سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

زندگینامه مسلم بن عقیل(ع)

 

حضرت مسلم بن عقیل,تاریخ شهادت مسلم بن عقیل

مسلم بن عقیل، فرزندعقیل بن ابی‌طالب پسر عموی امام حسین(ع) است

 

مسلم بن عقیل
مسلم بن عقیل بن ابی طالب (شهادت: 60ق.)، فرزندعقیل بن ابی‌طالب پسر عموی امام حسین(ع) و سفیر او در کوفه هنگام قیام عاشورا. مسلم، به نمایندگی از امام حسین(ع) به کوفه رفت تا اوضاع آنجا را به امام گزارش کند که اگر کوفیان در دعوت خویش مصرّ و صادق‌اند، امام به آنجا برود. وی در گزارشی به امام، از آمادگی کوفیان خبر داد. با نصب عبیدالله بن زیاد به حکومت کوفه و ترس و هراس کوفیان از او، آنان به ناگاه از اطراف مسلم پراکنده شدند و سرانجام وی دستگیر و در روز عرفه(سال 60ق) به دستور عبیدالله به شهادت رسید. مسلم در میان شهیدان قیام امام حسین(ع) جایگاه ویژه‌ای نزد شیعیان دارد. شیعیان او را مظهر وفاداری، شجاعت و جوانمردی می‌دانند. مظلومیت و تنها ماندن او در کوفه، موضوع یکی از روضه‌های ماه محرم در میان شیعیان است. 

نسب و خاندان مسلم بن عقیل
تاریخ ولادت مسلم بن عقیل بن ابی طالب روشن نیست. او در نهم ذی حجه سال 60ق در کوفه به شهادت رسید. بر اساس برخی گزارش‌ها، مسلم در هنگام شهادت 28 ساله بود اما پذیرش این روایت خالی از اشکال نیست چرا که سن فرزندان مسلم که در واقعه عاشورا به شهادت رسیدند 27 و 26 سال بیان شده است. برخی با توجه به روایات حضور او در فتوحات و نیز نبرد صفین، سن او را در هنگام شهادتش، بیش از 50 سال دانسته‌اند. قبر مسلم در کوفه در قسمت شرقی مسجد کوفه قرار دارد. 

پدر وی، عقیل فرزند ابوطالب از نسب‌شناسان[ قریش و فصحای عرب بود. مادرش بنابر روایتی از زنان نبطی و از خاندان «فرزندا» بود و بنابر روایاتی دیگر کنیزی بود به نام علیه (و بنابر روایتی حلیه) که عقیل او را از شام خریده بود. چهره مسلم بن عقیل شباهت زیادی به پیامبر داشت. برخی از منابع او را شجاع‌ترین و نیرومندترین فرزندان عقیل معرفی کرده‌اند. 

همسر و فرزندان مسلم بن عقیل
منابع تاریخی درباره تعداد فرزندان مسلم اختلاف نظر دارند. نام تعدادی از فرزندان وی در زمره شهدای کربلا یاد شده است.از آن میان شهادت عبدالله بن مسلم و محمد بن مسلم در کربلا در منابع کهن ثبت شده است. در گزارش‌های ضعیف‌تر که در منابع متاخر ثبت شده، نام تعداد دیگری از فرزندان مسلم بن عقیل، از جمله عون، مسلم، عبیدالله، جعفر و احمد نیز در شمار شهدای کربلا آمده است. برخی منابع تاریخی از تعدادی از فرزندان مسلم با نام‌های ابراهیم، عبدالعزیز، علی، مسلم و دختری به نام حمیده یا ام حمیده یاد کرده‌اند.

بنابر تصریح منابع، مادر عبدالله بن مسلم، رقیه دختر امام علی(ع) بوده و از این رو مسلم بن عقیل داماد امام علی(ع) بوده است. کنیه رقیه ام کلثوم می‎باشد.  

بر اساس برخی روایات مادر عبدالله و علی، رقیه و مادر "مسلم بن مسلم" زنی از طایفه بنی عامر بن صعصعه بوده است. 

در برخی منابع، از دو طفل مسلم یاد شده که پس از شهادت امام حسین(ع) اسیر و به دستور عبیدالله بن زیاد در کوفه زندانی شده و پس از گریختن از زندان به شهادت رسیده‌اند. 

وقایع زندگی مسلم بن عقیل
درباره زندگی مسلم بن عقیل تا پیش از زمانی که از سوی امام حسین(ع) به کوفه رفت آگاهی بسیار اندک و گزارش‌های پراکنده‌ای وجود دارد.

شرکت در فتوحات افریقا: از جمله وقایع زندگی مسلم که در برخی منابع تاریخی ثبت شده است، حضور او در فتوحات شمال افریقا در سال 21 هجری است. مسلم بن عقیل همراه با تعدادی از برادران خود از جمله جعفر و علی در فتح شهر بهنساء شرکت داشت.


نمایندگی امام حسین(ع) در کوفه
هنگام خروج امام حسین(ع) از مدینه به سوی مکه، مسلم بن عقیل یکی از همراهان او بود. پس از اینکه نامه‌های مردم کوفه به امام رسید، وی مسلم را به کوفه فرستاد تا اوضاع و شرایط آن شهر را بررسی کند و درباره درستی ادعای کوفیان مبنی بر کثرت پیروان امام(ع)، اطمینان یابد و به امام گزارش کند. بنابر برخی روایات، امام حسین(ع)، قیس بن مسهر صیداوی، عمارة بن عبد سلولی و عبدالرحمان بن عبدالله ارحبی را نیز به همراه مسلم بن عقیل، به کوفه فرستاد. 

آغاز حرکت و گرفتاری در راه
مسلم بن عقیل در نیمه ماه رمضان سال 60 از مکه خارج شد و ابتدا به مدینه رفت و از آنجا همراه با دو راهنما، از بی‌راهه به سوی کوفه رهسپار شد که به نظر می‌رسد برای مخفی ماندن حرکتش به کوفه بوده است. آنها در بیابان راه را گم‌کردند و دچار بی‌آبی و تشنگی شدند. در این واقعه دو راهنما درگذشتند و خود مسلم نجات پیدا کرد و خود را به آبادی‌ای رساند و پیکی را نزد امام حسین(ع) فرستاد و واقعه را شرح داد و با اشاره به اینکه این پیش آمد را به فال بد گرفته، از ایشان خواست که او را از ادامه راه منصرف کند اما امام دستور به ادامه راه داد.


مسلم در کوفه
مسلم در پنجم شوال به کوفه رسید و در خانه مختار بن ابی عبیده، و بنابر برخی روایات در خانه مسلم بن عوسجه ساکن شد. شیعیان به محل اقامت مسلم رفت و آمد می‌کردند و مسلم نامه امام حسین(ع) را برای آنها می‌خواند. 

