تنبیه بدنی از نظر اسلام :
اسلام به تعلیم و تربیت اهمیت زیاد می دهد و برای رشد و تربیت صحیح و مطلوب، راه عاقلانه و روشحکیمانهای توصیه می کند که فقط از این طریق، سعادت و خوشبختی انسان فراهممیآید.اسلام ،تنبیه(بخصوصتنبیهبدنی)رابرایتربیتکودکان،روشیحکیمانهنمی داند.
حضرت علی(ع) می فرمایند: عاقل از طریق ادب پند می پذیرد واین چارپایانند که جز با زدن تربیت نمی شوند.
مردی از رفتار ناپسند فرزند خود به حضرت علی (ع) شکایت کرد. حضرت فرمود: او را نزن؛ بلکه با او قهر کن. اما قهر را طولانی نساز.
در این حدیث امام (ع) کیفر بدنی یعنی زدن طفل را منع فرموده و در عوض از مجازات عاطفی استفاده کرده است . مجازاتی که در آن وسایل عاطفی و اخلاقی بر وسایل مادّی ترجیح و تأثیر بیشتری دارد . در این مجازات به عوض محروم کردن کودک از مادیّات باید کوشش کرد که قلب و عزّت نفس و غرور وی متأثّر شود ، اگر محرومیت های مادّی با احساسات و عواطف او بستگی نداشته باشد ، چندان موفق نخواهد بود .
البته هدف اسلام این نیست که کودک در یک فضای تربیتی ساختگی و بدون دغدغة خاطر تربیت شود و فقط با جنبه های خوشایند و شریف زندگی آشنا شود؛ زیرا زندگی واقعی، فراز و نشیب فراوان دارد و کودک را باید تا اندازه ای با آنها آشنا کرد تا وقتی که بزرگ شد، صبر لازم در مقابل ناملایمات و سختی ها را داشته باشد. اسلام برای نوجوانی که به سن تکلیف رسیده، تنبیه را آخرین گام به مثابة عامل بازدارنده، مطرح کرده است؛ یعنی وقتی نمونههای عملی و پند و اندرزهای خیرخواهانه، سودی نبخشد، ناچار باید به اقدام شدیدتری دست زد. اسلام سفارش می کند که پدران و مادران موظفند در تربیت فرزندان خود به مقتضیات زمان نیز توجه داشته باشند و در تربیت آنها، شرایط محیط را در نظر بگیرند تا کودکان بتوانند با مردم اجتماع و زمانة خود به نحو شایسته ای زندگی کنند.
حضرت علی(ع) می فرمایند: آداب و رسوم زمان خود را با فشار و زور به فرزندان خویش تحمیل نکنید؛ زیرا آنان برای زمان شما آفریده نشده اند.
تنبیه بدنی از دیدگاه صاحبنظران :
با توجه به اینکه روانشناسان، فیلسوفان، جامعه شناسان و محققان همواره به مسئله تنبیه توجه خاصی داشته اند، نظرات بعضی از صاحبنظران را مورد بررسی قرار می دهیم:
مارتین لوتر عقیده داشت: معلم نباید شلاق به دست باشد؛ او تنها مامور هیئت مدیره نیست بلکه مقام مقدسی احراز کرده است.
ژان ژاک روسو، فیلسوف فرانسوی می گوید: شاگرد را مورد هیچ گونه تنبیهی قرار ندهید؛ زیرا معنی خطا و اشتباه را نمی داند. هرگز از او نخواهید که پوزش بطلبد؛ زیرا امکان ندارد به شما توهین کند. چون ارزش اخلاقی اعمالش را نمی داند، نمی تواند کاری انجام دهد که اخلاق بد و در خور تنبیه یا سرزنش باشد.
جرمی بنتام، فیلسوف انگلیسی می گوید: درد، شر است و اعمال تنبیه نیز ضرورتاً شرارت است، چرا که پیامد تنبیه چیزی جز درد نیست.
خواجه نصیرالدین طوسی درباره تنبیه بدنی بر این باور است که: به هر خُلقی نیک که از کودک صادر شود، او را مدح باید کرد و بر خلاف آن در توبیخ اول عمل قبح او را تغافل منسوب کنند تا بر انجامش اقدام ننماید و اگر برخود پوشیده دارد، برو پوشیده دارند و اگر معاودت کند در سر او را توبیخ کنند و چون معلم در اثنای تادیب ضربی به تقدیم رساند از فریاد و شفاعت خواستن حذر فرمایند، چه آن فعل ممالیک و ضعفا بود و ضرب اول که باید اندک بود و نیک مولم، تا از آن اعتبار گیرد و بر معاودت دلیری نکند. به عبارت دیگر او نیز تنبیه را جایز می داند منتها تا حدی که تنها باعث تنبیه شود و هرگز از سرکین ورزی و شقاوت نباشد.
قابسی، فقیهمسلمان،شرایطیرا برای تنبیه بدنی عرضه می دارد که اجمالاً به قرار زیر است :
1- معلم ، تنبیه بدنی را در غیر مواردی که کودک خطا کرده ، اعمال ندارد .
