سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

ذکر روزهای هفته,ذکر ایام هفته

ذکر ایام هفته

 

ذکر روز  شنبه :    یا رب العالمین   


ذکر روز  یکشنبه:     یا ذالجلال والاکرام 


ذکر روز  دوشنبه:     یا قاضی الحاجات


ذکر روز  سه شنبه:     یا ارحم الراحمین


ذکر روز   چهارشنبه :    یا حی یا قیوم


ذکر روز  پنجشنبه:     لا اله الا الله الملک الحق المبین


ذکر روز  جمعه :    اللهم صل علی محمد و ال محمد

 

 منبع: asemanemanoto.blogfa.com

 

 

 





      

 

ذکری برای رسیدن به آرامش

 

ذکر برای آرامش  اعصاب, ذکر برای آرامش قلب

آگاه باشید با یاد خدا دلها آرامش می یابد

 

اضطراب و نگرانی یکی از بزرگترین بلاهای زندگی انسانها بوده و هست و عوارض ناشی از آن در زندگی فردی و اجتماعی کاملاً محسوس است.


و بر عکس آن، آرامش یکی از گمشده های مهم بشر بود و به هر دری می زند تا آن را پیدا کند و اگر تلاش و کوشش انسان ها را در طول تاریخ برای پیدا کردن آرامش از طرق صحیح و کاذب جمع آوری کنیم خود کتاب بسیار قطوری را تشکیل می  دهد.


آرامش و دلهره نقش بسیار مهمی در سلامت و بیماری فرد و جامعه و سعادت و بدبختی انسان ها دارد و چیزی نیست که بتوان از آن به آسانی گذشت و به همین دلیل تاکنون کتاب های زیادی نوشته شده که موضوع آنها فقط نگرانی و راه مبارزه با آن و طرز به دست آوردن آرامش است.


تاریخ بشر مملوّ است از صحنه  های غم انگیزی که انسان برای تحصیل آرامش به هر چیز دست انداخته و در هر وادی گام نهاده و تن به انواع اعتیاد ها داده است.

ولی قرآن با یک جمله کوتاه و پر مغز مطمئن  ترین و نزدیک  ترین راه را نشان داده و می فرماید: ...ألا بذکر الله تطمئنّ القلوب: ... آگاه باشید با یاد خدا دلها آرامش می یابد. (رعد، 28) (تفسیر نمونه، ج 10، ص 210)


این نکته را هم باید در کنار این آیه در نظر داشت که: دلی که از دغدغه های دنیایی خالی نشود، آن گونه که باید، نمی تواند با یاد خدا آرام باشد.


چنانچه در روایتی از رسول اکرم (صلی الله و علیه و آله) می خوانیم: فَإِنَّهُ مَن أقبَلَ إلَى اللهِ بِقَلبِهِ جَعَلَ اللهُ قُلوبَ العِبادِ مُنقادَةً إلَیهِ بِالمَوَدَّةِ وَالرَّحمَةِ: اگر شما خود را از هموم دنیا فارغ ساختید، به سوی خدا اقبال کرده اید و اگر این چنین شد، خداوند قلوب مردم را متوجه شما کرده و محبوب دل ها می شوید.


این ذکر که باعث آرامش می شود یعنی چه؟
منظور آیه فوق از ذکر خدا که مایه آرامش دل ها است تنها این نیست که نام او را بر زبان آورد و مکرّر تسبیح و تهلیل و تکبیر گفت، بلکه منظور آن است که با تمام قلب متوجه او و عظمتش و علم و آگاهیش و حاضر و ناظر بودنش گردد و این توجه مبدأ حرکت و فعالیت در وجود هر فردی شود به سوی تلاش و زندگیه روزمره اش و میان او و گناه، سد مستحکمی ایجاد کند ... این است حقیقت ذکر که آن همه آثار و برکات در روایات اسلامی برای آن بیان شده است. (نمونه، ج 10، ص 215)


آن چنان که نوش دارو مایه راحتی و آرامش مار گزیده است و پس از به کار بردن آن احساس نشاء سلامتی و عافیت می کند، نفس نیز از یاد خدا این احساس را می نماید. 

ذکر برای آرامش  اعصاب, ذکر برای آرامش قلب

  آرامش یکی از گمشده های مهم بشر بود و به هر دری می زند تا آن را پیدا کند

 
مصادیقی از ذکر خدا
در حدیث می خوانیم که از وصایایی که پیامبر  صلّی الله علیه و آله به علی علیه السّلام فرمود این بود: ای علی سه کار است که این امت طاقت آن را ندارند (و از همه کس ساخته نیست) 1- مواسات با برادران دینی در مال، 2 ـ و حق مردم را از خویشتن دادن، 3 ـ  و یاد خدا در هر حال ولی یاد خدا (تنها) سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اکبر نیست بلکه یاد خدا آن است که هنگامی که انسان در برابر حرامی قرار می گیرد از خدا بترسد و آن را ترک گوید.


در حدیث دیگری می خوانیم علی علیه السّلام فرمود: ذکر دو گونه است یاد خدا کردن به هنگام مصیبت (و شکیبائی و استقامت ورزیدن) و از آن برتر آن است که خدا را در برابر محرمات یاد کند و میان او و حرام سدی ایجاد نماید. (تفسیر نمونه ج 10، ص 216)


صاحب مجمع البیان نیز برای ذکر معنائی دارد: خداوند تعالی یک جا ذکر را مایه اطمینان قلب دانسته و در جایی دیگر باعث وجل و ترس قلب خوانده، این بدان جهت است که مقصود از ذکر در اولی به یاد آوردن ثواب ها و نعمت های اوست که به شمار نمی  آید ... آدمی وقتی به یاد نعمت های او می  افتد دلش آرام می  گیرد.


مقصود از ذکر در آنجا که باعث ترس و اضطراب قلب می شود به یاد آوردن عقاب خدا و انتقام اوست که به یاد هر که بیاید آرامش را از او سلب می  کند. (المیزان، ج 11، ص 545)


ذکری برای رسیدن به آرامش
گفتیم به طور کلی یاد خداوند به هر شکل و صورتی موجب آرامش قلب است، در این میان بیان شده است که گفتن ذکر «ما شاءَ الله لا حَولَ وَ لا قوَّةَ إلّا باللهِ العَلِیِّ العَظیم» در ایجاد آرامش نیز نقش موثری دارد .


میرزا احمد آشتیانی (ره) در کتاب هدیه احمدی آورده اند: علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان فرمودند: جهت آرامش پیدا کردن دست روی سینه بگذارید و در حالت نشسته و ایستاده چند مرتبه ایه 28 سوره رعد را بخوانید: «الذّینَ امَنوا وتَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بذِکرِ اللهِ اَلا بذِکرِ الله تَطمَئِنُ القلوب» ... در ایجاد ارامش بسیارموثر است .

منبع:tebyan.net

 

 





      

 

دعاى حفظ آشیاء و گم نشدن آنها

 

دعای مجرب برای پیدا شدن گمشده

دعاى حفظ آشیاء و گم نشدن آنها

 

راوى به امام صادق(علیه السلام) عرض کرد: دعایى به من بیاموز که وقتى چیزى را نگه مى‌دارم، ترسى از مفقود شدن آن نداشته باشم. فرمود که بگو:

یَا اللهُ یَا حَافِظَ الْغُلاَمَیْنِ بِصَلاَحِ أَبِیهِمَا احْفَظْنِی وَ احْفَظْ عَلَیَّ دِینِی وَ أَمَانَتِی وَ مَالِی، فَإِنَّهُ لاَ حَافِظَ حِفْظِ ضَیْعَة أَحْفَظُ عَلَى مَالِی مِنْکَ إِنَّکَ حَافِظٌ حَفِیظٌ ، أَخَذْتُ بِسَمْعِ اللهِ وَ بَصَرِهِ وَ قَدَرِهِ عَلَى کُلِّ مَنْ أَرَادَنِی وَ أَرَادَ مَالِی وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم.

یا الله، اى که فرزندان را به خاطر والدین حفظ مى کنى، مرا حفظ کن. دین و امانت و مالم را حفظ کن. کسى بهتر از تو نمى تواند مالم را از گم شدن حفظ کند، اى که حافظ و حفیظ (نگه دار و مراقب) هستى! گوش و چشم و قدرت خدا نگه دار من و مالم در برابر کسانى باشد که متعرّض من و مالم مى شوند. لا حول و لا قوّة إلاّ بالله العلیّ العظیم.

 منبع : امالی شیخ طوسی ص 700 - بحارالانوار ج 91 ص 406

 

 





      

 

صلوات کلید استجابت دعا

 

ذکر صلوات,حدیث صلوات,اثار صلوات

صلوات بر پیامبر، لازمه ایمان و از وظائف مؤمنان است

 

إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبِی یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً[1]


ترجمه
همانا خداوند و فرشتگان او بر پیامبر درود می فرستند؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! شما (نیز) بر او درود فرستید و به او سلام کنید سلامی همراه با تسلیم.


نکته ها:
در کتاب های ششگانه ی اهل سنّت روایاتی آمده که از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پرسیدند: چگونه صلوات بفرستیم؟ فرمود: بگویید: «اللهم صل علی محمد و آل محمد»

در صحیح بخاری [2] (باب چگونگی صلوات بر پیامبر) وقتی این حدیث را نقل می کند، در همان نقل حدیث، کلمه ی «آل محمد» را حذف کرده، چنین می نویسد: از محمّد «صلّی اللّه علیه و سلّم» پرسیدند: چگونه صلوات بفرستیم؟ فرمود: بگویید: «اللهم صل علی محمد و علی آل محمد»!؟

در کنار نام پیامبر، ذکر صلوات مهم است. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «هرکه درکتاب ونوشته ای بر من صلوات فرستد تا آن صلوات در آن نوشته باقی است، برای او پاداش خواهدبود».[3]

در حدیث می خوانیم: «هرکس بر حضرت محمّد صلی الله علیه و آله یک صلوات فرستد، خداوند ده صلوات بر او می فرستد و ده لغزش او را می پوشاند».[4]

صلوات، کلید استجابت دعا و سبب سنگین شدن میزان مؤمن در قیامت می شود.

خداوند در قرآن به پیامبرش می فرماید: به زکات دهندگان صلوات فرست، خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً. .. صَلِّ عَلَیهِمْ [5]، در این آیه به مردم سفارش می کند که بر پیامبر صلوات فرستاده شود. آری، در اسلام رابطه مردم و رهبر، رابطه صلوات ودرود است همان گونه که در آیه 54 سوره انعام خدا به پیامبرش دستور می دهد به کسانی که به ملاقاتت می آیند سلام کن. «إِذا جاءَک الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیکمْ»

امام صادق علیه السلام فرمود: «درود خداوند به معنای رحمت، درود ملائکه به معنای به پاکی یاد کردن و درود مردم به معنای دعاست».[6]


پیام ها:
1- هرگاه خواستید دیگران را به کار خیری دعوت کنید، اوّل خود و دست اندرکاران شروع کنید. (خداوند برای فرمان صلوات به مردم، اوّل از صلوات خود و فرشتگان نام می برد.) «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِکتَهُ یصَلُّونَ»

2- صلوات خدا و فرشتگان دایمی است. «یصَلُّونَ»

3- صلوات بر پیامبر، لازمه ایمان و از وظائف مؤمنان است. «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا»

4- درود لفظی کافی نیست، تسلیم عملی نیز لازم است. «صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُوا»

5- رابطه ی مردم و رهبر در حکومت الهی، صلوات و سلام است. (علاقه ی قلبی کافی نیست، اظهار علاقه لازم است.) «صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُوا»


=========================
پی نوشت ها
[1] احزاب 56
[2] صحیح بخارى، حدیث 5880.
[3] تفسیر روح‏البیان.
[4] تفسیر مجمع البیان.
[5] توبه، 103.
[6] تفسیر نورالثقلین.

 

منبع:hawzah.net

 

 





      

 

زندگی نامه حضرت شاه چراغ

 

داستان شاهچراغ,علت نامگذاری شاهچراغ

تاریخ دقیق تولد حضرت احمد بن موسی شاه چراغ سلام الله علیه مشخص نیست

 

نام: احمد
لقب: شاهچراغ، سید‌السادات
کنیه: ابوعبدالله
پدر: امام موسی کاظم علیه السلام
مادر: امّ احمد
تاریخ ولادت: نامشخص
تاریخ شهادت: بین سال‌های 203 تا 218 هجری قمری
قاتل: قتلغ خان(حاکم شیراز) به فرمان مأمون عباسی
محل دفن: شیراز


ولادت
تاریخ دقیق تولد حضرت احمد بن موسی شاه چراغ سلام الله علیه مشخص نیست. اخیراً در شورای فرهنگ عمومی استان فارس نامگذاری یک روز به نام بزرگداشت آن حضرت مطرح شد و متولیان امر تصمیم گرفتند که روز تولد آن حضرت را به عنوان مراسم بزرگداشت انتخاب کنند. لذا برای مشخص شدن روز دقیق تولد، مورخان و محققان تحقیقات خود را آغاز کردند. اما پس از بررسی های به عمل آمده کارشناسان به این نتیجه رسیدند که روز تولد حضرت شاه چراغ بدرستی مشخص نیست و در این خصوص نقلهای متفاوتی وجود دارد. از این رو تصمیم بر این شد که در دهه کرامت یعنی حدفاصل تولد حضرت معصومه سلام الله علیها و امام رضا علیه السلام یک روز به عنوان روز بزرگداشت حضرت احمد بن موسی «شاه چراغ» تعیین شود.


پدر و مادر
حضرت سید امیر احمد(ع) ملقب به شاه چراغ و سیدالسادات، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم علیه السلام است.

مادر وی، مشهور به «ام احمد»، مادر بعضی از فرزندان حضرت موسی بن جعفر(ع) بوده است.

ایشان داناترین، پرهیزگارترین و گرامی ترین زنان در نزد آن حضرت بودند و حضرت اسرار خود را به وی می گفتند و امانتشان را نزد وی به ودیعه می گذاشتند.


بیعت با علی بن موسی الرضا علیه السلام
 چون خبر شهادت حضرت موسی کاظم علیه السلام امام هفتم شیعیان در مدینه شایع شد، مردم به در خانه ام احمد، مادر حضرت شاه چراغ «احمد بن موسی» گرد آمده و حضرت سید میر احمد را با خود به مسجد بردند، زیرا از جلالت قدر و شخصیت بارز و اطلاع بر عبادات و طاعات و نشر شرایع و احکام و ظهور کرامات و بروز خوارق عادات که در آن جناب سراغ داشتند، گمان کردند که پس از وفات پدرش امام موسی بن جعفر علیه السلام امام بحق و خلیفه آن حضرت فرزندش «احمد» است.

به همیت جهت در امر امامت با حضرتش بیعت کردند و او نیز از مردم مدینه بیعت بگرفت، سپس بر منبر بالا رفت، خطبه ای در کمال فصاحت و بلاغت انشاء و قرائت فرمود، آنگاه تمامی حاضرین را مخاطب ساخته و خواست که غائبین را نیز آگاه سازند و فرمود: همچنان که اکنون تمامی شما در بیعت من هستید، من خود در بیعت برادرم علی بن موسی علیه السلام می باشم، بدانید بعد از پدرم برادرم «علی» امام و خلیفه ی بحق و ولی خداست. و از جانب خدا و رسول صلی الله علیه و آله و سلم او، بر من و شما فرض و واجب است که امر آن بزرگوار را اطاعت کنیم و به هر چه امر فرماید گردن نهیم.

پس از آن شمه ای از فضایل و جلالت قدر برادرش علی علیه السلام را بیان فرمود، تا آنجا که همه حاضران گفته های آن بزرگوار را اطاعت کردند، ابتدا او بیعت را از مردم برداشت، سپس گروه حاضران در خدمت احمد به در خانه حضرت امام علی بن موسی علیه السلام آمده همگی با آن جناب بر امامت و وصایت و جانشینی امام موسی بن جعفر علیه السلام بیعت نمودند. و حضرت امام رضا علیه السلام درباره برادرش احمد دعا کرد و فرمود: همچنان که حق را پنهان و ضایع نگذاشتی، خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد. 

داستان شاهچراغ,علت نامگذاری شاهچراغ

 سید امیر احمد(ع) ملقب به شاه چراغ ، فرزند بزرگوار امام موسی کاظم علیه السلام است

 

 سفر به ایران
 شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام، پس از حضور با برکت امام هشتم علیه السلام در خراسان برای زیارت چهره تابناک امامت و ولایت از نقاط مختلف، به سوی ایران حرکت می کنند. حضرت احمد بن موسی(ع) نیز در همین سال ها(198-203 ه. ق) با جناب سید امیر محمد عابد و سید علاءالدین حسین(برادران ایشان) و جمع زیادی از برادرزادگان و محبان اهل بیت علیهم السلام، به قصد زیارت حضرت رضا علیه السلام از مدینه حرکت می نمایند تا از طریق شیراز به طوس عزیمت کنند. در بین راه نیز عده کثیری از شیعیان به آنان ملحق می شوند. خبر حرکت چنین قافله بزرگی مأمون خلیفه عباسی را به وحشت انداخت.


سفر به شیراز
 در زمانی که حضرت امام علی بن موسی(ع) با ولایتعهدی تحمیلی در «طوس خراسان» بودند، حضرت احمد بن موسی(س) به اتفاق جناب سید محمد عابد و جناب سید علاءالدین حسین برادران خود و جمعی دیگر از برادرزادگان و اقارب و دوستان، به قصد زیارت آن حضرت از حجاز به سمت خراسان حرکت نمود. در بین راه نیز جمع کثیری از شیعیان و علاقه مندان به خاندان رسالت، به سادات معظم ملحق و به اتفاق حرکت نمودند تا جایی که می نویسند: به نزدیک شیراز که رسیدند، تقریباً یک قافله پانزده هزار نفری از زنان و مردان تشکیل شده بود. 

خبر حرکت این کاروان را به خلیفه وقت(مأمون) دادند. وی ترسید که اگر چنین جمعیتی از بنی هاشم و دوستداران و فدائیان آن ها به طوس برسند، اسباب تزلزل مقام خلافت گردد. لذا امریّه ای صادر نمود به تمام حکام بلاد که در هر کجا قافله بنی هاشم رسیدند، مانع از حرکت شوید و آن ها را به سمت مدینه برگردانید. به هرکجا این حکم رسید قافله حرکت کرده بود مگر شیراز.

 حاکم شیراز مردی به نام «قتلغ خان» بود. وی با چهل هزار لشکر جرّار، در «خان زنیان» در هشت فرسخی شیراز اردو زد و همین که قافله بنی هاشم رسیدند، پیغام داد که حسب الامر خلیفه، آقایان از همین جا باید برگردید. حضرت سید احمد(س) فرمود: «ما قصدی از این مسافرت نداریم، جز دیدار برادر بزرگوارمان». اما لشکر قتلغ خان راه را بستند و جنگ شدید خونینی شروع شد اما لشکر در اثر فشار و شجاعت بنی هاشم پراکنده شدند. 

لشکر شکست خورده، تدبیری اندیشیدند. بالای بلندی ها فریاد زدند: «الان خبر رسید که ولیعهد(امام هشتم علیه السلام) وفات کرد»! این خبر مانند برق، ارکان وجود مردمان سست ‎عنصر را تکان داده، از اطراف امام زادگان متفرق شدند. جناب سید احمد(س) شبانه با برادران و اقارب از بیراهه به شیراز رهسپار گردیدند و با لباس مبدّل پراکنده شدند.

داستان شاهچراغ,علت نامگذاری شاهچراغ

 آرامگاه شاه چراغ در کنار میدانی به نام احمدی در شهر شیراز قرار دارد

 
شهادت
حضرت احمد بن موسی(س) برای امان از گزند حکومت، به همراه برادر خود مخفیانه به شیراز رهسپار شد. سید احمد در شهر شیراز در منزل یکی از شیعیان در منطقه «سردزک» که مرقد ایشان در این منطقه واقع است، سکنی گزید و در خانه این شخص مخفی گشت و شب و روز را به عبادت می گذرانید. 

«قتلغ خان» که جاسوسانی را برای شناسایی و دستگیر نمودن سادات که از مناطق خود فرار نموده بودند قرار داده بود، مکان ایشان را بعد از یک سال یافت و او و همراهانش را محاصره نمودند و نبردی بین آنها و مأموران حکومت در گرفت و سید احمد با شهامت و شجاعت هاشمی خود به دفاع از خود و همراهان خود پرداخت. 

هنگامی که «قتلغ» دانست که از طریق ستیز مسلحانه، قدرت از میان بردن آنان را ندارد؛ از طریق خانه همسایه او شدند و از طریق شکافی که در خانه همسایه درست کردند وارد خانه ای که سید أحمد در آن پناه برده بود، شدند و زمانی که او برای استراحت و تجدید قوا، پس از نبردی طولانی به خانه رفته بود، هنگام خروج، با شمشیری بر سر او ضربه ای وارد کردند. سپس به دستور «قتلغ خان» خانه را بر روی آن بدن شریف خراب کردند و زیر آوار باقی گذاردند. 

با توجه به تبلیغ گسترده حکومت و مأموران بر علیه تشیع و اهل بیت(ع) تعداد زیادی از مردم که از مخالفین تشیع بودند، حرمت بدن شریف نوه پیامبر را نگاه نداشتند و آن را در زیر آوار نگاه داشته و به خاک نسپردند.

 

منبع:hawzah.net

 

 





      

باز امشب عشق تنها می شود
زخم سهم فرق مولا می شود
آفتاب عشق گلگون می شود
سینه ی سجاده پرخون می شود
پشت نخل آرزو خم می شود
داغ حسرت سهم آدم می شود
جاده می ماند غریب و بی سوار
ذوالفقار عدل می گیرد غبار 





      

 

14 حدیث درباره ماه مبارک رمضان

 

حدیث درباره ماه رمضان, حدیث روزه

حدیث درباره ماه مبارک رمضان

 

احادیثی منتخب درباره ماه مبارک رمضان

 

1- رمضان و افزایش حسنات
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند:
شَهرُ رَمَضانَ شَهرُ اللّه عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ شَهرٌ یُضاعِفُ اللّه‏ُ فیهِ الحَسَناتِ وَ یَمحو فیهِ السَّیِّئاتِ وَ هُوَ شَهرُ البَرَکَةِ؛
ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است که خداوند در آن حسنات را مى‏افزاید و گناهان را پاک مى‏کند و آن ماه برکت است.
 (بحارالأنوار، ج 96، ص 340، ح 5)


*******************************************
  2- روزه ماه شعبان
  امام صادق (علیه السلام) فرمود:
  من صام ثلاثة ایام من اخر شعبان و وصلها بشهر رمضان کتب الله له صوم شهرین متتابعین؛
 هر کس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگیرد و به روزه ماه رمضان وصل کند خداوند ثواب روزه دو ماه پى در پى را برایش محسوب مى‏کند.
  (وسائل الشیعه، ج7، ص 375، ح 22)

 

*******************************************
 3- روزه خوارى
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
 من افطر یوما من شهر رمضان خرج روح الایمان منه؛
 هر کس یک روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ایمان از او جدا مى‏شود
    (وسائل الشیعه، ج 7 ص 181، ح 4 و 5 _ من لا یحضره الفقیه ج 2 ص 73، ح 9)

 

*******************************************
 4- رمضان ماه خدا
 امام على (علیه السلام) فرمود:
 شهر رمضان شهر الله و شعبان شهر رسول الله و رجب شهرى؛
رمضان ماه خدا و شعبان ماه رسول خدا و رجب ماه من است.
    (وسائل الشیعه، ج 7 ص 266، ح 23)

 

*******************************************
 5- رمضان ماه رحمت
 رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:
 هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار؛
رمضان ماهى است که ابتدایش رحمت است و میانه‏اش مغفرت و پایانش آزادى از آتش جهنم.
 (بحار الانوار، ج 93، ص 342)

 

*******************************************
 6- فضیلت ماه رمضان
 رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:
 ان ابواب السماء تفتح فى اول لیلة من شهر رمضان و لا تغلق الى اخر لیلة منه؛
درهاى آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده مى‏شود و تا آخرین شب آن بسته نخواهد شد.
    (بحار الانوار، ج 93، ص 344)

 

*******************************************
  7- اهمیت ماه رمضان
  رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود:
 لو یعلم العبد ما فى رمضان لود ان یکون رمضان السنة؛
 اگر بنده «خدا» مى‏دانست که در ماه رمضان چیست [چه برکتى وجود دارد] دوست مى‏داشت که تمام سال، رمضان باشد.
(بحار الانوار، ج 93، ص 346)

 

*******************************************
 8- قرآن و ماه رمضان
 امام رضا (علیه السلام) فرمود:
من قرا فى شهر رمضان ایة من کتاب الله کان کمن ختم القران فى غیره من الشهور؛
 هر کس ماه رمضان یک آیه از کتاب خدا را قرائت کند مثل اینست که درماههاى دیگر تمام قرآن را بخواند.
    (بحار الانوار ج 93، ص 346)

 

*******************************************
    9- شب سرنوشت‏ساز
    امام صادق (علیه السلام) فرمود:
   راس السنة لیلة القدر یکتب فیها ما یکون من السنة الى السنة؛
   آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آینده نوشته مى‏شود.
 (وسائل الشیعه، ج 7 ص 258 ح 8)

 

*******************************************
 10- برترى شب قدر
 از امام صادق (علیه السلام) سوال شد:
کیف تکون لیلة القدر خیرا من الف شهر؟ قال: العمل الصالح فیها خیر من العمل فى الف شهر لیس فیها لیلة القدر؛


 چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟
 حضرت فرمود: کار نیک در آن شب از کار در هزار ماه که در آنها شب قدر نباشد بهتر است.
(وسائل الشیعه، ج 7 ص 256، ح 2)

 

*******************************************
 11- تقدیر اعمال
 امام صادق (علیه السلام) فرمود:
 التقدیر فى لیلة تسعة عشر و الابرام فى لیلة احدى و عشرین و الامضاء فى لیلة ثلاث و عشرین؛
برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام مى‏گیرد و تصویب آن در شب بیست ویکم و تنفیذ آن در شب بیست‏ و سوم.
 (وسائل الشیعه، ج 7 ص 259)

 

*******************************************
 12- احیاء شب قدر
 فضیل بن یسار گوید:
 کان ابو جعفر (علیه السلام) اذا کان لیلة احدى و عشرین و لیلة ثلاث و عشرین اخذ فى الدعا حتى یزول اللیل فاذا زال اللیل صلى؛
 امام باقر (علیه السلام) در شب بیست و یکم و بیست‏ و سوم ماه رمضان مشغول دعا مى‏شد تا شب بسر آید و آنگاه که شب به پایان مى‏رسید نماز صبح را مى‏خواند.
  (وسائل الشیعه، ج 7، ص 260، ح 4)

 

*******************************************
 13- زکات فطره
  امام صادق (علیه السلام) فرمود:
 ان من تمام الصوم اعطاء الزکاة یعنى الفطرة کما ان الصلوة على النبى (صلى الله علیه و آله) من تمام الصلوة؛

 تکمیل روزه به پرداخت زکاة یعنى فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر (صلى الله علیه و آله) کمال نماز است.
(وسائل الشیعه، ج 6 ص 221، ح 5)

 

*******************************************
14- بهار قرآن

  امام محمد باقر علیه السلام:
 لکل شیء ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان؛
  هرچیز بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.
  (اصول کافی / ج2 / « کتاب فضل القرآن » « باب نوادر » حدیث 9 و 10)

منبع:.yjc.ir

 

 





      
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >