سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آیا می توانیم مرجع تقلیدمان را عوض کنیم؟

 

عوض کردن مرجع تقلید,شرایط مرجع تقلید

عمل به احکام دین طبق نظر مجتهد واجد شرایط را تقلید می‌گویند

 

اعمال کسی که مدتی را بدون تقلید گذرانده است در صورتی صحیح است که: الف) عمل او مطابق با احتیاط باشد. ب) عمل او مطابق حکم واقعی شرعی باشد. ج) عمل او مطابق نظر مرجعی باشد که لازم بوده است از او تقلید کند و یا مطابق نظر مرجع تقلید فعلی او باشد.


عمل به احکام دین طبق نظر مجتهد واجد شرایط را تقلید می‌گویند. بنابراین: همان طور که در همه علوم اگر سئوالی داشته باشیم و مشکلی پیش آید به متخصص مراجعه می‌کنیم و مطابق نظر او عمل می‌کنیم. مثل مراجعه به پزشک در بیماری. اگر در علوم دینی و احکام شرعی مشکل داشته باشیم باید به متخصصین آن، که مجتهدین هستند مراجعه نمائیم. (توضیح المسائل امام خمینی(ره), م2)

سوال: در ترتیب آثار یک عمل، به فتوای مرجع قبلی عمل کنیم یا مرجع فعلی؟
شرح سوال: شخصی زمانی که مقلد یکی از مراجع بوده، مرتکب گناهی شده که طبق نظر ایشان، آثاری چون ممنوعیت ازدواج با افراد خاصی را در پی داشته و مقلد، این موضوع را نمی دانسته تا اینکه بعد از فوت ایشان مقلد مرجعی دیگر شده که چنین آثاری را برای گناه او در نظر نمی گرفته است و اکنون علم به موضوع پیدا کرده است. حال باید نظر کدام مرجع را مبنای عمل خویش قرار دهد (برای هر دو تقلید، تحقیق انجام داده است)؟

 دفتر حضرت آیة الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):
طبق نظر مرجع تقلید دوم عمل کند.
 
دفتر حضرت آیة الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
حکم مرجع اعلم فعلی را باید در نظر بگیرد.
 
دفتر حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):

باید مطابق مرجع فعلی عمل نماید.

     
سوال: در چه صورتی می توان مرجع تقلید را عوض کرد؟
شرح سوال : آیا اگر احکام مرجع تقلیدی در برخی حوزه ها مانند خمس سختگیرانه تر از سایرین باشد مجوزی برای تغییر مرجع است؟ مثلا حضرت آیة الله سیستانی دام ظله عقیده دارند بر هبه هم خمس تعلق می گیرد. از طرفی اینجانب مقداری طلا و سکه از زمان ازدواج بعنوان هدیه دارم که به وجه آنها جهت مخارج آتی نیازمندم و دادن خمس آن برای من مشکلاتی ایجاد می کند آیا می شود به این دلیل مرحع تقلید را عوض کرد و به دیگری رجوع کرد؟


اگر بعد از تحقیق، مرجع اعلم برای شما مشخص نگردید یعنی در انتخاب مرجع تقلید به اینجا رسیدید که مراجع مساوی اند، قبل از عمل به فتوای مراجع تقلید، می توانید در مسایل غیر مرتبط تبعیض قائل شوید، اما باید توجه داشت که در مسایل مربوط به هم باید از یک مجتهد تبعیت کرد مثلا نمی توانید در احکام نجاست بدن و لباس به فتوای مجتهدی و در احکام لباس نمازگزار به فتوای دیگری عمل کنید.


اما اگر بخواهید بعد از عمل، به فتوای مجتهد دیگر عمل کنید در این صورت حکم رجوع و عدول را پیدا می کند.


بدیهی است که عدول در تقلید و تغییر دادن مرجع تقلید اگر یقین و علم پیدا کردید که آن مرجع دیگر اعلم است؛ لازم است. (رساله دانشجویی، ص49)


اما در صورت عدم علم به اعلم، بر اساس نظر برخى از مراجع محترم(بهجت و سیستانى)، رجوع به مساوى در غیر موارد علم اجمالى به مخالفت قطعى، جایز است.(آیة الله بهجت، توضیح المسائل، م 6 ، سیستانى، تعلیقات على العروة، م 11 و 13)

 برای توضیح بیشتر به سوالی در این زمینه دقت کنید:
آیا عدول از مرجع تقلید زنده به مرجع مساوى با او، جایز است؟ به طور مثال آیا در نماز و روزه دانشجوى مسافر، مى‏توان به مرجع دیگرى که مساوى با مجتهد اول است، رجوع کرد؟  آیات عظام بهجت و سیستانى: اگر در علم و ورع مساوى باشند، رجوع به مساوى در مسائل غیر مرتبط به هم جایز است. براى مثال نمى‏تواند در مسائل احکام روزه مسافر باقى بماند و در احکام نماز رجوع کند. (وسیله النجاة ج1،م 4،سیستانی،تعلیقات علی العروة،م11و 13 به نقل از رساله دانشجویی،ص51)


اگر تقلید  از مرجع فعلی، به عنوان اعلم بوده است؛ و اکنون نیز بر همین اعتقاد هستید، نمی توانید از ایشان عدول کنید. بله اگر بعد از زمان انتخاب شما، شخص دیگری که مساوی مرجع شماست به مرجعیت رسیده باشد، امکان عدول وجود دارد. اما اگر از ابتدا به عنوان مساوی مقلّد ایشان شده اید می توان به مرجع مساوی در علم و ورع رجوع کرد.


سئوال: آیا کسی که مقلد مقام معظم رهبری است می‌تواند از رساله‌ی عملیه‌ی امام راحل ـ ره ـ استفاده نماید؟
 جواب: برای کسی که مقلد امام _ رحمة الله _ می باشد بقاء بر تقلید ایشان و عمل به فتوای ایشان جایز می باشد اما کسانی که باقی بر تقلید ایشان نیستند یا مقلد ابتدائی هستند باید به معظم له رجوع کنند و نمی توانند از فتوای امام _ رحمه الله _ استفاده نمایند. (توضیح المسائل دوازده مرجع, ج1, ص37, استفتائات مقام معظم رهبری)


سئوال: شخصی مدتی بدون تقلید عمل می‌کرده، بعد متوجه شده که باید تقلید می‌کرده، حال کیفیت و حکم اعمال سابقش را نمی‌داند که آیا صحیح است؟
 جواب: اعمال کسی که مدتی را بدون تقلید گذرانده است در صورتی صحیح است که: الف) عمل او مطابق با احتیاط باشد. ب) عمل او مطابق حکم واقعی شرعی باشد. ج) عمل او مطابق نظر مرجعی باشد که لازم بوده است از او تقلید کند و یا مطابق نظر مرجع تقلید فعلی او باشد.(توضیح المسائل دوازده مرجع ج1 , م14 و ص32 استفتائات مقام معظم رهبری,س7)


منابع:
اسلام کوئیست

اندیشه قم
توضیح المسائل امام خمینی(ره)
توضیح المسائل دوازده مرجع, ج1

 

 





      

آیا زن و شوهر در حج نسبت به یک دیگر نامحرم هستند؟

 

 آیا زن و شوهر در حج نسبت به یک دیگر نامحرم هستند؟,آداب حج,احکام حج

آیا این مطلب صحیح است که وقتی زن و شوهر به حج می روند، نسبت به یک دیگر نامحرم می شوند؟ 


پاسخ اجمالی
زن و شوهر در ایام حج و حتی در حال احرام با هم دیگر نامحرم نیستند. بله آنها در حال احرام نمی توانند روابط زناشویی داشته باشند و از همدیگر لذت جنسی ببرند. توضیح اینکه: در مناسک حج محرماتی بیان شده است. این محرمات (غیر از شکار حیوانات وحشی و کندن گیاه و درخت که مربوط به خود مکه و حرم است[1] ) ربطی به حضور در مکه ندارد، بلکه بر محرم حرام  است (چه داخل مکه باشد یا نباشد)؛ یعنی شخص محرم باید از آنها پرهیز نماید.

از جمله محرّماتی که بر شخص محرم حرام است آن است که زن و مرد نمی توانند جماع کند و همچنین بوسیدن، و دست بازى کردن، و نگاه به شهوت، بلکه، هر نحو لذت و تمتّعى بردن از هم دیگر حرام است. و این عمل موجب کفاره است[2] و کفاره آن هم بنا بر احتیاط واجب یک شتر است.[3]

این حرمت تا زمانی که انسان طواف نساء و نمازش را بجای نیاورده ادامه دارد و بعد از انجام ایندو است که زن و مرد بر همدیگر حلال مى‏شوند.[4]

======================
[1] خمینی، روح الله، مناسک حج (المحشى)، ص 198، م 478، نشر مشعر، چاپ چهارم، تهران- إیران 1416 هـ ق‏؛ مجلسی، محمد تقی، لوامع صاحبقرانی مشهور به شرح الفقیه، ج ‏8، ص 316، مؤسسة إسماعیلیان، چاپ دوم، قم، 1414 هـ ق.‏
[2] خمینی، روح الله، مناسک حج (المحشى)، ص 154 و 155.
[3] خمینی، روح الله، مناسک حج (المحشى)، ص 156.
[4] مناسک حج (المحشى للإمام الخمینی)، ص 98، م  180.

 

 





      

در هنگام وضو ریختن آب غیر وضو بر روى دست چه حکمى دارد؟

 

وقت نماز,تیمم,تیمم بدل از وضو

هر زمان که آب برای شخصی ضرر دارد یا نتواند وضو بگیرد باید تیمم کند

 

سوال: شخصی که معلول است، وقتی در خانه خود است می‌تواند با آب وضو بگیرد ولی در خارج از منزل توانایی این کار را ندارد. تکلیف او هنگامی که نمی‌تواند با آب طهارت بگیرد چیست؟

اگر تا آخر وقت نماز، بدون عسر و حرج غیر قابل تحمل، امکان تطهیر و وضو با آب را دارد، باید تطهیر نموده و وضو بگیرد، در غیر این صورت طهارت لازم نبوده و باید تیمم کند.

پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سوال، چنین است:

حضرت آیة الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی):
در هر صورت اگر تا آخر وقت نماز امکان تطهیر و وضو با آب را دارد، باید تطهیر نموده و وضو بگیرد.

حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
هر زمان که آب برای او ضرر دارد یا نتواند وضو بگیرد وظیفه‌ اش تیمم است و طهارت لازم است مگر در جایی که به مشقت و زحمت زیاد می‌ افتد.
 
حضرت آیة الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
اگر در وقت می ‌تواند وضو بگیرد نمی ‌تواند تیمم کند.

حضرت آیة الله العظمی نوری همدانی (مد ظله العالی):
چنانچه داخل وقت متمکن از رفتن به منزل و وضو باشد لازم است وضو بگیرد و نمازش را بخواند در غیر این صورت می ‌تواند تیمم کند.
 
سوال: چند روز آینده عروسی یکی از بستگانم است؛ عروس خانم با توجه به فرهنگ امروزی از صبح به آرایشگاه می روند و تا آخر شب نیز باید آرایش بر روی صورتشان باشد، معمولاً نیز نگه داشتن وضو در این زمان طولانی بعید است؛ حال آیا می توان تیمم نمود؟ یا اینکه نماز را آنقدر به تاخیر بیاندازد که دیگر فرصت وضو نداشته باشد و تیمم نماید؟ کلا چه راهکار عملی و قابل اجرایی پیشنهاد می نمایید؟

طبق نظر مراجع عظام تقلید، آنچه در سوال ذکر شده است نمی تواند عذر برای ترک وضو یا غسل و انجام تیمم به جای آن باشد. (مکارم شیرازى، ناصر، احکام بانوان، ص 92)


در این گونه موارد، معمولاً بانوان متدیّن طوری برنامه ریزی می کنند و زمان را به شکلی با آرایشگر هماهنگ می کنند تا در انجام واجبات دینی خویش کوتاهی نکنند، با توجه به این که به طور عادی، زمان این عمل  از پنج یا شش ساعت تجاوز نمی کند، عروس خانم می تواند در هنگام ظهر در آرایشگاه، وضو گرفته و نماز بخواند، سپس مشغول آرایش شود و در فاصله مدتی که به نماز مغرب مانده از باطل شدن وضو جلوگیری کند و همزمان با اذان مغرب نماز خویش را بخواند. روشن است که اجرای این امر ممکن خواهد بود.


البته باید توجه داشت که، این آرایش برای نماز صبح فردا باید پاک شود و موانع  رسیدن آب به اعضای وضو برطرف شود.
 
سوال: مقدار واجب مسح پا، از حیث طول و عرض چیست؟


امام خمینی (ره): 
طول: باید از سر یکی از انگشت ها تا برآمدگی روی پا مسح کند.
عرض: به هر اندازه باشد کافی است. 

آیة الله خامنه ای (دام ظلّه): 
الف) مقدار مسح پا و مسح سر را توضیح فرمایید.

مسح به هر اندازه که باشد کافی است و مسح پا از نظر طول از سر یکی از انگشتان تا مفصل و از نظر عرض به هر مقداری که باشد کافی است.
 
ب) آیا مسح پا باید شامل کنار انگشتان پا نیز شود؟
مسح کنار انگشتان پا لازم نیست. 

آیة الله سیستانی (دام ظلّه): 
طول: باید از سر یکی از انگشت ها تا مفصل مسح نماید.
عرض: پنهای مسح به هر اندازه باشد کافی است ولو به اندازه یک انگشت یا کمتر از یک انگشت. 

آیة الله شبیری زنجانی (دام ظلّه): 
طول: از سر یکی از انگشتان تا بر آمدگی روی پا را مسح کند و احتیاط (این احتیاط، احتیاط مطلق است قید واجب ندارد پس مکلف می تواند هم به این احتیاط عمل کند و هم به فتوای مجتهد دیگری رجوع نماید. البته از نظر آیة الله شبیری زنجانی اگر قید واجب همراه احتیاط باشد، حکم فتوی را دارد و رجوع جایز نیست.)  آن است که تا مفصل را هم مسح کند.
عرض: احتیاط آن است که مسح پا به اندازه پهنای سه انگشت بسته باشد. 

آیة الله صافی گلپایگانی (دام ظلّه): 
طول: بنابر احتیاط واجب از سر انگشت ها تا مفصل را مسح نماید.
عرض: پنهای مسح پا به هر اندازه باشد کافی است. 

آیة الله مکارم شیرازی (دام ظلّه): 
طول: روی پاها را سرانگشت ها تا برآمدگی پشت پا مسح کند.
عرض: کافی است به اندازه یک انگشت مسح کند. 

آیة الله نوری همدانی (دام ظلّه): 
طول: از سر یکی از انگشت ها تا برآمدگی روی پا.
عرض: پهنای مسح پا به هر اندازه باشد کافی است. 

آیة الله وحید خراسانی (دام ظلّه): 
طول: از سر یکی از انگشت ها تا برآمدگی روی پا است.
عرض: پنهای مسح پا به هر اندازه باشد کافی است. 

چند استفتاء از آیة الله خامنه ای دام ظله:
سوال: آیا در باران مى‌شود وضو گرفت؟
ج) مانع ندارد مشروط بر اینکه قطرات بارانى که به اعضاى وضو مى‌رسد، با آن قصد وضو نماید و هنگام مسح، باران به کف دست ‌ها ‏اصابت نکند.‏ 
 
سوال: در هنگام وضو ریختن آب غیر وضو بر روى دست چه حکمى دارد؟
ج) مانع ندارد، و مى ‌تواند به قصد وضو با آن آب، موضع را بشوید. آنچه اشکال دارد این است که با آب غیر وضو مسح کشیده شود.
 
سوال: آیا وجود جرم در زیر ناخن‌ها و یا بلندى ناخن‌ها باعث بطلان وضو خواهد شد؟ ضمناً حکم نمازهاى خوانده شده چیست؟
ج) امور مذکور موجب بطلان وضو و نماز نیست.

منابع:تبیان

 

 





      

شرائط نیابت در حج چیست؟

 

شرائط نیابت در حج,حج

اگر فردی استطاعت مالی دارد اما استطاعت بدنی ندارد بنا بر احتیاط واجب باید نایب بگیرد

 

هر مکلف عاقل و بالغ پس از اینکه برای رفتن به حج، مستطیع شد، حج بر او مستقر می شود. یعنی باید مقدمات سفر حج را فراهم نماید. مثلا اگر رفتن به حج با ثبت نام امکان پذیر است باید در اولین فرصت ثبت نام نماید.  

سوال: شرائط نیابت در حج چیست و آیا فردی که خود به حج نرفته، می تواند نایب قرار گیرد؟
مراجع عظام تقلید برای شخصی که نایب در اعمال حج واجب یا عمره‌ی مستحبی می‌شود، امورى را شرط کرده‌اند:


 بلوغ؛[1] (بنابر احتیاط واجب‌)


 عقل؛


3ـ ایمان؛ (یعنى اعتقاد به امامت دوازده امام داشته باشد).[2]


 فردی ثقه و قابل اعتماد باشد؛ به طوری‌که از انجام عمل توسط او اطمینان حاصل شود.[3] اما بعد از عمل، اطمینان به صحت عمل او لازم نیست.


 آشنایى نایب با اعمال و احکام حج؛ هرچند با فراگیرى در حال عمل و با راهنمایی شخصی دیگر باشد.


 در آن سال حج واجب دیگری [چه از طرف خود و یا شخصی دیگر] بر گردن نایب نباشد.


7ـ نایب در ترک بعضی از افعال حج معذور[4] نباشد؛ ولى عذرهایى که در خود حج پیش مى‌آید مانعى ندارد.[5] مثل اینکه نایب، زنی باشد که قبل از احرام، خون حیض ببیند و این امر موجب تغییراتی در اعمال او شود.[6]


توجه به این نکته نیز ضروری است که اگر نایب، خود به حج نرفته باشد، این موضوع مانع از صحت نیابت او نبوده و هر فردی که دارای شرایط فوق باشد می‌تواند نایب در حج واجب یا عمره مفرده شود.


سئوال: اگر زنی مهریه‌اش را از شوهر خود وصول نماید آیا حج بر او واجب می‌شود؟ البته ناگفته نماند که شوهر استطاعت بر پرداخت مهریه را دارد.
 جواب: بلی در این صورت زن مستطیع است. (مناسک با حاشیه 8 مرجع، ص41، م47)
 
سئوال: رجوع به کفایت در مسأله حج به چه معنا است؟
 جواب: یعنی پس از برگشتن از حج بتواند زندگی خود را به طور معمول اداره کند و دچار قرض و مشکل مالی نشود. (مناسک محشی 9 مرجع، ص37، م40)
 
سئوال: اگر شخصی از نظر مالی استطاعت دارد، ولی مجبور به ثبت نام می‌باشد و شاید مدتی در نوبت بماند اگر قبل از اینکه نوبتش برسد پولش را در راه دیگری خرج کند باز مستطیع می‌باشد؟
 جواب: اگر قبل از استقرار حج بر او، پول را در مصارف شرعی خرج کند و از استطاعت خارج شود حج بر او واجب نیست. (با توجه به مسئله23 مناسک محشی)
 
سئوال: اگر شخصی برای ادای حج ثبت نام کند و قبل از رسیدن نوبت او از دنیا برود آیا واجب است به نیابت او حج بجا آورده شود؟
 جواب: اگر قبلاً حج بر او مستقر نشده است انجام حج نیابتی برای او واجب نیست. (استفتائات امام خمینی(ره)، ج1، ص434، س1)
 
سئوال: اگر کسی مستطیع شود و به مکه نرود و بعد در اثر فقر هم نتواند حج خود را ادا کند چه حکمی متوجه اوست؟
 جواب: اگر کسی مستطیع شود و مکه نرود و فقیر شود، باید اگر چه به زحمت باشد بعداً حج کند. (توضیح المسائل دوازده مرجع، ج2، م2046)
 
سوال: اگر کسی حج واجب بر ذمه اش باشد و الان که نوبت رفتنش رسیده مریض است و سکته کرده آیا می شود این حج واجب را تبدیل به عمره کرد و چند نفر بروند یا نه؟ آیا باید فرزند بزرگتر برود به حج واجب تا حجه الاسلام ساقط شود؟
هر مکلف عاقل و بالغ پس از اینکه برای رفتن به حج، مستطیع (اعم از  استطاعت مالی (خرج سفر را داشته باشد) و بدنی (توانایی جسمی داشته باشد) و طریقی (راه باز باشد) شد، حج بر او مستقر می شود. یعنی باید مقدمات سفر حج را فراهم نماید. (محمودى، محمد رضا، مناسک حج (محشّ?ى)، ص16) مثلا اگر رفتن به حج با ثبت نام امکان پذیر است باید در اولین فرصت ثبت نام نماید.  

اما سوال فوق از دفاتر مراجع عظام تقلید استفتاء شد که پاسخ ایشان به این شرح می باشد:


 دفتر حضرت آیة الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):
اگر قبلاً حج بر او مستقر بوده، چنانچه نمی‌تواند حج را خودش انجام دهد و امید خوب شدن هم نداشته باشد، باید نائب بگیرد تا براى او حج انجام دهند ولى اگر قبلاً حج بر او مستقر نشده در فرض مرقوم حج بر او واجب نیست و اختیار مال با خود اوست.

 دفتر حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
نیابت در حج واجب از طرف انسان زنده صحیح نیست مگر در صورتی که شخص از جهت پیری یا بیماری به حج نرود و از توانایی و خوب شدن وی تا آخر عمرش مایوس باشد.  

 دفتر حضرت آیة الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
اگر استطاعت مالی دارد اما استطاعت بدنی ندارد بنا بر احتیاط واجب باید نایب بگیرد تا از طرف او حج انجام دهد و لازم نیست نایب پسر بزرگ باشد.  

  دفتر حضرت آیة الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):    
چنانچه از نظر بدنى مستطیع نباشد و از حصول استطاعت تا آخر عمر مأیوس باشد، باید نایب بگیرد.  


==================================
پی نوشتها:
(1) حضرات آیات خویی، تبریزی، مکارم شیرازی و سیستانی: (در حج یا عمره‌ی واجب، اما در مستحبی، عمل غیر بالغی که ممیز باشد با اذن ولىّ صحیح است)؛ آیة‌اللّ?ه بهجت ره: (اگر بچه ممیّز باشد، خالى از رجحان نیست که نیابت وى صحیح باشد.)
(2) آیةاللّ?ه خامنه‌اى دام ظله: (بنابر احتیاط واجب، نیابت غیر مومن کفایت نمى‌کند.)
(3) آیات عظام تبریزى و خویى: (و اگر نایب ثقه باشد خبر دادن او کافى است)؛ آیة اللّ?ه سیستانى دام ظله: (اگر خبر داد که از طرف او انجام داده و از خبرش وثوق و اطمینان حاصل نشد، در این صورت اکتفا به خبر دادن او اشکال دارد)
(4) «معذور» کسى است که نتواند اعمال اختیارى حج را انجام دهد، ولى انجام قربانی توسط خود فرد، حتى در حال اختیار هم لزومی ندارد.
(5) امام خمینى ره: (در این فرض نیز نیابت صحیح نیست)؛ آیة اللّ?ه خامنه‌اى دام ظله: (در صورتى که عذر منجرّ به نقص در اعمال شود نیابت صحیح نیست)
(6) محمودى، محمد رضا، مناسک حج (محشّ?ى)، ص 72 - 80 ؛ شاهرودى، سید مرتضى موسوى، جامع الفتاوى (مناسک حج)، ص 45
فرآوری: آمنه اسفندیاری
بخش احکام اسلامی تبیان

منابع:tebyan.net

 

 





      

معرفی 5 ذکر مجرب و آثارشان

 

 

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگوئید.چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات و صالحات می باشند.

 

در حالی که اهل دنیا دائم به ذکر دنیا مشغول اند و در لذت های دنیوی غوطه می خورند،اهل ایمان تمام لذت شان از یاد خدا است و در اطاعت خدا غوطه ورند. ذکر از بهترین وسایل برقراری ارتباط با حضرت حق جلّ شأنه می باشد. یاد الهی از نزدیکترین مسیرهای قرب و نزدیکی به پروردگار این عالم است. اوقات اشتغال به ذکر خداوند متعال نیز از شیرین ترین حالتها و لذّتهای بندگان مؤمن است.

 

ذکر نیز مانند تمام امور مهم شرعی دارای تقسیمات، ضوابط و شرایط خاصی است که رعایت این امور برای بهره بردن صحیح لازم است.

 

معنای حقیقی ذکر و یاد خدا آن است که انسان در هر موقعیتی که هست در حال اطاعت و بندگی خداوند باشد و خدا را فراموش ننماید. تمام اعمال و آداب بندگی خداوند یاد خدا به معنای وسیع و حقیقی کلمه محسوب می شود و مهم هم این است که انسان در تمام زندگی خود اهل ایمان و بنده خدا باشد. ذکر زبانی هم در صورتی موثر است که به معنای وسیع کلمه انسان ذاکر خدا و بنده واقعی حق تعالی و مطیع او باشد.

 

 

آثار ذکر بر روح و روان

یکی از زیباترین جلوه های ارتباط عاشقانه با خدا و اساسی ترین راه های سیر و سلوک ، ذکر است؛ یعنی مترنّم بودن زبان و قلب انسان به اسماء حُسنای الهی و شاداب نگه داشتن گل روح در زیرباران یاد حق.

 

ذکرخدا، از یادبردن هستی محدود خویش در رهگذر یاد اسمای الهی است و تداوم و استمرار آن زنگار گناهان را از روی دل می زداید؛ زیرا غفلت و فراموشی حق تعالی ، ساحت دل را مکدّر می کند.ذکر خداوند آثار و ثمرات اعجاب آور و باشکوهی دارد که هریک از آنها در سازندگی روحی و اخلاقی انسان تأثیر به سزایی دارد. این آثار عبارتنداز:


1- یاد خدا نسبت به بنده

اولین اثر یاد خدا این است که خدای متعال نیز انسان را یاد می کند. «مرا یادکنید تا شمارا یادکنم ».

 

2- روشنی دل

خداوند؛ ذکرخویش راموجب نورانی شدن و بیداری دل ها می داند. مردن دل وافسردگی ازهولناک ترین سیه روزی هاست.

 

یکی از موثرترین عوامل علاج مرگ دل و احیای دوبارة آن، پناه بردن به ذکر خداست؛ ذکرحق نور است و مداومت درآن ، قلب را از تاریکی و ناامیدی و قساوت نجات می دهد.

 

3- آرامش قلب

به تعبیر قرآن طمأنینه و سکون قلب از جمله آثار مستقیم یاد خداست. «کسانی که ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خداست، بدانید تنها با یاد خدا دل ها آرام می گیرد.»

 

4- خشیت و ترس از خدا

از جمله آثار یاد خدا برای مومنان، خداترسی و خشیت می باشد. قرآن در این زمینه می فرماید: «تنها مومنان هستند که هرگاه یاد خدا به میان آید، دل هایشان ترسان شود».

 

یکی از موثرترین عوامل علاج مرگ دل و احیای دوبارة آن، پناه بردن به ذکر خداست؛ ذکرحق نور است و مداومت درآن ، قلب را از تاریکی و ناامیدی و قساوت نجات می دهد

 

5- بصیرت یافتن و شناخت شیطان

یکی از عوامل اصلی سقوط انسان و سیه روزی او، افتادن به دام های ناپیدای شیطان است و ذکر حق به انسان بصیرتی می دهد که وسوسه های پنهان و دام های ناپیدای شیطان را به سهولت بشناسد و در دام او نیفتد.

 

6- بخشش گناهان

از آثار و ثمرات اخروی یاد خداوند ، مغفرت الهی می باشد که شامل حال یادکنندگان خدا می گردد و اضافه برآن ، خداوند وعده اجر و پاداش بزرگ نیز به ایشان داده است.

 

7- حکمت و علم

یکی دیگر از ثمرات ذکر ، پختگی عقل و کمال و حکمت است. ذکر باعث فروزان شدن قوه ادراک انسان و جوشش فکر و اندیشه می شود. جان فرد شایستگی این را پیدا می کند که منعکس کننده حقایق غیبی در خود گردد و خداوند به اندیشه و عقل این افراد مدد رساند.

 

در روایات و احادیث ما به جایگاه مهم ذکر و برخی اذکار شریف و آثار مهم آنها تصریح شده است که به برخی از آنها اشاره می نمائیم.

 

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به اصحابشان فرمودند: آیا می خواهید شما را به بهترین و پاکیزه ترین کارهایتان نزد پروردگارتان، و رفعت دهنده ترین اعمال در درجات معنویات، و آنچه برای شما بهتر از درهم و دینار است، و آنچه بهتر از روبرو شدن با دشمنان و مقابله با آنهاست، راهنمایی کنم؟ همگی گفتند: آری ای رسول خدا صلی الله علیه و آله، ایشان فرمودند: آن ذکر کثیر خداوند متعال است. 1

 

1-ذکر تسبیحات اربعه:

1ـ رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: پنج چیز است که چقدر در میزان سنگین اند؛ گفتن سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و اللّه اکبر و فرزند شایسته ای است که از مسلمانی بمیرد و او در مرگ آن فرزند دامن صبر از دست ندهد و به حساب خداوند منظور بدارد. 2

2ـ امام صادق علیه السّلام فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگوئید. چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات الصالحات می باشند.3

 

2- تسبیح (سبحان الله)

1ـ شخصی از امام علی علیه السّلام درباره تفسیر «سبحان الله» پرسید. امام فرمودند: این ذکر تعظیم و منزه دانستن خداوند است از آنچه مشرکین می گویند. و اگر بنده ای آن را بگوید؛ تمام ملائکه بر او صلوات می فرستند.

 

2ـ امام صادق علیه السّلام فرمودند: ابلیس گفت: پنج کار است که در آنها من هیچ حیله ای ندارم و سایر مردم در قبضه من هستند:...و کسی که زیاد در روز و شب تسبیح سبحان الله می گوید و ...4

 

3ـ امیرالمؤمنین علیه السّلام: هرکس روزی سی مرتبه تسبیح ( سبحان الله) بگوید: خداوند هفتاد نوع بلا که کمترین آنها فقر است را از وی دفع می نماید.5

 

3- تهلیل(لا اله الاّ الله)

1ـ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: خداوند فرمود: (لا اله الاّ الله) قلعه من است و هرکس در آن داخل شود، از عذاب من در امان است.6

 

2- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: کلمه (لا اله الاّ الله)بهاء و قیمت بهشت است.7

 

3 ـ امام صادق علیه السلام فرمودند: ذکر (لا اله الله و الله اکبر) را زیاد بگوئید، چون در نزد پروردگار چیزی از این دو ذکر محبوبتر نیست.8

 

امام صادق علیه السّلام فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: ذکر «سبحان الله و الحمد الله و لا اله الاّ الله و الله اکبر» را زیاد بگوئید. چون در قیامت این اذکار با گروهی از فرشتگان و محافظ از پیش رو و پشت سر خواهند آمد. و این اذکار باقیات و صالحات می باشند

 

تحمید(الحمد الله)

1 ـ از ائمه سفارش به زیاد گفتن (الحمد الله) در همه حالات اعم از نعمت یا مصیبت شده است.9

 

2ـ امام باقر و صادق علیهماالسّلام فرمودند: هر کس(الحمد الله کما هو اهله) بگوید، نویسندگان آسمانها مشغول می گردند.10

 

ذکر(لا حول و لا قوّة الاّ بالله العلی العظیم)

در فضیلت این ذکر آمده است که آن از گنجهای بهشت است. و شفای از نود و نه بیماری و درد است که کمترین آنها همّ و گرفتاری است.

 

امام صادق علیه السّلام فرمودند: اگر غمها پیوسته به تو روی آورد، پس بگو (لا حول و لا قوّة الاّ بالله). و نیز روایت شده است فرزند یکی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله به اسارت دشمن در آمد. وی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و از این غم شکایت نمود. رسول خدا صلی الله علیه و آله به او امر کردند که زیاد و در همه حال ذکر (لا حول و لا قوّة الاّ بالله) بگوید او نیز اطاعت کرد و پس از مدّتی پسرش به همراه صد شتر در هنگامی که مشرکان از وی غافل شده بودند، بازگشت.11

 

استغفار :

یکی دیگر از ذکرهای بسیار مهم استغفار است که مشهورترین صیغه آن (استغفر الله ربی و اتوب الیه) که از آثار آن بخشش گناهان، گشایش در رزق و حتّی سبب بچه دار شدن است.12

 

یکی دیگر از اذکار مهّم دعاء مکروب یا ذکر یونسیّه است و آن ذکر (لا اله الاّ انت سبحانک انّی کنت من الظالمین) است. که برای این ذکر آثار فراوانی ذکر شده است که ما در مبحثی جداگانه به طور مفصل به آن پرداخته ایم . که قابل مراجعه برای شما عزیزان هست.

 

نکته قابل توجه این که آنچه در بحث ذکر مهّم و در درجه بالاتری از نظر کیفیت است ذکر قبلی است نه ذکر لسانی بدون توجّه. و دیگر آن که این ذکر گفتن لطمه ای به سیر طبیعی زندگی ما نزند و ما تنها برای قرب الهی و زنده نگه داشتن یاد خدا در تمام ساعات و حالات عمر خویش به آن بپردازیم نه کسب قدرتها و ارضای هواهای نفسانی که امری ناپسند و مذموم است.

 

 

منبع:tebyan.net

 

پی نوشت ها :

1 ـ سفینأ البحار ج 3/ص 200.

2 ـ خصال،شیخ صدوق،ص 295.

3 ـ ثواب الاعمال ،شیخ صدوق،ص 9.

4 ـ خصال،شیخ صدوق،باب خصلتهای پنجگانه.

5 ـ سفینة البحار،ج 3 ،ص 202.

6 ـ همان.

7 ـ ثواب الاعمال،شیخ صدوق،ص 3.

8 ـ همان،ص 5.

9 ـ سفینة البحار،ج 3،ص 205ـ 207.

10 ـ همان.

11 ـ سفینة البحار،ج 3 ،ص 207.

12 ـ مفاتیح الجنان و باقیات الصالحات.

منبع : وبلاگ آموزه ،سایت اسک قرآن ، پایگاه اینترنتی آیت الله مصباح یزدی .

 

 





      

دعای جامع خیر دنیا و آخرت

 

 «محمد بن ابراهیم» به امام کاظم (ع) نوشت:
سرورم! اگر صلاح می دانید به من دعایی بیاموزید که در تعقیب نمازهایم بخوانم و خداوند با آن دعا خیر دنیا و آخرت را به من عطا فرماید. حضرت در پاسخ او نوشت: این دعا را بخوان.
«اعوذ بوجهک الکریم و عزتک التی لا ترام، و قدرتک التی لا یمتنع منها شیء من شر الدنیا و الاخره و من شر الاوجاع کلها»
«پناه می برم به بزرگواری و عزتت که خستگی ناپذیر است و نیز قدرت بیکرانت که هیچ چیز جلوی آن را نگیرد، از شر دنیا و آخرت و از شر همه دردها»
منبع:pcparsi.com

 

 





      

نماز استغاثه به امام زمان (علیه السلام)

 

 

سیّد علی خان (ره)در «الکلم الطّیب»می گوید :این ،استغاثه به امام زمان (ع)،هرجا باشی دو رکعت نماز با حمد و سوره به جای آور ،آنگاه رو به قبله زیر آسمان بایست و بگو :
«سلام الله الکامل التّامّ الشّامل العامّ ،وصلواته الدّائمة و برکاته القائمة التّامّه ،عل حجّة الله و ولیّه فی أرضه و بلاده، و خلیفته علی خلقه و عباده ،و سلالةالنّبوّة ،و بقیّة العترة و الصّفوة ،صاحب الزّمان ،و مظهر الایمان ،و ملقّن أحکام القرآن ،و مطهّر الأرض و ناشر العدل فی الطّول و العرض ،والحجّة القائم المهدیّ ،الإمام المنتظر المرضیّ ،و ابن الأئمة الطّاهرین ،الوصیّ بن الأوصیاء المرضیّین ،الهادی المعصوم بن الائمة الهداة المعصومین.
السّلام علیک یا معزّ المؤمین المستضعفین ،السّلام علیک یا مذلّ الکافرین المتکبّرین الظالمین . السّلام علیک یا مذل ّ الکافرین المتکبّرین الظالمین . السّلام علیک یا مولای یا صاحب الزّمان ،السّلام علیک یابن رسول الله، السّلام علیک یابن أمیر المؤمنین ،السّلام علیک یابن فاطمة الزّهرا ء سیّدة نساءالعالمین.
السلام علیک یابن الأئمة الحجج المعصومین و الإمام علی الخلق أجمعین ،السّلام علیک یا مولای سلام مخلص لک فی الولایة.
أشهد أنّک الإمام المهدیّ قولا و فعلاً ،وأنت الّذی تملأ الأرض قسطا و عدلا ،بعد ما ملئت جوراً و ظلماً فعجّل الله فرجک ،وسهّل مخرجک ،وقرّب زمانک ،و کثّر أنصارک و أعوانک ،وأنجز لک ما وعدک ،فهو أصدق القائلین «و نرد أن نمنّ علی الذین استضعفوا فی الأرض و نجعلهم أئمة و نجعلهم الوارثین».(1)
یا مولای یا صاحب الزّمان ،یابن رسول الله ،حاجتی کذا و کذا . فاشفع لی فی نجاحها ،فقد توجّهت إلیک بحاجتی ،لعلمی أنّ لک عند الله شفاعة مقبولة و مقاما محمودا ،فبحقّ من اختصّکم بأمره ،و ارتضاکم لسرّه ،و باشّأن الّذی لکم عند الله بینکم و بینه ،سل الله تعالی فی نجح طلبتی ،و إجابة دعوت ،وکشف کربتی ؛
سلام کامل ،تمام ،شامل و عامّ خداوند و درودهای همیشگی و برکات پاینده و کامل خدا ،بر حجّت خدا و ولیّ او بر روی زمین و شهرهای او و جانیشین او بر آفریدگان او و بندگانش و برنسل پاک نبوّت و باقی مانده عترت و برگزیدگان ،حضرت صاحب الزّمان و آشکار کننده ایمان و آموزنده و تعلیم گر احکام قرآن و پاک کننده زمین و نشر دهنده عدل در طول و عرض(جهان )و حجّت قائم مهدی ،امام منتظر پسندیده و فرزند پیشوایان پاک، وصی که فرزند اوصیای پسندیده است . راهنمای معصومی که فرزند امامان هدایت گر معصوم است.
سلام بر تو ای عزّت بخش مؤمنانی که آنها را ضعیف شمرده و به ناتوانی واداشته اند ،سلا م بر تو ای خوارکننده کافران متکبّر ستمگر ؛سلم بر تو ای مولای من ،ای صاحب الزّمان ؛سلام بر تو ای فرزند رسول خدا؛سلام بر توای فزرند امیر مؤمنان ؛سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا سرور زنان جهانیان.
سلام بر تو ای فرزند امامان که حجّت های معصوم بودند و ای رهبر و پیشوای تمام خلایق؛سلام بر تو ای مولای من ؛سلام (کسی که در ولایت برای تو اخلاص دارد (تنها ولایت و محبّت تو را دارد).
شهادت می دهم که همانا تو پیشوای هدایت شده و هدایت گری از جهت گفتار و کردار و تو همان کسی هستی که زمین را از عدل و داد پر خواهی کرد بعد از آنکه از جور و ستم پرشده باشد ؛پس خدا در ظهورت تعجیل کند و خروجت را آسان و زمان ظهورت را نزدیک نماید و یاران و یاوران تو را زیاد گرداند و به آنچه به تو وعده داده است و فا کند،که او راستگوترین سخنگویان است (آنجا که می فرماید:)«می خواهیم بر اهل ایمانی که در زمین ضعیف شمرده شده اند منّت گذاشته ،ایشان را پیشوایان خلق و وارثان زمین قرار دهیم».
ای مولای من ای صاحب الزّمان ،ای فرزند رسول خدا ؛حاجتم چنین و چنان است [و به جای «کذاوکذا»حاجت خود را ذکر نماید ]،تو در مورد برآورده شدن آن برای من (در پیشگاه خدا)شفاعت کن ،که من به شما برای رفع حاجتم روی آورده ام ؛چون می دانم که شما را به امر خودش اختصاص داد و برای اسرار خود برگزید و به آن شأن و مقامی که نزد خدا برای شما است و ارتباطی که میان شما و اوست از خدا بخواهید که خواسته هایم را برآورده ساخته ،دعایم را مستجاب گرداند و اندوهم را برطرف سازد».
و هرچه دوست داری ،دعا کن و بخواه که ان شاءالله بر آورده می شود.(2)
علامه شیخ محمود عراقی در کتاب «دارالسّلام »- که در آن جریان کسانی که به ملاقات و عرض سلام خدمت امام زمان (ع)تشرّف یافته اند ،ذکر شده است ،می نویسد :این عمل را خودم تجربه کرده و آثار عجیبی از آن مشاهده نموده ام ،بعضی از علما از یاد دادن آن به نااهلان خودداری می کردند و از کارهایی بود که در گرفتاری های بزرگ آن را تجربه کرده بودند.(3)
ایشان در «دار السّلام »می فرماید :به نظرمی رسد سوره «فتح»و «نصر»برای بعد از سور ه «حمد»تعیین شده و فاضل معاصر آن را معیّن فرموده است و بعید نیست که انجام این عمل در نیمه شب معیّن شده باشد ؛چون راوی در آن وقت مأمور به انجام شده بود و اطلاقی در کلام نیست تا غیر آن وقت را هم شامل شود ،لذا قدر متیقّن و آن وقت حتمی و یقینی همان نیمه شب است.
فاضل معاصر از قول کفعمی قبل از نماز و زیارت علاوه بر تعیین این دو سوره ،غسل را نیز افزوده است ،هر چند در کتاب «مصباح الزائر»سوره معیّن نشده است . بنابراین آنچه از فرمایشات این بزرگواران ظاهر می شود این است که تعیین سوره ها و تعیین وقت گرچه اقوی نیست ولی به احتیاط نزدیک تر می باشد و انجام دادن غسل شرط نشده گر چه آن هم مطابق با احتیاط است.(4)
پی نوشت ها :
1ـ سوره قصص(28)،آیه 5.
2ـ مفاتیح الجنان ،ص177،الکلم الطّیب ،ص83.
3ـ التحفة الرضویّة ،ص134.
4ـ عراقی ،دارالسّلام ،ص197.
منبع:نشریه موعود شماره 102

 

 





      
<   <<   51   52   53   54   55   >>   >