2- تنبیه بدنی باید توسط معلم و متناسب با میزان خطای کودک صورت پذیرد .
3- میزان تنبیه بدنی مجاز ، از یک تا سه ضربه می باشد و فراتر از آن تا مقدار ده ضربه ، منوط به اجازة پدر می باشد .
4- در صورتی که کودک در مرز سنین بلوغ بوده و تندخویی و تخلّف او با دو ضربه به اصلاح بَدَل نمی گردد فزون بر ده ضربه جایز است .
5- فرد مجاز به تنبیه ،معلم است و نباید اِعمال آن به دانش آموزان دیگر واگذار شود ، چه سبب نزاع و خلاف را میان آنها فراهم می سازد .
6- تنبیهبدنی بایدبهقدرتولیددردباشدو بهپیامد سوء و ضعف و فتور بدن منتهی نگردد .
7- مناسبترین موضعبدن برای اِعمال تنبیه،پاها می باشدواز فرود آوردن ضربه بر سر و صورت باید احتراز شود ، چه موجب صدمة مغزی و آسیب به چشمان می گردد .
8- وسیلة تنبیه بدنی ، تازیانه یا چوب فلک است و بهتر است که نرم باشد و موجب صدمة جدّی نشود .
مخالفان با تنبیه :
در بررسی متون مرتبط با تنبیهات روانی و بدنی ، یک نکتة مشترک و برجسته وجود دارد و آن این است که بیشتر صاحب نظران تربیتی ، تنبیه را مردود و مذموم اعلام کرده اند که به برخی از آنها اشاره می شود :
1- تنبیه بی اثرترین روش تأدیب است . در کمال تعجّب ، تنبیه اغلب این نتیجه را در بردارد که به کودک درست خلاف آن چه را که ما از کودک می خواهیم می آموزد . بسیاری از والدین دقیقاً به این دلیل ساده از تنبیه استفاده می کنند که تا به حال راه های بهتری برای تأدیب کودکشان نیاموخته اند .
بر اساس این نظر ، باید به پیدا کردن جانشین مناسبی برای تنبیه اندیشید و اگر والدین و مربیان قدری اهل تعمق و فکر باشند قطعاً به این جانشین دست پیدا می کنند .
2- تأدیب کودک می تواند منجر به ناکامی شود . چه در نخستین وهله لازم است تأکید شود تأدیب به معنی تعلیم و تربیت است . تأدیب در اصل راهنمایی برنامه ریزی شده ای است که ما را یاری می کند تا کنترل ، جهت یابی و کارایی باطنی خود را بسط دهیم ، اگر بخواهیم تأدیب را به کار ببریم باید احترام و اعتماد دو جانبه رعایت شود . از طرف دیگر لازمة تنبیه ، کنترل ظاهری روی شخص تنبیه شونده با توسل به زور و اجبار است . کسانی که تنبیه می کنند به ندرت به کسی که تنبیه می شود اعتماد می کنند و یا احترام می گذارند .
طبق نظریه فوق تنبیه کودک به معنی بی احترامی به او است اگر به کودک بی احترامی شود هدف از تأدیب و تربیت محقق نخواهد شد .
ژاک ژان روسوی فرانسوی در «کتاب امیل» روش آزادی در تعلیم و تربیت کودک را پیشنهاد می کند و می گوید : نباید هیچ نفوذی در مورد تربیت طفل اعمال شود .
روسو در همین کتاب می نویسد : اگر تنبیه به خصوص تنبیهات سخت را به منزلة محرک بخواهند به کار برند مضرّات دیگر از قبیل ترس و درهم شکستن شخصیت که بالمآل منجر به حالات عصبی و ناراحتی های عاطفی خواهد شد نیز در بردارد .
موافقان با تنبیه :
اگر چه اعلام مخالفت با تنبیه بدنی کاملاً طبیعی و بدیهی به نظر می رسد ، امّا از سوی دیگر ابراز موافقت با آن ، در نگاه اوّل ، کمی عجیب و غیرمنتظره می نماید . هر چند امروزه از میزان فراوانی موافقت با تنبیه بدنی به شکل کاملاً محسوس کاسته شده است . امّا با این حال نباید اظهار نظر موافقان آن را از نظر دور داشت .
موافقان با تنبیه کودکان ،آن را مشروط به شرایط و تحت کنترل می دانند و در موارد خاص آن را تجویز می کنند .
1- دکتر علی قائمی در کتاب حدود آزادی در تربیت می نویسد :
در عین حال ما اصل تنبیه را محکوم نمی کنیم . قائلیم در مواردی هم ضروری است از آن استفاده شود ولی به ندرت و به میزانی اندک . آن هم باید بدانیم که نقش تنبیه مطرح نیست ، بلکه ترس از تنبیه شدن باید در کودک باشد و او را از ارتکاب عملی که منجر به تنبیه خواهد شد باز دارد .
در برخی از موارد ، تنبیه به خاطر یک تخلف شرعی است . از نظر اسلام ما برای کودکان حد نداریم ، ولی آن چنان نیست که اگر طفل گناه کبیره ای را مرتکب شد از او صرف نظر نماییم . مسألة تأدیب و تنبیه او بر اساس ضوابطی که در شرع معین شده به جای خود وجود دارد .
2- ابن اخوه از فقهای قرن هشتم در رابطه با تنبیه خطاب به اولیاء و مربیان می گوید :
بچه ها را از هفت سال به بالا در صورت بی ادبی و سخن زشت و کارهای خلاف شرع از قبیل قاب بازی ، تخم مرغ بازی ، نردباختن و همة انواع قمار مورد تنبیه و بازخواست قرار دهیدو بچهها را با چوب یا شلّاقبزنید وبیشترکفل و ران و پایین پای آنها را بزنید .
3- جان لاک در اواخر قرن 17 روشهای تأدیبی را بر خلاف روش های طبیعی که در آموزش متداول بود ، پیشنهاد کرد . لاک می گفت : به تمایلات طبیعی کودک ، نباید توجّه داشت ، بلکه برای سعادت آیندة او باید عادات لازم را با فشار و سرسختی در او ایجاد نمود .
4- غزالی نیز مانند برخی از دانشمندان تنبیه و خشونت را روا می شمرد و معتقد بود که معلم باید حتی الامکان با ترساندن طفل ، او را تأدیب کند و چنانچه مؤثّر نشد او را بزند . صاحب قابوسنامه معتقد است که : معلم باید باهیبت باشد و کودک را در صورت کاهلی بزند . تا وی بر خود مسلّط گردد .... چنان چه معلم طفل را بزند ، پدر باید شفقت ورزد .
5- دکتر مهدی جلالی در کتاب روانشناسی کودک می نویسد : خلاصه آن که تنبیه محرک قوی است یعنی هم عمل را تشدید می کند و هم جهت رفتار را معلوم می دارد . ولی این محرک مانند تیغ دو لب است، که اگر بر حسب نقشه و تفکر به کار نرود مضرّ است و برای این که به طور صحیح از آن استفاده شود ، باید با توجّه کامل و مهارت زیاد به کار رود .
موقعیت هایی که آزردگی در خود آنهاست محرک های قوی و طبیعی هستند و نتایجی که از آنها به دست می آید نسبتاً به طور آزاد و بدون ضرر هستند ، در صورتی که اگر آزردگی از طرف دیگران صورت گیرد ، نتایج مطلوب ندارد .
بر طبق این نظریه ، بهتر است که والدین و مربیان مستقیماً از تنبیه پرهیز نمایند و بگذارند آثار و عواقب آزاردهندة خود خطای کودک ، او را تنبیه کند . مثلاً اگر کودک به سوی چراغ روشن می رود بگذارید دستش به قدری بسوزد ( با رعایت احتیاط ) . این تنبیه از تنبیه شما مؤثّرتر است .
6- دکتر بهشتی در کتاب تربیت کودک در جهان امروز می نویسد : آخرین اقدامی که از طرف پرورشکار لایق انجام می گیرد ، توسل به تنبیه و خشونت است ، آن هم چون منظور انتقام گرفتن نیست ، بلکه منظور تکامل تربیت شونده است باید طوری اجرا شود که هدف ، فدای خشم و درنده خویی پرورشکار نشده و زیر پا گذارده نشود . حداقلِ آن ، یک قهر زودگذر ، یک ملامت عاقلانه و بالاخره حداکثر آن تنبیه است .
شاید منظور جان لاک انگلیسی و دسته ای از دانشمندان ما در مورد تجویز تنبیه همین باشد . به خصوص که دانشمندان ما از سرچشمة پرفیض معارف اسلامی سیراب می شوند و بعید است که غیر از این منظوری داشته باشند و اگر در اسلام دستوری در مورد تنبیه کودکان در پاره ای از روایات وارد شده ، مربوط به همین موارد استثنایی است ، نه اینکه یک قانون کلّی و عمومی باشد .
منـابـع :
1- روانشناسی کودک - دکتر مهدی جلالی - انتشارات دانشگاه تهران - 1360
2- روانشناسی تربیتی - دکتر علی شریعتمداری - انتشارات امیرکبیر - چاپ چهارم - 1369
3- چرا تنبیه؟ - دکتر عبدالله مجوزی - انتشارات انجمن اولیاء و مربیان - چاپ اول - 1372
4- رفتار والدین با فرزندان - محمدعلی سادات - انتشارات انجمن اولیاء و مربیان - چاپ پنجم - 1376
5- روانشناسی تربیتی - دکتر علی اکبر سیف - انتشارات پیام نور - چاپ پنجم - 1379
6- کاربرد روانشناسی در آموزشگاه - دکتر بدری مقدم - انتشارات سروش - چاپ سوم - 1364
7- به بچه ها گفتن از بچه ها شنیدن - آدل فابر ، الین مازلیش - مترجم: فاطمه عباسی فر - نشر دایره - چاپ دوازدهم - 1380
8- تربیت کودک در جهان امروز - دکتر احمد بهشتی - ناشر: بوستان کتاب قم - چاپ چهارم - 1386
9- حدود آزادی در تربیت - دکتر علی قائمی امیری - چاپ دوم - انتشارات انجمن اولیاء و مربیان - 1386