق مى افتاد که حضرت خانه خویش را نظافت مى کرد و جارو مى کشید و خود مکرر مى فرمود : کمک به همسر و کارهاى منزل , صدقه و احسان در راه خدا محسوب مى شود.
از عایشه نقل شده که گفته است : محبوب ترین کارها نزد رسول خدا (ص) خیاطى بود.
پیامبراکرم (ص) با همه عظمت و موقعیت ممتازش در منزل کار مى کرد. و به نگهدارى و پرستارى از کودکان مى پرداخت.
عایشه همسر آن حضرت مى گوید : وقتى خلوت مى شد , پیامبر لباس خود را مى دوخت و کفش خویش را وصله مى کرد.
على(ع) بیش از سى سال عمر خود را با رسول خدا (ص) سپرى کرده و شناساترین فرد به رسول خدا بوده و از اخلاق داخلى و خارجى حضرتش اطلاع دقیق داشته , امام حسین(ع) مى فرماید :
سإلت إبى عن مدخل رسول الله صلى الله علیه و آله فقال :
کان دخوله فى نفسه مإذونا فى ذلک, فاذا آوى الى منزله جزإ دخوله ثلاثه اجزإ, جزءا لله و جزءا لا هله و جزءا لنفسه. ثم جزء جزئه بینه و بین الناس فیرد ذلک بالخاصه على العامه و لا یدخر عنهم عنه شیئا....
از پدرم در مورد امور رسول خدا (ص) در داخل خانه سوال کردم , فرمودند :
وقتى به خانه اش مى رفت , اوقاتش را سه قسمت مى کرد : یک قسمت براى خدا و یک قسمت براى خانواده اش و یک قسمت براى خودش , آن گاه قسمت خودش را نیز میان خود و مردم تقسیم مى کرد و آن را براى بستگان و بزرگان صحابه (که در منزلش به خدمت او مى رسیدند) قرار مى داد و ذره اى از امکانات خود را از آنان دریغ نمى نمود (بلکه آن چه امکان داشت در حقشان انجام مى داد.)
حضرت در مورد امورى که به شخص او مربوط مى شد , خشمگین نمى شد. تنها براى خدا , آن گاه که حرمت هاى الهى شکسته مى شد , غضب مى کرد. یکى از همسران آن حضرت مى گوید : وقتى رسول خدا (ص) غضب مى کرد به جز على (ع) کسى را یاراى سخن گفتن با حضرتش نبود
علاوه بر همسران , همنشینان روزانه پیامبر (ص) عبارت بودند از فاطمه و شوهر و فرزندانش و به گواهى تاریخ و روایات فراوان , علاقه پیامبر خاتم (ص) به آن ها قابل قیاس با دیگر کسان و نزدیکان حضرت نبود. به موجب روایتى که عایشه نقل کرد , هر گاه فاطمه (س) بر پدر وارد مى شد رسول خدا (ص) جلوى پاى دخترش بلند مى شد و او را مى بوسید و در جاى خود مى نشانید.
در عروسى فاطمه (س) زنان مسرور بودند و اظهار شادمانى مى کردند و سرود مى خواندند و مى گفتند : ابوها سید الناس.
رسول خدا (ص) فرمود : بگویید و بعلها ذو الشده الباس.
و این مصراع چون در مدح حضرت امیرالمومنین (ع) بود , با آن که رسول خدا خواسته بود بانوان بگویند اما عایشه , زنان را منع کرد از اضافه کردن این مصراع. پیامبر(ص) متوجه موضوع شد و فرمود : عایشه عداوت ما را ترک نمى کند!
روزى رسول اکرم (ص) وارد اطاق عایشه شد مشاهده کرد که تکه نانى روى زمین و زیر دست و پا افتاده است آن را برداشته و خورد و سپس فرمود : اى حمیرا ! مجاورت نعمت هاى الهى را بر خویشتن گرامى دار تا هرگز نعمت هاى خداوندى از مردم دور نشوند.