 حضرت مسلم بن عقیل,تاریخ شهادت مسلم بن عقیل

تاریخ ولادت مسلم بن عقیل بن ابی طالب روشن نیست.

 

 بیعت کوفیان با مسلم بن عقیل
مسلم پس از اقامت در کوفه آغاز به گرفتن بیعت برای امام حسین(ع)کرد. دعوت به کتاب خدا، سنت رسول الله، جهاد با ظالمین، دفاع از مستضعفین، کمک به محرومین، تقسیم عادلانه بیت المال، یاری اهل بیت، صلح با کسانی که این افراد با او صلح کنند و جنگ با کسانی که اینها با او بجنگند، سخن و فعل اهل بیت را گوش دادن و بر خلاف آن عمل نکردن، از شرایط این بیعت بود. 

در کوفه 12 هزار نفر بامسلم بن عقیل به نمایندگی از امام حسین(ع) بیعت کردند و برای همراهی امام اعلام آمادگی کردند. برخی تعداد بیعت کنندگان را 18 هزار نفر و برخی بیش از 30 هزار نفر نیز نوشته‌اند. برخی از تاریخ پژوهان با تحلیل وقایعی که در ادامه حضور مسلم در کوفه روی داد (از جمله غلبه آسان و بی‌دردسر عبیدالله بن زیاد بر این شهر و شکست قیام مسلم) تعداد واقعی بیعت کنندگان با مسلم بن عقیل را بسیار کمتر از آنچه در منابع نقل شده دانسته‌اند. برخی دیگر نیز با تخمین جمعیت آن زمان شهر کوفه بر اساس روایات تاریخی، مردان جنگی شهر کوفه را بیش از 60 هزار نفر دانسته‌اند که بر این اساس، تعداد بیعت کنندگان با مسلم، تنها یک سوم جمعیت جنگجوی کوفه بوده‌اند. به همین جهت در تحلیل شرایط حرکت امام به کوفه، لازم است به این نکته توجه شود مردمی که در کوفه با مسلم بیعت نکرده بودند، همگی از مخالفان امام یا دوستداران امویان نبوده‌اند بلکه عده کثیری از شرکت در این منازعه کناره گرفته بودند؛ از این رو همین تعداد بیعت کنندگان برای برپایی قیامی در کوفه کافی بود و با اتکا به همین موضوع بود که امام حسین(ع) با دریافت نامه مسلم، رهسپار کوفه شد. 

مسلم بن عقیل نامه‌ای به امام حسین(ع) نوشت و تعداد زیاد بیعت کنندگان را تایید کرد و امام را به کوفه دعوت کرد. متن نامه مسلم به امام حسین(ع) در منابع، با اختلاف نقل شده است. بر این اساس، 12 هزار،  18 هزار و حتی در برخی نیز به آمادگی تمام مردم کوفه در نامه وی اشاره شده است. 


ورود عبیدالله بن زیاد به کوفه
هنگام ورود مسلم به کوفه، حاکم این شهر نعمان بن بشیر بود که منابع تاریخی او را فردی نرم خو و صلح طلب معرفی کرده‌اند. بر اساس برخی روایات نعمان دل خوشی از یزید نداشت.  هنگامی که خبر بیعت مردم با مسلم بن عقیل در کوفه پیچید، نعمان بن بشیر، مردم را جمع کرد و آنان را به دوری از تفرقه توصیه کرد اما گفت تا کسی با من پیکار نکند، با او نخواهم جنگید. هنگامی که طرفداران حکومت اموی به این روش نعمان اعتراض کردند و او را ضعیف خواندند، او گفت برای من این خوشتر از آن است که قوی باشم اما از فرمان خدا سرپیچی کنم. طرفداران و عاملان یزید، از جمله عمر بن سعد بن ابی وقاص و محمد بن اشعث کندی نامه‌ای به یزید نوشتند و به او گزارش دادند که اگر کوفه را می‌خواهی، شتاب کن که حاکم فعلی کوفه، نعمان بن بشیر، ضعیف است یا خود را به ناتوانی زده است. به همین جهت یزید، عبیدالله بن زیاد را که در آن هنگام حاکم بصره بود، به حکومت کوفه نیز منصوب کرد. بنا بر قول مورخین معاویه ضمن وصیتی که نزد غلام او بود و بعدها به یزید داده شد، ابن زیاد را برای مقابله با شورش احتمالی تعیین کرده بود.


عبیدالله بن زیاد و نیز پدرش زیاد بن ابیه سابقه خشنی نزد مردم داشتند. خلفای پیشین غالبا برای سرکوب برخی شورش‌ها از این خاندان استفاده می کردند. پیش از این عبیدالله شورش خوارج را در بصره به نحو بسیار خشونت بار و شگفت‌آوری سرکوب کرده بود. با ورود او به کوفه به نظر می رسد که اوضاع به ناگه علیه مسلم بن عقیل برگشت و بسیاری از مردم کوفه که قصد قیام علیه حکومت یزید را داشتند، از ترس جان، پراکنده شدند. 

عبیدالله پس از ورود به کوفه به جستجوی پیوند یافتگان با مسلم بن عقیل پرداخت و سران قبایل را تهدید کرد که نام و نشان بیعت کنندگان از قبیله خود را در اختیار او قرار دهند و یا متعهد شوند که کسی از قبیله ایشان، مخالفت امویان نخواهد کرد وگرنه خونشان را خواهد ریخت و اموالشان را مصادره خواهد کرد. 

با آمدن عبیدالله بن زیاد به کوفه، و پخش خبر تهدیدها و اقدامات او، فضای کوفه نا امن شده بود و مسلم بن عقیل برای حفظ امنیت خود، از خانه مختار خارج شد و به خانه هانی بن عروه از بزرگان کوفه رفت و از او خواست تا به او پناه دهد.[49] هانی بن عروه با اینکه از خطر پذیرش این مسئولیت نگران بود، به مسلم پناه داد و از آن پس، شیعیان برای دیدار با مسلم به خانه هانی می‌رفتند.


نقشه قتل عبیدالله بن زیاد
بنابر گزارشی که در بیشتر منابع تاریخی نقل شده، روزی عبیدالله بن زیاد برای عیادت شریک بن الاعور حارثی که از شیعیان امام علی(ع) بود و با عبیدالله دوستی داشت و در بستر بیماری در خانه هانی به سر می‌برد به خانه هانی آمد. پیش از آمدن او، به پیشنهاد شریک بن اعور قرار شد مسلم در جایی پنهان شود و در زمان مناسب عبیدالله بن زیاد را به قتل رساند. هنگامی که ابن زیاد به خانه هانی آمد، مسلم بن عقیل از کشتن او امتناع کرد و دلیل امنتاع خود را نارضایتی هانی بن عروه که دوست نداشت ابن زیاد در خانه‌اش کشته شود و نیز حدیثی از پیامبر(ص) عنوان کرد که از کشتن به شکل غافلگیرانه منع فرموده‌اند. 

