سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاقبت پافشاری بر گناه !

 

شیطان ابتدا با وسوسه کارش را آغاز می کند و سپس آدمی را به گناهان کوچک وا می دارد

امان از لحظه ای که شیطان دست به کار می شود و به هر طریق ممکن دل را به سوی خودش می کشاند. شاید اولش سخت باشد؛ چرا که هر چه دل فرد به خدا نزدیک تر باشد، کار شیطان هم سخت تر می شود؛ اما هیهات از زمانی که این دل اندکی نرم شود با شیطان! همان اندک نرمش، می شود اولین پله سقوط و آدمی را تا تباهی می کشاند! بلعم باعورا فقط اندکی نرمش نشان داد و تا تباهی سقوط کرد!


تحولات روحی همانند تحولات جسمی به تدریج رخ می دهد؛ انسان در اثر اعمال صالح به تدریج به مقام قرب الهی می رسد و در اثر اعمال بد و اصرار بر گناه نیز به تدریج از عبودیت حضرت احدیت خارج می شود و تحت ولایت شیطان قرار می گیرد.


«ثُمَّ کَانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَکَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِئُون»؛ «آنگاه فرجام کسانى که بدى کردند [بسى] بدتر بود [چرا] که آیات خدا را تکذیب کردند و آن ها را به ریشخند مى گرفتند».(1)

اگرچه تمام گناهان از آن جهت که تمرد از دستور خداوند تعالی است، بزرگ است، اما با توجه به خصوصیات ذاتی و تبعات مختلف و آثار گوناگونی که در آن ها وجود دارد، می توان حدس زد که تمام گناهان با هم برابر نیستند.


گناه از آن جهت که مخالفت و سرپیچی از دستورهای پروردگار محسوب می شود، بسیار زشت و ناپسند است و هیچ گناهی از این لحاظ کوچک نیست؛ چنانکه کسی نافرمانی خدا را کوچک بشمارد، مرتکب گناهی بس عظیم شده است.

اثرات گناه در روایات
امام صادق علیه السلام درباره تأثیر گناه بر روح انسان فرموده است: «هنگامی که انسان گناه می کند، در قلب او یک نقطه سیاه پیدا می شود. اگر توبه کند، آن سیاهی محو می شود و در صورتی که توبه نکند و گناهان دیگری مرتکب شود، سیاهی اضافه می گردد تا جایی که تمام قلب را فرا می گیرد و دیگر راهی برای سعادت او باقی نمی ماند».(2)


امام علی علیه السلام نیز فرموده است: «منحرفان، شیطان را معیار کار خود گرفتند و شیطان نیز آن ها را دام خود قرار داد و در دل های آنان تخم گذارد و جوجه های خود را در دامان شان پرورش داد. با چشم های آنان می نگریست و با زبان های آنان سخن می گفت. پس با یاری آن ها بر مرکب گمراهی سوار شد و کردارهای زشت را در نظرشان زیبا جلوه داد؛ مانند رفتار کسی که نشان می داد در حکومت شیطان شریک است و با زبان شیطان، سخن باطل می گوید».(3)

پیامدهای گناه،گناه کبیره

هنگامی که انسان گناه می کند، در قلب او یک نقطه سیاه پیدا می شود

  
قدم به قدم با پیامدهای گناه
شیطان ابتدا با وسوسه کارش را آغاز می کند و سپس آدمی را به گناهان کوچک وا می دارد، آنگاه او را آرام آرام به سوی گناهان بزرگ تر می کشاند و سپس تخم گذاری می کند و بچه هایش را پرواز می دهد و در نهایت کار به جایی می رسد که زمام اختیار انسان را به دست می گیرد و به جای او تصمیم گرفته و او را اداره می کند.


رفتارهای ناشایست و گناهان به ویژه هنگامی که در وجود انسان ملکه و عادت شوند، مانع بزرگی برای درک وجود پاک او خواهند شد. کسی که به گناه عادت می کند، آلودگی گناه در جانش نفوذ می کند و گناه برای او ملکه و عادت می گردد؛ آنگاه این سد گناه، حجابی نفوذناپذیر در انسان ایجاد می کند و مانع رسیدن انسان به خدا خواهد شد و چه بسا با استمرار و پافشاری بر گناه، امکان زدودن چنین حجابی برای انسان وجود نداشته باشد: «خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ»؛ «خداوند بر دل هاى آنان و بر شنوایى ایشان مهر نهاده و بر دیدگانشان پرده اى است و آنان را عذابى دردناک است».(4)

وقتی بر دل آدمی مُهر نهاده شد و بر دیدگانش حجاب افتاد؛ یعنی دیگر نمی تواند از ابزارهای شناختی که در وجودش است، برای درک حقایق هستی بهره ببرد.


مُهر نهاده شدن بر دل؛ یعنی مسدود شدن سرچشمه های معرفتی انسان. البته، چون همه کارهای جاری در هستی به لحاظی، به خدا نسبت داده می شود؛ ازاین روست که قرآن می فرماید: خدا بر دل ها مهر نهاده، وگرنه در واقع این گناهان و رفتارهای ناشایست خود آدمی است که سبب می گردد بر دل او مُهر نهاده شود.


اینکه برخی می گویند می خواهند آدم خوبی بشوند و نمی توانند؛ از همین روست که اسیر شیطان شده و در حقیقت شیطان است که آن ها را اداره می کند؛ همانند فرد معتادی که تغییر ماهیت داده و مواد مخدر است که وجود او را اداره می کند!


کلام آخر:
یادمان باشد شیطان هر کسی را با زنجیر خاص خودش می کشاند. بعضی هم که احتیاج به زنجیر ندارند، خود به دنبال او می روند و چه با سرعت هم می روند! اما وا اسفا بر عده ای که در اوج سیاهی، شیطان را به دنبال خود می کشانند!

 

حواسمان جمع باشد.

 

====================
پی نوشت ها:
1. روم: 10.
2. اصول کافی، ج2، ص 271.
3. نهج البلاغه، خطبه 7.
4. بقره: 7.

 

منبع:tebyan.net

 

 





      

دعای حضرت داود (ع) در تمحید خداوند

 

 

دعای حضرت داود علیه السلام در تمحید خداوند

مروى است که داود علیه السلام چون این تحمید را خواندند به او خداى عزّ و جلّ وحى فرستاد : به تعب انداختى فرشتگانى را که موکّل بر تو هستند جهت محافظت کردن تو و نوشتن‏ نامه اعمال تو. زیرا که ثواب این دعا بسیار است و باید که همه ایشان آن را بنویسند  و دعا این است:

اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ دَائِماً مَعَ دَوَامِکَ وَ لَکَ الْحَمْدُ بَاقِیاً مَعَ بَقَائِکَ وَ لَکَ الْحَمْدُ خَالِداً مَعَ خُلُودِکَ وَ لَکَ الْحَمْدُ کَمَا یَنْبَغِی لِکَرَمِ وَجْهِکَ وَ عِزِّ جَلَالِکَ یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ‏.

 منبع :

بحارالانوار ج 92 ص175

مصباح کفعمی ص 298

 

 





      

اگه دوست داری با معبودت رازو نیاز کنی!!!

 

 

گفتم: خسته‌ام

گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/53) ::.

 

گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی می‌گذره

گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.

 

گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم

گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید
.:: ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16) ::.

 

گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!

گفتی: فاذکرونی اذکرکم
.:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.

 

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟

گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا
.:: تو چه می‌دونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63) ::.

 

گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟

گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله
.:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109) ::.

 

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره‌ کنی تمومه!

گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم
.:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.

 

گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟

گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم

.:: خدا نسبت به همه‌ی مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::.

 

گفتم: دلم گرفته

گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا
.:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/58) ::.

 

گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله

گفتی: ان الله یحب المتوکلین
.:: خدا اونایی رو که توکل می‌کنن دوست داره (آل عمران/159) ::.

 

گفتم: خیلی چاکریم!

ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که:

و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره 
.:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می‌کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا می‌کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنن (حج/11) ::.

 

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم

گفتی: فانی قریب 
.:: من که نزدیکم (بقره/186) ::.

 

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم

گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/205) ::.

 

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!

گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
..:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/22) ::.

 

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی

گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه 
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/90) ::.

 

گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟

گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده 
.:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/104) ::.

 

گفتم: دیگه روی توبه ندارم

گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/2-3) ::.

 

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟

گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا

.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/53) ::.

 

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟

گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله

.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/135) ::.


گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌کنم

گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/222) ::.

 

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک

گفتی: الیس الله بکاف عبده
.:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/36) ::.

 

 

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟

گفتی:

یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/41-43) ::.

 

 





      

آیا خدا من را فراموش کرده است؟

 

یاد خدا در شعر,شعر یاد خدا

اگر دوست داریم خدا ما را یاد کند باید خدا را یاد کنیم

 

در کشاکش زندگی گاه مواقعی پیش می آید که ممکن است احساس کنیم، خدا به ما کاری ندارد یا گویا ما را فراموش کرده است. این پندار گرچه ظاهری کفرآمیز دارد اما ممکن است در ذهن بسیاری از ما به وجود آمده باشد و مناسب است که درباره آن اندیشه کنیم.

کلیدی که در دستان خود ماست
در حقیقت توجه خدا به ما ریشه ای در درون خودمان دارد یعنی اگر کاری نکنیم که توجه خدا را به خود جلب کنیم، او به سراغ ما نمی آید، با همه مهربانی و کرامتش. در کتاب خودش فرموده: "بگو پروردگارم به شما توجهی نمی کند اگر دعایتان نباشد"(1)


کلید توجه خدا در حقیقت در دستان خود ماست. گویا خدا متوجه ماست ولی تا ما خود را متوجه خدا نکنیم او توجه خود را به ما نشان نمی دهد. در قرآن کریم فرمود که "فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لی وَ لا تَکْفُرُونِ"(2)


بنابراین اگر دوست داریم خدا ما را یاد کند باید خدا را یاد کنیم. به عبارت دیگر مانعی از جنس "خود ما" است که یاد خدا را در ما تأخیر می اندازد و برطرف کردن این مانع هم به همت و شوق و اراده خود ما مربوط است.


خدا به وعده اش عمل می کند
هر کس خدا را در کشاکش کارهای روزمره یاد کند، خواهد دید که خدا به وعده خود عمل می کند یعنی با وجود خود درک می کند که خدا با اوست و خدا هم به یاد اوست. شیرینی این ذکر از آنجاست که گاهی که به یاد خدا نیستیم، ناگهان خدا ما را به یاد خودش می اندازد و لذتی از بندگی نصیبمان می کند که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. این نمونه ای از یاد خداست. آیا ممکن است خدا دوستان خود را رها کند و آنها را خوار سازد؟


دوستان ممکن است مشکلات مختلفی در زندگی پیدا کنند اما دچار شکست روحیه و ذلت و حقارت نمی شوند. یاد خدا باعث شکوفایی درونی ما و به قول قرآن "فلاح" ما می شود.(3)


در جهت مقابل، برای اینکه خدا ما را یاد کند، باید او را در کشاکش امور زندگی یاد کنیم. گناه کردن نشانه فراموشی خداست. اگر در طول روز مواردی از گناه برایمان پیش بیاید و مثل بقیه مردم خود را آلوده به آنها کنیم و با دلایل و افکار خود توجیه کنیم، یعنی خدا را فراموش کرده ایم.


در دنیای پیچیده هم خدا هست
زندگی در دوران مدرن ممکن است ما را به این فکر دچار کند که "شاید خدا دیگر نیست" یا "شاید خدا دیگر تأثیری در جهان ندارد" یا "خدا هست اما انگار ما را فراموش کرده است".


ما در دنیای کنونی، کمتر خود را با طبیعت مرتبط می بینیم و مشغولیتها و جذابیتها و اعداد و رقمها و رسانه ها، فضای فکری ما را آنچنان به تسخیر درآورده اند که یاد خدا برای ما مشکل شده است. این درست است که دوران ما تبدیل به یک فراموشخانه بزرگ از یاد خدا شده است؛ اما می دانیم که خدا نیز فعال است و برای هدایت بشر کار می کند. خدا راهگشایی های نو در زمانه ما ایجاد کرده است که به جویندگان راهش کمک کند.


بنابراین این تفکر که "نکند خدا ما را فراموش کرده است " زنگ خطری برای روحیه ماست و نشانه آن است که در طول زندگیمان خدا را یاد نمی کنیم و او نیز ما را یاد نمی کند که در نتیجه به این فکرهای باطل دچار شده ایم. زیرا خدای ما همان خدای قدیمیهاست با همان قدرت و شوکت و خدایی اش را در لابلای همین شرایط نیز نشان می دهد.


خدا فرموده که "هر کس مرا بخواند اجابتش می کنم. یعنی اگر واقعا خدا را صدا بزنیم درک می کنیم که خدا می شنود و پاسخ می گوید. هر چند رسیدن ما به حاجتمان ممکن است موانعی داشته باشد که باعث تأخیر شود، اجابت خدا و شیرینی پاسخ خدا در همان لحظه دعا قابل فهم است. 

یاد خدا در همه جا,یاد خدا آرامش دلهاست

هر کس خدا را در کارهای روزمره یاد کند، خواهد دید که خدا به وعده خود عمل می کند

 

 اگر در آخرت فراموشمان کند!
اینکه زمانی برسد که خدا ما را فراموش کند، جزو دردناکترین تفکرات و احتمالها خواهد بود. خدا خود متوجه این امر بوده و در قرآن به ما هشدار داده است که مراقب باشیم جزو کسانی نباشیم که خدا ما را در قیامت فراموش کند.


فراموشی خدا، به معنای بی توجهی خدا، یکی از دردناکترین عذاب هایی است که در آخرت وجود دارد و خدا هشدار آن را به ما داده و سبب آن را نیز بیان نموده است: آنانکه مرگ و قیامت را فراموش می کنند و یاد نمی کنند، خدا نیز در قیامت فراموششان می کند: وَ قیلَ الْیَوْمَ نَنْساکُمْ کَما نَسیتُمْ لِقاءَ یَوْمِکُمْ هذا وَ مَأْواکُمُ النَّارُ وَ ما لَکُمْ مِنْ ناصِرینَ (سوره جاثیه، آیه 34)


هنر یاد خدا
کار و مشغله های درآمد، خانه داری، روابط اجتماعی، مدیریت درآمدها و هزینه ها، رسیدگی به خانواده و فرزندان، همه و همه اموری وقت گیر و انرژی بر هستند و می توانند ما را از یاد خدا باز دارند اما آنانکه "اهل ذکر" هستند در کشاکش همین امور از یاد خدا باز نمی مانند. خدا در قرآن ما را موعظه کرده که مشغولیت به امور مالی و خانوادگی باعث نشود که از یاد خدا باز بمانیم و خودش افرادی را ستایش کرده است که هیچ کسب و هیچ کاری آنها را از یاد خدا و نماز باز نمی دارد.


چند تمرین برای یاد خدا
- نماز مهم ترین یاد خداست. نماز بخوانیم.


- در نماز مراقب فکرهای مزاحم باشیم. هر وقت متوجه شدیم که توجهمان پرت شده است، آن فکرها را رها کنیم.


- در محل هایی که مشغولیت فکریمان زیاد می شود مثل محل کار و بازار و خیابانهای شلوغ و هنگام تفریح اسم خدا را به زبان بیاوریم.


- لقلقه های زبانمان را با فکر و نیت ادا کنیم. مثلا موقع عصبانیت اگر "لا اله الا الله" می گوییم، واقعا نیت کنیم "لا اله الا الله" و گاه و بیگاه که به زبانمان "شکر" جاری می شود واقعا نیت کنیم که شکر خدا باشد نه عادت زبانی.


- فرصتها را از دست ندهیم زیرا اگر ادعای یاد خدا داشته باشیم، خدا حتما چندین مورد برای ما ایجاد می کند که یادش بیفتیم. مبادا در آن مواقع خود را به غفلت بزنیم.


- ممکن است در ابتدای کارها "بسم الله" را بنویسیم یا بلند بگوییم و یا آهسته زمزمه کنیم. در آخر کارها باید خود را بررسی کنیم که آن "بسم الله" از روی رسم و تشریفات بوده یا واقعا یاد خدا بوده است.


- وضو گرفتن در مواقع غیر نماز و صلوات فرستادن و آه دل کشیدن از رنجهای پاکان خاندان پیامبر همگی در زمره یاد خداست.


=========================
پی نوشت ها:
1- قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزاماً(سوره فرقان، آیه 77)
2- سوره بقره، آیه 152
3- یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا لَقیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْکُرُوا اللَّهَ کَثیراً لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (انفال، 45 و جمعه، 10) 

 

منبع:tebyan.net

 

 





      

سریع الاستجابة ترین دعاها جهت رسیدن به حاجت

 

برآورده شدن حاجت, دعای برآورده شدن حاجت

دعا ارتباط نیازمندانه بنده با ذات حق تعالی، برای رفع نیازهای دنیوی و اخروی است

 

اگرچه دعاهای زیادی از امامان معصوم (ع) نقل شده است که مورد اجابت واقع شده و سریع الاجابة هستند، که ذکر متن آنها در این جا مقدور نیست و فقط به ذکر اسامی چند مورد که دارای اهمیت خاص هستند اشاره می شود:

 1. دعای توسل
 2. دعای فرج
 3. دعای اسم اعظم
 4. دعای مقاتل بن سلیمان از امام سجاد(ع)
 5. دعایی تحت عنوان سریع الاجابة: از امام موسی بن جعفر (ع) با این شروع که: «اللهم انی اطعتک فی احب الاشیاء الیک و ....»


 6. دعایی از امام صادق (ع) که هر کسی ده بار یا الله بگوید، به او گفته می شود، لبیک، حاجت تو چیست؟


 7. دعایی از امام جعفر صادق (ع) که هر کس یا رب یا الله بگوید به گونه ای که تا نفس او قطع شود، گفته می شود لبیک حاجت تو چیست؟

 این دعا ها در کتاب مفاتیح الجنان تحت عنوان دعای سریع الاجابة آمده است.

 پاسخ تفصیلی
دعا ارتباط نیازمندانه بنده با ذات حق تعالی، برای رفع نیازهای دنیوی و اخروی است.

 استجابت دعا، مانند هر پدیده دیگری، قوانین آداب و شروطی دارد که با وجود آن آداب و شرایط است که دعا به اجابت می رسد و اگر آن شرایط موجود نباشد، یا مانعی در استجابت آن باشد که ما به آن علم نداریم، اگر چه سریع الاجابة ترین دعا هم باشد، باز ممکن است مورد اجابت واقع نشود. [1] به هر حال چون ذکر متن دعاها در این جا مقدور نیست، فقط به ذکر اسامی چند مورد که دارای اهمیت خاص هستند اشاره می شود:

1. دعای توسل:
 محمد ابن بابویه دعای توسل را از ائمه (ع) نقل کرده و گفته است که این دعا را در هیچ امری نخواندم، مگر آن که اثر اجابت آن را به زودی یافتم دعای توسل از دعاهای مشهور است که در شب های چهارشنبه خوانده می شود. در این دعا با توسل به چهارده معصوم (ع) و واسطه قرار دادن آنها به درگاه الاهی پس از اتمام دعا، حاجت خود را از خدا در خواست می کنیم. جملات صدر و ذیل آن چنین است: « اللهم انی اسئلک و اتوجه الیک بنبیک نبی الرحمة...» خدایا من از تو می خواهم و روی می آورم به سوی تو، به پیامبرت، پیامبر رحمت... «یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله» ای آبرومند نزد خدا، شفاعت کن برای ما نزد خدا [2] .

2. دعای فرج:
 کفعمی درکتاب بلدالامین دعایی از حضرت علی (ع) نقل کرده که اگر شخص گرفتار، ترسیده، نگران و غم دیده، آن را بخواند، حق تعالی گشایش در کار او ایجاد نماید، که ابتدا و انتهای این دعا چنین است:

 «یا عماد من لا عماد له...» : ای پشتیبان کسی که پشتیبان ندارد... «وافعل بی ما انت اهله»: با من چنان کن که تو اهل آنی [3] . و آنگاه پس از دعاء حاجت خود را بطلبد.
 
3. دعای اسم اعظم:
 سید علیخان شیرازی درکتاب کلم طیب نقل فرموده: اسم اعظم خدای تعالی آن است که افتتاح او « الله» و اختتام او «هو» است، هر که اسم اعظم خدای تعالی را روزی یازده بار ورد خود قرار بدهد، هرآینه هر امر مهم جزئی و کلی برای او آسان شود و آن اسم اعظم پنج آیه از پنج سوره ی مبارکه ی بقره، آل عمران، نساء، طه و تغابن است، با این ویژگی که حروف آن نقطه ندارد و تغییری در اعراب آنها صورت نمی گیرد:

1. «الله لا إله إلا هو الحی القیوم ... » تا آخر آیة الکرسی،

2. «الله لا اله الا هو ...نزل علیک الکتاب ...»
 
3. «الله لا إله ان هو لیجمعنکم ...»
 
4. «الله لا إله ان هو له الاسماء ...»
 
5. «الله لا إله الا هو و علی إلله...» [4]

 

برآورده شدن حاجت, دعای برآورده شدن حاجت

 استجابت دعا، قوانین و آداب و شروطی دارد که با  آن آداب دعا به اجابت می رسد

 
4. دعای مقاتل بن سلیمان از امام سجاد (ع):
 امام سجاد (ع) به مقاتل بن سلیمان، دعایی را تعلیم داده، که مقاتل گوید هر کس این دعا را صد بار بخواند ، دعایش مستجاب خواهد شد. ابتدا و انتهای این دعا چنین است: «الهی کیف ادعوک و انا...:» خدایا چطور بخوانم تو را و حال من منم... «تفرج عنی فرجا عاجلا غیر اجل نفسک و رحمتک یا ارحم الراحمین» گشایش فوری بدون مدت دار، به من عطا کن به فضل و رحمت خودت، ای مهربان ترین مهربانان. [5]


5. دعای سریع الاجابة:
 کفعمی در بلدالامین دعایی از امام موسی کاظم (ع) نقل کرده و فرموده: عظیم الشأن و سریع الاجابة است که جملات صدر و ذیل آن چنین است:

 «اللهم انی اطعتک فی احب الاشیاء الیک و هو التوحید»: خدایا من تو را اطاعت کردم در آنچه بیشتر دوست داری و آن یگانه دانستن تواست.

 «و ارزقنی من حیث احتسب و من حیث لا احتسبه، انک ترزق من تشاء بغیر حساب»، روزی ام ده، از آن جا که گمان می برم و از آن جا که گمان نمی برم؛ زیرا تو روزی دهی هر که را بخواهی بی حساب؛ پس از اتمام دعا حاجت خود را بطلب. [6]
 
6. دعایی از امام صادق (ع) که هر کسی ده بار یا الله بگوید، به او گفته می شود، لبیک، حاجت تو چیست؟. [7]

7. دعایی از امام جعفر صادق (ع) که هر کس یا رب یا الله بگوید به گونه ای که تا نفس او قطع شود، گفته می شود لبیک حاجت تو چیست؟. [8]

همه ی این دعاها را مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان، فصل پنجم آورده است.

 البته لازم به تذکر است که برای حاجت های خاص، دعاهای خاصی وارد شده است که برای کسب اطلاع از آنها می توانید به کتاب مفاتیح الجنان مراجعه کنید.

 =======================================
[1]   برای آگاهی بیشتر در باره ی دعا آداب و شرایط آن رجوع کنید به نمایه های :
1.   شرایط حتمی استجابت دعا، سؤال شماره ی 983.
2.   نحوه و چگونگی تشخیص مصلحت در دعا، سؤال شماره ی 764.
[2]    مفاتیح الجنان، دعای توسل، ص 225.
[3]    همان؛ دعای فرج.
[4]    همان، آیات اسم اعظم، ص 224.
[5]    همان، دعای مقاتل بن سلیمان، ص 236.
[6]    مفاتیح الجنان، دعای سریع الاجابة، ص 237 و 754.
[7]    اصول کافی، کتاب الدعاء، باب: هر کس ده بار یا الله بگوید.
[8]    همان، باب هر کس یا الله یا رب بگوید تا نفس بند آید.

 

منبع:islamquest.net

 

 





      

دعاهایی برای تقویت حافظه

 

آنچه در مورد تقویت حافظه و هوش از کتب روایی و ادعیه بیان شد، علت تامه محسوب نمی شود. بعضی از عوامل مربوط به هوش و حافظه در اختیار ما نیست و مربوط به عوامل ژنتیکی و وراثتی است.

مقدمتاً تعریفی از حافظه ارائه می شود، دکتر نصرت الله پور افکاری «حافظه» را اینگونه تعریف کرده است: «این اصطلاح مفهومی کلی دارد و به آن گروه از جریانات روانی که فرد را به ذخیره کردن تجارب و یادآوری مجدد آنها قادر می سازد، اطلاق می شود حافظه یکی از اجزای تعیین کنندة هوش افراد است.»[فرهنگ جامع روانشناسی روانپزشکی انگلیسی ـ فارسی پورافکاری، نصرت الله، جلد دوم، نشر فرهنگ معاصر].

همچنین شعاری نژاد کار حافظه را یادآوری و بازشناسی چیزی که قبلاً آموخته یا تجربه شده است، می داند.[ فرهنگ علوم رفتاری، شعاری نژاد، علی اکبر، نشر امیر کبیر]

به طور کلی اموری را که در تقویت حافظه و فهم م?ثرند می توان به چند دسته تقسیم بندی نمود:

الف) امور معنوی:

1, یاد خدا (انجام امور عبادی و تکالیف شرعی به ویژه نماز اول وقت).

2, خواندن دعاهایی که برای تقویت حافظه م?ثر است، از امام معصوم نقل شده است که از خدا بخواه که عقل تو را قوی بگرداند و از خدا طلب فهم و درک نما. [بحارالانوار، ج 1، ص 224 روایت 17 روایت عنوان بصری.]

به عنوان نمونه چند دعا که برای تقویت حافظه م?ثر است بیان می کنیم:

1 ـ سوره الرحمن را تا فبای آلاء ربکما تکذبان هر روز بعد از نماز صبح بخواند.

2ـ مرحوم شیخ بهائی در کتاب تهذیب فرموده است به جهت زیادتی حافظه این دعا را بخواند.

الَلِّهُمَ ارْزُقْنی فَهْمَ النَّبِییّنَ وَ حِفْظَ الْمُرْسَلینَ وَ اِلْهامَ الْمَلائِکهَ الْمُقَرّبینَ آمینَ یا رَبَّ الْعالَمینَ.

3ـ بعد از هر نماز این دعا را بخواند مجرّب است.

سُبْحانَ مَنْ لا یَعْتَدی عَلی اَهْلِ مَمْلَکَتِهِ سُبْحانَ مَنْ لا یُاخِذُ اَهْلَ الاَرْضِ بِألْوانِ الْعَذابِ سُبْحانَ الرَّئُوفُ الرَّحیم اَللّهُمَّ اجْعَلْ لی فی قَلْبی نُوراً وَ بَصَراً وَ فَهْماً وَ عِلْماً اِنَّکَ عَلی کُلِ شَیءٍ قَدیر.

 جهت قوت حافظه هر روز ده مرتبه بگوید:

فَفَهَّمْناها سُلیمْانَ وَ کُلاَّ آتیْنا فَهْماً وَ عِلْماً وَ سَخَّرْنا مَعَ داوُدَ الْجِبالَ مَعَ داوُدَ الْجِبالَ یَسْبَحْنَ وَ الطَّیْرَ وَ آلِهِ اَکْرِمْنی بِالْفَهْمِ وَ الْحْفِظِ وَ الْخَیْرّ یا قاضِیَ الْحاجاتِ وَ صلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَجْمَعینَ.

5 ـ هر روز صبح قبل از آن که کسی سخن بگوید این جمله را بخواند.

یا حَیَّ یا قَیَُّومُ فَلا یَفُوتُ شَیءُ عِلْمُهُ وَ لا یَئُودُه.

6 ـ هر روز بعد از نماز نافله صبح بگوید.

اَللَّهُمَّ لا تُنسِنی ما اَقْرَءُ فی یَوْم هذا فَانَّکَ قُلْتَ سَنَفْرَئَکَ فلا تُنسی.

7 ـ در حدیث سلمان فارسی (رضی اللّه عنه) آمده است که رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) فرموده است: هر کس آیة‌الکرسی را با زعفران بر کف دست راست خود بنویسد و آن را با زبان بلیسد و هفت بار چنین کند هرگز چیزی را فراموش ننماید.

8- پنج ‌چیز است که حافظه را زیاد می‌کند و بلغم را از بین می‌برد:

1ـ مسواک ‌کردن، 2ـ روزه‌ گرفتن، 3ـ قرائت قرآن‌، 4ـ عسل ‌خوردن، 5ـ کندر جویدن.

9- قبل از مطالعات این جملات را بخوانید.

اَللّهُمَّ اَخْرُجْنی مِنَ الظَّلُماتِ الْوَهْمِ وَ اَکْرِمْنی بِنُورِ الْفَهْمِ الَّلهُمَّ افْتَحْ عَلَینا اَبْوابَ رَحْمَتِکَ وَ انْشُرْ عَلَیْنا خَزائِنَ عُلُومِکَ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

10- مردی از شیعیان توسّلات و ختم‌ها انجام داده که حضرت‌زهرا (سلام الله علیها) را در خواب ببیند و تقاضای حافظه کند. شبی در عالم خواب حضرت ‌زهرا (علیهاالسلام) را که در پشت‌ پرده‌ای قرار داشت مشاهده نمود تقاضایش را پرسید. عرض کرد کم حافظه و به شما ملتجی می‌باشم. فرمود: از این پس وضو را با آب ‌گرم بگیر، زیرا آب سرد جهت حافظه شما خوب نیست. آن مرد به دستور حضرت عمل ‌نموده حافظه‌اش قوّت گرفت.

11- کسی که می‌خواهد حافظه‌اش زیاد شود مسواک کند و روزه بگیرد و قرآن بخواند مخصوصاً آیة الکرسی را، و ناشتا 21 عدد مویز با هسته سرخ بخورد زیرا جهت فهم و حفظ ذهن مفید خواهد بود. نافع خوردن حلوا و گوشت نزدیک گردن و عسل‌ و عدس و کُنّدر می‌باشد.

12- هر روز هفت مثقال مویز ناشتا بخورد و همچنین هر روز با غذا خردل میل نماید.

13- جهت حافظه شیخ کفعمی فرماید: مویز و سعدکوفی و زعفران را با هم کوبیده و مخلوط کرده ناشتا بخورد.

14- قرنفل و کندر خوب کوبیده تا نرم شود هر روز قدری ناشتا بخورد.

15- از زیاد خوردن سردی بپرهیزد مانند ماست و برنج و امثال آن و خوردن آب زیاد.

16- شیر حافظه را زیاد می‌کند و خوردن شیرینی‌جات و گوشت و عدس و عسل مخصوصاً ناشتا خوردن انار بالیله آن.

17- مربای آویشن که با شکر درست شده باشد و همچنین خوردن اسطوخدوس جهت حافظه مفید است.

18- دائم‌الوضو بودن و رو به قبله نشستن و به صورت علما نگاه‌ کردن و به عبادت مشغول‌ بودن و اطاعت پدر و مادر نمودن و روزه‌ داشتن و خوردن انگور و گرمی‌جات به طور عموم و خوردن آب ‌کم و خوردن غذای کم جهت زیادی حافظه م?ثر است.

19- از پیغمبر اکرم (صلی الله و علیه وآله) است که پنچ ‌چیز حافظه را قوی ‌می گرداند.

1ـ شیرینی، 2ـ گوشت نزدیک‌گردن، 3ـ عدس، 4ـ نان‌ سرد، 5 ـ خواندن آیة الکرسی.

20- خواندن قرآن به خصوص آیة الکرسی.

21- اجتناب از چیزهایی که باعث فراموشی می‌شود مانند؛ معصیت و گناه، علاقه و وابستگی زیاد به دنیا، سرگرمی و اشتغال بیش از حد به آن و غمگین و محزون بودن برای مسائل دنیایی. [مفاتیح‌الجنان، کتاب باقیات صالحات]

22- کاهش اضطراب و کسب آرامش به ویژه هنگام مطالعه.

23- کاهش اشتغالات ذهنی.

24- تقویت تمرکز و دقت.

گفتنی است، آنچه در مورد تقویت حافظه و هوش از کتب روایی و ادعیه بیان شد، علت تامه محسوب نمی شود. بعضی از عوامل مربوط به هوش و حافظه در اختیار ما نیست و مربوط به عوامل ژنتیکی و وراثتی است.

به عبارت دیگر، هوش و حافظه و استعداد هر انسانی برآیندی از عوامل متعدد وراثتی و محیطی است که بعضی از این عوامل در اختیار ما است. از قبیل آنچه در بالا گفته شد و بعضی از آنها از حوزه اختیار انسان خارج است؛ مانند نقش عوامل ژنتیکی اجداد گذشته. بنابراین نباید توقع داشت که با انجام کارهای فوق که قطعاً م?ثر هستند معجزه ایجاد شود که ناگهان بهره هوشی شخصی از 90 به 130 ارتقاء پیدا کند و اگر این چنین نشد اعتقاد به این توصیه هایی که معصومان (علیهم السلام) کرده اند کم شود.


منابع:
کتاب گنج های معنوی
اسلام کوئیست
اندیشه قم
تبیان

 

 





      

آدابى که موجب زیادى حافظه مى شوند

 

راههای تقویت حافظه,کم شدن حافظه

تلاوت قرآن موجب زیاد شدن حافظه میشود

 

آدابى که موجب زیادى حافظه مى شوند
1 - مسواک زدن
2 - تلاوت قرآن
3 - حجامت کردن
4 - خوردن عسل
5 - خوردن کندر
6 - خوردن کرفس
7 - گرفتن ناخن در روز دوشنبه
8 - روزه گرفتن
9 - مخلوط کردن زعفران ، سعد و عسل با هم و هر روز دو مثقال از آنها خوردن 

KEYWORDS


عمل مستحب و مکروه  مکروهاتى که حافظه را کم مى کنند
1 - خواندن نوشته قبرها
2 - راه رفتن بین دو زن
3 - بول کردن در آب راکد
4 - حجامت کردن درگودى پشت
5 - خوردن نیم خورده موش
6 - خوردن پنیر
7 - خوردن گشنیز
8 - خوردن سیب ترش 
9 - زنده رها کردن شپش
10 - غذا خوردن در حال جنابت
11 - بازى با آلت
12 - خوردن گوشت حیوانى که هنگام سر بریدن نام خدا را نبرده باشند.

 

 

 منبع:گنج های معنوی

 

 





      
<   <<   46   47   48   49   50   >>   >