سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اشعار ورود امام خمینی به ایران

 

اشعار تبریک 12 بهمن, شعر ورود امام خمینی

شعر ورود امام خمینی به میهن

 

از اوج بروج حق سردار قیام آمد
بر شوق سماع جان، انوار امام آمد


طاغوت نگونسر شد با خاک برابر شد
شمشیر اناالحق چون بیرون ز نیام آمد


آن پیر پیام آور بت بر کن ولا گستر
بر گستره ای لبریز از خون و قیام آمد


گفتا که من آن بحرم کارام نمی گیرد
در مسلک بیداران آرام، خرام آمد


عنبر چکد از نامش، سر مقدم اقدامش
بر لحظه سرمستان اکسیر دوام آمد


پیک خبر بهمن سرداد به هر برزن
کای منتظران خیزید، خیزید امام آمد
غلامرضا رحمدل

 

شعر ورود امام خمینی, شعر ورود امام خمینی به میهن

شعر روزهای ورود امام خمینی

 

آسمان بی قرار چشمانش
صبح آیینه دار چشمانش


در زمستان اگر چه می آمد
موج می زد بهار چشمانش


چشم گفتم به خاطرم آمد
چشمه ی بی غبار چشمانش


چشمه گفتم گریستم از شوق
در پی چشمه سار چشمانش


چشمه چشمه نگاه من شد رود
رود شد ... آبشار چشمانش


آبشاری که طرح آن را ریخت
سالها انتظار چشمانش


مثل طرح دریچه ای به ظهور
سایه ی تکسوار چشمانش


بی تعارف چقدر زیبا بود
 گردش روزگار چشمانش

 

اشعار تبریک 12 بهمن, شعر ورود امام خمینی

شعر روزهای ورود امام خمینی (ره)

 

خوش آمدی به وطن ای مجاهد ای رهبر
گران مبادت بر جان خسته رنج سفر


خوش آمدی که به سوغات دوستان داری
ز استواری ایمان نوید فتح و ظفر


خوش آمدی پی ترحیب ملتی که گذشت
بپاس حق و فضیلت زدست و سینه و سر


خوش آمدی پی تمجید امتی که ز عشق
به پیش ناوک دلدوز سینه کرد سپر


خوش آمدی پی تحسین مردمی که کنون
بپای خاسته بر محو ظلم و فتنه و شر


خوش آمدی پی تعظیم مردمی که گرفت
زمام از کف اهریمنان بد گوهر


خوش آمدی پی تعلیم امتی که زجان
ترا شناسد تنها ترا ترا رهبر


خوش آمدی و نکو آمدی که تا بینی
قیام توده جان بر کف اندر این کشور


ز حال خلق وطن خواهی ار شوی آگاه
یکی به چشم خدابین خویشتن بنگر


جماعتی بنگر استوار در ره حق
بسان کوه سرافراز و آهنین پیکر


به گاه خیزش چونان که موج از دریا
به گاه غرش چونان که در فضا تندر


گشاده بازو بر محو خصم افسون ساز
نهاده روی به میدان دیو افسونگر


به ترکش اینک فریادشان به گونه تیر
به سینه ایدر امیدشان چنان تندر


به تندخیزی چون گردباد در هامون
به سخت کوشی چون رودباد در گردر


دمنده هرجا چونانکه خشمگین ضیغم
جهنده هر سو چونانکه سهمگین اژدر


 همه سراپا فریاد و غرش و غلیان
ز موج و توفان توفنده تر ز پا تا سر


ندیده هرگز چشم زمان چنین پیکار
نخوانده هیچ کس اینگونه رزم در دفتر


قیامت است تو گویی به پا در کشور
از این قیام که دارد نشانه از محشر


 از این شگفتی لب می گزند برنایان
کزین فشان نتوان کرد رزم را باور


ز یک طرف همه اهریمنان غرق سلاح
ز یک طرف همه پاکان بی سلیح و سپر


ز یک طرف خمپاره و مسلسل و تانک
زیک طرف همه دل های عاطفت پرور


ز یک طرف همه سالوس و حیله و ترفند
ز یک طرف همه ایمان و عزم و همت و فر


ز یک طرف همه جهل و فساد و قهر و غرور
ز یک طرف همه عرفان و فضل و علم و هنر


ز یک طرف همه نابخردان دیو آیین
ز یک طرف همه آزادگان دانشور


ز یک طرف همه کفر و ز یک طرف اسلام
ز یک طرف همه حنظل ز یک طرف شکّر


بیا فضیحت اشرار بین در این میدان
بیا فضیلت احرار بین در این سنگر


که توپ و تانک فرو ماند پیش سینه و دست
که دیو صحنه تهی کرد و بست بار سفر


خلل فتاد به کاخی که دیو می پنداشت
که بارگاه خدا راست همسر و همبر


بزرگوار زعیما هم از زعامت تست
قیام خلق بدین پایه اتفاق نظر


 تویی تو موجد این انقلاب در ایران
توی تو مایه این اتفاق در خاور


 تویی که در همه جا موج اعتصاب از تست
همی ز ساحل اروند تا کران خزر


تویی که لرزه فکندی به کاخ استعمار
تویی که شعله فکندی به جان مستکبر


تویی که عزم تو بر کند بیخ ظلم از ملک
چنانکه دست علی در ز قلعه خیبر


همه زعامت زیبد ترا در این دوران
همه امامت شاید ترا در این کشور


همه به حکم تو گردن نهاده ایم همه
تو امر کن که به امر توایم فرمانبر


تمام ایران آغوش شد که تاگیرد
ترا چون جان ببر ای رهبر ز جان بهتر


تمام ایران شد دیده تا ترا نگرد
فراز مسند اسلام و دین گرفته مقر


تمام ملت شد گوش تا مگر شنود
پیام روح فزای تو از بر منبر


فراز منبر اینک بر ای همچو رسول
بگو بنام خداوند قاهر داور


بگو که دشمن بدخواه دام برچیند
که مسلم در خط الحاد نیست راه سپر


الا خمینی ای نایب امام زمان
الا خمینی ای رهبر خردپرور


بریز در خط اسلام طرح جمهوری
که مسلمیم و به ام الکتاب مستظهر


حکومت اینجا محکوم حکم قرآن است
که هست قرآن منصوص حضرت داور


در این مجاهده بادا خدا تو را همراه
در این مبارزه بادا خدا تو را یاور


ترا درود که شایسته درود تویی
ترا سلام که اسلام را تویی یاور


حمید تا که ثنای تو بر زبان دارد
سزد که سر بفرازد ز فخر بر اختر

"حمید سبزواری"

 

 





      

چرا حاجتم را نمی دهد؟

 

نمی دانم شاید آنچه را که می خواهم بگویم شما هم تجربه کرده باشید گاهی انسان حاجتی مهم دارد و با صد امید و آرزو آن را به درگاه خدای خویش عرضه می دارد و اعتقاد دارد که خدا می شنود و به دعایش ترتیب اثر می دهد ولی برخلاف انتظار هیچ تغییری در وضع موجود دیده نمی شود؛ گویا دعایش ره به جایی نمی برد و کسی صدایش را نمی شنود.

 

کم کم امید انسان ناامید می شود دیگر نه حوصله دعا دارد و نه مناجات آن سوز همیشگی و اولیه را هم ندارد چرا که گمان می کند خدا به وعده خود وفا نمی کند، مگر نه این است که خدا در قرآن وعده داده که مرا بخوانید تا شما را پاسخ گویم مگر حضرت علی (علیه السلام) نمی فرماید: به هر کس توفیق دعا دهند از استجابت محروم نمی شود، پس چرا گاهی حاجت انسان را نمی دهد.



یکی از وعده های امید بخش خداوند در قرآن وعده برآوردن حاجات بندگان است. خداوند از فضل و کرم خویش بندگان را به درگاه خود دعوت نمود، و تضمین کرده که چون او را بخوانند جواب گوید اما شاید به نظر برسد که این وعده الهی در بعضی اوقات بالاخص آن زمان که بنده حاجتی مهم و البته مشروع دارد تخلف می پذیرد.



اگر اجابت دعایت به تأخیر افتاد تو را ناامید نسازد.... شاید بهتر بوده که از تو بازداشته اند و چه بسا آنچه را که طلب کرده ای اگر به تو داده شود تباهی دین تو در آن خواهد بود.به چند نکته توجه کنیم:



1- خداوند کریم در برآوردن حاجات بنده خویش مصلحت او را مد نظر قرار می دهد.سعدی در کتاب گلستان در باب سوم در فضیلت قناعت داستانی زیبا و مناسب با بحث ما می آورد و می گوید: «موسی علیه السلام درویشی را دید از برهنگی بریگ اندر شده گفت موسی دعا کن تا خدا عزوجل مرا کفافی دهد که از بی طاقتی بجان آمدم موسی دعا کرد و برفت.پس از چند روز که باز آمد از مناجات مرد را دید گرفتار و خلقی بروگرد آمده گفت این چه حالتست؟ گفتند خمر خورده و عربده کرده و کسی را کشته اکنون بتصاحبش فرموده اند و لطیفان گفته اند:



گر به مسکین اگر پر داشتی تخم گنجشک از زمین برداشتی



وَلَو بَسَطَ الله الّرزقَ لِعَباده لَبَغَوا فی الاَرض موسی علیه السلام بحکمت جهان آفرین اقرار کرد و از تجاسر خویش استغفار. آری همان لطف و رحمتی که به مقتضای آن ندای استجب لکم بر می خیزد همان اقتضاء می کند که آنچه به صلاح بنده است در سرنوشتش در نظر گرفته شود.حضرت علی علیه السلام بر پایه اینکه دعا حتماً مستجاب است و وعده الهی خلاف نیست به عوامل تأخیر و یا عدم استجابت دعا می پردازد و در فرازی از آن می فرماید: فَلا یُقنَّطَنَّک إبطاءُ اجابَته .....او صُرِفَ عنک لما هو خیر لک فَلَدُبَّ قد طَلَبتَه فیه هلاکُ دینک لو اُوتیتَه4 اگر اجابت دعایت به تأخیر افتاد تو را ناامید نسازد.... شاید بهتر بوده که از تو بازداشته اند و چه بسا آنچه را که طلب کرده ای اگر به تو داده شود تباهی دین تو در آن خواهد بود.»



2- گاه بنده خود موانع استجابت دعا را فراهم می سازد امیرالمؤمنین (علیه السلام) در دعای کمیل ما را به این امر توجه داده و می فرماید: اللّهم اِغفِرلیَ الذُّنوبَ الَّتی تَحبِسُ الدُّعاء خدایا ببخش برمن گناهانی را که از اجابت دعا جلوگیری می کند.



بنده گنه کار روسیاه اگر می دانست که به درگاه خدا چه جسارت ها و بی آبروئی ها کرد، از روی شرم و حیا نمی توانست بر در خانه او رود چه رسد به اینکه از او درخواست هم داشته باشد از همین جهت است که در آداب دعا وارد شده که بنده محتاج قبل از درخواست خدا را حمد و ثنا کرده 5 و به آبرو داران درگاه او متوسل شود.



3- نکته سومی که باید به آن توجه نمود آنکه خداوند تبارک و تعالی هیچگاه درخواست بنده خود را ( اگر در طلب گناه نباشد) بدون پاسخ نمی گذارد البته لازمه وعده «استجب لکم» این نیست که هر آنچه بنده خواسته عیناً برآورده شود بلکه بنابر آنچه از روایات بدست می آید خداوند از سه طریق خواسته بنده را اجابت می نماید.

 

امام زین العابدین علیه السلام می فرماید: مؤمن نسبت به دعای خود از سه حال خارج نیست یا برای او ذخیره می شود و یا با شتاب به او خواهد رسید و یا بلائی که می خواست او را فرا گیرد از او دفع می گردد. رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: مسلمانی نیست که خدا را بخواند و در آن درخواست قطع رحم و گناه نباشد مگر آنکه خداوند به سه طریق به او عطا می کند: یا خواسته او را با شتاب می دهد یا برای آخرت او ذخیره می کند و یا معادل آن ناگواری ها و بدی ها را از او برمی دارد.



امام صادق (علیه السلام) می فرماید: پروردگار به حساب بنده رسیدگی کرده و می فرماید: این حساب را می شناسی؟ می گوید: پروردگارا نمی شناسم خطاب می رسد: در فلان شب مرا خواستی و چنین طلبیدی و آن را در دنیا ندادم اما برای آخرت تو ذخیره کردم سپس امام فرمودند: بنده از عظمت ثواب خدا در شگفت می شود و عرض می کند: خدایا ای کاش در خواسته های من شتاب نمی کردی و در دنیا نمی دادی و همه را ذخیره می نمودی.

 

 

 





      

این ختم را هدیه به امام رضا(ع) کنید تا حاجت بگیرید

حاجت,حاجت گرفتن,دعای حاجت گرفتن,سوره یس,ختم سوره یس

این ختم را هدیه به امام رضا(ع) کنید تا حاجت بگیرید

برای مقصود عظیم 7 روز 7 مرتبه سوره یس را بخواند و از روز شنبه شروع کند

تا روز جمعه ختم نماید و در وقت خواندن با کسی حرف نزند و در خلوت باشد و ثوابش را به روح امام رضا علیه السلام قربت کند البته مقصود او حاصل شود مجرب است .

 آثار دهگانه قرائت سوره یس:
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم به امیرالمؤمنین فرمودند: ای علی! «یس» را بخوان که در آن ده اثر است: هر که آن را قرائت کند:

1) اگر گرسنه باشد سیرگردد؛

2) اگر تشنه باشد، سیراب گردد؛

3) اگر عریان باشد، پوشانیده گردد؛

4) اگر عزب باشد، ازدواج کند؛

5) اگر ترسان باشد، امنیت یابد؛

6) اگر مریض باشد، عافیت یابد؛

7) اگر زندانی باشد، نجات یابد؛

8) اگر مسافر باشد، در سفرش یاری شود؛

9) نزد میت خوانده نمی شود مگر اینکه خدا بر او آسان گیرد؛

10) اگر گمشده داشته باشد، گمشده اش را پیدا کند.

منبع:شفاخانه

 

 





      

طریقه ختم سوره یس

 

ختم سوره یس,سوره یس

 

طریقه ختم سوره یس

به نیت حاجت وضو گرفته و رو به قبله با حضور قلب صد بار صلوات بفرستد و شروع در خواندن سوره نماید و حاجت خود را در سه جا به خاطر بگذارند و از خداون بخواهد یکی بعد از((امام مبین))(آیه 12) و یکی بعد از ((کل فی فلک یسبحون))(آیه 41) و دیگری بعد از ((سلام قولا من رب رحیم))(آیه 59) و چون به آیه ((سلام قولا من رب رحیم)) رسیده سی و چهار بار یا چهارده بار آیه را تکرار کند و چون خواندن سوره تمام گردید این دعا را بخواند:

 

ختم سوره یس,سوره یس

 

 نوع دیگر ختم سوره یس:
سوره یس را بخواند و چون به آیه((سلام قولا من رب رحیم)) برسد آیه را هفتاد مرتبه تکرار نماید و مطلب و حاجت را از حق تعالی بخواهد که مجرب است.

طریقه دوم ختم سوره مبارکه یس
از روز جمعه شروع کند تا روز پنج شنبه و هر روز سه بار سوره را بخواند که در مدت یک هفته بیست و یک بار سوره را خوانده باشد و هر روز بعد از فراغ این دعا که از ادعیه صحیفه سجادیه و همچنین در مفاتیح الجنان آورده شده است را بخواند:

 

 ختم سوره یس,سوره یس

 و همچنین اگر بتواند در یک مجلس بیست و یک مرتبه سوره را بخواند از برای هر مطلب تجربه شده است و لکن:

به جهت وسعت رزق از روز پنج شنبه شروع کند
و جهت دفع دشمن دین از روز سه شنبه شروع کند
و به جهت رفعیت و عزت از روز یک شنبه شروع کند
و از برای علوم و دین روز چهار شنبه شروع نماید.

طریقه سوم ختم سوره یس 
جهت مطالب شرعیه:هر کس این سوره با این ترتیب پنج روز هر روز به نیت یکی از خمسه النجباء بخواند.

روز اول به نیت پیغمبر(ص)
روز دوم به نیت علی(ع)
روز سوم به نیت فاطمه (س)
روز چهارم به نیت امام حسن(ع)
روز پنجم به نیت امام حسین(ع)

و بعد از تمام شدن بگوید الهی این پنج بزرگوار را به تو شفیع آوردم که فلان حاجتم را برآور,
ان شا الله مستجاب گردد.

و همچنین اگر در کاری فرو مانده باشی و تدبیر کار خود را ندانی در سوره یس هفت جا ایه مبین است سوره را بخواند و به هر مبین که رسد حاجت بخواهد بعد از اتمام آنچه میتواند صدقه دهد که ان شا الله حاجت روا شود.

منبع:inapply.com

 

 





      

فضیلت شب و روز دحوالارض و اعمال آن

 

اعمال شب و روز بیست‌ و پنجم ذی‌القعده
«دحوالارض» روزی است که بنابر روایات، زمانی که تمام روی زمین را آب فرا گرفته بود، در این روز، نخستین خشکی‌ها از زیر آب سر برآوردند و مطابق بعضی از روایات، نخستین جایی که از زیر آب بیرون آمد، خشک شد و سپس گسترش یافت، سرزمین «مکه» و به خصوص محل خانه «کعبه» بود، لذا مکه «ام القرا» یعنی مادر همه آبادی‌ها نام گرفت.


 طبق روایتی از امام رضا (ع) بیست‌وپنجم ماه ذی‌القعده، روز «دحوالارض» است که برای این روز و شب ، اعمالی نقل شده که به شرح زیر است:

الف) در روایتی از امیر مومنان (ع) نقل شده است «اول رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در روز بیست و پنجم ذی القعده بوده است؛ بنابراین اگر کسی آن روز را روزه بگیرد و آن شب را به عبادت بپردازد، پاداش عبادت یک صد سال را دارد».

همچنین فرموده‌اند: ‌ در آن روز اگر گروهی به ذکر خدا بپردازند، خداوند حاجتشان را پیش از آنکه متفرق شوند برآورده سازد؛ خداوند در این روز هزار هزار رحمت نازل می‌کند که قسمتی از آن شامل کسانی است که جمع گردند و به ذکر خدا بپردازند و روزش را روزه بدارند و شب آن را عبادت کنند.

ب) مستحب است در آغاز روز، هنگامی که آفتاب کمی بلند شد دو رکعت نماز به جا آورد و در هر رکعت بعد از سوره حمد پنج مرتبه سوره و الشمس را بخواند و پس از سلام نماز، بگوید:

لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ
هیچ جنبش و نیرویى نیست مگر به خداى بر‌تر بزرگ


آنگاه دعا کند و بخواند:


یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ .


اى نادیده‏ گیر لغزشها لغزشم را نادیده‏ گیر،اى اجابت کننده دعاها،دعایم را اجابت کن،اى شنواى صداها،صدایم را بشنو،و به‏ من رحم کن،و از بدیهایم و آنچه نزد من است درگذر،اى صاحب بزرگى و بزرگوارى.

ج)» شیخ طوسی «فرموده است: مستحب است در این روز، این دعا را بخواند.

اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ کَاشِفَ کُلِّ کُرْبَةٍ
خدایا اى گستراننده کعبه و شکافنده دانه و برگیرنده سختى و برطرف کننده هر گرفتارى،

أَسْأَلُکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ مِنْ أَیَّامِکَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَةً وَ إِلَیْکَ ذَرِیعَةً وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسِیعَةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ


از تو مى‏خواهم‏ در این روز از روز‌هایت، که حقش را بزرگ گرداندى و سبقتش را پیش انداختى و آن را نزد اهل ایمان، امانت و به سوى خود وسیله قرار دادى و به رحمت گسترده‏ات، که بر محمد درود فرستى،

عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یَوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَى کُلِّ حَقٍّ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ،

آن بنده برگزیده‏ات‏ در پیمان نزدیک، روز دیدار، شکافنده هر امر بسته و دعوت کننده به حق و بر اهل بیت پاکش‏ آن راهنمایان و روشن‏کنندگان راه حق، ستونهاى جبار و متولیان بهشت و دوزخ،

وَ أَعْطِنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِکَ الْمَخْزُونِ غَیْرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ‏] تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ،

و عطا کن به ما از عطاى در خزانه‏ات که نه بریده شود و نه منع گردد، تا به وسیله آن توبه و بازگشت خوبى براى ما فراهم نمایى

یَا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یَا کَفِیُّ یَا وَفِیُّ یَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِیٌّ اُلْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ وَ أَیِّدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاةِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَةِ سِرِّکَ

اى بهترین خوانده شده و کریم‏‌ترین امید شده، اى کفایت کننده، اى وفادار، اى آن‏که لطفش پنهانى است، به لطفت به من لطف کن، و به‏ عفوت خوشبختم نما و به یارى‏ات تأییدم فرما و از ذکر کریمانه‏ات فراموشم مکن به حق متولیان امرت و نگهبانان‏ رازت

وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَى یَوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِی أَوْلِیَاءَکَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِی وَ حُلُولِ رَمْسِی وَ انْقِطَاعِ عَمَلِی وَ انْقِضَاءِ أَجَلِی

و از گرفتاریهاى روزگار تا روز قیامت و برانگیخته‏شدن حفظم کن‏ هنگام بیرون آمدن جانم و فرو رفتن در قبرم و تمام شدن کارم و سپرى شدن عمرم، اولیایت را به بالینم حاضر کن،

اللَّهُمَّ وَ اذْکُرْنِی عَلَى طُولِ الْبِلَى إِذَا حَلَلْتُ بَیْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَى وَ نَسِیَنِیَ النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَى وَ أَحْلِلْنِی دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِی مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ

خدایا یادم کن، بر طول پوسیدگى، زمانى‏که در میان توده‏هاى خاک فرود آیم و فراموش‏کنندگان از مردم فراموشم کنند و در خانه اقامت فرودم آر و در منزل کرامت جایم ده،

وَ اجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیَائِکَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِکَ وَ اصْطِفَائِکَ وَ بَارِکْ لِی فِی لِقَائِکَ وَ ارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ

و از دوستان اولیایت و برگزیدگان و خالصان درگاهت قرارم‏ ده و دیدارت را بر من مبارک گردان و پیش از فرا رسیدن پایان عمرم حسن عمل روزى‏ام فرما، درحالى‏که پاک از لغزش‌ها و گفتار بى‏پایه و منطق تباه باشم.

اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَبا رَوِیّا سَائِغا هَنِیئا لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِی خَیْرَ زَادٍ وَ أَوْفَى مِیعَادٍ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ،

خدایا مرا به حوض پیامبرت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) وارد کن و از آن به من بنوشان، نوشاندنى سیراب کننده، روان و گوارا، که پس از آن هرگز تشنه نشوم و از ورود به آن طرد نگردم و از آن‏ منع نشوم و آن را قرار ده برایم بهترین توشه و کامل‌ترین وعده‏گاه، روزى که گواهان بپا مى‏خیزند،

اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ‏] أَوْلِیَائِکَ الْمُسْتَأْثِرِینَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِکْ أَشْیَاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِکَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِکَهُمْ وَ ضَیِّقْ عَلَیْهِمْ مَسَالِکَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِکَهُمْ.

خدایا لعنت کن گردنکشان‏ گذشته و آینده را، هم آنان‏که حقوق اولیایت را به ناحق به خود اختصاص دادند، خدایا پایه‏‌هایشان را بشکن و پیروان و عمالشان را نابود ساز، زمینه‏هاى هلاکتشان را به زودى فراهم فرما و کشور‌هایشان را از دستشان بگیر و راه‌هایشان را بر آنان تنگ کن و بر آنان‏که با آنان سهیم و شریکند لعنت فرست،

اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِیَائِکَ وَ ارْدُدْ عَلَیْهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِینِکَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِکَ فِی أَعْدَائِکَ مُؤْتَمِرا

خدایا در فرج دوستانت شتاب کن و حقوق تاراج رفته آنان را به آنان بازگردان و قائم آنان را به حق، آشکار کن و او را یارى‏رسان دینت بدار و درباره دشمنانت فرمانده به فرمانت قرار ده،

اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَیْتَ إِلَیْهِ مِنَ الْأَمْرِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِما لَکَ حَتَّى تَرْضَى وَ یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَ عَلَى یَدَیْهِ جَدِیدا غَضّا وَ یَمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ یَرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضا،

خدایا همواره فرشتگان پیروزى را گرداگرد او بدار و به آن دستورى که در شب قدر به او القا کردى، او را انتقام‏گیرنده خویش‏ قرار ده، تا جایى‏که خشنود شوى و دینت به وسیله او و به دست او به گونه‏اى نو و تازه بازگردد و حق به طور کامل ناب شود و باطل به صورت‏ همه جانبه به دور افکنده شود،

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلَى جَمِیعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِی کَرَّتِهِ حَتَّى نَکُونَ فِی زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ،

خدایا بر او و همه پدرانش درود فرست و ما را از همنشینان و خاندانش قرار بده و در زمان بازگشتش ما را برانگیز، تا در دوران او در شمار یارانش باشیم

اللَّهُمَّ أَدْرِکْ بِنَا قِیَامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَیَّامَهُ وَ صَلِّ عَلَیْهِ [عَلَى مُحَمَّدٍ] وَ ارْدُدْ إِلَیْنَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَیْهِ [عَلَیْهِمْ‏] وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.

خدایا درک قیامش را روزى ما کن و در روزگارش ما را حاضر کن و بر او درود فرست و سلام او را به ما باز رسان، درود و رحمت خدا و برکاتش بر او باد. 

منبع:shafaf.ir

 

 





      

دعایی به جهت برآمدن حاجت که بسیار مجرّب است !

 

دعایی به جهت برآمدن حاجت از شیخ بهاءالدین عاملی بسیار مجرّب است

از شیخ بهاءالدین عاملی رسیده که در شب جمعه این دعا را بر چهل و یک دانه گندم بخواند و بر بام خانه ریزد تا مرغها بخورند اگر حاجتش روا نشود بر من بد گویند.

بِسْمِ الله الرّحْمنِ الرّحیم

لا اِلهَ اِلاَّ اللهُبِعَوْنِکَ وَ قُدْرَتِکَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ بِحَقِکَ وَ حُرْمَتِکَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ فَرَجاً فَرَجَنی مِنْ اَمْری فَرَجاً وَ مَخْرَجاً رَبَنّا یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

به هر دانه گندم یک بار بخواند

منبع:myquran.de

 

 





      

وصایای امام صادق هنگام فوت

 

 

شهادت امام صادق

 

اودر لحظه مرگ وصایایی چندی می نماید که برخی درامر امامت برخی درزمینه مسائل خانوادگی وبخشی درمورد عامه است.

 

- به فرزندان خود گفت: فَلا تَمُوتُنَّ اِلاُّ وَاَنتُم مُسلِموُن: بکوشید که جز مسلمان نمیرید.

 

- به کسان وخویشان فرمود: اِنَّ شَفاعَتَنَا لاتَنالُ مَستَخِفّاَ بِالصَّلاةِ. شفاعت ما به کسی که نماز راکوچک بشمارد نمی رسد

 

- به خانواده خود وصیت کرد که پس ازمرگش تا چند سال درموسم حج درمنی برای او مراسم عزاداری برپاکنند.

 

دستور داد برای خویشان وکسان هدیه ای بفرستند، حتی هفتاد دینار برای حسن افطس از خویشان او. وحسن افطس همان کسی است که با خنجر به امام حمله کرده بود ومی فرمود می خواهد آیه قرآن رادرمورد صله رحم اجرا کند.

 

- درباره امام پس ازخود، امام کاظم(علیه السلام) رابرای چندمین بار منصوب کرد که او درآن هنگام براساس سندی بیست سال داشت.

 

- بخشی از سفارشهای او درباره غسل وکفن وقبر خود بود که احکام اسلامی دراین زمینه وجود دارد.

 

- وبالاخره بخشی از وصیت راجع به مردم بود که روؤس آن دعوت به وقار وآرامش، حفظ زبان، پرهیز ازدروغ وتهمت ودشمنی، دوری ازتجاوز کار، پرهیز ازحسادت وترک معاصی و... بود.

 

 





      
<   <<   46   47   48   49   50   >>   >