برخی پژوهشگران معاصر با بررسی گزارش‌های مربوط به این واقعه، در صحت آن تردید کرده و برخی دیگر آن را به کلی ساختگی و بی‌پایه دانسته‌اند.    

مسلم بن عقیل,مسلم بن عقیل علیه السلام

مسلم بن عقیل, در نهم ذی حجه سال 60 (ه.ق) در کوفه به شهادت رسید

   
دستگیری هانی و قیام مسلم
ارتباط مسلم با شیعیان مخفیانه بود، اما عبیدالله بن زیاد با گماردن جاسوسی به نام معقل که خود را از طرفداران مسلم بن عقیل و علاقه‌مند به دیدار او نشان می‌داد از مخفیگاه مسلم، آگاه شد. بعد از اینکه عبیدالله بن زیاد از مخفی‌گاه مسلم آگاه شد، هانی بن عروة را به قصر فراخواند و از او خواست مسلم را به وی تحویل دهد. چون هانی زیر بار چنین کاری نرفت بازداشت شد. هنگامی که خبر دستگیری هانی به مسلم رسید، مسلم از پیروان خود خواست قیام کنند، بنابر روایات منابع تاریخی حدود 4000 نفر با شعار یا منصور امت فراهم شدند.[55] در نیرو‌هایی که مسلم فراهم آورده بود، عبدالرحمن بن کریز فرمانده کندیان، مسلم بن عوسجه فرمانده مذحجیان، ابی ثمامه صیداوی فرمانده تمیم و همدان و عباس بن جعده بن هبیره فرمانده قریش و انصار بودند.[56] قیام کنندگان به سوی قصر حکومت راه افتادند و آن را محاصره کردند، داخل قصر تنها 50 تن از محافظان عبیدالله و نزدیکان وی حضور داشتند. 

در این هنگام عبیدالله بن زیاد از بعضی از بزرگان کوفه که کنارش بودند مانند محمد بن اشعث، کثیر بن شهاب حارثی، شبث بن ربعی، قعقاع بن شور، حجار بن ابجر و شمر بن ذی الجوشن خواست که به میان جمعیت روند و با دادن وعده و وعید و ترساندن مردم از رسیدن سپاه شام، آنان را از یاری مسلم و امام حسین(ع)، بازدارند.[58] این حیله کارگر شد. روایات تاریخی از ترس مردم در پی تبلیغات همراهان عبیدالله و سرعت پراکنده شدن آنان از اطراف مسلم حکایت دارند، تا جایی که شب‌هنگام مسلم تنها ماند و جایی برای خفتن نداشت.


دستگیری و شهادت مسلم
مسلم پس از تنهایی و بی سرپناهی به زنی به نام طوعه پناه برد و در خانه او مخفی شد؛ اما پسر طوعه، صبح روز بعد، خبر را به عوامل حکومت رساند و ابن زیاد گروهی 70 نفره را به محمد بن اشعث داد که مسلم را دستگیر کند و به قصر بیاورند. 

پس از زد و خوردی که میان مسلم و نیروهای حکومتی پیش آمد، محمد بن اشعث به مسلم گفت اگر تسلیم شود در امان است. بدین طریق مسلم، تسلیم شد و به قصر آورده شد ولی ابن زیاد، امان پسر اشعث را بیجا خواند و پس از مشاجراتی که میان وی و مسلم گذشت، دستور داد، بکیر بن حمران (که خود، در درگیری با مسلم زخمی شده بود) وی را به بالای قصر برده و سرش را از بدن جدا کند. پس از جدا کردن سر مسلم، بدن او را از بالای قصر به پایین انداختند. 

بنا بر برخی گزارش‌های تاریخی مسلم که نگران امام حسین(ع) بود از عمر بن سعد که قریشی بود خواست تا بدو وصیت کند. نخستین وصیت او این بود تا کسی را نزد امام فرستد و او را از آمدن به کوفه منع کند. دیگر آن که جنازه او را کفن و پس از آن دفن کند و دیگر آن که بدهی او را با فروختن شمشیر و دیگر وسایلش بپردازد. 

پس از شهادت مسلم، ابن زیاد دستور قتل هانی بن عروه را نیز صادر کرد و سپس سرهای این دو را به شام نزد یزید بن معاویه فرستاد.


علت شکست قیام کوفه و ماموریت مسلم
بیشتر نویسندگان معاصر، با توجه با اطلاعات موجود در منابع، در علت‌یابی شکست قیام مردم کوفه هنگام حضور مسلم در این شهر، به نقش سیاست‌های عبیدالله بن زیاد در ایجاد وحشت در بین مردم کوفه و نیز ساختار اجتماعی کوفه که مانع اتحاد و همبستگی مردمان کوفه می‌شد و روانشناسی کوفیان که آنان را افرادی احساساتی و نظم ناپذیر و دنیا طلب معرفی می کند، تاکید کرده‌اند. اخیرا یکی از نویسندگان در کنار عوامل دیگر شکست قیام مسلم،از ضعف فرماندهی در این قیام یاد کرده‌[68]هرچند دلیل روشنی بر این مدعا ارائه نکرده‌است. به نظر می رسد که سخنان و خطبه‌های نزدیکان امام حسین(ع) پس از واقعه عاشورا از جمله خطبه حضرت زینب(س) پس از ورود به کوفه هنگامی که به اسارت سپاه عمر بن سعد درآمد، بیشتر با نظریه نخست همراه است.

 

منبع:wikishia.net

 

 





      

 

خلاصه ای از زندگی نامه امام رضا (ع)

 

شهادت امام رضا,زندگی نامه امام رضا (ع)

امام رضا (ع) هشتمین امام شیعیان است

 

امام رضا (ع) هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا (ص) و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام (ص) است. بنابر نظر مشهور مورّخان وی در یازدهم ذی قعده سال 148 هـ. ق، در مدینه منوّره متولد شد. نام مبارکش، علی، کنیه آن حضرت، ابوالحسن و دارای القاب متعددی از جمله؛ رضا، صادق، ‏صابر، فاضل، قرة ‏اعین المؤمنین و... هستند، اما مشهورترین لقب ایشان، «رضا» به معنای «خشنودی» است.

پدر بزرگوار امام رضا، امام موسی کاظم (ع) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال 183 ه.ق، به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند، و مادر گرامیشان نجمه (تکتم) نام داشت.

امام رضا (ع) در مدینه، پس از شهادت پدر، امامت بر مردم را بر عهده گرفت، و به رسیدگى امور پرداخت، شاگردان پدر را به دور خودش جمع کرد و به تدریس و تکمیل حوزه علمیه جدش امام صادق (ع) مشغول شد و در این راستا گام هاى بزرگ و استوارى برداشت.

