سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راهی برای جلب رحمت خدا!

 

رحمت خدا, حدیث درمورد رحمت خدا,مهربانی خدا

مؤثّرترین وسیله جلب رحمت خدا این است که خیرخواه همه مردم باشى

 

چگونه توفیق خدا را جذب کنیم؟
مُشاوَرَةُ العاقِلِ النّاصِحِ یُمنٌ وَ بَرَکَةٌ وَ رُشدٌ وَ تَوفیقٌ مِنَ اللّه‏؛
امام کاظم علیه السلام فرمودند: مشورت با عاقلِ خیرخواه، خجستگى، برکت، رشد و توفیقى از سوى خداست.
تحف العقول ص 398

 

رحمت خدا,حدیث درمورد رحمت خدا,احادیثی درباره رحمت خدا

حدیث درمورد جلب رحمت خدا

 

اینگونه رحمت خدا را جلب کنید!
أَبلَغُ ما تَستَدِرُّ بِهِ الرَّحمَةَ أَن تُضمِرَ لِجَمیعِ النّاسِ الرَّحمَةَ؛
امام علی علیه السلام فرمودند: مؤثّرترین وسیله جلب رحمت خدا این است که خیرخواه همه مردم باشى.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 450 ، ح 10344

رحمت خدا,حدیث درمورد رحمت خدا,احادیثی درباره رحمت خدا

حدیث درمورد رحمت خدا

 

خشنودی خدا را طلب کنید تا دعایتان مستجاب شود!
أَنَا الضَّامِنُ لِمَنْ لَمْ یَهْجُسْ فِی قَلْبِهِ إِلَّا الرِّضَا أَنْ یَدْعُوَ اللَّهَ فَیُسْتَجَابَ لَهُ.
امام حسن مجتبی فرمودند: کسى که در دلش هوایى جز خشنودى خدا خطور نکند، من ضمانت مى کنم که خداوند دعایش را مستجاب کند.
کافى ج 2 ، ص 62، ح 11

 رحمت خدا,حدیث درمورد رحمت خدا,احادیثی درباره رحمت خدا

حدیث درباره خشنودی خدا

 

بیم و امید به خدا یعنی همین!!
ارجُ اللهَ رَجاءً لایُجَرّئُکَ عَلَی مَعاصیهِ وَ خَفِ اللهَ خَوفاً لا یُؤیسُکَ مِن رَحمَتِه.
امام صادق علیه السلام فرمودند: به خداوند امیدوار باش، امیدی که تو را بر انجام معصیتش جرأت نبخشد و از او بیم داشته باش، بیمی که تو را از رحمتش ناامید نگرداند.

 رحمت خدا,حدیث درمورد رحمت خدا,احادیثی درباره رحمت خدا

 

 شمّه ای از مهربانی خدا
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: إِنَّ الْمَرَضَ ینَقِّی الْجَسَدَ مِنَ الذّنوبِ کَمَا یذْهِب الْکِیر خَبَثَ الْحَدِید؛
بیماری تن را از گناهان می پالاید، همچنانکه دم آهنگری، ناخالصی آهن را می زداید.
دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب الی الصواب، ج1، ص43

رحمت خدا,حدیث درمورد رحمت خدا,احادیثی درباره رحمت خدا

حدیث در مورد مهربانی خدا

 

 با این دوخصلت از دنیا و آخرت باز می مانیم
ایاک و الکسل و الضجر فانهما یمنعانک من حظک من الدنیا و الاخره
امام صادق علیه السلام به یکی از فرزندانش فرمود: از تنبلی و بی حوصلگی بپرهیز که این دو خصلت تو را از بهره دنیا و آخرت باز می دارد.
اصول کافی، ج 9، ص 559

 رحمت خدا,حدیث درمورد رحمت خدا,احادیثی درباره رحمت خدا

 

تا می توانید دعا کنید!
عَلَیْکُمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّکُمْ لَا تَقَرَّبُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَا تَتْرُکُوا صَغِیرَةً لِصِغَرِهَا أَنْ تَدْعُوا بِهَا إِنَّ صَاحِبَ الصِّغَارِ هُوَ صَاحِبُ الْکِبَارِ.
امام صادق علیه السلام فرمودند: شما را سفارش مى کنم به دعا کردن، زیرا با هیچ چیز به مانند دعا به خدا نزدیک نمى شوید و دعا کردن براى هیچ امر کوچکى را، به خاطر کوچک بودنش رها نکنید، زیرا حاجتهاى کوچک نیز به دست همان کسى است که حاجتهاى بزرگ به دست اوست.
کافى(ط-الاسلامیه) ج 2 ، ص 467 ، ح 6

 رحمت خدا,حدیث درمورد رحمت خدا,احادیثی درباره رحمت خدا

حدیث درباره دعا کردن

 

وقتی خدا خوبی بنده اش را می خواهد
امام صادق (علیه السلام) فرموده اند:« أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا أَرَادَ اللَّه بِعَبْدٍ خَیْراً عَجَّلَ عقوبَتَه فِی الدّنْیَا وَ إِذَا أَرَادَ اللَّه بِعَبْدٍ سوءاً أَمْسَکَ عَلَیْهِ ذنوبَه حَتَّى یوَافِیَ بِهَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛
هرگاه خداوند خوبی بنده ای را بخواهد، در همین دنیا کیفرش دهد و چون برای بنده ای بد بخواهد گناهانش را نگه دارد تا در روز قیامت کیفر بیند.»
الخصال، ابن بابویه، محمد بن علی، ج1، ص20، ح70

منبع: tebyan.net

 

 





      

 

ذکر الله اکبر

 

الله اکبر,معنی الله اکبر,ذکر الله اکبر

الله اکبر یعنی خدا برتر از آن است که کسی بتواند او را توصیف کند

 

معنی الله اکبر:

تکبیر به معنای یاد کردن (خدا) به بزرگی است و اغلب به صورت الله اکبر بیان می شود و شعاری اسلامی است.

الله اکبر را تفسیر فرمائید بزرگی خدا به چه معناست ؟

الله اکبر یعنی خدا برتر از همه موجودات هستی ذهنی ملکی و ملکوتی است. الله اکبر یعنی خدا برتر از آن است که کسی بتواند او را توصیف کند.

 

امام صادق (ع) می فرماید: چون تکبیر می گویی باید همه چیز نزد تو کوچک شود جز او. کلمه الله اکبر مرکب از الله و اکبر است. در قرآن حدود صد نام برای خدا آمده است که الله جامع همه آنهاست. اصولا نام های خدا هر کدام اشاره به صفتی از صفات خدا دارد، نه آن که فقط یک علاوت و نشانه برای خدا باشد.

 

وقتی قرآن درباره خداوند می فرماید:«هو العلی الکبیر »و خداست وا بزرگ یا می فرماید : الکبیر المتعال بزرگ و برتر است به هیچ وجه منظور بزرگی مادی نیست بلکه ای بلند مرتبی از مفاهیم معنوی است، چون این مفاهیم به جز مصادیق مادی، مصداق های معنوی نیز دارد.

 

اگر بخواهیم معنای اکبر در الله اکبر را بشناسیم و به بزرگی خداوند توجه پیدا کنیم، اول باید درباره بزرگی جسمانی بیندیشیم و سپس ذهنمان را از عالم جسمانی فراتر ببریم و به بزرگی معنوی معطوف سازیم و باور کنیم که بزرگی به امور آمادگی می یابد تا از عالم ذهن به عالم دیگری که آن را قلب می نامند منتقل شود و به اندازه ظرفیت نورانیت و صفایش با مصداق این مفاهیم آشنا شود.

 

همچنین گفته شده است که ممکن است سوالی به ذهن شما خواننده گرامی خطور کند که خدا بزرگتر است یعنی چه ؟

 بزرگتر از چه کسی و از چه چیزی در پاسخ می گوئیم خداوند بزرگتر از آن است که انسان بتواند او را توصیف کند الله اکبر من آن یوصف به عبارت دیگر هیچ اندیشه ای نمی تواند تعریف کامل و رسایی از الله داشته باشد و هیچ انسانی نمی تواند او را وصف کند زیرا توصیف هر چیز در صورتی امکان پذیر است که انسان بتواند آن را در ذهن خویش ترسیم کند و عقل و اندیشه انسان قادر به درک آن باشد تا موفق گردد آن را در ضمن جملات و کلماتی توصیف نماید.

 

ذکر الله اکبر:

گفتن ذکر الله اکبر,الله اکبر,کلمه الله اکبر

کلمه الله اکبر مرکب از الله و اکبر است

 

گفتن ذکر الله اکبر هنگام بالا رفتن:

از امام صادق (ع) نقل شده است که می‏ فرمود: رسول خدا (ص) در شب هر وقت رو به نشیب می‏ گذاشت سبحان الله می‏گفت و چون رو به بالا می‏ نهاد الله اکبر می‏ گفت.

 

شیوه رسول خدا (ص) ابوحمزه می‏ گوید: امام صادق (ع) را دیدم که هنگام بیرون رفتن از خانه دو لب خود را می‏جنبانید و بر در خانه ایستاده بود.

 

عرض کردم: دیدم دو لب خود را هنگامی که از خانه به در آمدی جنبانیدی آیا چیزی گفتی؟ آن حضرت فرمود: آری، راستی انسان چون خواهد از خانه خود به در آید، هنگام بیرون شدن سه بار بگوید: الله اکبر و سه بار بگوید: بالله اخرج و بالله ادخل و علی الله اتوکل (بار خدایا، در برابرم در خیر را بگشای و کارم را به خیر به پایان آور و از شر هر جنبنده‏ای نگاه دارم که مهارش را داری، راستی پروردگار من به راه راست است) پیوسته در ضمانت خداوند عزوجل است تا خداوند او را به همان جا برگرداند که در آن بوده است.

 

گردآوری: بخش مذهبی بیتوته

منابع:

ghadeer.org

quran.porsemani.ir

 

 





      

 

وقتی خدا خوبی بنده اش را می خواهد...

 

 

احادیثی گهربار از ائمه اطهار(ع)

 

راه آسایش جسم و جان را می دانید؟!
اَلنَّـوْمُ راحَةٌ لِلْجَـسَدِ وَ النُّـطْقُ راحَةٌ لِلرُّوحِ وَ السُّکُوتُ راحةٌ لِلْعَقْلِ؛
امام صادق علیه السلام : خواب، آرام بخش جسم است، سخن گفتن آسایش روح است و سکوت، سبب راحتى عقل است.
من لا یحضره الفقیه: ج 4، ص 402

 

_____________________________________

وقتی خدا خوبی بنده اش را می خواهد
امام صادق (علیه السلام) فرموده اند:« أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا أَرَادَ اللَّه بِعَبْدٍ خَیْراً عَجَّلَ عقوبَتَه فِی الدّنْیَا وَ إِذَا أَرَادَ اللَّه بِعَبْدٍ سوءاً أَمْسَکَ عَلَیْهِ ذنوبَه حَتَّى یوَافِیَ بِهَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛
هرگاه خداوند خوبی بنده ای را بخواهد، در همین دنیا کیفرش دهد و چون برای بنده ای بد بخواهد گناهانش را نگه دارد تا در روز قیامت کیفر بیند.»
الخصال، ابن بابویه، محمد بن علی، ج1، ص20، ح70

 

_____________________________________
با این دوخصلت از دنیا و آخرت باز می مانیم
ایاک و الکسل و الضجر فانهما یمنعانک من حظک من الدنیا و الاخره
امام صادق علیه السلام به یکی از فرزندانش فرمود: از تنبلی و بی حوصلگی بپرهیز که این دو خصلت تو را از بهره دنیا و آخرت باز می دارد
اصول کافی، ج 9، ص 559

 

_____________________________________
شمّه ای از مهربانی خدا
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: إِنَّ الْمَرَضَ ینَقِّی الْجَسَدَ مِنَ الذّنوبِ کَمَا یذْهِب الْکِیر خَبَثَ الْحَدِید؛
بیماری تن را از گناهان می پالاید، همچنانکه دم آهنگری، ناخالصی آهن را می زداید.
دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب الی الصواب، ج1، ص43

 

 _____________________________________
فاکتوری برای از بین بردن کینه و کدورت
امام علی علیه السلام فرمود: "بهترین وسیله اى که مردم با آن دل هاى دوستان خود را به دست مى آورند و کینه ها را از دل هاى دشمنانشان مى زدایند، خوشرویى هنگام برخورد با آنان است و جویاى احوال آنان شدن در غیابشان و گشاده رویى با آنان در حضورشان."
بحارالأنوار

 

_____________________________________
پدر و مادری در بهشت می درخشند !
رسول اکرم (صلی اللّه علیه و آله): هر کس به فرزندش قرآن بیاموزد، روز قیامت پدر و مادر او را فرا می خوانند و دو جامه بر آن دو می پوشانند که از نور آن چهره های بهشتیان روشن می گردد.
مفاتیح الحیات، بخش فرزندان، ص 244

 

_____________________________________

بشتابید به زیارت اهل بیت علیهم السلام!!
مَـنْ زارَنـا فى مَـماتِنـا فَکَأَنَّما زارَنا فى حَیاتِنـا؛
امام صادق علیه السلام : هر کس ما را پس از وفاتمان زیارت کند، گویا ما را در حال حیات، زیارت کرده است.
بحارالأنوار: ج 97، ص 124

 

_____________________________________
زیاده روی نکنید!!
اَلتَّبْذیرُ عُنْوانُ الْفاقَةِ؛
امام علی علیه السلام : زیاده روى مقدمه فقر و تنگدستى است.

میزان الحکمه: ج 1، ح 1659

 

 _____________________________________

خود را حسابرسی کنید
جاهِدْ نَفْسَکَ و حاسِبْها مُحاسَبةَ الشَّریکِ شَریکَهُ، و طالِبْها بِحُقوقِ اللّه‏ِ مُطالَبَةَ الخَصْمِ خَصْمَهُ؛
امام علی علیه السلام : با نفْس خود جهاد کن و از او حساب کِش، همچنان که شریک از شریکش حساب مى ‏کِشد، و حقوق خداوند را از او مطالبه کن، همچنان که طرف دعوا، حقوق خود را از دیگرى مطالبه مى‏ کند.
غرر الحکم، ح4762

 

_____________________________________
عاق شدن بعد از مرگ پدر و مادر!
قال الامام الباقر علیه السلام:انّ العبد لیکون بارّاً بوالدیه -فی حیاتهما-ثمّ یموتان. فلا یقضی عنهما دیونهما.و لا یستغفر لهما فیکتبه الله عاقّاً.
امام باقر علیه السلام به این مضمون فرمود: شخصی که هنگام زنده بودن والدینش به آنها نیکی می کند؛ اما پس از آنکه آنها از دنیا رفتند، قرض و بدهکاری های آنها را اداء نمی کند و برای آنها طلب آمرزش نمی کند. خدای متعال او را جزء کسانی که عاق والدین شده اند بشمار می آورد.

الکافی ج 2 ص 163

 

منبع: tebyan.net

 

 





      

 

آداب تحویل سال نو

 

آداب تحویل سال نو, تحویل سال نو, دعای تحویل سال نو, سال نو

وقت تحویل سال، همه اعضای خانواده در خانه های خود گرد هم می آیند و در کنار سفره نوروزی می نشینند.

شمع ها یا چراغ های خانه را پیش از تحویل سال روشن می کنند و سکه هایی لای قرآن می گذارند.

پس از تحویل سال، همه اعضای خانواده به یکدیگر عید مبارکی می گویند. آنگاه بزرگ خانواده دعای تحویل سال رامی خواند و دیگران آن را تکرار می کنند و سپس بزرگ خانواده قرآن رامی گشاید و هفت سوره یا هفت آیه از قرآن را که با کلمه سلام آغاز می شود، می خواند.

باخواندن این آیات، آفت ها و بلاهای آسمانی و زمینی و ابلیس و شیطان را از محیط خانه و خانواده دور می کنند و سلامت و آرامش را به خانه در سال نو می آورند. آنگاه به رسم تبرک، بزرگ خانه به هر یک از اعضای خانواده سکه ای که آنها را در لای قرآن گذاشته است می دهد. در این هنگام دهان خود را با شیرینی سفره نوروزی شیرین می کنند.

حضرت امام صادق علیه السلام به معلى بن خنیس فرمودند : چون روز نوروز شود، غسل کن و پاکیزه ‏ترین جامه‏ هاى خود را بپوش و به بهترین بوهاى خوش خود را خوشبو گردان و در آن روز را روزه بدار.

پس چون از نماز و نافله ‏هاى آن فارغ شوى چهار رکعت نماز بگذار (یعنى هر دو رکعت به یک سلام) و در رکعت اول بعد از حمد ده مرتبه سوره «انا انزلنا» بخوان و در رکعت دوم، بعد از حمد ده مرتبه سوره «قل یا ایها الکافرون» و در رکعت سوم، بعد از حمد ده مرتبه سوره «قل هو الله احد» و در رکعت چهارم، بعد از حمد ده مرتبه «قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس» بخوان و بعد از نماز به سجده شکر برو و این دعا بخوان:


«اللّهمَّ صلِّ على محمد و آل محمد الاوصیاء المرضیین و على جمیع انبیائک و رسلت بافضل صلواتک و بارک علیهم بافضل برکاتک وصل على ارواحهم و اجسادهم. اللهم بارک على محمد و آل محمد و بارک لنا فى یومنا هذا الذى فضّلته و کرّمته و شرّفته و عَظّمت خطره. اللهم بارک لى فیما انعمت به علىّ حتى لا اشکر احداً غیرک و وسّع علىَّ فى رزقى یا ذاالجلال و الاکرام. اللهم ما غاب عنّى فلا یغیبنَّ عنى عونک و حفظک و ما فقدتُ من شى‏ءٍ فلا تفقد نى عونک علیه، حتى لا اتکلَّف ما لا احتاج الیه یا ذاالجلال و الاکرام»

 چون چنین کنى گناهان پنجاه ساله تو آمرزیده شود .

و بسیار بگو: «یا ذالجلا ل و الاکرام».

منابع:

مفاتیح الجنان، ص 496
تبیان

 

 

 





      

 

آثار سخن‌چینی چیست؟

 

آثار خبر چینی در زندگی, سخن‌چین کیست

سخن‌چینی در ‏اسلام از گناهان کبیره شمرده شده است

 

سخن‌چین کیست؟ آثار و راه درمان آن چیست؟

آیا سخن‌چینی حلال هم داریم؟
سخن‌چین کسى است که حرف دیگران را به آن کسی که سخنی درباره‌اش گفته شده، می‌رساند. انسان سخن‌چین، در مجالس و محافل سراپا به گوش می‌نشیند؛ سپس به دنبال اغراض نابخردانه، آن سخنان را به ‌گونه‌اى دلخواه در گوشه و کنار نقل ‌کرده و زمینه‌های تفرقه را در جامعه فراهم می‌سازد.


این عمل ناپسند - که در بیشتر موارد، مصداقی از غیبت است - در ‏اسلام از گناهان بزرگ شمرده شده و در قرآن کریم نیز به شدت مورد نکوهش قرار گرفته است، پیامدهاى دنیوی و اخروی نامطلوبى مانند: دشمنى و تفرقه، دشمنی با خدا، پذیرفته‌نشدن دعا و عذاب قبر نیز از آثار سخن‌چینی است.


دقت در پیامدهای منفی سخن‌چینى و نقش ویرانگر آن در جامعه و خانواده‌ها، و همچنین عذاب‌ها و مجازات‌هاى الهى که در دنیا و آخرت بر آن مترتب است، می‌تواند نقشی بازدارنده در برابر سخن‌چینی داشته باشد.


در مواردی که نقل سخن توطئه‌آلود دیگران بتواند از بروز حادثه و فاجعه‌ای برای فرد و یا اجتماع جلوگیری کند، نقل این سخنان برای آماده‌سازی تدبیرات لازم حرام نبوده بلکه گاه واجب می‌شود، اما این حالت استثنایی را نباید بهانه‌ای قرار داد تا هر سخن‌چینی مذمومی را با آن توجیه کنیم.
 
پاسخ تفصیلی
صلح و صفا از ارکان یک جامعه مطلوب بوده و پیوند میان انسان‌ها را محکم‌تر می‌کند. از طرف دیگر؛ آنچه انسان‌ها را نسبت به یکدیگر بدبین کرده، الفت و علاقه آنها را از بین ببرد، زشت و ناپسند بوده، با سرشتشان نیز سازگار نیست. از جمله رفتارهایى که پیوندهاى مثبت موجود در جامعه انسانى را تهدید می‌کند، «نمامى» یا «سخن‌چینى» است که از نظر عقل، زشت و ناپسند بوده، اسلام از آن نهى کرده و طینت انسان‌هاى پاک نیز آن‌را نمی‌پسندد.


سخن‌چین کیست؟
«نمیمه» در لغت؛ به معناى صداى آهسته‌اى است که از حرکت چیزى یا از برخورد پاى انسان به زمین هنگام راه رفتن بر می‌خیزد و از آن‌جا که افراد سخن‌چین، معمولاً سخنان خود را آهسته و در گوشى به این و آن می‌رسانند، برای سخن‌چینى نیز از این واژگان استفاده شده است.[1] همچنین گفته شده که «نمیمه» در اصل به معناى تزیین کلام دروغین است؛[2] چرا که افراد سخن‌چین سعى می‌کنند، سخنان خود را زیبا جلوه دهند.


در اصطلاح اخلاق؛ سخن‌چین کسى است که حرف دیگران را به آنکه سخن درباره‌اش گفته شده می‌رساند، چه با گفتن، چه با نوشتن و چه با رمز و اشاره. و فرقى نمی‌کند که آنچه نقل می‌کند عملى باشد یا گفتارى و فرقى نمی‌کند آنچه را نقل می‌کند عیب و نقص گوینده باشد یا نه. بنابراین، حقیقت سخن‌چینى همان افشاء سرّ و پرده‌درى است.[3]


انسان سخن‌چین، در مجالس و محافل سراپا به گوش می‌نشیند؛ سپس به دنبال اغراض نابخردانه، آن سخنان را به ‌گونه‌اى دلخواه در گوشه و کنار نقل می‌کند و بین افراد جامعه، «تفرقه افکنى» و «دو به هم زنى» می‌کند.[4]


آثار سخن‌چینی از نگاه قرآن و حدیث
این عمل ناپسند که در ‏اسلام از گناهان کبیره شمرده شده است،[5] پیامدهاى دنیوی و اخروی نامطلوبى دارد که به تعدادى از آنها اشاره می‌کنیم:

1. دشمنى و تفرقه

2. دشمنى با خدا
پیامبر خدا(ص) فرمود: «دشمن‌ترین شما نزد خدا، سخن‌چینان‌اند».[11]

3. پذیرفته نشدن دعا
روایت شده است که؛ قحطى بنى اسرائیل را فرا گرفت. حضرت موسى(ع) چندین بار از خداوند طلب باران کرد، ولى باران نبارید. به دنبال آن بود که پروردگار به آن‌حضرت وحى کرد که دعاى تو و یارانت به این دلیل مستجاب نمی‌شود که در میان شما شخص سخن‌چینى است که بر این کار اصرار می‌ورزد. موسى(ع) پرسید: خدایا او کیست تا از میان خود اخراجش کنیم؟ فرمود: اى موسى! من خود، شما را از سخن چینى برحذر می‌دارم، چگونه راز او را بر ملا سازم؟ آنان به صورت جمعی[و با حضور سخن‌چین به صورت ناشناس] توبه کردند و خدا نیز برایشان باران فرستاد.[12]

4. عذاب قبر
پیامبر خدا(ص) فرمود:
«هرکس به قصد سخن‌چینى‏ و دو به هم زنى قدمى بردارد، خداوند در گورش آتشى بر او مسلّط سازد که تا قیامت او را بسوزاند».[13]


«در شب معراج زنى را دیدم که سرش چون سر خوک و بدنش مانند الاغ بود و عذاب انبوهى او را احاطه کرده بود!» شخصى پرسید: به چه جُرمى؟ پیامبر پاسخ داد «به خاطر سخن‌چینى و دروغگویی‌اش».[14]

5. حرام شدن بهشت بر شخص سخن‌چین
امام باقر(ع) فرمود: «بهشت بر سخن‌چینان حرام است».[15]
امام صادق(ع) فرمود: «چهار گروهند که وارد بهشت نمی‌شوند: «کاهن،[16] منافق، معتاد به مشروبات الکلى و قتّات؛ یعنى نمّام».[17]

انگیزه‌هاى سخن‌چینى‏
الف. بدنام و بی‌ارزش کردن گوینده سخن: سخن‌چین براى این‌که کسى را نزد دیگران بدنام کند و او را از چشم آنان بیندازد سخن او را برایشان نقل می‌کند و سعى می‌کند باعث تنفّر و بیزارى شنوندگان از گوینده اصلى گردد.

ب. بدنام کردن کسانى که سخن گوینده اصلى درباره آنان است؛ یعنى سخن‌چین با نقل و اشاعه سخن وى به دلیل موقعیت و اعتبارى که گوینده اصلى سخن در نزد شنوندگان دارد، می‌خواهد کسانى را بدنام کند که سخن درباره آنان گفته شده است.

ج. فرصت‌طلبى و جاه‌طلبى: سخن‌چین گاهى براى جا کردن خود در دل دیگران، سخنانى که درباره آنان گفته شده برایشان بازگو می‌کند تا به شنونده بفهماند که من طرفدار و دوستدار تو هستم.

د. لذت و تفریح: بعضى انسان‌ها بجاى تفریح سالم و مشروع رو به تفریح و لذّت نامشروع و مخرّب می‌نهند و یکى از تفریحات ناسالم که مایه سرگرمى، بطالت و وقت گذرانى است، جلسات گفت و شنود بدون فایده و حکمت است، در این مجالس غیبت، سخن‌چینى براى وقت کشى، نُقل مجالس است و سخن‌چین نقالى می‌کند و به شیوه‌اى نادرست سرگرمى می‌آفریند.[18]

آثار خبر چینی در زندگی, سخن‌چین کیست

سخن چینی در بیشتر موارد، مصداقی از غیبت است

  
برخورد با سخن‌چین‏
به سخن‌چین نباید روى خوش نشان داده، بلکه باید با او چنان برخورد کنید که به خود اجازه ندهد، حرف دیگران را پیش شما نقل کند. در غیر این صورت، شریک جرم او شده، او را در کارش تشویق کرده‌اید. این را هم باید دانست که سخن‌چین همان‌طور که سخن دیگران را نزد ما افشا می‌کند، سخن ما را نیز پیش دیگران بر ملا می‌سازد.


امام على(ع) فرمود: «کسی که سخن دیگران را نزد تو می‌آورد [یقیناً] سخن تو را نزد دیگران می‌برد».[19]


از این‌رو؛ هنگام رویارویى با اشخاص سخن‌چین، رعایت نکات زیر ضرورى است:
1. او را نهى از منکر کنیم و زشتى کارش را به او گوشزد نموده، نصیحتش کنیم.
2. در صورتى که بر این کار خود اصرار ورزد او را از خود دور کنیم.
3. با اعتماد به سخن او، نسبت به دیگران بدگمان نشویم.
4. پس از شنیدن سخن او، در پى جستجو و تحقیق از کسانى که درباره آنان سخن رفته، برنیاییم.[20]

راه درمان‏ سخن‌چینی
براى مبارزه با این پدیده شوم اخلاقى و قطع ریشه‌هاى آن از درون جان آدمى، قبل از هر چیز باید به سراغ انگیزه‌هاى آن رفت. به یقین تا عامل حسد، دنیاپرستى، نفاق، حالت آزاردهى و انتقام‌جویى که عوامل اصلى پدیده شوم نمیمه و سخن‌چینى می‌باشد از میان نرود، این رذیله اخلاقى از وجود انسان برچیده نمی‌شود. ممکن است مدتى با اراده و تصمیم‌هاى قوى، محدود یا منفى گردد، ولى باز در مواقعى خود را نشان خواهد داد.[21]


ناگفته نماند؛ بسیارى از فضایل یا رذایل اخلاقى در یکدیگر تأثیر متقابل دارند هر کدام می‌تواند سبب دیگرى و گاه مسبّب از آن گردد، و این در حالات و شرایط مختلف روى می‌دهد.

از سوى دیگر؛ دقت در پیامدهای منفی سخن‌چینى و نقش ویرانگر آن در خانواده و جامعه و عواقب ناگوارى که از این رهگذر دامن همه را می‌گیرد، و همچنین تفکر در مجازات‌هاى دنیوی و اخروی پروردگار، قطعاً از عوامل بازدارنده خواهد بود.


افرادی که به سخن‌چینی عادت کرده‌اند، باید نتایج فوق را همه روزه از نظر بگذرانند، و پى در پى به خود تلقین کنند که سرانجامِ نمّامى و سخن‌چینى این است!، و گرنه وسوسه‌هاى شیطانى و هوا و هوس آنها را آسوده نخواهد گذاشت.


واکنش منفی مؤمنان با سخن‌چینان می‌تواند عامل بازدارنده دیگرى باشد؛ زیرا هنگامى که به گفته‌هاى آنها اعتنا نشده و مردم آنها را از خود طرد کنند، به زودى در می‌یابند که سخنان آنها نه تنها خریدارى نداشته بلکه نفرت دیگران را به دنبال دارد و همین امر اراده آنها را در این کار زشت تضعیف می‌کند.[22]

آخرین سخن در این زمینه آن است که بیشتر رذائل اخلاقى ناشی از ضعف ایمان است و هرچه پایه‌هاى ایمان به پروردگار و روز جزا در دل محکم‌تر گردد، این رذایل کم‌رنگ‌تر خواهد شد.

موارد استثناء
حرام بودن سخن‌چینى به عنوان یک گناه کبیره و زشتى آن از نظر علم اخلاق یک اصل اساسى است که باید همیشه مورد توجه باشد، ولى به نُدرت ممکن است این حکم مانند سایر احکام شرع استثناءهایى داشته باشد که در آن موارد نقل ‏کردن حرف این براى آن یا بالعکس نه تنها جایز باشد، بلکه گاه واجب باشد، از جمله این موارد جایى که احساس کنیم فرد یا گروهى قصد کشتن یا زدن آسیب جانی و مالی به فردى را دارند که باید سخن آنها را براى فرد مورد نظر نقل کنیم تا در محافظت خویشتن بکوشد یا از منطقه خطر دور شود، نظیر آنچه در مورد موسى(ع) واقع شد که پس از داستان کشتن قبطى متجاوز کسى نزد موسى(ع) آمد و گفت: «این جمعیت براى کشتن تو به مشورت نشسته‌اند فوراً از شهر خارج شو که من از خیرخواهان تو هستم».[23]

گاه می‌شود به وسیله سخن‌چینى راست یا دروغ میان صفوف دشمن اختلاف افکند، این نیز از موارد جواز یا وجوب آن است نظیر آنچه درباره نعیم بن مسعود در جنگ احزاب نقل شده که با نقل سخنانی میان دو گروه از دشمنان اسلام اختلاف افکند و آنها را نسبت به یکدیگر بدبین و در امر جنگ سست نمود.[24]

ولى این‌گونه استثنائات نادر هرگز نباید بهانه‌اى براى آلوده‌شدن به این گناه یا استقبال از گفته‌های سخن‌چینان شود. چنان‌که امام على(ع) فرمود: «در تصدیق سخنان افراد سخن‌چین عجله نکن هر چند خود را در لباس خیرخواهان درآورند».[25]
 
[1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن‏، ص 825، واژه «نمیمه»، بیروت، دارالقلم‏، چاپ اول، 1412ق؛ مکارم شیرازى، ناصر، اخلاق در قرآن، ج 3، ص 304 - 305، قم، مدرسه الامام على بن ابی‌طالب(ع)، چاپ اول، 1377ش.
[2]. ابن منظور، محمد بن مکرم،‏ لسان العرب‏، ج 12، ص 592، بیروت، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع‏، چاپ سوم‏، 1414ق.
[3]. شبّر، عبد الله، اخلاق، ص 243، قم، هجرت، چاپ چهارم، 1378ش.
[4]. یوسفیان، نعمت ‏الله، اخلاق اسلامى، ج ‏2، ص 125، قم، اداره آموزش‌هاى عقیدتى سیاسى نمایندگى ولى فقیه در سپاه، چاپ اول، 1376ش.
[5]. انصاری، مرتضی، کتاب المکاسب، ج ‌2، ص 63، کنگره جهانی بزرگداشت شیخ اعظم انصاری، قم، چاپ اول، 1415ق.
[6]. قلم، 11 - 12.
[7]. طوسی، محمد بن حسن، الامالی، ص 537، قم، دارالثقافة، چاپ اول، 1414ق.
[8]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ‏2، ص 225، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[9]. کراجکی، محمد بن علی، کنز الفوائد، ج ‏2، ص 14، قم، دارالذخائر، چاپ اول، 1410ق.
[10]. لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، ص 437، قم، دارالحدیث، چاپ اول، 1376ش.‏
[11]. ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج ‏1، ص 100، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1405ق.
[12]. شهید ثانى، زین الدین بن على، کشف الریبة، ص 42 - 43، بی‌جا، دارالمرتضوی للنشر، چاپ سوم، 1390ق؛ نراقى، ملا محمد مهدى، جامع السعادات، ج ‏2، ص 286، بیروت، اعلمى، چاپ چهارم، بی‌تا.
[13]. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 284، قم، دارالشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، 1406ق.
[14]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏72، ص 264، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[15]. الکافی، ج ‏2، ص 369.
[16]. کسانی که به دروغ از امور پنهانى و آینده خبر می‌دهند و ادعاى آگاهى بر اسرار غیب دارند.
[17]. شیخ صدوق، الامالی، ص 404، کتابچی، تهران، چاپ ششم، 1376ش.
[18]. اخلاق اسلامى، ج ‏2، ص 128.
[19]. عیون الحکم و المواعظ، ص 435.
[20]. کشف الریبه، ص 44.
[21]. اخلاق در قرآن، ج ‏3، ص 311.
[22]. همان، ص 311 - 312.
[23]. قصص، 20.
[24]. ر. ک: ابن هشام، عبدالملک، السیرة النبویة، ج ‏2، ص 229 - 232، بیروت، دارالمعرفة، چاپ اول، بی‌تا.
[25]. عیون الحکم و المواعظ، ص 529.

منبع: islamquest.net

 

 





      

 

این سوره را به فرزندانتان آموزش دهید

 

معنی سوره یس,فضیلت سوره یس

یکی از حقوق فرزندان، تعلیم قرآن به آنهاست

 

یکی از نعمت های خدای سبحان فرزندان پاک و معصوم هستند که خداوند به بشر عنایت کرده است.


کودکان زمینه تربیتی بالایی دارند و هر آنچه به آنها آموزش دهیم فرا می گیرند.


یکی از راه های سپاسگزاری و شکرگزاری از خداوند برای این نعمت های با صفا تربیت درست ایشان است.


یکی از مواردی که در مورد فرزندان به ما توصیه شده است  آموزش قرآن کریم به آنها است.


تلاوت قرآن در خانه بر سایر افراد خانواده اثر دارد، پدر و مادری که خواندن قرآن جزو برنامه زندگی آنان است فرزندانشان نیز به فراگیری و خواندن قرآن علاقه مند می شوند و این خود یکی از راه های تعلیم قرآن به فرزندان است، زیرا کودک و نوجوان به طور عمده تحت تأثیر سخنان والدین، معلمان و دوستان است و این تأثیرپذیری در کودکی بیشتر از پدر و مادر است.

 

مادر سید محمدحسین (علم الهدی) معمولاً او را با خود به جلسات حفظی که اداره برگزار می کرد می برد، در سن 2.5 سالگی پدرش دریافت که علم الهدی با خود آیاتی از قرآن را زمزمه می کند، لذا با فراست دریافت که او استعداد و آمادگی لازم برای حفظ قرآن را دارد و زمزمه آیاتی از جزء 30 به خاطر حضور او در جلسات حفظ قرآن به همراه مادرش بوده، آیاتی را که شاگردان حفظ کرده و در جلسه تحویل می دادند شنیده و حفظ کرده است.


پس به صورت منسجم حفظ قرآن را با او شروع کرد و نتیجه ای بسیار عالی از موقع شناسی خود در استعدادیابی کودکش به دست آورد که اکنون اثرات آن در داخل و خارج کشور باعث رونق بخشیدن به محافل حفظ قرآن شده است...


 بنابراین محیط را برای کودک قرآنی کنید و منتظر باشید او پیشقدم شود...


مهم ترین حق فرزند بر پدر و مادر
یکی از حقوق فرزندان، تعلیم قرآن به آنهاست؛ امیرالم?منین علی (علیه السلام) در این باره می فرماید: فرزند را بر پدر حقی است و پدر را بر فرزند حقی، حق پدر بر فرزند آن است که فرزند در هر چیز جز نافرمانی خدای سبحان او را فرمان برد و حق فرزند بر پدر آن است که او را نام نیکو نهد و نیکو تربیت کند و قرآنش تعلیم دهد.


این تعلیم قرآن می تواند توسط خود پدر به طور مستقیم صورت گیرد و یا اینکه برای فرزندش معلم قرآن بگیرد که در این رابطه اکثر مسلمین غافل بوده و پدران به این حق عمل نمی کنند.


در روایتی است که اگر معلمی به کودکی بسم الله الرحمن الرحیم یاد دهد خداوند آن کودک و آن معلم و پدر و مادر کودک را از دوزخ نجات می دهد. (تفسیر منهج الصادقین ذیل یه اول حمد)

پدر و مادری که در خانه با صدای بلند قرآن می خوانند اثر تربیتی در روح و جان فرزندانشان می گذارد و آنان را به قرآن علاقمند می کنند.


شیوه های آموزش قرآن به کودکان
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: "هیچ مردی فرزند خود را قرآن نیاموزد مگر این که خداوند پدر و مادر کودک را در روز قیامت تاج پادشاهی عطا کند و دو لباس بهشتی به آنان بپوشاند که هرگز مردم مانند آن را ندیده باشند". (وسائل الشیعه، ج 4، ص 825)


در روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است که می فرماید: "فرزندانتان را بر سه ویژگی تربیت کنید: محبت پیامبرتان، محبت اهل بیت علیهم السلام و قرآن".(کنز العمال، ج 16، ص 456)


ائمه معصومین (علیهم السلام) پدران و مادران را  برای انجام این مهم، فراوان تشویق کرده و اجر و پاداش معنوی خداوند را در قبال این عمل یادآور شده اند .امام حسن عسکری (علیه السلام)  فرمودند: خدواند به پدر و مادر پاداش فراوانی را عنایت می کند. آنان با شگفتی سؤال می کنند: پروردگارا ! این همه تفضل درباره ما در قبال چیست؟ اعمال ما شایسته چنین پاداشی نبوده است. در جواب آنها گفته می شود: هذه بتعلیم کما ولد کما القرآن و تبصیر کما ایه بدین الاسلام. این همه عنایت و نعمت، پاداش شماست که به فرزند خود کتاب خدا، قرآن را آموختید و او را در آیین اسلام بصیر و بینا تربیت کردید. (جمعی از استادان ،1382 ص 182)


سوره ای که آموزش آن به کودک سفارش شده است
در مورد اهمیت تعلیم قرآن، از امام صادق (علیه السلام) روایت شده: «سوره ی یس را به فرزندان خود بیاموزید؛ «فانها ریحانة القرآن؛ زیرا که آن گل خوشبوی قرآن است» (کتاب شریفه ی «فضائل القرآن و العترة»، تألیف مرحوم آیة اللّه حاج میرزا ابوالفضل نجفی قدسی اصفهانی(ره))


سوره یس یکی از زیباترین سوره های قرآن کریم است که برکات و مزایای بسیاری در مورد این سوره در روایات ذکر شده است.


همچنین بزرگان و علما هم توصیه بسیار برای تلاوت این سوره به ما داشته اند. از جمله ایشان آیة الله وحید خراسانی است که سیره عملی خودشان اینست که هر صبح این سوره تلاوت می کنند و توصیه کرده اند که هر صبح است سوره تلاوت شود و به صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا علیهماالسلام هدیه شود.


عنایاتی خاص در قبال آموزش قرآن به فرزندان
از پیامبر بزرگوار و اهل بیت عصمت - علیهم السّلام - روایات زیادى وارد شده که خداوند در برابر آموزش قرآن به فرزندان عنایت خاصى در روز قیامت به پدران و مادران دارد.


الف - تاج گذارى پدران و مادران از طرف خداوند
معاذ گوید از رسول خدا (صلی الله و علیه و آله ) شنیدم مى فرمود: هیچ مردى فرزند خود را قرآن نیاموزد مگر اینکه خداوند پدر و مادر کودک را در روز قیامت تاج پادشاهى عطا کند و دو لباس بهشتى به آنان بپوشاند که هرگز مردم مانند آن را ندیده باشند. (وسائل الشیعه ، ج 4، ص 825)


ب - لباس بهشتى جایزه تعلیم قرآن:
امام صادق (علیه السلام ) فرمود: هر کس به فرزند خود قرآن یاد دهد روز قیامت پدر و مادرش را فراخوانند و دو لباس ٍ بهشتى به آنان بپوشانند که از نور آن چهره بهشتیان روشن و پر فروغ گردد. ( عده الداعى ، ص 79؛ وسائل الشیعه ، ج 15، ص 194)


ج - پاداش شگفت انگیز:
عایشه از رسول خدا (صلی الله و علیه و آله ) نقل کند که فرمود: هر که فرزند خود را قرآن بیاموزد خداوند روز قیامت حلقه افتخارى به گردن او آویزد که باعث حیرت اوّلین و آخرین شود. (کتاب العیال ، ج 1، ص 478)


د - سیماى اخروى آموزش قرآن:


امام صادق (علیه السلام ) فرمود:
قرآن را بیاموزید زیرا روز قیامت قرآن به صورت جوانى زیبا و سفید روى به سوى صاحبش آمده به او مى گوید: من همان قرآنى هستم که شبهایت را به بیدارى کشانده و در وسط روز تشنه ات گذاشته و آب دهانت را خشک کرده و اشک چشمت را جارى ساخته بودم. پس (امروز) شاد و مسرور باش، سپس تاجى بیاورند و بر سر او بگذارند و برات رهایى از آتش جهنم را به دست راست او و جاودانگى در بهشت را به دست چپش بدهند، و دو لباس بهشتى به او بپوشانند و به او گفته شود بخوان و بالا برو، و او به هر آیه اى که بخواند درجه اى بالاتر رود، سپس اگر پدر و مادرش مومن بوده اند دو لباس بهشتى بر آنان بپوشانند و به آنان گفته شود این پاداش براى آن است که به فرزندتان قرآن یاد دادید. (کافى ، ج 2، ص 441)


ه - سنگینى نامه عمل و تذکره عبور از صراط
رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) فرمود: هر کس به فرزند خود قرآن تعلیم دهد... (همان قرآن) نامه عملش را (در روز قیامت) سنگین کند و او را از پل صراط همانند برق جهنده عبور دهد و هیچ گاه از او جدا نگردد تا از طرف خداوند بهترین چیزى که آرزو مى کرد بر او نازل شود. (مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 290)

منبع:
برگرفته از کتاب شریف «فضائل القرآن و العترة»، تألیف مرحوم آیت اللّه حاج میرزا ابوالفضل نجفی قدسی اصفهانی(ره) 
تبیان

 

 

 





      

 

توصیه برخی مراجع درباره آداب تحویل سال نو

 

 

توصیه برخی مراجع درباره آداب تحویل سال نو

 

در معارف اسلامی آمده است هر روزی که در آن گناه صورت نگیرد، عید است چنان که حضرتعلی(ع) می‌فرماید:

"کل یوم لا یعصی الله فیه فهو یوم عید."


عید نوروز که با تحویل سال و چرخیدن یک دور کامل زمین به گرد خورشید شروع می‌شود، از جمله اعیادی است که تاریخ پیدایش آن قبل از اسلام است. این عید با آمدن اسلام و زدودن خرافات از چهر? آن مورد موافقت و تأیید اسلام قرار گرفت؛ در روایات نیز آمده است که روزی برای حضرت علی(ع) هدیه‌ای آوردند، حضرت فرمود این چیست؟ گفتند: ‌ای امیر المؤمنین، امروز نوروز است. فرمود هر روز را برای ما نوروز قرار دهید.

 

امام صادق(ع) درباره نوروز فرموده‌ است:

"هیچ نوروزی نیست که ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم؛ زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ما است."
 
امام خمینی(ره) در یکی از پیامهای نوروزی می‌فرماید:

"این عید، هر چند یک عید اسلامی نیست ولی اسلام آن را نفی نکرده است."


مرحوم محمد حسین کاشف الغطاء در جواب این سؤال که اعتقاد شیعه و روش شما دربار? روز اول سال(نوروز) چیست؟ چنین نوشت: نوروز مقتضای جهان است در بشر و حیوان و جماد، بلکه در آسمان و زمین و هوا و فضا و بر این اساس روایاتی از اهل بیت(ع) دربار? نوروز به ما رسیده که عید گرفتن را تأیید کرده اند و نیز به نماز، ذکر و عبادت سفارش نموده اند و ...

 

نظر برخی مراجع عظام تقلید را در خصوص آداب واعمال زمان تحویل سال نو و توصیه های آنان :


حضرت آیت الله العظمی مظاهری در پاسخ به پرسش مکتوب خبرنگار ما،نکات مهمی را در سه بخش قرائت دعا ،توسل به اهل بیت ومحاسبه اعمال ودوری از اختلافات خانوادگی یادآور شده و مرقوم نمودند :

 

 

1- بهترین چیزها در موقع تحویل، خواندن این دعا، با توجه به معنی است: «یا مقلّب القلوب و الابصار یا مدبّر الّیل و النّهار یا محوّل الحول و الاحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال». ای خدایی که همه چیز در دست تو است، سال خوشی به هم? ما عنایت فرما.


و از خداوند متعال با توسل به اهل بیت«علیهم السلام» بخواهید در این سال، تقوا و رابطه با خودش و سلامتی و امنیت، مقدّر شما بکند و فرج حضرت ولی عصر«ارواحنافداه» انشاءالله حاصل شود.


همچنین محدث قمی در مفاتیح، در آخر دستورات ماهها، نمازی در آن روز نقل می کند و بعد از نماز دعائی و در آن دعا شرافت و کرامت آن عید را نقل می کند که خواندن آن خوب است.


2- هرکس باید جداً حساب سال را و گذشته را بکند و اگر گناهکار است، جداً توبه کند و با حالت توبه وارد سال شود.


3- باید این آتش اختلاف که در همه خانه ها رفته است، با دامن نزدن به آن خاموش شود و از گذشته ها هیچ حرفی زده نشود و گرمی و اتّحاد خانه و خانواده و مجالس با یگدیگر حفظ شود.

همچنین حضرت آیت الله العظمی مبشر کاشانی در پاسخ به پرسش خبرنگار ما،ضمن توصیه همگان به رعایت آداب واعمال وارده در کتب ادعیه به شرح دعای یا مقلب القلوب پرداخت و سپس نکات مهمی را جهت زمان تحویل سال متذکرشده و مرقوم نمودند :

نماز و دعاهای خاصی جهت تحویل سال در مفاتیح الجنان و کتب ادعیه دیگر آمده که سزاوار است به آنها عمل شود،مطلب مهم توجه به لزوم تحول در سیر انفسی انسان است که به تحول در طبیعت باید در انسان ایجاد شود پس باید باتوجه دعاکنیم وبگوییم:

"یا مقلب القلوب والابصار،یامدبراللیل والنهار،یامحول الحول والاحوال،حول حالناالی احسن الحال "

مدبر ودبیر آفرینش در حوزه حالات بشری ،مقلب القلوب والابصار،ودر طبیعت مدبراللیل والنهار ومحول الحول الاحوال است که باتدبیر خود ،جهان را از حالی به حالی متحول نموده ودوآیت خود"لیل ونهار " راتدبیر می کند تا نظام احسن ،مستقر وپایدار باشد .

 

توصیه برخی مراجع درباره آداب تحویل سال نو

 

پس از حضرتش مسئلت می نمائیم که حال ما را به "احسن حال"تبدیل نماید زیرا طبیعت بشر به جهت تعاقب وتنازع دوآیت "نفس اماره ولوامه"دستخوش تحولاتی می شود که باتمایلات نفسانی و وساوس شیطانی غالبا سیر نزولی داشته و (اسوء الحال) می گردد وفقط اوست که قدرت تحویل اسوءالحال به احسن الحال را دارد .


پس از او می خواهیم تا نظام هستی انسان نیز به احسن الحالات تبدیل شود .

 

 

 

ترک گناه ،تطهیر ظاهر وباطن ،نظافت لباس وخانه ومحیط کار ،تغییر روشهای غلط زندگی ،به روشهای صحیح ،تجلیل از والدین ،دید وبازدید وصله ارحام ، اداءحقوق الناس،راضی شدن از مردم وراضی نمودن دیگران که به عللی از ما ناراضی باشند ،شادنمودن دلها با هبه وبخشش،عیادت مریض،دستگیری از فقرا ومستمندان ،ذکر وتوجه قلبی ولسانی به خداوند متعال وتوسل به اهل البیت علیهم السلام و ... تماما از اموری هستند که از علائم استجابت دعای ما هنگام سال تحویل وتحول وتکامل روح ونفس انسان می باشد.


همچنین حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی در پاسخ به پرسش خبرنگار ما،ضمن بیان ضرورت تحول درروح وروان آدمی در زمان تحویل سال به هفت سین قرآنی اشاره نموده ومرقوم نمودند:


تحویل سال باید در حقیقت تحول در روح و روان انسانها و زنده شدن نفس غفلت زده انسان باشد همانطور که در عالم طبیعت نیز بیداری طبیعت به وجود می آید و این همان معنای حقیقی یا محول الحول و الاحوال است و لذا در روایات سفارش شده که در هنگام تحویل سال سیصد و شصت مرتبه ذکر یا محول الحول و الاحوال الی آخر خوانده شود که این خود شاید باعث بیداری نفس انسان در این دنیای ظلمانی و پر از فتنه شود و چقدر خوب است که علاوه بر هفت سین باستانی از هفت سین قرآنی که امیر المومنین علی علیه السلام دستور داده اند استفاده شود و آن این است که : بر روی ظرف چینی با زعفرانی که با گلاب مخلوط شده این هفت ذکر قرآنی نوشته شود :


1_ سلام علی آل یاسین 2 _ سلام علی نوح فی العالمین 3 _ سلام علی ابراهیم 4 _ سلام علی موسی و هارون 5 _ سلام قولا من رب رحیم 6 _ سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین 7 _سلام هی حتی مطلع الفجر سپس این نوشته ها با آب شسته شود (که بهتر است آب زمزم و یا باران باشد) و آب جمع شده را به افراد خانواده بنوشانید امید است که باعث دفع بلا و کسب سلامتی در طول سال جدید شود .

 

 





      
<   <<   36   37   38   39   40   >>   >