سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاپ: ترامپ مسیحی نیست


 

اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

رهبر کاتولیک‌های جهان اظهار داشت «دونالد ترامپ» نامزد جمهوری‌خواه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، که خواستار اخراج مهاجران غیرقانونی از این کشور شده است، مسیحی نیست.

به گزارش تسنیم به نقل از «رویترز»، اظهارات جنجالی دونالد ترامپ، نامزد میلیاردر جمهوری‌خواهان آمریکا در انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور، که در آنها اخراج مهاجران غیرقانونی از آمریکا و ساخت دیوار حائل بین آمریکا و مکزیک را خواستار شده است، با واکنش «پاپ فرانسیس» رهبر کاتولیک‌های جهان مواجه شد.

پاپ در گفت‌وگو با خبرنگاران گفته است: «شخصی که تنها به ساخت دیوار می‌اندیشد، مسیحی نیست.»

در حالی‌که، پیشتر دونالد ترامپ گفته بود «پاپ فرنسیس یک سیاستمدار برتر است. من فکر نمی‌کنم او مشکلاتی را که کشور ما با آنها مواجه شده است، درک کند. معتقد نیستم که او ماهیت خطر باز بودن مرزهای‌مان با مکزیک را متوجه شود.»

 

اخبار بین الملل - تسنیم

 

 

 





      

ترامپ سخنان رهبر کاتولیک‌های جهان را «شرم‌آور» خواند

 

اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

سخنان رهبر کاتولیک‌‎های جهان مبنی بر اینکه دونالد ترامپ مسیحی نیست، با واکنش این نامزد جنجالی انتخابات 2016 آمریکا مواجه شد و او سخنان پاپ فرانسیس را «شرم‌آور» خواند.

به گزارش فارس، نامزد جنجالی جمهوریخواه انتخابات 2016 به اظهارنظر اخیر رهبر کاتولیک‌های جهان درباره خودش واکنش نشان داد.

«پاپ فرانسیس» رهبر کاتولیک‌های جهان در پاسخ به سوالی درباره دونالد ترامپ گفت که این نامزد جمهوری‌خواه انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا نمی‌تواند خود را مسیحی بخواند(جزئیات بیشتر).

این اظهارات بلافاصله با واکنش نامزد جمهوریخواه و جنجالی انتخابات 2016 آمریکا روبرو شد و او پاسخی شدید به سخنان رهبر کاتولیک‌های جهان نشان داد.

به گزارش خبرگزاری رویترز، دونالد ترامپ خطاب به پاپ فرانسیس گفت :‌«برای یک رهبر مذهبی، سوال و ابراز تردید کردن درباره ایمان یک شخص، شرم‌آور است».

او افزود: «اگر واتیکان مورد حمله داعش قرار گیرد، آن وقت است که پاپ تنها می‌تواند آرزو و دعا کند که دونالد ترامپ رئیس‌جمهور باشد».

 

اخبار بین الملل - فارس

 

 





      

از رفتار امام رضا علیه السلام درس بگیریم!

 

 

«رئوف» از صفات امام علی بن موسی الرضا علیه السلام است

از رفتار امام رضا علیه السلام درس بگیریم!
یکی از صفات امام علی بن موسی الرضا علیه السلام «رئوف» است. جلوه این مهربانی در زندگی آن امام همام بسیار زیاد است. رفتاری که گاهی در برخورد با کینه توزان و غرض ورزان به نمایش گذاشته می شود؛ و گاهی در برخورد با افراد نادان و جاهل؛ گاهی در کمک به فقرا و دستگیری از آنان و در مواقعی در همنشینی با فرودستان و خدمتکاران. همچنین باید با دقت به بررسی این رفتار امام رضا علیه السلام در کنار حاکم جامعه اسلامی آن دوران که با تشریفات زیاد زندگی می کند پرداخت. آیا این رفتار خود مبارزه ای علیه دستگاه حاکم نبود؟

 

امام رضا (ع) و مدارا با فامیل بد
یکی از برادران امام رضا علیه السلام شخصی به نام عباس است. او فردی تندخود و بد کردار بود و از امام رضا علیه السلام به خاطر جایگاهی که خداوند به ایشان داده بود کینه در دل داشت. بعد از شهادت امام موسی بن جعفر علیهما السلام، این برادر علیه امام رضا علیه السلام نزد قاضی شهر شکایت نمود. او مدعی بود که پدرشان در متن وصیتنامه چیزی نوشته است که امام هشتم به آن عمل نمی کند. او خطاب به قاضی چنین می گوید: «در این وصیتنامه گنجی برای ما نهفته است. اما این برادرم [امام رضا] ما را از آن محروم کرده و می خواهد به تنهایی از آن استفاده کند.»


بعد از این که معلوم شد ادعای عباس سخن گزافی بیش نبوده، او با ناراحتی و عصبانیت خطاب به امام علیه السلام جملاتی گفت و به برادر و پدرش تهمتهایی زد. با این حال امام رضا علیه السلام تا آخرین لحظه بردباری نمود. ایشان خطاب به برادرانش فرمود: «می دانم آنچه شما را وادار به این کار کرده است بدهی های شماست. من همه بدهی شما را از مال خود می پردازم.» جواب عباس به این لطف امام بسیار تند و زننده بود. او گفت: «هر چه که به ما بدهی از اموال خودمان است و طلب ما بسیار بیش از این است.» با این حال امام همچنان مهربانانه با او سخن گفت و برای بردارش دعای خیر نمود. (1)

 

مهربانی امام رضا (ع) در برخورد با جاهلان
یکی دیگر از جلوه های مهربانی امام در برخورد با جاهلان است. بعد از شهادت امام موسی بن جعفر علیهما السلام، سه تن از وکلای حضرت که مقدار زیادی از وجوهات نزدشان بود انحرافی را آغاز نمودند. ایشان ?که بعد از شهادت امام کاظم علیه السلام باید آن اموال را به امام بعد یعنی امام رضا علیه السلام می دادند- برای اینکه این اموال را نزد خود نگه دارند مدعی شدند که حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام نمرده و فقط غایب شده است. این گروه که بعدها به "واقفیه" شهرت یافتند، عده ی زیادی را گمراه کردند.

 

امام رضا علیه السلام در برخورد با کسانی که دچار انحراف و فتنه گشته بودند بسیار مهربان بود. صفوان که یکی از اصحاب حضرت است نقل می کند که دوستی داشتم به نام محمد بن خالد. او که فردی دانشمند اما تندخو بود نیز دچار انحراف شده بود. بعد از بحثها و جدلها از او خواستم تا با هم نزد امام برویم و با خود آن حضرت سخن بگوییم. او ابتدا در خواست مرا قبول نمی کرد و در نهایت به اصرار من پذیرفت.

 

من نیز از امام اجازه گرفته و به دیدار او رفتیم. در این دیدار محمد بن خالد متحول شد و از امام عذر خواست و به اشتباه رفتار و عقاید گذشته خود اعتراف کرد و از امام طلب بخشش نمود. امام رضا علیه السلام در جواب این فرد فرمود: «من عذرت را پذیرفتم و تو را بخشیدم و از گذشته تو چشم پوشی نمودم...» امام سپس به سوالات محمد بن خالد پاسخ داد و او با توبه ای مقبول از نزد امام خارج شد. (2)

 

صفات امام رضا علیه السلام,امام رضا علیه السلام,شیوه رفتاری امام رضا(ع)

از مهمترین جلوه های مهربانی امام رضا علیه السلام رفتار او با زیردستان است

 

امام رضا (ع) و رفتار صحیح با فقرا
مورد دیگری از مهربانی امام رضا علیه السلام را می توان بخشندگی ایشان دانست. ایشان در روز عرفه ای تمام اموال خود را بین فقرا تقسیم نمود. این کار امام علیه السلام موجب تعجب فضل بن سهل وزیر مأمون عباسی گشت و او خطاب به امام گفت: این کار موجب ضرر و زیان است. اما حضرت در جواب او فرمود: «هرگز کاری که اجر و پاداش دارد نباید زیاد به حساب آید.»(3)

همچنین رفتار متفاوت مردم با فقرا و ثروتمندان باعث شد تا امام رضا علیه السلام خطاب به ایشان بگوید: «هر کسی به فقرا طوری سلام کند که متفاوت با سلام کردنش به ثروتمندان باشد، در روز قیامت خدا را در حالی ملاقات می کند که بر او غضبناک است.» (4)

 

امام رضا (ع) در کنار غلامان
از مهمترین جلوه های مهربانی امام رضا علیه السلام رفتار او با زیردستان است. این رفتار امام در کنار کاخ مأمون ظالم، مورد پسند او قرار نمی گرفت. شاید علت نگرانی مأمون ?علاوه بر ارتباط امام رضا علیه السلام با مردم این بود که مردم متوجه تفاوت رفتار حاکم و امام شده و متوجه می شدند که کدام یک از ایشان واقعا مطابق آموزه های اسلام و سیره پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رفتار کرده و لیاقت جانشینی آن حضرت را دارد.

 

نمونه های زیادی از این برخورد در تاریخ ثبت شده است. یکی از خادمان حضرت می گوید: "خانه امام چند درب داشت. یکی از این دربها مستقیم به داخل کاخ مأمون باز می شد. قفل درب نیز از داخل کاخ بود. در ماه های آخر عمر امام همه ما خدمتکاران، دور تا دور حضرت نشسته و با هم مشغول غذا خوردن بودیم. ناگاه صدای باز شدن قفل آمد. حضرت سریع به ما فرمود: «برخیزید و پراکنده شوید.» ما نیز قبل از ورود مأمون پراکنده شدیم." (5)


در مورد دیگری در سفر حضرت به خراسان، مردی بلخی خود را به امام رضا علیه السلام رساند. حضرت که برای خوردن غذا توقف کرده بودند با تمام غلامان از سیاه گرفته تا دیگران بر سر یک سفره نشستند. مرد بلخی که از این رفتار امام تعجب نموده بود، عرض کرد: «کاش سفره خود را از سفره خدمتکاران جدا می کردید». حضرت که از این سخن خوشش نیامده بود فرمود: «این چه حرفی است. خدای ما یکی، و پدر و مادرمان یکی است(6) و تنها ملاک برتری تقواست» (7)

 

رفتارهای امام رئوف الگویی برای همه
همان طور که در این موارد دیده شد، شیوه زندگی امام علی بن موسی الرضا علیهماالسلام، سرشار از مهربانی و تواضع بوده است، چه در برخورد با کینه توزان و چه جاهلان. همچنین آن امام همام برای خود جایگاهی فراتر از کارگران و غلامان تصور نمی کرد و همواره با همه ایشان به گرمی و مهربانی و احترام سخن می گفت. علاوه بر این موارد در دستگیری از نیازمندان و محتاجان کوشا بود. این رفتارهای امام رئوف الگو برای تمام کسانی است که خود را پیرو آن حضرت می شمارند.

 

------------------------------------------------
پی نوشت :
1. کافی. جلد1. صفحه 317
2.  تفسیر عیاشی. جلد1. صفحه203
3. بحار الانوار. جلد49. صحفه100
4. عیون اخبار الرضا. جلد2. صفحه57
5.  عیون اخبار الرضا.جلد2. صفحه170
6.  اشاره به حضرت آدم و حضرت حوا
7.  کافی. جلد8. صفحه 230.
منبع : tebyan.net

 

 





      

درس عاقلانه ای که امام موسی کاظم(ع) به شاگردش داد

 

یکی از جوانب شخصیتی امام موسی کاظم (ع)، تربیت دانشمندان اسلامی بوده است

امام کاظم علیه السلام و درس عاقلانه به شاگردش
یکی از جوانب شخصیتی امام موسی کاظم علیه السلام که تا حدودی مورد غفلت قرار گرفته است، شاگردپروری و تربیت دانشمندان اسلامی توسط ایشان است. عصر امام کاظم علیه السلام مصادف بود با گسترش آراء و مکاتب گوناگون فکری و در این میان لازم بود، مکتب تشیّع همانند زمان امام صادق علیه السلام، پویایی و تحرک خویش را برای مقابله با انحرافات فکری و عقیدتی حفظ کند.

 

 امام کاظم علیه السلام هم خود شخصاً وارد بحث با مخالفین می شد و هم اصحاب خویش را تشویق و تربیت می کرد، تا نظرات اهل بیت علیهم السلام را در میان مردم منتشر کنند. در این مقاله، با معرفی اجمالی یکی از شاگردان مبرّز امام موسی کاظم علیه السلام، فرازهای کوتاهی از یکی از روایات منقول از این شاگرد ممتاز مکتب اهل بیت علیهم السلام، شرح داده خواهد شد.

 

هشام بن حکم، اسطوره مناظره
یکی از قوی ترین و برجسته ترین شاگردان تربیت یافته در مکتب اهل بیت علیهم السلام در عرصه کلام و عقاید استدلالی، «هشام بن حکم» بود. وی در بین دانشمندان فرَق مختلف اسلام در زمان خود، مشهور به فضل و دانش و تخصص در علوم عقلی و نقلی و مهارت و زبردستی در مناظره و مجادله بود و همگان او را به استادی در بحث و مناظره قبول داشته و از مناظره ی با وی بیمناک بودند. ابوالهزیل یکی از علمای متبحر و پرآوازه معتزلی که در فن مجادلات کلامی، کمتر کسی یارای برابری با وی را داشت، از هیچ کس جز هشام بن حکم، در بحث و جدال و مناظره بیم نداشت. 1

 

هشام بن حکم،افسر ارشد سپاه علمی شیعه
هشام بن حکم یکی از افسران ارشد علمی حضرت امام صادق علیه السلام و فرزند بزرگوارشان امام موسی کاظم علیه السلام بود. مرحوم طبرسی در کتاب "اعلام الوری" در روایتی مفصل از مناظره اصحاب امام صادق علیه السلام با یک مرد شامی چنین نقل می کند:

«روزی در مکه هشام بن حکم خدمت امام صادق علیه السلام شرفیاب شد در حالی که فضلا و دانشمندان بنام شیعه از قبیل حمران اعین شیبانی 2 و محمد بن نعمان 3 و هشام بن سالم 4 و قیس ماصر 5 در مجلس شرف حضور داشتند. با اینکه همگان از نظر سن از او بزرگتر بودند حضرت او را مقدم بر همه فرموده و در صدر مجلس و بالاتر از همه نشانید. این تفضیل بر آنان گران آمد. وقتی امام از چهره های حاضرین ملتفت این مطلب شد، فرمود «هذا ناصرنا بقلبه و لسانه و یده»این جوان با دل و زبان و دست یعنی با تمام قوا ما را یاری می کند. 6

 

هشام بن حکم، نماینده امام معصوم
پس از شهادت امام صادق علیه السلام، هشام نزد حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام رفت و تحت تربیت و ارشادات ایشان قرار گرفت. وی علاوه بر برخورداری از جایگاه ممتاز علمی در بین اصحاب امام کاظم علیه السلام، از کارگزاران مورد اعتماد و خصوصی ایشان نیز به شمار می رفت. حسن بن علی بن یقطین، فرزند شاگرد ممتاز و کارگزار امین امام علیه السلام که به دستور ایشان در دستگاه هارون الرشید، متصدی منصب وزارت بود چنین نقل می کند:


"هر گاه موسی بن جعفر علیهماالسلام چیزی برای رفع نیازمندی های شخصی یا امور دیگری که مرتبط با خود حضرت بود، لازم داشت به پدرم (یعنی علی بن یقطین) نامه می نوشت که فلان چیز را خریداری یا تهیه کن و باید متصدی این امر هم «هشام بن الحکم» باشد. "7

 

شاگردان امام موسی کاظم(ع),امام موسی کاظم(ع), هشام بن حکم

یکی از برجسته ترین شاگردان تربیت یافته در مکتب اهل بیت (ع) «هشام بن حکم» بود

 

درس عاقلانه امام موسی کاظم به شاگردش
در فصل اول کتاب شریف کافی با عنوان "کتاب العقل و الجهل" حدیث طولانی و مفصلی از امام کاظم علیه السلام در مورد مساله عقل نقل شده است و مخاطب حضرت در این روایت، هشام بن حکم است که متخصص علوم عقلی و استدلالی است. در این مجال کوتاه به توضیح و شرح بخش کوتاهی از این روایت ژرف و قابل تامل بسنده خواهیم نمود. 8


حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام خطاب به هشام می فرماید: "ای هشام، خدا اهل فهم و عقل را در قرآن بشارت داد و فرمود: «فَبَشِّرْ عِبادِ، الَّذینَ یَسْتَمِعونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعونَ احْسَنَهُ  ؛ 9پس بشارت ده به آن بندگان من که به سخن گوش فرا می دهند و بهترین آن را پیروی می کنند.»"


در این آیه شریفه به یکی از کارکردهای مهم عقل یعنی تجزیه و تحلیل و غربال کردن، اشاره شده است. و اتفاقا وجه تمایز انسان و حیوان هم همین مساله است. بوعلی سینا جمله معروفی دارد: "هر کس که عادت کرده حرف را بدون دلیل قبول کند، او از لباس آدمى بیرون رفته"؛ یعنى آدم حرف را بدون دلیل نمى پذیرد. ولی به عقل تنها هم نباید اکتفا کرد، عقل را باید با علم توأم کرد.

 

امیرالمومنین علیه السلام در روایتی می فرماید: «العلم مصباح العقل ،10 علم و دانش چراغ روشنی بخش عقل است.» عقل بدون علم جلوی پای خود را نمی بیند و نمی تواند پیش برود همچنانکه چشم انسان در تاریکی قدرت دیدن اشیاء پیرامونی اش را ندارد. به تعبیر دیگر، علم مواد خام اولیه ای است که بوسیله دستگاه فطری و خدادادی عقل، تجزیه و تحلیل می شود و این دستگاه بدون دریافت مواد اولیه معطل و بی مصرف باقی می ماند.

 

به همین جهت امام کاظم علیه السلام در ادامه می فرماید: "یا هِشامُ! ثُمَّ بَینَ انَّ الْعَقْلَ مَعَ الْعِلْمِ."عقل باید با علم توأم باشد، و لذا خداوند در قرآن فرمود: «تِلْک الْامْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ وَ ما یعْقِلُها الَّا الْعالِمونَ، ما این مَثَلهای تاریخی را ذکر می کنیم، اما درک نمی کنند اینها را مگر عالمان.» یعنی اول باید انسان عالم باشد، مواد خام را فراهم کند و بعد عقل تجزیه و تحلیل نماید.

 

سپس حضرت مسئله تقلید را مطرح می کند. مثل معروفی است که می گویند: "خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو". در انسان تمایل به اینکه همرنگ جمع شود زیاد است. این تمایل درونی، زمانی خطرناک می شود که ملاک حق و باطل و تشخیص سره از ناسره قرار بگیرد و منجر به تعطیلی قوه عاقله ?یعنی همان وجه تمایز بین انسان و حیوان ? بشود.

 

عقل، گردو، گوهر
امام کاظم علیه السلام خطاب به هشام می فرماید: "قرآن کثرت را مذمت کرده است آنجا که می فرماید: «وَ انْ تُطِعْ اکثَرَ مَنْ فِی الْارْضِ یضِلّوک عَنْ سَبیلِ اللَّهِ انْ یتَّبِعونَ الَّا الظَّنَّ وَ انْ هُمْ الّا یخْرُصونَ»اگر اکثر مردم را پیروی کنی تو را گمراه می کنند؛ چون اکثر مردم تابع عقل نیستند، تابع گمان و تخمین اند، همینکه چیزی در خیالشان پیدا می شود دنبالش می روند.

 

در کلام نورانی امیرالمومنین علیه السلام آمده است که «لا تستوحشوا فی طریق الهدی لِقِلَّة اهله؛ 11 اگر در اقلّیّتید و همه یا اکثریت مردم دنیا با شما بدند و راهتان را قبول ندارند، وحشت نکنید و از راه برنگردید.» وقتی راه درست را تشخیص دادید، با همه ی وجود آن را بپیمایید.


امام کاظم علیه السلام در دنباله می فرماید: "ای هشام! به حرف و تشخیص مردم اعتنا نکن؛ باید تشخیص، تشخیص خودت باشد. ای هشام! اگر در دست تو یک گردو باشد و هر کس به تو برسد بگوید: به به! چه گوهر گران بهایی! وقتی که می بینی گوهر نیست، کلام آنها هیچ نفعی به حال تو ندارد و گردو را برای تو گوهر و لؤلؤ نمی کند. اگر هم در دست تو گوهری باشد و همه مردم به این گوهر گفتند گردو، تو تابع تشخیص و عقل و فکر خودت باش. تا زمانی که می دانی آنچه در دست توست، گوهری گرانبهاست، حرف مردم ضرری به تو نخواهد رساند و گوهر تو را تبدیل به گردو نمی کند."

 

بهشت در ازای گوهری گرانبها
یکی از تطبیقات این فراز از کلام حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام، شناخت گوهر گرانبهای وجودی خود است. کسی که این گوهر با ارزش را شناخت حاضر نیست آن را در برابر هر چیزی معامله کند. در فرازی از همین روایت، امام کاظم علیه السلام از جد بزرگوارشان امام سجاد علیه السلام چنین نقل می فرماید:

 

«أ و لا حرّ یدع هذه اللّماظة لأهلها؟» آیا آزاده ای نیست که این متاع پست دنیا را، این لماظه یعنی آب بینی یا دهان حیوان پستی را جلوی اهلش بیندازد؟ «فلیس لأنفسکم ثمن الّا الجنّة فلا تبیعوها بغیرها»؛ قیمت شما فقط بهشت است. یعنی بحث معامله و بده بستان است. اگر کسی می خواهد آن لماظه را ببرد باید نفس و هویت و شخصیت خود را بدهد. ولی شما بدانید که ارزش و قیمت شما بهشت است. بفهمید که چه لؤلؤ و گوهر گرانبهایی را در اختیار دارید. مراقب باشید آن را به ثمن بخس نفروشید.

 

-----------------------------------------------
پی نوشت:
1. تاریخ علم کلام، شبلی نعمانی، ص 31
2 . اسباط بن سالم می گوید: موسی بن جعفر علیهما السلام فرمود: در قیامت ندا می دهند حواریون (یاران نزدیک) پیامبر خدا محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله که پیمان خویش نشکستند و با همان پیمان از جهان رخت بربستند کجایند؟ سلمان و ابوذر و مقداد بر می خیزند. آنگاه یاران نزدیک و ویژه ی یکایک امامان را فرا می خوانند و افرادی خاص بر می خیزند تا آنکه یاران خاص امام پنجم و امام ششم را می طلبند، عبدالله بن شریک عامری، زرارة بن اعین، برید بن معاویه، محمد بن مسلم، ابوبصیر مرادی، عبدالله بن ابی یعفور، عامر بن عبدالله، حجر بن زایده و حمران بن اعین بر می خیزند. رجال کشی، ص9
 3 . ملقب به مومن طاق، یکی از ثقات و برجستگان اصحاب امام صادق علیه السلام.
4  . از اصحاب خاص امام صادق و امام موسی بن جعفر علیهماالسلام. وی از معدود کسانی است که در توثیق او در کتب رجالی، دو مرتبه کلمه ثقه به کار برده شده است.
5. عالم متکلم و یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام.
6. إعلام الورى بأعلام الهدى (ط - القدیمة)، النص، ص: 281
 7 . رجال الکشی ،ص:269
8  . الکافی (ط.الاسلامیه) ج 1 ص 13
 9. زمر 20
10  . غرر الحکم، ص85
منبع : tebyan.net
11. نهج البلاغه، صبحی صالح، حکمت201

 

 





      

زندگینامه آیت الله سید رضا فیروزآبادی

 

سید رضا فیروزآبادی, زندگینامه آیت الله سید رضا فیروزآبادی, بیوگرافی آیت الله سید رضا فیروزآبادی

آیت الله سید رضا فیروزآبادی

 

آیت الله سید رضا فیروزآبادی
حاجی سیدرضا فیروزآبادی (زاده 1251 خورشیدی فیروزآباد شهر ری درگذشته 14 مرداد 1344) سیاستمدار، روحانی و نیکوکار ایرانی بود. وی از نمایندگان مجلس شورای ملی در چهار دوره? مختلف و بنیان گذار بیمارستان فیروزآبادی شهر ری بود.

 

زندگینامه آیت الله سید رضا فیروزآبادی
آیت الله حاجی سید رضا فیروزآبادی، فرزند سید هاشم، در سال 1251 خورشیدی در فیروز آباد شهرری به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی خویش را در زادگاهش، فیروز آباد آغاز کرد. وی بعداً در مدرسه آصفیه نزدیک مسجد جامع تهران ادامه تحصیل داد.


فیروز آبادی درسال 1253 هجری شمسی در حوادث مشروطه شرکت داشت. او درسال 1294 نماینده الیغار و فشافویه در دوره سوم بود وی در سال 1303 دستگیر شده و به کلات نادری در خراسان تبعید شد. آیت الله سید رضا فیروزآبادی درسال 1305 به عنوان نماینده مردم تهران وارد ششمین دوره شد و این جایگاه حتی در هفتمین دوره نیز ادامه یافت. آیت الله فیروزآبادی همچنین درشکل گیری جبهه ملی دوم و تاسیس جمعیت نهضت آزادی نقش به سزایی داشت و حرکتهای سیاسی خود را از طریق دو جریان تعیین نمود.

 

آیت الله سید رضا فیروزآبادی در غائله جمهوری‌خواهی همراه سید حسن مدرس که از رهبران مبارزه با جمهوریت بود، قرار گرفت و هرگز حاضر به ترک رویه خود نشد. علاوه بر آن انجمنی هم از کلیه اصناف تهران تشکیل داد که در منزل وی اقداماتی علیه جمهوریت داشتند. بدین ترتیب وی در فاصله سالهای 1294ش. تا 1322ش. در دوره‌های سوم، ششم، هفتم و چهاردهم، یعنی برای چهار دوره نماینده مجلس شورای ملی بود. در دوره? سوم از شهر ری و در دوره‌های 6 و 7 و 14 از تهران به نمایندگی انتخاب گردید.

 

زندگینامه آیت الله سید رضا فیروزآبادی,سید رضا فیروزآبادی, بیوگرافی آیت الله سید رضا فیروزآبادی

آیت الله سید رضا فیروزآبادی از نمایندگان مجلس شورای ملی بود

 

آیت الله سید رضا فیروزآبادی حقوق دریافتی از مجلس را صرف ساختن بیمارستان بزرگی و مسجد فیروزآبادی در شهر ری کرد که به نام خودش مشهور شد. او در شروع فعالیت جبهه ملی ایران (دوم) نیز فعالیت می‌کند. وی همچنین در تاسیس جمعیت نهضت آزادی ایران حضور داشت.

 

احداث بیمارستان و سایر ابنیه خیریه توسط آیت الله فیروز آبادی
آیت الله سید رضا فیروز آبادی در تمام مدتی که نماینده? مجلس بود، حقوقی از مجلس دریافت ننمود و تنها هنگامی که تصمیم گرفت که بیمارستانی در شهر ری و حضرت عبدالعظیم بسازد، حقوق خود را از مجلس شورای ملی گرفت و آن را به مصرف [بخشی از] مخارج و هزینه‌های بیمارستان رسانید. فیروزآبادی، باغ حرمت الدوله را که مساحتی حدود 62000 متر مربع داشت، از وُرّاث او، از قرار متری یک قران خرید و شروع به [احداث] ساختمان‌هایی برای امور خیریه نمود.

 

ساختمان‌هایی که آیت الله فیروز آبادی احداث نمود، عبارتند از: بیمارستان صد تختخوابی، بیمارستان سیصد تختخوابی، و بالاخره [شمار تختهای] بیمارستان مزبور را، به 640 تختخواب رسانید. این بیمارستان که در روز دوم آذر ماه 1313 به همت سید رضا فیروز آبادی افتتاح شد، امروزه هنوز هم با نام بیمارستان فیروزآبادی دائر می‌باشد و یکی از بهترین بیمارستان‌های تهران به شمار می آید.

فیروزآبادی بعد از إتمام بنای بیمارستان، یک زایشگاه مدرن و یک مسجد بزرگ نیز، در جنب بیمارستان خویش، احداث نمود. سپس پرورشگاه و دارالایتامی بزرگ نیز، در جنب مسجد و بیمارستان نمود.

 

زندگینامه آیت الله سید رضا فیروزآبادی, بیوگرافی آیت الله سید رضا فیروزآبادی

آیت الله سید رضای فیروزآبادی، در 14 مرداد 1344 در تهران درگذشت

 

زندگی خصوصی و مرگ آیت الله فیروز آبادی
فیروزآبادی دو همسر داشت که از یکی هشت فرزند (چهار پسر و چهار دختر) و از دیگری چهار فرزند (دو پسر و دو دختر) مجموعاً دارای دوازده فرزند است. فرزندان و نواده و احفاد ایشان نیز در حال حاضر به یکصد نفر بالغ هستند. اهتمام فیروز آبادی به بنای مریض‌خانه از حقوق نمایندگی مجلس و محصول عمل او در تولید زراعی و ایجاد دارالایتام، آموزشگاه و مدرسه? نمونه از فعالیتهای روزمره وی بودند.

حاج سید رضای فیروزآبادی، در 14 مرداد 1344 در تهران درگذشت و در مقبره‌ای که در جنب بیمارستان خویش، برای خود بنا نموده بود، به خاک سپرده شد.

 

درباره او
مهدی بامداد، نویسنده? کتاب شرح حال رجال ایران، در مورد وی می‌نویسد:
فیروزآبادی از روحانیون خیّری است که در قرن اخیر وجود داشته و در عالم خودش در امور خیریه، در میان روحانیون، کم نظیر و بلکه بی نظیر بوده‌است.

منبع : fa.wikipedia.org

 

 





      

اشعار میلاد حضرت زینب کبری (س)-2

 

سرود میلاد حضرت زینب کبری, شعر ولادت حضرت زینب

اشعار میلاد حضرت زینب کبری (س)

 

ستاره جلوه شده در/دامن اُمّ ابیها
دیده گشوده به عالم/حضرت زینب کبری
طلیعه ی/نور خورشید وفا از خانه ی مولا مبارک
خنده ی بر/روی لبهای نبی و حیدر و زهرا مبارک
تولّد ِ/بانوی صبر و شهامت،زینب کبری مبارک
گوهر نایاب یا زینب کبری/خواهر ارباب یا زینب کبری
کوثر زهرا...یا زینب کبری


وزد به وادی عُشاق/نسیم جنت العلا
رسد ز شهیر مدینه/شمیم جنت العلا
ولادت ِ/روشنای چشم آل مصطفی بادا مبارک
ولادت ِ/او که باشد تشنه ی جام بلا بادا مبارک
ولادت ِ/مهربان یار شهید کربلا بادا مبارک
قبله ی حاجات یا زینب کبری/عمه ی سادات یا زینب کبری
کوثر زهرا...یا زینب کبری

 

خوشا خروش و رشادت/شکوه ِ فیض ِ سعادت
به یا حسین و یا زینب/خوشا جهاد و شهادت
تربت تو/در نماز عشق و ایمان بهر ما خاک سجود است
مرقد تو/از برای ما بهشت و هستی و بود و نبود است
فتنه ی شام/باعثش اسرائیل و آمریکا و آل سعود است
این بُوَد ما را تا پای جان مقصود/قوم تکفیری باید شود نابود
کوثر زهرا...یا زینب کبری

 

شعر ولادت حضرت زینب, ولادت حضرت زینب

 شعر ولادت حضرت زینب (س)

 

حسین و جلوه ی جمال خواهرش
میریم ما برا تبریکِ به مادرش
خانم جشن میلاد گلت مبارک
ما هم میخونیم اِن یکاد و تبارک
اینکه عصمت داوره دختر حیدره
به ملائک و نبی و زهرا(س)
به علیّ مرتضی مبارک
دختر حسینی فاطمه(س)
اومده آی عاشقا مبارک
دل و دلبر حسین یا زینب...

 

قنداقش به روی دستای مادره
با نگاش دل اهل بیت و می بره
اونکه به علی زینت و نور عینه
چشماش روشن از نگاهِ بر حسینه
ذکرش از همون ابتدا   یا اباعبدا...
این همون بانوییه که داره
دل شب عزم سفر تا سحر
پرچم نهضت کربلا رو
می بره به سوی فتح و ظفر
دل و دلبر حسین یا زینب...

 

هستی ای قهرمان عشق حسینی
اُمید همه ی امّت خمینی
ما که همگی پیرو راه عشقیم
کاشکه ببینیم که زائر دمشقیم
میایم حرمت ایشالا  با ذکر یا زهرا(س)
حرمت قرار بی قرارا
ملجأ و پناه غمگسارا
گدایی از در خونه ی تو
کار عشق هر ندار و دارا
دل و دلبر حسین یا زینب...

 

"اشعار

اشعار میلاد حضرت زینب کبری (س)

 

با خبر کرد نسیمی همه ی دنیا را
مطلاطم شده دیدند دل دریا را


گل سرخی که می از قطره ی شبنم می زد
مست می کرد ز بوی نفسش صحرا را


چه صفایی چه هوایی چه دلی داشت زمین
شور می داد ز حال خوش خود بالا را


چشمهایی به روی چشم دگر وا شد و بعد
دل مجنون کسی برد دل لیلا را


بین آغوش برادر چقدر آرام است
چقدر ناز ربودست دل بابا را


گوییا بار دگر حضرت پیغمبر دید
عکسی از ماه رخ کودکی زهرا را


زینت خانه ی مهتاب به دنیا آمد
زینب حضرت ارباب به دنیا آمد

 

چهره اش منعکس از طلعت روی زهراست
عشق بازیش از آن حال و هوایش پیداست


حضرت زینب کبری خودش اقیانوسیست
گرچه چشمان پر از گوهر نابش دریاست


اگر عباس علمدار صف کرب و بلاست
از ازل تا به ابد پرچم زینب بالاست


مادری کرد برای سه امامش زینب
پس ولایت به پرستاری او پا برجاست


سوره ی مریم قرآن نمی از تفسیرش
وسعت روح بزرگش چقدر نا پیداست


بهترین خوبترین خواهر دنیا آمد
حضرت فاطمه ی دیگر دنیا آمد

 

 





      

احادیثی منتخب از ائمه اطهار علیه السلام درباره طول عمر

 

 

احادیث,احادیثی درباره افزایش طول عمر, حدیث درباره طول عمر

امام صادق(ع): اگر دوست دارى که خداوند عمرت را زیاد کند، پدر و مادرت را شاد کن

 

احادیثی درباره طول عمر

حدیث (1) امام صادق علیه‏ السلام :
صِلَةُ الرَّحِمِ تَعمُرُ الدِّیارَ وَ تَزیدُ فى الأعمارِ وَ اِن کانَ اَهلُها غَیرَ اَخیارٍ؛
صله رحم، خانه ها را آباد و عمرها را طولانى مى‏ کند، هر چند صله رحم کنندگان مردمان خوبى نباشند. امالى طوسى، ص 481، ح 18

حدیث درباره طول عمر

حدیث (2) امام صادق علیه‏ السلام :
مَن حَسُنَ بِرُّهُ بِأَهلِهِ زادَ اللّه‏ُ فى عُمُرِهِ؛
هر کس به شایستگى در حقّ خانواده‏اش نیکى کند، خداوند عمر او را زیاد مى‏ کند.
کافى، ج8، ص219، ح269

 حدیث درباره طول عمر

حدیث (3) امام على علیه‏ السلام :
بَرَکَةُ العُمرِ فى حُسنِ العَمَلِ ؛
برکت عمر در خوب انجام دادنِ کارهاست.
غررالحکم، ح 4434

حدیث درباره طول عمر

حدیث (4) پیامبر صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله :
صِلَةُ الرَّحِمِ وَ حُسنُ الخُلقِ وَ حُسنُ الجَوارِ یَعمُرانِ الدّیارَ وَ یَزیدانَ فِى العمارِ؛
صله رحم، خوش اخلاقى و خوش همسایگى، شهرها را آباد و عمرها را زیاد مى‏ کند.
نهج الفصاحه، ح 1839

حدیث درباره طول عمر

حدیث (5) رسول اکرم صلى ‏الله‏ علیه ‏و‏آله :
مَن اُلهِمَ الصِّدقَ فى کَلامِهِ وَ النصافَ مِن نَفسِهِ وَ بِرَّ والِدَیهِ وَ وَصلَ رَحِمِهِ، اُنسِى‏ءَ لَهُ فى اَجَلُهُ وَ وُسِّعَ عَلَیهِ فى رِزقِهِ وَ مُتِّعَ بِعَقلِهِ وَ لُـقِّنَ حُجَّتَهُ وَقتَ مُساءَلَتِهِ ؛
 به هر کس، راستگویى در گفتار، انصاف در رفتار، نیکى به والدین و صله رحم الهام شود، اجلش به تأخیر مى‏ افتد، روزیش زیاد مى‏ گردد، از عقلش بهره‏مند مى‏ شود و هنگام سئوال [مأموران الهى] پاسخ لازم به او تلقین مى‏ گردد.                              
اعلام الدین، ص 265

حدیث درباره طول عمر

حدیث (6) رسول اکرم صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله :
اَربَعةٌ تَزیدُ فِى العُمرِ: اَلتَّزویجُ بِالبکارِ، وَ الغتِسالُ بِالماءِ الحارِّ وَ النَّومُ عَلَى الیَسارِ وَاَکلُ التُّفاحِ بِالسحارِ ؛ 
چهار چیز، بر عمر مى ‏افزایند: ازدواج با دختران، شستشو با آب گرم، خوابیدن بر شانه چپ و خوردن سیب در سحرگاهان. 
مواعظ العددیه، ص 211

حدیث درباره طول عمر

حدیث (7) رسول اکرم صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله :
 مَن وَلىَ مِن اُمورِ المُسلِمینَ شَیئا فَحَسُنَت سیرَتُهُ رُزِقَ الهَیبَةَ فى قُلوبِهِم... وَ اِذا عَدَلَ فیهِم مُدَّ فى عُمُرِهِ ؛
هر کس اداره بخشى از امور مسلمانان را بر عهده بگیرد و رفتارش خوب باشد، در دل‏هاى آنان هیبت مى‏ یابد... و اگر در میان آنان به عدالت رفتار کند، عمرش افزون مى‏ گردد.
ذیل تاریخ بغداد، ج 2، ص 136، ح 419

حدیث درباره طول عمر

حدیث (8) امام صادق علیه‏ السلام :
اِن اَحبَبتَ اَن یَزیدَ اللّه‏ُ فى عُمُرِکَ فَسُرَّ اَبَـوَیکَ ؛  
اگر دوست دارى که خداوند عمرت را زیاد کند، پدر و مادرت را شاد کن.
بحارالأنوار، ج 74 ، ص 81 ، ح 84

حدیث درباره طول عمر

حدیث (9) امام صادق علیه‏ السلام :
تَجَنَّـبُوا البَوائِقَ یُمَدَّ لَکُم فِى العمارِ؛  
از فتنه‏ ها و بدى‏ ها کناره بگیرید، تا عمرتان طولانى شود.
عیون أخبار الرضا علیه‏السلام، ج 2، ص 40، ح 90

حدیث درباره طول عمر

حدیث (10) امام صادق علیه‏ السلام :
اِغسِلُوا اَیدیَکُم قَبلَ الطَّعامِ وَ بَعدَهُ فَاِنَّهُ یَنفِى الفَقرَ وَ یَزیدُ فِى العُمُرِ؛  
دست‏هایتان را قبل و بعد از غذا خوردن بشویید، که فقر را مى‏ بَرَد و بر عمر مى‏ افزاید.
محاسن، ج 2، ص 202، ح 1594 

حدیث درباره طول عمر

حدیث (11) رسول اکرم صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله :
مَن اَرادَ الـبَقاءَ و لا بَقاءَ: فَلیُباکِرِ الغَداءَ وَلیُجَوِّدِ الحِذاءَ وَلیُخَفَّفِ الرِّداءَ وَلیُقِلَّ مُجامَعَةَ النِّساءِ. قیلَ یا رَسولَ اللّه‏ِ وَ ما خِفَّةُ الرِّداءِ؟ قالَ: قِلَّةُ الدَّینَ ؛  
هر کس ماندگارى مى‏ خواهد ـ و البته ماندگارى [ابدى] وجود ندارد ـ باید صبحانه را زودتر بخورد، کفش مناسب بپوشد، رداى (بالاپوش) خود را سبک کند و کمتر با زنان بیامیزد. پرسیدند: اى پیامبر خدا! سبک بودن رَدا به چیست؟ فرمودند: به کم بودنِ بدهى.
من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 555، ح 4902

حدیث درباره طول عمر

حدیث (12) امام صادق علیه‏ السلام :
لا تَدَع زیارَةَ الحُسَینِ بنِ عَلىّ علیه‏السلام و مُر اَصحابَکَ بِذالِکَ، یَمُدُّ اللّه‏ُ فى عُمرِکَ و یَزیدُ اللّه‏ُ فى رِزقِکَ و یُحییکَ اللّه‏ُ سَعیدا و لاتَموتُ اِلاّ سَعیدا و یَکتُبکَ سَعیدا؛
زیارت امام حسین علیه ‏السلام را رها نکن و دوستان خود را هم به آن سفارش کن، که در این صورت، خداوند عمرت را طولانى و روزى‏ ات را زیاد مى ‏کند و زندگى ‏ات را همراه با سعادت مى‏ کند و جز سعادتمند نمى‏ میرى و نام تو را در شمار سعادتمندان، ثبت مى‏ کند.
کامل الزیارات، ص 286

حدیث درباره طول عمر

حدیث (13) رسول اکرم صلى ‏الله‏ علیه‏ و‏آله :
اِذا غَضِبَ اللّه‏ُ تَعالى عَلى اُمَّةٍ ثُمَّ لَم یُنزِل بِهَا العَذابَ غَلَت اَسعارُها و قَصُرَت أعمارُها و لَم یَربَح تُجّارُها و لَم تَزکُ ثِمارُها و لَم تَغزُر اَنهارُها و حُبِسَ عَنها اَمطارُها و سُلِّطَ عَلَیها اَشرارُها؛
هرگاه خداوند متعال بر مردمى خشم بگیرد و بر ایشان عذاب نفرستد، اجناس آنها گران و عمرشان کوتاه مى‏ شود، بازرگانان آنها سود نمى‏ برند، میوه‏ هایشان سالم نمى‏ ماند، رودخانه‏ هاى آنها پر آب نمى ‏گردد، باران از آنها دریغ مى ‏شود و بَدان آنان بر ایشان مسلّط مى‏ گردند.
من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 524، ح 1489

حدیث درباره طول عمر

حدیث (14) امام صادق علیه ‏السلام :
ثَلاثَةٌ اِن یَعلَمُهنَّ المُؤمِنُ کانَت زیادَةً فى عُمُرِهِ وَ بَقاءَ النِّعمَةِ عَلَیهِ: تَطویلُهُ فى رُکوعِهِ وَ سجودِهِ فى صلاتِهِ وَ تَطویلُهُ لِجلوسِهِ عَلى طَعامِهِ اِذا اَطعَمَ عَلى مائِدَتِهِ وَ اصطِناعُهُ المَعروفَ اِلى اَهلِهِ؛
سه چیز است که اگر مؤمن از آنها مطلع شود، باعث طول عمر و دوام بهر‏مندى او از نعمت‏ها مى‏ شود: طول دادن رکوع و سجده، زیاد نشستن بر سر سفره‏اى که در آن دیگران را اطعام مى‏ کند و خوش رفتارى‏ اش با خانواده.
 کافى، ج 4، ص 49، ح 15

حدیث درباره طول عمر

حدیث (15) رسول اکرم صلى‏ الله ‏علیه‏ و‏آله :
مَوتُ النسانِ بِالذُّنوبِ اَکثَرُ مِن مَوتِهِ بِالجَلِ وَ حَیاتُهُ بِالبِرِّ اَکثَرُ مِن حَیاتِهِ بِالعُمُرِ؛  
مرگ انسان‏ها در نتیجه گناهان، بیشتر از مرگ آنها در نتیجه فرا رسیدنِ اَجَل است و زنده ماندن انسان‏ها در نتیجه نیکى‏ هایشان، بیشتر از زندگى کردنشان به خاطر باقى بودنِ عمر است.
مکارم الاخلاق، ص 362

 حدیث درباره طول عمر

حدیث (16) رسول اکرم صلى‏ الله‏ علیه ‏و‏آله:
اِنَّ القَومَ لَیَکونونَ فَجَرَةً وَ لا یَکونونَ بَرَرَةً فَیَصِلونَ اَرحامَهُم فَتَنمى اَموالُهُم وَ تَطولُ اَعمارُهُم فَکَیفَ اِذا کانوا اَبرارا بَرَرَةً!؟
مردمى که گناهکارند و نه نیکوکار، با صله رحم، اموالشان زیاد و عمرشان طولانى مى‏ شود. حال اگر نیک و نیکوکار باشند، چه خواهد شد!؟  
 کافى، ج 2، ص 155، ح 21

حدیث درباره طول عمر

حدیث (17) رسول اکرم صلى‏ الله‏ علیه ‏و‏آله :
کانَ فى ما اَعطَى اللّه‏ُ تَعالى مُوسى فِى اللواحِ... اُشکُر لى وَ لِوالِدَیکَ اَقِکَ المَتالِفَ وَ اُنسِى‏ء لَکَ فى عُمُرِکَ وَ اُحیِیکَ حَیاةً طَیِّـبَةً وَ اَقلَبَکَ اِلى خَیرٍِ مِنها؛
در آنچه خداى متعال در «الواح» به موسى علیه‏السلام داد، از جمله چنین بود:... مرا و پدر و مادرت را سپاسگزارى کن، تا از نابود شدن‏ها حفظت کنم و اجلت را به تأخیر بیندازم و به تو زندگى‏ اى پاک ببخشم و تو را از این زندگى به سوى بهتر از آن، ببرم.
تاریخ دمشق، ج 61، ص 128

حدیث درباره طول عمر

حدیث (18) رسول اکرم صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله :
یا عَلىُّ، مِن کَرامَةِ المُؤمِنِ عَلَى اللّه‏ِ اَنـَّهُ لَم یَجعَل لاَِجلِهِ وَقتا حَتّى یَهُمَّ بِبائقَةٍ فَاِذا هَمَّ بِبائقَةٍ قَبَضَهُ اِلَیهِ ؛
اى على! از ارجمندى مؤمن در نزد خدا این است که برایش وقت مرگ، معیّن نفرموده است، تا زمانى که قصد شرّى کند. آن گاه خداوند جانش را بستاند.
عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 40، ح 90

حدیث درباره طول عمر

حدیث (19) رسول اکرم صلى‏ الله‏ علیه ‏و‏آله :
بَشِّروا المَحرورینَ بِطولِ العُمرِ ؛
گرم‏ مِزاجان را به طول عمر، مژده دهید.
بحارالأنوار، ج 62، ص 290

 حدیث درباره طول عمر

حدیث (20) رسول اکرم صلى‏ الله‏ علیه ‏و‏آله :
فِى الزِّنا سِتُّ خِصالٍ: ثَلاثٌ مِنها فِى الدُّنیا وَ ثلاثٌ فِى الآخِرَةِ، فَاَمّا الَّتى فِى الدُّنیا فَیَذهَبُ بِالبَهاءِ وَ یُعَجِّلُ الفَناءَ وَ یَقطَعُ الرِّزقَ وَ اَمّا الَّتى فِى الآخِرَةِ فَسوءُ الحِسابِ وَ سَخَطُ الرَّحمنِ وَ الخُلودُ فِى النّارِ؛ 
زِنا، شش پیامد دارد: سه در دنیا و سه در آخرت. سه پیامد دنیایى‏اش این است که: آبرو را مى ‏بَرد، مرگ را شتاب مى‏ بخشد و روزى را مى ‏بُرد و سه پیامد آخرتى‏ اش: سختى حسابرسى، خشم خداى رحمان و ماندگارى در آتش است.
خصال، ص 321، ح 3

 حدیث درباره طول عمر

حدیث (21) رسول اکرم صلى‏ الله‏ علیه ‏و‏آله :
مَن سَرَّهُ اَن یُنسَاَلـَهُ فى عُمُرِهِ وَ یُوَسَّعَ لَهُ فى رِزقِهِ فَلیَتَّقِ اللّه‏َ وَ لیَصِل رَحِمَهُ؛ 
هر کس دوست دارد که عمرش طولانى و روزى‏ اش زیاد شود، تقواى الهى پیشه کند و صله رحم نماید.
بحارالأنوار، ج 74، ص 102، ح 56

 حدیث درباره طول عمر

حدیث (22) رسول اکرم صلى‏ الله ‏علیه‏ و‏آله :
اَکثِر مِن الطَّهورِ یَزِدِ اللّه‏ُ فى عُمُرِکَ؛  
وضو زیاد بگیر تا خداوند، عمرت را زیاد کند.
امالى مفید، ص 60، ح 5

 حدیث درباره طول عمر

حدیث (23) امام على علیه ‏السلام :
کَثرَةُ اصطِناعِ المَعروفِ تَزیدُ فِى العُمُرِ وَ تَنشُرُ الذِّکرَ ؛  
 زیاد کار نیک انجام دادن، عمر را مى‏ افزاید و نام را پرآوازه مى ‏سازد.
غررالحکم، ح 7113

حدیث درباره طول عمر

حدیث (24) امام باقر علیه السلام:
اَلبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ یَنفیانِ الفَقرَ وَ یَزیدانِ فِى العُمرِ وَ یَدفَعانِ عَن صاحِبِهِما سَبعینَ میتَةَ سوءٍ ؛  
کار خیر و صدقه، فقر را مى ‏بَرند، بر عمر مى‏ افزایند و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور مى‏ کنند.
ثواب الاعمال، ص 141

حدیث درباره طول عمر

حدیث (25) امام صادق علیه‏ السلام :
ما نَعلَمُ شَیئا یَزیدُ فِى العُمرِ اِلاّ صِلَةَ الرَّحِمِ، حَتّى اِنَّ الرَّجُلَ یَکونُ اَجَلُهُ ثَلاثَ سِنینَ فَیکونُ وَصولاً لِلرَّحِمِ فَیَزیدُ اللّه‏ُ فى عُمرِهِ ثَلاثینَ سَنَةً فَیَجعَلُها ثَلاثا وَ ثَلاثینَ سَنَةً، وَ یَکونُ اَجَلُهُ ثَلاثا وَ ثَلاثینَ سَنَةً فَیَکونَ قاطِعا لِلرَّحِمِ، فَیَنقُصُهُ اللّه‏ُ ثَلاثینَ سَنَةً وَ یَجعَلُ اَجَلَهُ اِلى ثَلاثِ سِنینَ 
ما، غیر از صله رحم، چیزى نمى‏ شناسیم که بر عمر بیفزاید، تا آن‏جا که گاهى عمر کسى سه سال است، و وقتى که اهل صله رحم مى‏ شود، خداوند هم سى سال بر عمرش مى‏ افزاید و آن را سى و سه سال مى‏ کند و گاهى عمر کسى سى و سه سال است و قطع رحم مى‏ کند و خداوند هم سى سال از عمر او مى‏ کاهد و عمرش را به سه سال، کاهش مى‏ دهد.

کافى، ج 2، ص 152، ح 17

 حدیث درباره طول عمر

حدیث (26) امام صادق علیه ‏السلام :
مَن رَجَعَ مِن مَکَّةَ وَ هُوَ یَنوِى الحَجَّ مِن قابِلٍ زیدَ فى عُمرِهِ ؛  
هر کس از مکّه بر گردد و تصمیم داشته باشد که سال بعد هم به حجّ برود، بر عمرش افزوده مى ‏شود.
کافى، ج 4، ص 281، ح 3

حدیث درباره طول عمر

حدیث (27) امام صادق علیه‏ السلام :
اَلذُّنوبُ الَّتى تُغَیِّیرُ النِّعَمَ البَغىُ وَ الذُّنوبُ التَّى تورِثُ النَّدَمَ القَتلُ وَ الَّتى تُنزِلُ النِّقَمَ الظُّلمُ وَالَّتى تَهتِکُ السُّتورَ شُربُ الخَمرِ وَ الَّتى تَحبِسُ الرِّزقَ الزِّنا وَ الَّتى تُعَجِّلُ الفَناءَ قَطیعَةُ الرَّحِمِ وَالَّتى تَرُدُّ الدُّعاءَ وَ تُظلِمُ الهَواءَ عُقوقُ الوالِدَینِ؛  
گناهی که نعمت‏ها را تغییر مى ‏دهد، تجاوز به حقوق دیگران است. گناهى که پشیمانى مى‏ آورد، قتل است. گناهى که گرفتارى ایجاد مى ‏کند، ظلم است. گناهى که آبرو مى‏ بَرد، شرابخوارى است. گناهى که جلوى روزى را مى‏ گیرد، زناست. گناهى که مرگ را شتاب مى ‏بخشد، قطع رابطه با خویشان است. گناهى که مانع استجابت دعا مى ‏شود و زندگى را تیره و تار مى ‏کند، نافرمانى از پدر مادر است.
علل الشرایع، ج 2، ص 584 

حدیث درباره طول عمر

حدیث (28) امام باقر علیه السلام:
اِنّ الحُسَینَ صاحِبَ کَربَلا قُتِلَ مَظلوما، مَکروبا عَطشانا، لَهفانا فآلَى اللّه‏ُ عَزَّوَجلّ عَلى نَفسِهِ اَن لا یاتیَهُ لَهفانٌ و لا مَکروبٌ و لا مُذنِبٌ و لا مَغمومٌ و لا عَطشانٌ و لا مَن بِهِ عاهَةٌ ثُمَّ دَعا عِندَهُ و تَقَرَّبَ بِالحُسَینِ بنِ عَلىٍّ علیه السلام اِلَى اللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ إلاّ نَفَّسَ اللّه‏ُ کُربَتَهُ وَ اَعطاهُ مَسأَلَتَهُ و غَفَرَ ذَنبَهُ وَ مَدَّ فى عُمُرِهِ وَ بَسَطَ فى رِزقِهِ فَاعتَبِروا یا اُولـِى الاَبصار 


حسین، بزرگ مرد کربلا، مظلوم و رنجیده خاطر و لب تشنه و مصیبت‏ زده به شهادت رسید. پس خداوند، به ذات خود، قسم یاد کرد که هیچ مصیبت ‏زده و رنجیده خاطر و گنهکار و اندوهناک و تشنه ‏اى و هیچ بَلا دیده‏ اى به خدا روى نمى‏ آورد و نزد قبر حسین علیه السلام دعا نمى‏ کند و آن حضرت را به درگاه خدا شفیع نمى ‏سازد، مگر این‏که خداوند، اندوهش را برطرف و حاجاتش را برآورده مى ‏کند و گناهش را مى‏ بخشد و عمرش را طولانى و روزى‏ا ش را گسترده مى‏ سازد. پس اى اهل بینش، درس بگیرید!
بحارالأنوار، ج 101، ص 46، ح 5

حدیث درباره طول عمر

حدیث (29) رسول اکرم صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله :
اَلصَّدَقَةُ عَلى وَجهِها وَ بِرُّ الوالِدَینِ وَ اصطِناعُ المَعروفِ یُحَوِّلُ الشَّقاءَ سَعادَةً وَ یَزیدُ فِى العُمرِ؛  
صدقه دادن با مراعات شرایطش و خوبى کردن به پدر و مادر و انجام دادن کارهاى نیک، بدبختى را به خوشبختى تبدیل مى‏ کند و بر عمر مى ‏افزاید.
کنزالعمال، ح 4444 

 حدیث درباره طول عمر

حدیث (30) رسول اکرم صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏آله :
مَن قَلَّمَ اَظفارَهُ یَومَ الجُمُعَةِ یَزیدُ فى عُمُرِهِ و مالِهِ؛  
هر کس در روز جمعه ناخن‏هایش را کوتاه کند، عمر و مالش زیاد مى‏شود.
جامع الأخبار، ص 333

 حدیث درباره طول عمر

حدیث (31) امام سجّاد علیه السلام:
مَن صَلّى فى مَسجِدِ السَّهلَةِ رَکعَتَینِ زادَ اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ فى عُمُرِهِ سَنَتَینِ ؛  
هر کس در مسجد سهله دو رکعت نماز بخواند، خداوند، دو سال بر عمر او مى‏ افزاید.
المزار للمفید، ص 14

حدیث درباره طول عمر

حدیث (32) امام صادق علیه ‏السلام :
اَلبِرُّ وَ حُسنُ الخُلقِ یَعمُرانِ الدّیارَ وَ یَزیدانِ فِى العمارِ ؛  
نیکوکارى و خوش اخلاقى، خانه‏ ها را آباد و عمرها را طولانى مى‏ کنند.
 کافى، ج 2، ص 100، ح 8 

حدیث درباره طول عمر

حدیث (33) امام على علیه‏ السلام :
وَیحُ النّائِمِ ما اَخسَرَهُ! قَصُرَ عُمرُهُ وَ قَلَّ اَجرُهُ؛  
واى بر آن‏که در خواب (غفلت) است! چه زیانکار است! عمر او کوتاه شده است و پاداش او کم.
عیون الحکم والمواعظ، ص 504، ح 9239

حدیث درباره طول عمر

حدیث (34) امام على علیه‏ السلام :
مَن جارَ قَصُرَ عُمرُهُ ؛  
هر کس ظلم کند، عمرش کوتاه مى‏ شود.
عیون الحکم والمواعظ، ص 429، ح 7334

حدیث درباره طول عمر

حدیث (35) امام صادق علیه‏السلام :
اَربَعَةٌ تُهرِمُ قَبلَ اَوانِ الهَرَمِ: اَکلُ القَدیدِ وَ القُعُودُ عَلَى النَّداوَةِ وَ الصُّعودُ فِى الدَّرَجِ وَ مُجامَعَةُ العَجوزِ؛  
چهار چیز، انسان را پیش از فرا رسیدن هنگام پیرى، پیر مى‏کند: خوردن گوشت خشکیده، نشستن بر جاى مرطوب، بالا رفتن از پلّه و آمیزش با پیر زنان.
تحف العقول، ص 317

 حدیث درباره طول عمر

حدیث (36) رسول اکرم صلى‏ الله‏ علیه و‏آله :
مَن کَثُرَ عَفوُهُ مُدَّ فى عُمُرِهِ؛
هر کس پر گذشت باشد، عمرش طولانى شود.
اعلام الدین، ص‏315

منبع : ahlulbaytclub.com

 

 





      
<   <<   41   42   43   44   45   >>   >