مدت امامت حضرت رضا(ع)، حدود 20 سال طول کشید، که 17 سال آن در مدینه و سه سال آخر آن در خراسان گذشت.

در مورد تعداد فرزندان آن حضرت اختلاف وجود دارد، برخی امام جواد(ع) را تنها فرزند ایشان دانسته و گروهی نیز فرزندان دیگری را برای حضرتشان بر­می­شمارند.

امام رضا (ع) پس از هفده سال سکونت در مدینه و تبلیغ دین و ارشاد مردم، با نقشه و حیله مأمون عباسی، راه خراسان را در پیش گرفت. آن حضرت پس از قبول اجباری ولایت عهدی مأمون و گذشت سه سال، در 55 سالگی به دست این خلیف? عباسی به شهادت رسید.

تاریخ ولادت امام رضا
امام رضا(ع) هشتمین امام شیعیان، از سلاله پاک رسول خدا(ص) و هشتمین جانشین پیامبر مکرّم اسلام است. بنابر نظر مشهور مورّخان امام رضا(ع)، در یازدهم ذی قعده سال 148 هـجری قمری در مدینه منوّره متولّد شد.[1]

نام و القاب امام رضا
نام مبارکشان «علی»، کنی? آن حضرت، «ابوالحسن» و دارای القاب متعدّدی از جمله؛ رضا، ‏صابر، فاضل، قرة ‏اعین المؤمنین (نور چشم مؤمنان) و... هستند،[2] اما مشهورترین لقب ایشان، «رضا» به معنای «خشنودی» است.

پدر و مادر امام رضا
پدر بزرگوار امام رضا(ع)، امام موسی کاظم(ع) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال 183 ه.ق. به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند.

مادر گرامی امام رضا(ع) نجمه نام داشت.[3] البته نام های دیگری نیز برای مادر گرامیشان ذکر کرده اند.[4]

دوران کودکى و جوانى امام رضا
حضرت رضا(ع)، دوران کودکى و جوانى را تا سال 201 هجری قمری در مدینه طیّبه[5] که مهبط وحى بود در خدمت پدر بزرگوارش سپرى کرد و مستقیماً تحت تعلیم و تربیت امام هفتم(ع) قرار گرفت و علوم و معارف و اخلاق و تربیتى را که امام کاظم(ع) از پدرانش به ارث برده بود، به او آموخت.[6]

گزارشی از حضور ایشان در بغداد هنگام زندانی بودن پدر بزرگوارشان در آن شهر در دسترس نیست.


ازدواج امام رضا
امام رضا(ع) دارای تعدادی کنیز بودند، از جمله کنیزان ایشان، سبیکه مادر امام جواد(ع) است. وی کنیزى بود که به او سبیکه یا دُرّه می گفتند، حضرت رضا او را خیزران نام گذاشتند و این بانو از اهالى نوبه (منطقه ای در آفریقا) است.[7] و همسر دائمی امام رضا(ع) ام حبیبه بود.[8] 


فرزندان امام رضا
در تعداد و اسامی فرزندان امام رضا(ع) نقل های مختلفی وجود دارد؛ گروهی آنها را پنج پسر و یک دختر، به نام های محمّد قانع، حسن، جعفر، ابراهیم، حسین و عایشه ذکر کرده اند؛[9] همچنین در نقلی شیخ صدوق در سلسله سند روایتی از فاطمه به عنوان یکی از دختران آن حضرت نام برده است؛[10] امّا شیخ مفید بر این عقیده است، که امام هشتم(ع)، فرزندی جز امام جواد(ع) نداشتند.[11] ابن شهرآشوب[12] و طبرسى،[13] نیز بر همین اعتقادند.

 زندکینامه امام رضا،میلاد امام رضا,تولد امام رضا

امام رضا (ع) دریازدهم ذی القعده  سال 148 هجری فمری در مدینه منوره متولد شد.

  
 امامت امام رضا
امامت و وصایت حضرت رضا(ع) بارها توسط رسول خدا(ص)، پدر بزرگوار و اجداد طاهرینشان(ع) اعلام شده بود. به ویژه امام کاظم(ع) بارها در حضور مردم، ایشان را به عنوان وصی و امام بعد از خویش معرّفی کرده بودند که به یک نمونه از آنها اشاره می‌ شود:

از محمّد بن اسماعیل بن فضل هاشمىّ چنین روایت شده است که‏ گفت: بر امام موسى کاظم(ع) وارد شدم در حالى که ایشان به شدّت مریض بودند، به حضرت عرض کردم: اگر خداى ناکرده براى شما اتّفاقى بیفتد- و خدا آن روز را نیاورد- به چه کسى رجوع کنیم (امام بعد از شما کیست)؟ فرمود: «به فرزندم علىّ، نوشته او، نوشته من است، و او وصىّ و جانشین من بعد از مرگم خواهد بود».[14]

امام رضا (ع) در مدینه، پس از شهادت پدر، امامت بر مردم را بر عهده گرفت، و به رسیدگى امور پرداخت، شاگردان پدر را به دور خودش جمع کرد و به تدریس و تکمیل حوزه علمیه جدش امام صادق (ع) مشغول شد و در این راستا گام هاى بزرگ و استوارى برداشت.

پس از شهادت امام کاظم(ع) که در سال 183 هـ ق رخ داد، آغاز امامت حضرت رضا(ع) شروع شد، و با توجه به این که هارون (پنجمین خلیفه عباسى) در سال 193 از دنیا رفت، ده سال از امامت حضرت رضا(ع) معاصر زمان هارون بود.

مدت امامت آن حضرت، حدود 20 سال طول کشید که 17 سال آن در مدینه و سه سال آخر آن در خراسان گذشت.

شهادت امام رضا
امام رضا(ع) پس از هفده سال سکونت در مدینه و تبلیغ دین و ارشاد مردم، با نقشه و حیل? مأمون عباسی، راه خراسان را در پیش گرفت. آن حضرت پس از قبول اجباری ولایت عهدی مأمون و گذشت سه سال، در 55 سالگی به دست مأمون خلیفه عباسی به شهادت رسید.

در تعیین سال شهادت امام نقل های مختلفی به ثبت رسیده است. گروهی سال 202 هجری قمری را سال شهادت حضرت می دانند[15] و عده ای سال 203 هجری قمری را؛ [16] اما مشهور، نظریه دوم است.

در تعیین روز شهادت آن حضرت نیز اتفاق نظر نیست؛ مانند در روز جمعه از ماه رمضان،[17] هفدهم ماه صفر،[18] و آخر ماه صفر.[19]

در میان این نقل ها، نظریه آخر؛ یعنی آخرین روز از ماه صفر، مشهورترین و قابل اعتمادترین نقل است.

بنابراین، مشهورترین و قوی ­ترین نظریه در تاریخ شهادت آن حضرت، روز جمعه، آخرین روز ماه صفر سال 203 هجری قمری است.[20]


فضائل امام رضا
از نگاه بزرگان شیعه، امام رضا(ع) همانند دیگر امامان معصوم(ع)، دارنده تمام کمالات و فضایل اخلاق انسانی در مرتبه اعلی است. به گفت? آنان، او آن چنان در قلّه شکوهمند کمال و فضیلت قرار دارد که نه تنها دوستان و پیروانش او را ستوده اند، بلکه دشمنان کینه توز و سرسخت هم به مدح و ستایش او پرداخته‌اند. درباره اوصاف اخلاقی آن حضرت «ابراهیم بن عباس» می ‌گوید: «هرگز ندیدم که امام رضا(ع) به کسی یک کلمه جفا کند و ندیدم که سخن شخصی را قطع کند و ندیدم که نیازمندی را از درگاه خویش رد کند. او هرگز در حضور افراد تکیه نمی‌داد و هرگز او را ندیدم که با صدای بلند بخندد، بلکه خنده اش تبسم و لبخند بود. وقتی که کنار سفره می ‌نشست، همه خدمت کاران و غلامان را کنار سفره می ‌نشاند».[21]


خلفای هم عصر امام رضا
امام رضا(ع) در دوران امامت خود با سه تن از حُکّام و خلفای عباسى روبه‏رو و معاصر بود: هارون الرشید، امین و مأمون.[22]

===================================
 [1]. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 1، ص 486، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق؛ مجلسى، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق و مصحح: رسولى محلاتى، هاشم‏، ج 6، ص 70، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1404ق؛ شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 247، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق.
[2]. خصیبى، حسین بن حمدان، الهدایة الکبرى، ص 279، البلاغ، بیروت، 1419ق؛ اربلى، على بن عیسى، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق و مصحح: رسولى محلاتى، هاشم‏، ج 2، ص 284، بنى هاشمى، تبریز، چاپ اول، 1381ق.
[3]. طبرسى‏، احمد بن على، الاحتجاج على أهل اللجاج‏، ج 2، ص 374، نشر مرتضی، مشهد، چاپ اول، 1403ق؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص 196، کنگره شیخ مفید، قم، 1413ق.
[4]. امین عاملی، سید محسن، سیره معصومان، ترجمه حجتی کرمانی، علی، ج 6، ص 142، نشر سروش، تهران، 1376ش؛ قرشی، باقر شریف‏، پژوهشى دقیق در زندگانى امام رضا علیه السلام‏، ترجمه صالحی، سید محمد، ج 1، ص 40 و 41، اسلامیة، تهران، چاپ اول، 1382ش.
[5]. جعفریان، رسول، حیات فکرى و سیاسى امامان شیعه علیهم السلام‏، ص 426، انصاریان‏، قم، چاپ ششم، 1381ش؛ 
[6]. ر.ک: پژوهشى دقیق در زندگانى امام رضا علیه السلام‏، ج 1، ص 50. 
[7]. طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى‏، ج 2، ص 91، نشر آل البیت، قم، 1417ق؛ امین عاملى‏، سید محسن، أعیان الشیعة، ج 2، ص 32، دار التعارف‏، بیروت، 1403ق.‏
[8]. شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا علیه السلام، محقق و مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 147، نشر جهان، تهران، چاپ اول، 1378ق؛ مازندرانی، ابن شهر آشوب‏، المناقب، ج 4، ص 367، نشر علامه، قم، 1379ق؛ أعیان الشیعة، ج 2، ص 23؛ شمس الدین محمد بن طولون‏، الأئمة الاثنا عشر، ص 97، نشر رضی، قم، بی تا؛ المرعشى التستری، القاضی نورالله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل‏، ج 12، ص 386، مکتبة آیة الله المرعشى النجفى‏، قم، چاپ اول، 1409ق. ‏
[9]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج ‏48، ص 320، دار إحیاء التراث العربی‏، بیروت، چاپ دوم، 1403ق؛ محدث اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 2، ص 791، نشر رضی، قم، چاپ اول، 1421ق؛ أعیان الشیعة، ج 2، ص 13؛ و ر.ک: شبراوى‏، جمال الدین، ص 346 و 347، دار الکتاب‏، قم، چاپ اول، 1423ق؛ حَمَوى‏، محمد بن اسحاق‏، أنیس المؤمنین‏، ص 203، بنیاد بعثت‏، تهران، 1363ش؛ حسینى عاملى‏، سید تاج الدین، التتمة فی تواریخ الأئمة علیهم السلام، ص 123، نشر بعثت، قم، چاپ اول، 1412ق.‏  
[10]. «حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ ... قَالَ حَدَّثَنَا فَاطِمَةُ بِنْتُ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى (ع)...»؛ ‏شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا علیه السلام، محقق و مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 71، نشر جهان، تهران، چاپ اول، 1378 ق.    
[11]. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 271: «وَ مَضَى الرِّضَا عَلِیُّ بْنُ مُوسَى (ع) وَ لَمْ یَتْرُکْ وَلَداً نَعْلَمُهُ إِلَّا ابْنَهُ الْإِمَامَ بَعْدَهُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ(ع)». 
[12]. المناقب، ج 4، ص 367: «وَ وَلَدُهُ مُحَمَّدٌ الْإِمَامُ فَقَط».
[13]. إعلام الورى بأعلام الهدى‏، ج 2، ص 86: «و کان للرضا علیه السلام من الولد ابنه أبو جعفر محمد بن علیّ الجواد علیه السلام لا غیر».
[14]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج 1، ص 20 و 21.  
[15]. الأئمة الاثنا عشر، ص 98؛  ابن ابى الثلج‏، تاریخ أهل البیت‏، تحقیق: حسینی، سیدمحمدرضا، ص 83، آل البیت، قم، چاپ اول، 1410ق.
[16]. الکافی، ج 1، ص 486؛الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 247؛ أنیس المؤمنین‏، ص 203؛ طبرسی، فضل بن حسن‏، تاج الموالید، ص 98، دار القار، بیروت، چاپ اول، 1422ق؛التتمة فی تواریخ الأئمة علیهم السلام‏، ص 123.
[17]. فتال نیشابورى‏، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین‏، ج 1، ص 531، نشر دلیل ما، قم، چاپ اول، 1423ق.
[18]. التتمة فی تواریخ الأئمة علیهم السلام‏، ص 123.
[19]. الأئمة الاثنا عشر، ص 98؛ إعلام الورى بأعلام الهدى‏، ج 2، ص 41؛ أنیس المؤمنین‏، ص 203.
[20]. بحار الأنوار، ج ‏49، ص 3.
[21]. عیون اخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 184.
[22]. پژوهشى دقیق در زندگانى امام رضا علیه السلام‏، ج 2، ص 347.

 منبع: islamquest.net

 

 





      

 

زندگینامه و جایگاه حضرت معصومه (س)

 

 روز دختر,زندگی نامه حضرت معصومه

حضرت معصومه علیها السلام در اول سال 173 هجری قمری به دنیا آمد

 

حضرت معصومه علیها السلام در اول سال 173 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود.

پدرش امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام و مادرش حضرت نجمه بود که به علت پاکی و طهارت نفس به او طاهره می گفتند.حضرت معصومه در 28 سالگی و در روز دوازدهم ربیع الثانی سال 201 هجری قمری در قم به شهادت رسید که امروز بارگاه ملکوتی و مرقد مطهرش همچون خورشیدی در قلب شهرستان قم می درخشد و همواره فیض بخش و نورافشان دلها و جانهای تشنه معارف حقانی است.

 آن حضرت در واقع بتول دوم و جلوه ای از وجود حضرت زهرا سلام الله علیها بود.در طهارت نفس امتیازی خاص و بسیار والا داشت که امام هشتم برادر تنی آن حضرت او را (که نامش فاطمه بود) معصومه خواند.فرمود: «من زار المعصومة بقم کمن زارنی» : (کسی که حضرت معصومه علیها سلام را در قم زیارت کند مانند آن است که مرا زیارت کرده است).

مقام علم و عرفان او در مرحله ای است که در فرازی از زیارتنامه غیر معروف او چنین می خوانیم:«السلام علیک یا فاطمه بنت موسی بن جعفر و حجته و امینه» ‍:  (سلام بر تو ای فاطمه دختر موسی بن جعفر و حجت و امین از جانب موسی بن جعفر).و باز می خوانیم: «السلام علیک ایتها الطاهرة الحمیدة البرة الرشیدة التقیة الرضیة المرضیة»: (سلام بر تو ای بانو پسندیده نیک سرشت، ای بانوی رشد یافته، پاک طینت، پاک روش، شایسته و پسندیده).بدین لحاظ و مقامات عالی معنوی آن بانوست که حضرت رضا علیه السلام در فرازی از زیارتنامه معروفش به ما آموخته که در کنار مرقدش خطاب به او بگوییم: «یا فاطمه اشفعی لی فی الجنة فان لک عندالله شانا من الشان».

(ای فاطمه! در بهشت از من شفاعت کن چرا که تو در پیشگاه خداوند دارای مقامی بس ارجمند و والا هستی).امام صادق علیه السلام سالها قبل از ولادت حضرت معصومه علیها سلام  در توصیف قم سخن گفته و آن مکان را حرم خاندان رسالت خوانده بود. آنگاه فرمود: به زودی بانویی از فرزندانم به سوی آن کوچ کند که نامش فاطمه دختر موسی بن جعفر است و با شفاعت او همه شیعیانم وارد بهشت می شوند.

 

خاندان عصمت پیامبر در انتظار آن بودند که این دختر ممتاز چشم به این جهان بگشاید تا قلب و روی آنان را به دیدار خود روشن و منور گرداند. آغاز ماه ذیقعده برای حضرت رضا علیه السلام و دودمان نبوت و آل علی علیه السلام پیام آور شادی مخصوص و پایان بخش انتظاری عمیق و شور آفرین بود زیرا حضرت نجمه فرزندی جز حضرت رضا علیه السلام نداشت و مدتها پس از حضرت رضا نیز دارای فرزندی نشده بود.

از آنجا که سال ولادت حضرت رضا علیه السلام یعنی سال 148 هجری قمری و سال ولادت حضرت معصومه علیها سلام سال 173 و بین این دو ولادت بیست و پنج سال فاصله بود و از طرفی امام صادق علیه السلام ولادت چنان دختری را مژده داده بود، از این رو خاندان پیامبر بیصبرانه در انتظار طلوع خورشید وجود حضرت معصومه علیها سلام بودند.

هنگامی که وی چشم به جهان گشود براستی که آنروز برای اهل بیت عصمت بخصوص امام هشتم و حضرت نجمه سلام الله علیه روز شادی و سرور وصف ناپذیر و از ایام الله بود زیرا اختری از آسمان ولایت و امامت طلوع کرده بود که قلبها را جلا و شفا می داد و چشمها را روشن می کرد و به کانون مقدس اهل بیت علیهم السلام گرمی و صفا می بخشید.

این سوال که پیامبر اسلام با آنکه چند فرزند دختر داشت چرا حضرت زهرا را بیشتر دوست می داشت و به او بیشتر اعتبار می داد. سوالی است که درباره حضرت معصومه علیها سلام نیز صادق است که چرا حضرت موسی بن جعفر علیه السلام با داشتن دختران بسیار به حضرت معصومه علیها سلام توجه می کرد و در میان آنها این دختر به آن همه مقامات نایل شد. پاسخش این است که در آیات قرآن و گفتار پیامبر و امامان به طور مکرر معیار, داشتن علم، تقوا و جهاد و سایر ارزشهای والای انسانی است.

 روز دختر,زندگی نامه حضرت معصومه

 نام حضرت معصومه، فاطمه است

  
براستی که حضرت معصومه علیها سلام همچون جده اش حضرت زهرا سلام الله علیه در معیارهای ارزشی اسلام یکه تاز عرصه ها و در علم و کمالات و قداست گوی سبقت را از دیگران ربوده بود. وی تافته ای ملکوتی و جدا بافته و ساختار وجودی او از دیگران ممتاز بود.همان گونه که پیامبر (ص) در شان حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود:‌ «فداها ابوها» : (پدرش به فدایش باد)، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام نیز در شان حضرت معصومه علیها سلام فرمود: «فداها ابوها»حضرت معصومه علیها سلام همنام حضرت فاطمه زهراست دراین نام رازها نهفته است. یکی از رازها این بود که در علم و عمل از رقبای خود پیشی گرفته و دیگر این که از ورود شیعیان به آتش دوزخ جلوگیری می نماید.

 همچنین از نظر کمالات علمی و عملی بی نظیر است دیگر این که گرچه مرقد مطهرش آشکار است و همانند مرقد مطهر حضرت زهرا سلام الله علیها مخفی نیست ولی مطابق مکاشفه ای که برای بعضی از اولیای خدا روى داده امام باقر یا  امام  صادق علیهم السلام فرمودند: «کسی که مرقد حضرت معصومه علیها سلام را زیارت کند به همان مقصودی نایل خواهد شد که از زیارت قبر حضرت زهرا سلام الله علیها نایل می شود. از دیگر مشابهت های حضرت معصومه علیها سلام به حضرت زهرا فداکاری ایشان در راه اثبات ولایت بود زیرا حضرت معصومه علیها سلام نیز آن چنان تلاش کرد که جان خود را فدا نمود و به شهادت رسید.

یعنی حضرت معصومه علیها سلام نیز با کاروانی از حجاز به سوی خراسان برای دیدار چهره عظیم ولایتمداران عصر یعنی برادرش حضرت رضا علیه السلام حرکت کرده تا یار و یاور او باشد ولی در مسیر هنگامی که به سرزمین ساوه رسید دشمنان خاندان نبوت در یک جنگ نابرابر بستگان و برادرش را به شهادت رساندند و با ریختن زهر در غذایش او را مسموم ساختند که بیمار شد و به قم آمد و پس از شانزده روز سکونت در قم به شهادت رسید

همان گونه که حضرت زهرا سلام الله علیها با استدلالهای متین و استوار، حقانیت ولایت حضرت علی علیه السلام را تبیین می کرد، حضرت معصومه علیها سلام نیز چنین بود. روایاتی که از آن حضرت نقل شده غالباً درباره امامت و ولایت علی علیه السلام است که با اثبات ولایت او ولایت امـامـان معصوم نیز ثابت می شود.

برای نمونه حضرت معصومه با چند واسطه از حضرت زهرا نقل می کنند که فرمود: پیامبر در شب معراج به بهشت رفت و بر روی پرده ای در قصر بهشت دید که چنین نوشته شده: «لااله الا الله محمدا رسوله علی ولی القوم» : (معبودی جز خدای یکتا و بی همتا نیست محمد رسول خدا و علی ولی و رهبر مردم است) و بر روی پرده درگاه قصر دیگری نوشته شده است: «شیعت علی هم الفائزون» (شیعیان علی رستگارند).نیز با چند واسطه از رسول خدا (ص) نقل می کند که فرمود:‌«الا من مات علی حب آل محمد مات شهیدا»: آگاه باشید! کسی که با حب آل محمد از دنیا برود شهید از دنیا رفته است).

یکی از روایات او که با چند واسطه به حضرت زهرا سلام الله علیها می رسد این است که:‌حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: آیا سخن رسول خدا را فراموش کرده اید که در روز عید غدیر خم فرمود: هر کس من مولا و رهبر اویم علی هم مولا و رهبر او است و نیز به علی فرمود:‌ نسبت تو به من همانند نسبت هارون برادر موسی به موسی (ع) است.به این ترتیب می بینیم حضرت معصومه علیها سلام عالمه محدثه آل طه بود و قدم به جای پای حضرت زهرا سلام الله علیها گذاشت و همچون او در عرصه  جهاد و تلاش برای اثبات حق کوشید تا جایی که جانش را فدای ولایت نمود و شهد شهادت نوشید.

شخصیت های بزرگ دین ارج و منزلت بسیار والایی برای حضرت معصومه علیها سلام  قائل بودند و هستند و او را با حضرت زهرا سلام الله علیها مقایسه می کنند.

 

 منبع:aviny.com

 

 





      

 

مناجات المحبین

مناجات خمس عشر

مناجات المحبین

 

مناجات المحبین، از مناجات‌های پانزده گانه است که از امام سجاد(ع) نقل شده و محبت خداوند، لوازم و آثار محبت به خداوند، بندگی و لطف و عنایت خدا، موضوعات این مناجات می باشد.

 

مناجات المحبین
1-الهى من ذا الذى ذاق حلاوه محبتک فرام منک بدلا
خدایا کیست شیرینى محبت تورا چشیده باشد وبخواهد محبت دیگرى جایگزین آن گرداند

2-وَ مَنْ ذَا الَّذِی أَنِسَ بِقُرْبِکَ فَابْتَغَى عَنْکَ حِوَلاً
و آن کیست که به مقام قرب تو انس یافت و لحظه‏اى روى از تو گردانید

3-یَا مُنَى قُلُوبِ الْمُشْتَاقِینَ وَ یَا غَایَةَ آمَالِ الْمُحِبِّینَ‏
اى آرزوى دل مشتاقان اى منتهاى مقصود محبان

4-أَسْأَلُکَ حُبَّکَ وَ حُبَّ مَنْ یُحِبُّکَ وَ حُبَّ کُلِّ عَمَلٍ یُوصِلُنِی إِلَى قُرْبِکَ وَ أَنْ تَجْعَلَکَ أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا سِوَاکَ‏

از تو درخواست مى‏کنم دوستى تو را و دوستى دوستدارانت را و دوست داشتن هر کارى که مرا به مقام قرب تو رساند و هم درخواست دارم که خود را از هر چه غیر توست بر من محبوبترگردانى

5-وَ أَنْ تَجْعَلَ حُبِّی إِیَّاکَ قَائِداً إِلَى رِضْوَانِکَ وَ شَوْقِی إِلَیْکَ ذَائِداً عَنْ عِصْیَانِکَ‏
و محبتم را منجر به مقام خوشنودى خود سازى و شوقم را به تو بیش از عصیانت قرار دهى

 

منبع:مفاتیح الجنان

 

 





      

 

شیرِ خدا علی،شاهِ دنیا علی
عید غدیرِ و ، روزِ مولا علی
به به، می خنده زهرا خنده ی بی بی،
نبوده هیچ وقت بی دلیل
آخه، آیه ی "اَکْملتُ لَکُم" از عرش،
هدیه آورده جبرئیل

عید غدیر خم مبارک

 

 





      

 

دعای چهل کلید و هزاران خواص

 

دعای چهل کلید چیست,خواص دعای چهل کلید

دعای چهل کلید

 

دعای چهل کلید هزاران خواص دارد از قبیل:
 
گشایش بخت
گشایش کار
اصلاح زن و شوهر
محبت و جلب معشوقه
باطل سحر و جادو
دفع مشکلات

و...
طریقه عمل این طور است که شما در روز جمعه این دعا را بر روی ظرف آبی بخوانید با طهارت و نیت پاک و صاف و با توکل بر خدا سپس با این آب غسل می کنید به هر نیتی که انجام دهید روا میگردد برای گشایش کار و بخت از این طریق می توان انجام داد برای محبت نیز آن آب را یا با شربت یا با چای و ... به طرف بدهید بخورد ...

شرح دعا این چنین است :
 
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُّبِینًا 2بار سَلَامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ  3 بار لَقَدْ جَاءکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ 4 بار  رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً سُبْحَانَکَ  5 بار  وَتِلْکَ حُجَّتُنَا آتَیْنَاهَا إِبْرَاهِیمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاء  6 بار  إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٌ  7 بار  وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا   8 بار  وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا   9 بار یَا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِیمَ 10 بار  وَأَرَادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِینَ  11 بارفَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ 12 بار وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ 13 بار وَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ  14 بار  وَمِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَاداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِیعاً وَأَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ 15 بار وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ 16 بار  إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعونَ 17 بار بحق محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم  18 بار و بحق جبرائیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل 19 بار  یا حنان یا منان یا دیان یا برهان  20 بار

 
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 21 بار
نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ 22 بار وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ 23 بار  یس وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ 24 بار قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ اللَّهُ الصَّمَدُ25 بار  لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ 26 بار لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ العلیم 27 بار  قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ مِن شَرِّ مَا خَلَقَ  28 بار قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ مَلِکِ النَّاسِ 29 بار  قُلْ کَفَى بِاللّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ 30 بار َقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا 31 بار قُلْ یَجْمَعُ بَیْنَنَا رَبُّنَا ثُمَّ یَفْتَحُ بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَهُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِیمُ 32 بار  قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَهْلَکَنِیَ اللَّهُ وَمَن مَّعِیَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَن یُجِیرُ الْکَافِرِینَ 33 بارقُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا 34 بار قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ 35 بار  قُل کُونُواْ فردة خاشعین36 بار قُلْ سِیرُواْ فِی الأَرْضِ ثُمَّ انظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ 37 بار قُلْ مَن یَکْلَؤُکُم بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ  38 بارقُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا

الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ  39 بار قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ 40 بار سُبْحَانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ و به نستعسن و صلوات و السلام علی سیدنا نبینا ابوالقاسم المحمد اللهم صل علی محمد و اله محمد و الطاهرین

یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله

یا شکیکفی یا قاهرو
-------------
دعای چهل کلید
 دعای مخصوص بی بی دوعالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها  به نیت مشکل بر گلاب خوانده شود اگر مریض است بخورد و اگر به نیت حاجت است گلاب را به صورت خود بمالد و اگر به نیت مهر و محبت بین  زن و شوهر خواهد به نبات و گلاب خوانده و هر دو بخورند انشاءالله  محب هم شوند خواص این چهل کلید زیاد است و در این اندک  نمی گنجد هر کسی به نیت مهم خود بخواند انشاءالله به اجابت نزدیک است
 
1- بسم الله الرحمن الرحیم
2- فتح آیه اول (( انا فتحنا لک فتحا مبینا ))
3- زمر آیه 73 (( سلام علیکم طبتم .... خالدین ))
4-  توبه آیه 128 (( لقد جاءکم رسول ... رؤف رحیم ))
5- آل عمران 191 ((رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً سُبْحَانَکَ ))
6- انعام 83 ((وَتِلْکَ حُجَّتُنَا آتَیْنَاهَا إِبْرَاهِیمَ عَلَى قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاء ))
7- انعام 83 ((إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیم ))
8- اسراء 81(( َقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا ))
9- اسراء 82 (( وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَار ))
10- انبیاء 69 ((یَا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِیم ))
11- انبیاء 70 ((وَأَرَادُوا بِهِ کَیْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِین ))
12- انبیاء 87 ((فَنَادَى فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَک ))
13- جزء 28 سوره الممتحنة آیه 10 (( وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ ))
14- جزء 9 سوره الاعراف آیه 120 (( وَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِین ))
15- جزء 2 سوره البقرة آیه 165(( وَمِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللّهِ أَندَاداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللّهِ وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمِیعاً وَأَنَّ اللّهَ  شَدِیدُ الْعَذَاب ))
 16- جزء 24 سوره غافر آیه 44 ((أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَاد ))
17- جزء 2 سوره البقرة آیه 156 ((إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعون ))
18- بحق محمد المصطفی صلی الله علیه وسلم
19- و بحق جبرائیل و میکائیل واسرافیل و عزرائیل
20- یا حنان یا منان یا دیان یا برهان
21- بسم الله الرحمن الرحیم
22- جزء 28 سوره الصف آیه 13 ((نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِین ))
23- جزء 2 سوره البقرة آیه 223 ((وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِین ))
24- یس 1و2 (( یس والقران الحکیم ))
25- دو آیه اول سوره اخلاص
26- سوره اخلاص آیه 3و4
27- لیس کمثله شیء و هو السمیع البصیر
28- سوره ناس دو آیه اول
29- سوره فلق دو آیه اول
30- جزء 13 سوره الرعد آیه 43 (( قُلْ کَفَى بِاللّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ ))
31- جزء15 سوره الاسراء آیه 81 ((قُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا  ))
32- جزء 22 سوره سبا آیه 26 ((قُلْ یَجْمَعُ بَیْنَنَا رَبُّنَا ثُمَّ یَفْتَحُ بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَهُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِیم ))
33- جزء 29 سوره الملک آیه 28 ((قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَهْلَکَنِیَ اللَّهُ وَمَن مَّعِیَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَن  یُجِیرُ الْکَافِرِینَ ))
34- جزء 29 سوره الملک آیه 30 ((قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْرًا ))
35- سوره کافرون دو ایه اول
36- جزء1 سوره البقرة آیه 65 ((فَقُلْنَا لَهُمْ  کُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِین(( در نسخه خطی اشتباه رقم خورده بود  ((
37- جزء 7 سوره الانعام آیه 11 ((قُلْ سِیرُواْ فِی الأَرْضِ ثُمَّ انظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِین ))
38- جزء 17 سوره الانبیاء آیه 42 (( قُلْ مَن یَکْلَؤُکُم بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ)
39- جزء 16 سوره الکهف آیه 103 + آیه 104 سعیهم
40- جزء 23 سوره الصافات آیه 180 + 182   وبه نستعین

 

منبع:tebyan.net

 

 





      

 

طریقه خواندن نماز توبه

 

آموزش نماز توبه,غسل و نماز توبه,نماز توبه چگونه است

نماز توبه

 

بسم الله الرحمن الرحیم  
ابتدا غسل کنید. و بعد دو تا نماز دو رکعتی بخوانید (مانند نماز صبح ) با این تفاوت که در هر رکعت بعد از حمد سه مرتبه سوره­ ی توحید، یک مرتبه سوره­ ی فلق و یک مرتبه سوره­ ی ناس بخواند. بعد از تمام شدنِ نماز، هفتاد بار استغفار کرده و بعد بگویید: «لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ إلّا بِالله العَلِیِّ العَظیمِ» سپس بگویید:

«یا عَزیزُ یا غَفّارُ   إغفِر لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُـوبَ جَمیعِ المؤمِنینَ وَ المُؤمِناتِ فَإنَّهُ لا یَغفِرُ الذُّنوبَ إلّا أنتَ»


ای خدای عزیز و ای خدایی که بسیار آمرزنده هستی! گناهان من و گناهان همه­ ی مردان و زنان مؤمن را بیامرز، چرا که کسی جز تو آمرزنده­ ی گناهان نیست»

 

منبع:hamandishi-dini.ir

 

 





      
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >