سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فاصله زنان و مردان در نماز

 

برخی از مراجع ایستادن زن در کنار مرد در هنگام نماز را مکروه میدانند

در موضوع رعایت فاصله بین زنان و مردان در نماز دو نظر عمده بین مراجع عظام تقلید وجود دارد: برخی رعایت آن را واجب و عدم رعایت فاصله و یا نبود حائل را موجب بطلان نماز می دانند. برخی دیگر رعایت آن را مستحب می دانند و نه واجب و نیز عدم رعایت فاصله و یا نبود حائل را موجب بطلان نماز نمی دانند.

فاصله زنان و مردان در نماز چقدر باید باشد؟ آیا قرار دادن حائلی مانند پرده میان آنها لازم است؟ آیا در این موضوع، فرقی بین محرم و نامحرم هست؟ و در نماز فرادی و جماعت چطور؟

در پاسخ به سوالات بالا دو نظر عمده بین مراجع عظام تقلید وجود دارد:

نظر اول:
برخی از مراجع، ایستادن زن در کنار مرد و حتی جلوتر از او به هنگام نماز را نه حرام می دانند و نه باعث بطلان نماز؛ بلکه آن را فقط مکروه می دانند. برای رفع این کراهت هم یا بینشان حائلی مانند پرده قرار دهند یا حداقل پنج متر (ده زراع) فاصله بگیرند.

بنابر نظر این بزرگان، بهتر است زن، طورى بایستد که جای سجده او کمى از جاى ایستادن مرد عقب تر باشد.

 نظر این گروه از مراجع در رعایت فاصله:
حضرت امام (ره) می نویسد: مستحب است زن عقب تر از مرد بایستد و سجده گاه او از محل ایستادن مرد کمی عقب تر باشد. [1]

آیات عظام گلپایگانی، بهجت و صافی به حکم بالا این را هم اضافه می کنند که: مکروه است زن در نماز جلوتر از مرد یا مُحاذى با او [2] بایستد.

همانگونه که ملاحظه می شود ایشان هیچ حکمی به وجوب و یا لزوم رعایت فاصله نمی کنند.

 نظر این گروه از مراجع درباره نمازی که در آن فاصله گفته شده رعایت نشده است:


امام خمینی ره:
اگر زن برابر [یعنی در کنار] مرد یا جلوتر بایستد و با هم وارد نماز شوند، بهتر آن است که نماز را دوباره بخوانند. [3]


برخی از مراجع، ایستادن زن در کنار مرد و حتی جلوتر از او به هنگام نماز را نه حرام می دانند و نه باعث بطلان نماز؛ بلکه آن را فقط مکروه می دانند. برای رفع این کراهت هم یا بینشان حائلی مانند پرده قرار دهند یا حداقل پنج متر (ده زراع) فاصله بگیرند
 
آیات عظام گلپایگانى و صافى:
اگر زن برابر مرد [یعنی در کنار] یا جلوتر بایستد نماز هر دو صحیح است چه با هم وارد نماز شوند یا به ترتیب.

هرچند آیة الله بهجت (ره) تصریح به این حکم ندارند؛ اما از اشتراک نظری که با این گروه داشتند به دست می آید که حکم ایشان در این باره نیز صحیح بودن نماز زن و مرد در این صورت است.
 
آیة الله زنجانى دام ظله:
اگر زن برابر مرد [یعنی در کنار] یا جلوتر، بدون رعایت فاصله مناسب بایستد و با هم وارد نماز شوند احتیاط مستحب آن است که نماز را دوباره بخوانند و اگر یکى بعد از دیگرى به نماز بایستد احتیاط مستحب آن است که نمازش را دوباره بخواند. [4]

 مقام معظم رهبری در پاسخ به این سوال که: آیا اقامه نماز در مکانهایى مثل حرم امام رضا (علیه السلام) که برخى خانمها جلوتر از آقایان ایستاده اند یا برعکس، جایز است؟ می نویسند:

اگر بین زن و مرد مقدارى (حداقل به اندازه یک وجب) فاصله باشد، جلوتر بودن زن یا همردیف بودن او با مرد اشکال ندارد و نمازشان صحیح مى باشد. [5]

همانگونه که قبلا بیان شد؛ بنابر نظر این بزرگواران، رعایت نکردن فاصله بین زن و مرد در نماز، موجب بطلان نماز هیچکدام نشده و الزامی به خواندن دوباره آن وجود ندارد.

نظر دوم:
برخی مراجع نیز بر این نظرند که زن باید [یعنی واجب است] در نماز عقب تر از مرد بایستد؛ بنابراین اگر زن جلوتر یا مساوى مرد بایستد نماز باطل است.

نظر این گروه از مراجع در رعایت فاصله:
آیات عظام فاضل ره و مکارم شیرازی می نویسند: در نماز، زن باید عقب‌تر از مرد بایستد. بنابراین اگر زن جلوتر یا مساوى مرد بایستد نماز باطل است.

آیة الله سیستانی دام ظله هم با قید احتیاط لازم حکم به عقب تر ایستادن زن می کنند.

نظر این گروه از مراجع درباره نمازی که در آن فاصله گفته شده رعایت نشده است:
آیات عظام فاضل، مکارم می نویسند: اگر زن در کنار مرد یا جلوتر بایستد و با هم وارد نماز شوند نماز هر دو باطل است؛ امّا اگر یکى قبلًا وارد نماز شده باشد نماز او صحیح و نماز دوّمى باطل است.

آیة الله سیستانی که نظری رقیق تر از این دو بزرگوار در لزوم رعایت فاصله داشتند در اینجا نیز با احتیاط واجب نظر خود را مبنی بر دوباره خوانی نماز اعلام داشته و می فرمایند: بنا بر احتیاط واجب باید نماز را دوباره بخوانند و هم چنین است اگر یکى زودتر از دیگرى به نماز بایستد.

 نکته قابل توجه
آیات عظام فاضل و مکارم شیرازی تصریح می کنند که در این حکم [یعنی احکام رعایت فاصله بین زن و مرد در نماز] بین محرم و نامحرم تفاوتى نیست.

 این بحث در نماز جماعت
می دانیم که در نماز جماعت نباید بین امام جماعت و نمازگزارانی که به او اقتدا می کنند فاصله قابل توجهی وجود داشته باشد و نیز بین خود نمازگزاران (چه مرد و چه زن) نیز نباید فاصله قابل توجهی باشد. از طرف دیگر گفتیم که بین زن و مرد (چه محرم و چه نامحرم) باید (بنابر نظر عده ای از مراجع) یا مستحب است (بنابر نظر عده دیگری از مراجع) فاصله باشد (با حائل یا با عقب تر ایستادن) و زن نمی تواند یا مکروه است (بنا بر همان دو نظر) در کنار یا جلوتر از مرد بایستد.

با این مقدمات حال تکلیف به نماز ایستادن زنان و مردان در نماز جماعت چگونه خواهد بود؟

بنابر مبنای گروه اول از مراجع معظم تقلید:
 زنان و مردان می توانند در کنار هم به نماز بایستند (یعنی بدون رعایت فاصله و حتی تقدم و تاخر) و نمازشان نیز صحیح است هر چند که این نوع ایستادن مکروه است و بهتر آن است که زنها عقب تر از مردان بایستند و اگر می خواهند در کنار مردان بایستند در پشت حائلی مانند پرده قرار گیرند.
 
مقام معظم رهبری می نویسند:
ایستادن زنان در کنار مردان فقط کراهت دارد و موجب بطلان نماز نمی شود. برای رفع این کراهت هم می توان بین آنها حائلی قرار داد (مانند نصب پرده) تا این کراهت کنار هم ایستادن مردان و زنان در نماز برطرف شود.

اما اگر همین زنانها پشت سر مردان بایستند دیگر آن کراهت کنار هم ایستادن در نماز نیز وجود ندارد و نیازی به نصب حائلی مانند پرده هم وجود نخواهد داشت. [6]

 بنابر مبنای گروه دوم از مراجع معظم تقلید:
زنان باید (واجب است) عقب تر از مردان بایستند و نباید در کنار یا جلوتر از آنها بایستند و اگر محل ایستادن آنها در کنار مردان بود باید حائلی مانند پرده بینشان نصب شود.

 خلاصه اینکه
در موضوع رعایت فاصله بین زنان و مردان در نماز دو نظر عمده بین مراجع عظام تقلید وجود دارد:

برخی رعایت آن را واجب و عدم رعایت فاصله و یا نبود حائل را موجب بطلان نماز می دانند.

برخی دیگر رعایت آن را مستحب می دانند و نه واجب و نیز عدم رعایت فاصله و یا نبود حائل را موجب بطلان نماز نمی دانند.

 ================================
پی نوشت:
1.  مسأله 886 توضیح المسائل
2. در موازات او، در کنار او
3.مسأله 887 توضیح المسائل
4. نظر آیات عظام از حاشیه توضیح المسائل حضرت امام ره استخراج شده است.
5. پایگاه معظم له، پرسشهای متداول
6. اجوبةالاستفتائات، س 597

 

منبع:tebyan.net

 

 





      

احکام رقص

 

 

شمارا از رقص و وسائل لهو منع می کنم.اصول کافی-جلد 6-  ص432./

حضرت امام خمینی(ره ) : واجب رقصیدن خانمها در هر کجا اعم از مجلس عقد وعروسی ویا مولودی ها جایز نیست مگر رقصیدن زن برای شوهرخود .
(احکام روابط زن ومرد -ص 145)

حضرت آیت ا.... گلپایگانی (ره) : فقط رقص زن برای شوهر جایز است ودر غیر این مورد حرام است .

حضر ت آیت ا... اراکی(ره ) : رقص اشکال دارد.

حضرت آیات عظام امام خمینی وگلپایگانی: درمسئله حرمت رقصیدن زن ، فرقی درانواع رقصها نیست وهرعملی را که عرفا بدان رقص گویند (برای غیر همسر) جایز نیست.

حضرت آیت ا... خامنه ای : رقص بطور کلی اشکال دارد مگر رقص زوجه فقط برای شوهرش ودور از چشم دیگران.

( مجله نصیحت ، شماره 21)


حضرت آیت ا... بهجت : رقص مطلقا اشکال دارد .


حضرت آیت ا.... صافی گلپایگانی : فقط رقص زن برای شوهرش جایز است ودرغیر این حرام است .


حضرت آیت ا.... وحید خراسانی : رقصیدن مطلقا - با قطع نظر از ترتیب هرگونه خلاف شرع وعنوان محرم دیگری - بنا بر احتیاط واجب جایز نیست.


حضرت آیت ا.... مکارم شیرازی : تنها رقص زن برای شوهرش جایز است وبقیه اشکال دارد.


حضرت آیت ا.... سیستانی : به احتیاط ،واجب جایز نیست به جز رقص زن وشوهر درجایی که دیگری نباشد .


حضرت آیت ا... تبریزی : رقص از لهو است وسزاوار مومن نیست .



نظرحضرت آیت ا... بهجت :


سئوال :


رقص زن در مجالس زنانه که به عنوان مولودی « جشن تولد» « جشن تکلیف» و... برگزار می شود چه حکمی دارد؟


رقص درمجلس عروسی چه حکمی دارد؟


رقص در جشن عقد چه حکمی دارد؟


رقص زن دربرابر شوهرچه حکمی دارد؟


آیا رقص های محلی یا حرکات عادی که به اسم رقص انجام می شود حکمش تفاوت دارد بارقص کلاسیک ومنظم یا فرقی نمی کند ؟


جواب: رقص بتمام انواع آن اشکال دارد



نظرحضرت آیت ا.... مکارم شیرازی:


سئوال :


رقص زن در مجالس زنانه که به عنوان مولودی « جشن تولد» « جشن تکلیف» و... برگزار می شود چه حکمی دارد؟


جواب:به هیچ عنوان جایز نیست .


رقص درمجلس عروسی چه حکمی دارد؟


جواب: جایز نیست .


رقص در جشن عقد چه حکمی دارد؟


جواب: جایز نیست.


رقص زن دربرابر شوهرچه حکمی دارد؟


اشکالی ندارد.


آیا رقص های محلی یا حرکات عادی که به اسم رقص انجام می شود حکمش تفاوت دارد بارقص کلاسیک ومنظم یا فرقی نمی کند ؟


جواب: اگر رقص نامیده شود فرقی ندارد.



نظر ایت ا... تبریزی:


رقص زن در مجالس زنانه که به عنوان مولودی « جشن تولد» « جشن تکلیف» و... برگزار می شود چه حکمی دارد.


رقص درمجلس عروسی چه حکمی دارد؟


رقص در جشن عقد چه حکمی دارد؟


رقص زن دربرابر شوهرچه حکمی دارد؟


جواب: رقص زن برای زنی دیگر وبرای شوهر مانعی ندارد.


آیا رقص های محلی یا حرکات عادی که به اسم رقص انجام می شود حکمش تفاوت دارد بارقص کلاسیک ومنظم یا فرقی نمی کند ؟


جواب : درصورت صدق رقص -چه محلی باشد چه کلاسیک - حکم رقص را دارد.والله العالم نظرجمعی ازعلماء


سئوال:


رقص مرد برای مرد وزن برای زن چه حکمی دارد؟


صورت جواز رقص چیست ؟


آیا درعروسیها جایز می شود؟


جواب:


آیت الله العظمی خامنه ای : اگر موجب مفسده یا محرک شهوت باشد حرام است.


آیت الله العظمی فاضل : اگر همراه کار حرامی از قبیل استعمال آلات لهو ولعب واختلاط زن ومرد نباشد مانعی ندارد.


آیت الله العظمی بهجت: رقص مطلقا اشکال دارد.


آیت الله العظمی حاج شیخ جواد تبریزی: رقص مرد برای مرد لهو است وسزاوار است مومن از آن بپرهیزد . ورقص زن برای شوهرش ورقص زن برای زنان در مجالس عروسی ومانند آن مانعی ندارد وغیر آن جایز نیست والله العالم .


آیت الله العظمی مکارم شیرازی: تنها رقص زن برای شوهرش جایز است وبقیه اشکال دارد.



نظر آیت الله مکارم شیرازی:


سئوال-
 اخیرا دریک مجلس عمومی برای آقایان ، پس از اجرای سخنرانی وبرنامه های دیگر ، چند نفر از آقایانی که ورزش بدنسازی وزیبایی اندام را تمرین کرده بودند ، درمجلس حاضر شده وبدن نیمه عریان خود را به معرض دید تماشاچیان گذارده وبا حرکاتی ماهیچه های خود ، سینه های بزرگ شده وسایر قسمت های تقویت شده را به دیگران نشان دادند . لطفا حکم این عمل ار از نظر شرع مقدس اسلام بیان بفرمائید .


جواب : این کار شایسته مسلمانان نیست واگر منشأ فساد گردد حرام است .


سئوال- شرکت در عروسی ، یا مجالس دیگر ، که انسان می داند درآن رعایت شئونات اسلامی نمی شود ( از قبیل اختلاط زن ومرد ، رقص وپایکوبی ، استفاده از نوارهای موسیقی ومانند آن ) چه حکمی دارد؟


جواب: شرکت در مجالس گناه حرام است .


گروه فقه و احکام مدرسه علمیه نرجس علیها سلام

 

 





      

چند حکم شرعی در پزشکی

 

چند حکم شرعی در پزشکی

سوال: عضوی که با جراحی از بدن جدا می‌شود را از نظر شرعی چه باید کرد؟

در این‌گونه موارد باید عضو خارج شده از بدن در پارچه‏‌ای پیچانده شده و دفن ‏‌شود. البته برخی(آیة الله العظمی نوری همدانی دام ظله) از فقها این کار را مستحب شمرده‌اند.

پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سوال، چنین است:
 
حضرت آیة الله العظمی خامنه‌ای(مد ظله العالی):
 بنابر احتیاط واجب در پارچه‏‌ای پیچانده و دفن ‏‌شود و بیش از این وظیفه‌اى ندارید.
 
حضرت آیة الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
 مستحب است دفن شود.
 
حضرت آیة الله العظمی صافی گلپایگانی(مد ظله العالی):
 به طور کلی عضو خارج شده باید دفن شود.
 
سوال: حکم مراجعه زن به پزشک مرد یا رادیولوژی، سونوگرافی، تزریقات و جراحی زنان توسط مردان با وجود پزشک زن چیست؟
 
امام خمینی(ره):
 اگر ضرورت دارد مراجعه به مرد مانع ندارد، ولی بدون ضرورت با وجود دکتر زن به مرد مراجعه نکنند.
 
آیة الله خامنه ای(دام ظلّه):
 اگر معاینه و درمان منوط به نظر و لمس حرام باشد جایز نیست مگر در صورتی که مراجعه به پزشک زن حاذق و متخصص غیرممکن باشد.
 
آیة الله سیستانی(دام ظلّه):
 اگر مستلزم نگاه یا لمس حرام است با بودن متخصص زن جایز نیست مگر اینکه به متخصص زن در انجام صحیح کار اعتماد نباشد.
 
آیة الله شبیری زنجانی(دام ظلّه):
 اگر معالجه منحصر به پزشک نامحرم باشد و مرد برای معالجه زن نامحرم ناچار باشد که او را نگاه کند و دست به بدن او بزند اشکال ندارد و در صورتی که معالجه منحصر به پزشک مرد نباشد در صورتی که معالجه مرد بدون دست زدن یا نگاه کردن به قسمت های محرّم از اعضای زن امکان پذیر نباشد و مرد بداند که معالجه به مثل او منحصر نیست، جایز نیست معالجه کند (در نتیجه مراجعه زن نیز در این صورت جایز نیست.)

 آیة الله اراکی(ره):
 نگاه دکتر مرد به زن اجنبی یا لمس آن در حالت اضطرار اشکال ندارد به شرط آنکه پزشک زن از جهت تخصص و قدرت بر معالجه وجود نداشته باشد.
 
آیة الله بهجت(ره):
 در مواردی که مستلزم لمس و نظر محرم است تا به مرحله ضرورت نرسیده جایز نیست.
 
آیة الله تبریزی(ره):
 اگر ضرورت و احتیاج باشد مثل اینکه زن در دسترس نباشد یا مرد حاذق تر باشد مانعی ندارد.
 
  آیة الله صافی گلپایگانی(دام ظلّه):
 در مورد سوال، با وجود ممائل (یعنی مثل پزشک مرد یک پزشک زن وجود داشته باشد) مراجعه به نامحرم جایز نیست.
 
آیة الله مکارم شیرازی(دام ظلّه):
 در صورتی که پزشک هم جنس به قدر کافی وجود داشته باشد و احساس ضرورتی به غیر هم جنس نشود به غیر هم جنس در جائی که مستلزم نظر و لمس حرام است، جایز نیست.
 
آیة الله نوری همدانی(دام ظلّه):
 در مواردی که مستلزم لمس و نظر حرام است تا به مرحله ضرورت نرسیده جایز نیست.
 
آیة الله وحید خراسانی(دام ظلّه):
 اگر زن ناچار باشد برای معالجه به مرد نامحرم مراجعه کند و مرد هم برای معالجه ناچار باشد او را نگاه کند و دست به بدن او بزند جایز است.
 
چند استفتاء از آیة الله خامنه ای دام ظله:
 سوال: اگر براى ازدواج، نیاز به آزمایش خون باشد، چنانچه دکتر زن براى این کار نباشد آیا دکتر مرد که نامحرم است مى‌‌تواند این کار را انجام دهد؟ در صورتى که دکتر زن وجود دارد ولى در اثر بى‌‌توجهى و امثال آن، دکتر مرد اقدام به این کار مى‌‌کند تکلیف چیست؟
 
جواب:‏ اگر ضرورت باشد مانعى ندارد لکن سهل‌انگارى و بى‌‌‌توجهى مجوز این امر نیست.
 
  سوال: آیا معاینه افراد غیر بیمار براى کنترل سلامتى آنها، توسط پزشک نامحرم جایز است؟
 
جواب: اگر ضرورت نباشد جایز نیست.
  
سوال: اگر بیمار خانمى که جانش در خطر است به تنها پزشک یک روستاى دورافتاده که مرد است، مراجعه کند آیا این پزشک مجاز است هرگونه معاینه ضرورى را در مورد بیمار انجام دهد؟
 
جواب:‏ چنانچه مورد ضرورت باشد اشکال ندارد.
  
سوال: بفرمایید در صورتى که زنى نباشد تا به زائو در وضع حمل کمک کند، آیا مرد مى‌تواند دخالت کند؟
 
جواب:‏ اگر عدم دخالت مرد موجب تهدید حیات مادر یا کودک باشد، مانعى ندارد.
 
سوال: 1- آیا مرد مى‌تواند نزد زن نامحرم حجامت کند؟ 2- آیا مرد مى‌تواند نزد دکتر زن نامحرم رود؟ (با لمس بدن)
 
ج1) با توجه به اینکه حجامت مستلزم نظر به بدن مرد و احیاناً لمس است جایز نیست.
 
ج2) با امکان لمس از روى لباس یا با دست کردن دستکش هنگام معالجه مانع ندارد و بهتر است اگر ضرورت ندارد مرد به دکتر زن مراجعه نکند و چنانچه مستلزم لمس یا نظر حرام باشد، جایز نیست.

منبع:tebyan.net

 

 





      

راههایی برای نجات از سحر و جادو !

 

سحر و جادو,نجات از سحر و جادو,رفع  سحر و جادو,دعای رفع  سحر و جادو

راههایی برای نجات از سحر و جادو !

به نظر شما چرا خدا از بین شرور که به صورت کلی بیان می کند، در سوره فلق فقط این سه تا شر را انتخاب کرده است؟ تاریکی، سحر و حسود؟ مگه اینها چه خصوصیت مشترکی دارند؟

سوره فلق
«قل اعوذ برب الفلق» بگو پناه می برم به پروردگار سپیده دم (اعوذ یعنی پناه بردن از شئی هراسناک به موجودی نیرومند برای دفع شر)

«من شر ما خلق» از شر آنچه که آفریده است

«و من شر غاسق اذا وقب» از شر تاریکی آنگاه که فراگیر شود.

«و من شر نففثت فی العقد» و از شر زنان جادوگر که به هنگام افسون کردن مردمان در گره های جادو سخت می دمند .

«و من شر حاسد اذا حسد» و از شر هر حسود آنگاه که حسد می ورزد.
 
مگر خداوند شر آفریده است؟
حضرت معشوق می فرماید: «من شر ما خلق» مگر خداوند شر آفریده است؟

خداوند در این سوره می فرماید: آنچه من آفریده ام که البته خلق آنها و دارای وجود شدن آنها خیر است اما بعضی از اوقات این خیرات آفریده شده با اختیار خود شر ایجاد می کنند و خدا طبق سنت خود که بنا دارد به انسان ها اختیار بدهد تا خود انتخاب کنند جلوی شر آنها را نمی گیرد اما به ما راهکار ارائه می دهد که چگونه با این شرور می توانیم مقابله کنیم و این راهکار همان پناه بردن به خالق آنهاست که مسلما کسی که می تواند شر آنها را از بین ببرد خالق آنهاست که به همه ابعاد وجودی شما و آنها آگاه است.

خداوند اسباب فراوانی برای امان بخشیدن به انسان ها از شر آفریده ها تدارک دیده، به عنوان مثال، خانه ای که در آن زندگی می کنیم وسایلی که توسط آن خطرات را پیش بینی می کنیم. در زمان حاضر و هر چه پیش می رویم این وسایل را بیشتر پیش بینی می کنیم (ترمز ای بی اس، انرژی اتمی، دارو های رفع بیماری و...)

گاهی وجود همین اسباب و وسائل، مانند حجابی بر یک واقعیت ما را از ناتوانی خود در محافظت از خویشتن غافل می سازد، که بشر در این شرایط به حدی می رسد که مانند فیلسوف آلمانی " نیچه " به طور رسمی اعلام می دارد: خدا مرده است.

این سوره به ما می فرماید که هر مقدار پیشرفت داشته باشیم ، باز هم برای دفع کوچکترین این شرور به توسل به خدا نیازمندیم.


3 شر از میان همه ی شرها
به نظر شما چرا خدا از بین شرور که به صورت کلی بیان می کند ،فقط این سه تا شر را انتخاب می کند؟ تاریکی، سحر و حسود؟ مگه اینها چه خصوصیت مشترکی دارند؟

شاید پاسخ این باشد که هر سه این شرور از دید ما مخفی هستند و در حالت غفلت، به سراغ ما می آیند.

تو تاریکی که از خطرهای احتمالی غافلیم، چه راهی برای حفظ خویش داریم؟ اگر حیوان درنده ای یا انسان شروری بخواهد به ما آسیبی برساند، بی آنکه ما از وجود آن آگاه باشیم.

اگر ساحران با ورد و جادو و دمیدن در گره ها بخواهند ، ما را دچار مشکل سازند بی آنکه ما از اصل سحر و راه ابطال آن خبری داشته باشیم؛ اگر برادر یا دوستانمان نسبت به ما حسادت بورزند و بخواهند ضرری به ما برسانند، بی آنکه از نیت سوء او آگاه باشیم؛ در برابر این شرور نهان چه کاری از دست ما بر می آید و چه راهی برای نجات خویشتن از شر آنان سراغ داریم؟

اینجا فرصت مناسبی است تا ناتوانی خویش را با همه وجود در یابیم و به دنبال پناهگاه حقیقی باشیم.

 آیا خدا در قرآن سحر را تأیید می کند؟
خداوند در سوره بقره آیه 102 هم این مسأله را مطرح می کند که به وسیله سحر بین دو همسر جدایی می اندازند.

سحر، جادو، طلسم و بستن بخت از امورى است که واقعیت دارد و از نظر فقهی تعلیم و تعلم آنها - به جز برای بی اثر کردنشان- حرام است. وجود چنین نیروهائی به مقتضای نظام دنیا می باشد که تزاحم میان زشتی ها و پلیدی ها وجود دارد و همچنان که انسان های شیطان صفت و زشتکار وجود دارد ، جن های پلید و آزار دهنده نیز وجود دارد.

البته نمى‏توان مطمئن بود که هر نوع مشکلی ریشه در همین مسئله دارد و باید توجه داشت که غالب آنچه امروزه در میان مردم در این‏باره شایع است، بى اساس است و بیشتر به افکار روانى، تخیلات، سوءظن‏ها، توهمات و مشکلات واقعى موجود در رفتار و اعمال آنها مربوط است.

لازم به ذکر است که خداوند متعال با قدرت خویش، چنین اراده و نیرویی را در افراد به ودیعت نهاده است که با بهره گیری از این اراده و تقویت آن می توانند به کارهای شگفت انگیزی دست زنند.

برخی مانند اولیای خداوند از آن نیرو و در مسیر مناسب، استفاده می کنند و عده ای دیگر، با سوء استفاده از آن به کارهای ناشایست اقدام می کنند. پس در واقع اصل وجود این نیرو در نهاد آدمی از آن خداوند و به فرمان او است، منتها چگونگی بهره گیری از آن به عهده خود انسان نهاده شده است و او در چگونگی بهره گیری از آن مسئول است.

خداوند برای رسیدن به هر مقصدی راهکار و اسباب و عللی قرار داده است ، برای بطلان سحر نیز راهی مشخص کرده است.

با استفاده از راهکارهای زیر انشاءالله می توانید سحر و طلسم را باطل کنید:

1 ـ پناه بردن به خداوند (گفتن اعوذ بالله من الشیطان الرجیم) و زیاد خواندن سوره‌های فلق و ناس؛


2- خواندن آیه 51 و 52 سوره قلم (یعنی از: «و إن یکادالّذین ... تا آخر سوره») و هم چنین خواندن «آیة الکرسی».

3- حاج شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان از امیرالم?منین علی علیه السلام نقل نموده است که جهت باطل کردن سحر این جملات را بنویسید و همراه خود داشته باشید:

«بِسمِ الله وَ بِالله، بِسمِ الله وَ ما شاءَالله، بِسم الله لاحَولَ ولاقُوّه الا بالله، قالَ موسی ما جِئتُم بِه السِّحرُ اِنَّ اللهَ سَیُبطِلُهُ اِنَّ اللهَ لا یُصلِحُ عَملَ المُفسِدینَ، فَوَقَعَ الحَقُّ و بَطَلَ ما کانُوا یَعمَلونَ فَغُلِبوا هُنالِکَ وَانقَلَبُوا صاغِرینَ» (1)

4- همچنین از حضرت روایت شده است: جهت محفوظ ماندن از سحر و جادو، شب ها پس از نماز و روزها پیش از نماز هفت مرتبه بخوانید: «بِسمِ الله وَ بِالله سَنشُدُّ عَضُدَکَ بِأخیک وَ نَجعَلَ لَکُما سُلطاناً فَلا یَصِلونَ إلَیکُما بِآیاتِنا أنتُما وَ مَن اتَّبَعَکُما الغالِبون». (2)

محمد بن مسلم از امام صادق علیه السلام نقل کرده: جهت بطلان سحر، این دعا را بنویسید و همراه خود نگه دارید:

 

«قالَ موسی ما جِئتُم بِهِ السِّحر إنَّ الله سَیُبطِلُه إنّ الله لا یُصلِحُ عَملَ المُفسِدین و یَحِقّ الله الحَقّ بِکلِماتِه و لَو کَرِهَ المُجرِمون اَأنتم أشَدُّ خَلقاً أمِ السماءَ بناها رَفعَ سَمکَها فَسوّاها» تا آخر آیات سوره نازعات. در ادامه: «فَوَقَعَ الحَقُّ و بَطَلَ ما کانُوا یَعمَلونَ فَغُلِبوا هُنالِکَ وَانقَلَبُوا صاغِرینَ و أُلقی السَّحرةُ ساجدین، قالوا آمَنّا بِربِّ العالَمین رَبِّ موسی وَ هارون»(3)


5- خواندن این آیه نیز جهت خنثی کردن اثر سحر وارد شده است:

«إنَّ ربّکم اللهُ الَذی خَلقَ السَموات وَ الأرض فی سِتةِ أیّام ثُمَّ استوی عَلی العَرش یُغشِی اللیل النَهار یَطْلبه حثیثاً و الشَّمْس وَ القَمر و النُجوم مُسخّرات بِأمره ألاَ لَه الخَلق و الأمر تَبارکَ اللهُ رَبّ العالَمین». «ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِین».‏(4)

6- در صحیفه الرضا از امام رضا علیه السلام نقل شده است: «به جهت دفع ضرر سحر و بطلان آن دستت را مقابل صورت قرار بده و بخوان : بِسمِ الله الْعَظیم رَبّ الْعرشِ الْعظیم إلاّ ذَهبت و انْقرضت». (5)

7- علامه کفعمی دعایی به عنوان حدیث قدسی نقل کرده است که خداوند به حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود: «کسی که دوست دارد از سحر در امان باشد، بگوید:

«اللَّهُمَّ رَبَّ مُوسَی وَ خَاصَّهُ بِکَلَامِهِ وَ هَازِمَ مَنْ کَادَهُ بِسِحْرِهِ بِعَصَاهُ وَ مُعِیدَهَا بَعْدَ الْعَوْدِ ثُعْبَاناً وَ مُلَقِّفَهَا إِفْکَ أَهْلِ الْإِفْکِ وَ مُفْسِدَ عَمَلِ السَّاحِرِینَ وَ مُبْطِلَ کَیْدِ أَهْلِ الْفَسَادِ مَنْ کَادَنِی بِسِحْرٍ أَوْ بِضُرٍّ عَامِداً أَوْ غَیْرَ عَامِدٍ أَعْلَمُهُ أَوْ لَا أَعْلَمُهُ وَ أَخَافُهُ أَوْ لَا أَخَافُهُ فَاقْطَعْ مِنْ أَسْبَابِ السَّمَاوَاتِ عَمَلَهُ حَتَّی تُرْجِعَهُ عَنِّی غَیْرَ نَافِذٍ وَ لَا ضَارٍّ لِی وَ لَا شَامِتٍ بِی إِنِّی أَدْرَأُ بِعَظَمَتِکَ فِی نُحُورِ الْأَعْدَاءِ فَکُنْ لِی مِنْهُمْ مُدَافِعاً أَحْسَنَ مُدَافَعَةٍ وَ أَتَمَّهَا یَا کَرِیم‏». (6)

8- صدقه دادن.

ان شاء الله با تداوم صدقه، تغییر محل زندگی، و تکرار سوره «یس» مشکلات و نفوس بد از اطراف شما دور خواهد شد. و در هر صورت به خداوند و حاکمیت اراده الهی همچنان معتقد باشید چه بسا همین فراز و نشیب ها دامی از سوی شیطان باشد که ایمان شما را متزلزل کند. لذا با پایداری و استقامت ایمان خود را حفظ کنید تا در نتیجه آن شیطان ناامید شود و درهای رحمت الهی به سوی شما باز گردد.

 پی نوشت‌ها:
1. مفاتیح، باقیات صالحات، باب سوم.
2. بحار الانوار، ج 92، ص 129.
3. همان.
4. همان؛ مفاتیح الجنان، باقیات صالحات، باب سوم.
5. همان.
6. کفعمی، مصباح، ص 228؛ بحار الانوار, ج 92، ص 319.


بنابر این اگر انسان با اسباب معنوی مأنوس باشه تو اون لحظه ای که چنین خطری احساس می کنه آغوش خدا را مقابلش باز می بیند وبه اون قوی و شکست ناپذیر پناه می برد، نه اینکه سراغ رمال وجادو گربره که خیلی وقتها به مشکلاتش اضافه هم بشود.
 
منابع:
eideha.com
porsemani.ir
 tebyan.net

 

 





      

دعاهای برای باطل کردن طلسم و سحر و جادو

 

اگر کسی را بسته باشند سوره مریم را بنویسد و بخورد گشاده میگردد

 دعای موثر و مجرب برای باطل کردن طلسم و سحر و جادو

اگر فردی دعای قرآنی ذیل را بنویسد و با خود نگاه  دارد از کلیه طلسمات و جادو و سحر در امان خواهد بود و اگر کسی را مورد سحر و طلسم و جادو قرار داده باشند، باید که این دعا را با زعفران و گلاب نوشته و سپس در آب حل کرده و بیاشامد و همچنین بر سر بریزد وسپس یکی دیگر را نوشته و در نزد خود نگاه دارد. با عنایت باریتعالی سحر و جادو برطرف خواهد گردید. توجه شود که این دعا همچنین برای گشایش بخت و کارگشائی نیز مفید فایده است.

بسم الله الرحمن الرحیم خَتَمَ الله عَلی قُلوُبِهِم وَ عَلی سَمعِهِم وَ عَلی اَبصارِهِم غِشاوَةٌ وَ لَهُم عَذابٌ عَظیم وَ مِن النّاس مَن یَقول امَنّا بِالله وَ بِالاخِرَةِ وَ ما هُم بِموُمِنین یُخادَعون الله وَالّذینَ امَنو وَ ما یَخدَعون اِلاّ اَنفُسَهُم وَ ما یَشعَروُن فی قُلوبِهِم مَرَضٌ فَزادَهُمُ الله مَرَضاً وَ نُنَزِّلُ مِنَ القُران ما هُوَ شَفاءٌ وَ رَحمَةٌ لِلموُمِنین یا ارحَمَ الرّاحِمین قالَ موسی ما جِئتُم بِه السِّحر اِنَّ اللهَ لا یُصلِح عَمَلَ المُفسِدین فَسَیَکفیکََهُمُ الله وَ هُوَ السَّمیعُ العَلیم لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ باللهِ العَلیِّ العَظیم اِنّا لُلّه وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعوُن وَ اُفَوِّضُ اَمری اِلی الله اِنَّ اللهَ بَصیرٌ باِلعِباد یا اَرحَم الرّاحِمین.

 

باز شدن شخص بسته
برای باز شده شخص بسته شده این آیات شریفه را بنویسید و به همراه شخص نمایید.

بسم الله الرحمن الرحیم 
 ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُم مِّن بَعْدِ ذَلِکَ فَهِیَ کَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا یَتَفَجَّرُ مِنْهُ الأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَشَّقَّقُ فَیَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاء وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا یَهْبِطُ مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ بقره 74

الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعونَ بقره 156

وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إَلاَّ خَسَارًا اسرا 82

و نیز آورده اند اگر کسی را بسته باشند سوره مبارکه مریم را بنویسد و بشوید و بخورد گشاده میگردد انشاءالله تعالی  

سحر و جادو,باطل کردن  سحر و جادو

هنگام نوشتن دعا ،طهارت و با وضو بودن و شرایط مکانی و زمانی را رعایت فرمائید

 

دعا جهت ابطال سحر
حضرت علی (ع) فرمود: هرکس بر پوست آهو بنویسد و نزد خود نگهدارد سحر از او باطل میشود

بسم الله و بالله ماشاءالله بسم الله و لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم قال موسی ما جئتم به السحر ان الله سیبطله ان الله لا یصلح عمل المفسدین و یحق الله بکلماته و لوکره المجرمون فوقع الحق و بطل ما کانو یعملون فغلبو هنالک وانقلبو صاغرین بسم الله و قدمنا الی ما عملو من عمل فجعلناه هباء" منصورا" وجعلنا من بین ایدیهم سدا" و من خلفهم سدا" فاغشیناه فهم لا یبصرون و القی السحره ساجدین قالو امنا برب العالمین رب موسی و هارون قال امنتم به قبل ان اذن لکم انه لکبیر کم الذی علمکم السحر قالو ان هذان لساحران یریدان ان یخرجاکم من ارضکم بسحرها بحق کهعیص و بحق حمعسق و بحق صم بکم عمی فهم لا یسمعون و لا یتکلمون.

 

توجه شود:
*قواعد عمومی نگاشتن دعا مثل طهارت و با وضو بودن و شرایط مکانی و زمانی را رعایت فرمائید.

*در زمان نگاشتن دعای قرآنی فوق حتما رو به قبله باشید.
* سوره های فلق و ناس را هر روز تلاوت نمایید. صبح و شب.
* به وقت خواب معوذتین (همان سوره های فلق و ناس را بخوانید).
* معوذتین را در کاغذ بدون خط بنویسید و همیشه همراه خود داشته باشید.
* پایان هر نماز آیه الکرسی را حداقل یکبار تلاوت نمایید. آیه اول آنرا بخوانید تا و هو العلی العظیم.
* در هنگام اذان یا اندکی قبل یا پس از آن که درهای استجابت دعا  گشوده است جهت برآورده شدن حاجت خود از جانب خداوند متعال دعا و طلب حاجت کنید. شک نکنید.

بسیار مجرب است. مستجاب است انشاء الله تعالی .

گردآوی:بخش مذهبی بیتوته

 

منابع:

dooa.ir
ahmad88.persianblog.ir

 

 





      

روز قیامت، واقعه حتمی!

 

 

معاد و روز قیامت حقیقتی است که به واقع برای همه ی موجودات رخ خواهد داد. قرآن کریم در آیات بسیاری به این موضوع اشاره نموده است و کوشیده به بیانات گوناگون حقیقت آن را برای انسان ها اثبات نماید و درباره ی آن هشدار دهد تا انسان ها خود را برای مواجهه و رویایی با آن آماده نمایند. اندیشمندان اسلامی نیز تلاش نموده اند با توجه به آیات الهی در نظام های عقلانی خویش این مسئله را مورد توجه قرار دهند امّا با همه ی تصریح قرآن درباره وقوع این واقعه ی حتمی ، اثبات معاد و روز قیامت در برخی از نظامات منطقی جواب نداده است! در این نوشتار با ما همراه باشید تا با بررسی نظام های عقلانی اندیشمندان مختلف، ضعف عقل بشری از درک و اثبات حقایق ماورائی را مشاهده نماییم.
معاد و روز قیامت واقعه حتمی!
معاد به معنای بازگشت است که اشاره ی به مکان و یا زمان خاصی ندارد بلکه مقصود از آن بازگشت همه ی انسان ها به سوی خداوند و حضور ایشان در محضر عدل الهی است که برای حساب و کتاب اخروی می باشد و براساس آن نیکان به بهشت و بدکاران به دوزخ الهی رهسپار می شوند. آیات قرآن و روایات اسلامی درباره ی کیفیت این حقیقت تردید ناپذیر بسیار است. که در برخی از موارد جزییات بسیار آن ها را نیز مورد توجه قرار داده است.
اندیشمندان اسلامی و حقیقت معاد!
در تاریخ تفکر اندیشمندان اسلامی براساس رشد عقل بشری ، مواجهه با این حقیقت مورد معرفی دین به صور گوناگونی رخ داده است. برخی از ایشان نتوانسته اند به اثبات معاد بر مبنای نظام خویش بپردازند و برخی دیگر نیز در برخی از بخش ها ناتوان بوده اند. امّا با توجه به گواهی دینی این مطلب را مورد پذیرش قرار داده اند.
فارابی و معاد!
ابونصر فارابی نخستین کسی است که کوشید در نظام معقول خویش دین را با حقایق عقلی و روش منطقی مورد تبیین قرار دهد. بر مبنای نظام منطقی فارابی نفوس انسان هایی که در زندگی روش معقول و دینی را در پیش گرفته باشند ابدی خواهد بود و فانی نمی شود و لذا می توانند در صحنه ی قیامت حضور یابند اما فارابی در مورد سایر انسان ها که البته اکثریت مردم را نیز شامل می شوند و در زندگی روش معقولانه را در پیش نمی گیرند، قائل به فنای روحی و نفس آن هاست. بدین ترتیب فارابی نمی تواند تعارض میان بقای نفوس برای حضور در صحنه ی محشر را با تصریح دینی بر حتمیت معاد را از میان بردارد. گر چه فارابی فقیه و قاضی القضاة شهر خویش است امّا در نظام معقول خویش موفق به اثبات معاد نمی شود و نمی تواند آن را تبیین منطقی نماید امّا با توجه به شخصیت دینی فارابی احتمالاً در این زمینه اکتفاء به نقل تنها نموده است گر چه تصریح خود فارابی در این باره موجود نباشد.
ابن سینا و معاد!
ابن سینا پس از فارابی بزرگ ترین اندیشمند اسلامی است که در نظامی منجسم و معقول می کوشد حقایق فکری را مورد بررسی قرار دهد. در این میان موضوع معاد به عنوان حقیقتی غیرقابل انکار مورد توجه ابن سیناست. وی می کوشد نقایص نظام فکری فارابی را بر طرف نموده و درباره ی معاد تبیینی معقول دست دهد. اعتقاد ابن سینا به بقای نفس که حقیقتی روحانی و مجرد از ماده است وی را موفق می نماید تا در نظام فکری خویش حقیقت و اصل ها را بتواند تبیین عقلانی نماید. از این رو ابن سینا معاد و روز قیامت را حقیقتی تردیدناپذیر و برای همه نفوس می داند. امّا از سوی دیگر ابن سینا تنها معاد نفوس را اثبات می نماید و نمی تواند معاد جسمانی را که قرآن مورد اشاره قرار داده است، تبیین عقلانی کند امّا تصریح می کند که چون نبی صادق را قبول دارد بیان نبی صادق درباره معاد جسمانی را می پذیرد اگر چه نظام معقول وی قادر به اثبات و تبیین عقلانی معاد جسمانی نباشد.
ملاصدرا و معاد!
آوازه ی صدرا المتألهین اندیشمند نامدار اسلامی پس از بوعلی سینا عالم گیرست. وی کوشیده است نقایص و مشکلات منطقی و عقلانی نظام های فکری پیش از خود را به نحو بدیل و ابتکاری حل نماید. در همین راستا در موضوع معاد نقص نظام فکری سینوی مورد توجه ویژه ی ملاصدرا قرار گرفته است وی کوشیده با تبیین ابتکاری درباره نحوه ی پیدایش و نیز بقای نفس آدمی، موضوع معاد جسمانی را که در نظام سینوی حل نشده باقی ماند، رفع و رجوع نماید. ملاصدرا با اثبات جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء بودن نفس و همچنین از سوی دیگر ارائه ی نظریه درباره ی مراتب وجودی و جسم مثالی به تبیین ابعاد گوناگون معاد قرانی بپردازد. بر این اساس ملاصدرا معاد جسمانی را نیز در نظام فکری خویش تبیین می نماید و در جهت هماهنگ ساختن آن با بیان قرآنی می کوشد. قضاوت درباره ی موفقیت و یا عدم توفیق ملاصدرا در این باره خود مجالی وسیع می طلبد و در این کوتاه نوشتار نمی گنجد. امّا آنچه مسلّم است آن است که ، تلاش ملاصدرا در تبیین عقلانی معاد در نظام فکری خویش تلاشی مطلوب و مأجور است.
سخن پایانی!
عقل بشری تنها در پرتو کلام و حیانی است که می تواند زمینه رشد و شکوفایی خویش را فراهم سازد و در موضوعاتی که ماورای درک عقل است پذیرش سخن شارع و وحی الهی می تواند گستره ای را برای آغاز تلاشی معقول فراهم نماید. چرا که آموزه های وحی با وجود برتری های عقلی می توانند به صورت معقول و با روش عقلانی تبیین شوند. به بیان دیگر بسیاری از حقایق و حیانی ورای عقلند نه آنکه مخالف عقل باشند. از سوی دیگر عقل بشری هیچگاه از وحی و آموزه های قرآنی برای شناخت حقایق بی نیاز نبوده و نخواهد بود.

منابع و مآخذ
1- مدینه فاضله- ابونصر فارابی
2- الاشارات و اتنبیهات- بوعلی سینا
3- الاسفارالاربعه- صدرالدین شیرازی (ملاصدرا)
4- تفسیر المیزان- علامه ی طباطبائی (ره)

tebyan.net

 

 





      

با توجه به آیه ی 102 سوره ی بقره آیا سحر و جادو واقعیّت دارد؟

 

سحر، دانش شگرف و شیطانی است که به امور خارق العاده شباهت دارد

ابتدا خلاصه ای از داستان دو فرشته به نام های هاروت و ماروت که در سوره ی بقره از آنها یاد شده این گونه بیان شده است: هنگامی که بازار سحر و جادو در سرزمین بابل به اوج خود رسید و جادوگران نابکار از این رهگذر به آزار و اذیّت مردم آن سامان دست اندازی می کردند، گوئی مردم چشم امّید به درگاه خدا دوخته و دست نیاز به سوی یگانه فریادرس خود دراز کردند و گشایش کار خود یعنی نابودی ساحران نابکار را از خداوند متعال خواستار شدند و خداوند رحیم در رحمتش را گشود و دو فرشته از بارگاه پرعظمت خود به نام های هاروت و ماروت را به صورت دو انسان مأمور به تعلیم روش های خنثی سازی و باطل ساختن جادو و سحر کرد وظیفه ی دو فرشته ی انسان نما (هاروت و ماروت) در میان مردم بابل این بود که نکات و مطالب علم سحر و جادو را برای مردم تشریح و توضیح می دادند تا بتوانند در برابر آزار و اذیت و ترفندهای جادوگران مقاومت و یا حدّاقل سحر آنان را خنثی و باطل سازند و پس از تعلیم نکات سحر و جادو به مردم هشدار می دادند که مبادا از تعلیمات آنها سوء استفاده شود زیرا که این تعلیمات مایه ی آزمایش است و کسی که سوء استفاده کند به خدا کفر ورزیده است[1] (با رسوخ خرافات و اسرائیلیات در متون اسلامی ما ساحت مقدس این دو فرستاده ی الهی (هاروت و ماروت) مورد اهانت واقع می شوند).


حال با بررسی معانی سحر و جادو در لغت نامه ها به این نکته پی می برید که معانی جادو حول محور خدعه و نیرنگ و فریب می چرخد که این معانی عبارتند از: 1 - علم و دانش. 2 - شعبده بازی، تردستی، چشم بندی. 3 - اغفال کردن، خدعه، نیرنگ و فریفتن و حیله ی دروغین به کار بردن. 4 - خیال و پندار موهوم. 5 - به کار گیری عوامل مرموز و نامرئی در جلب شیاطین جنّ و انس. 6 - تصرف در طبیعت از طریق اوراد و افسون ها و طلسم های شیطانی. 7 - فساد و تباهی. 8 - دیوانگی و در انگلیسی نیز معادل Magic است[2].


سحر و جادو چیست و ساحر و جادوگر کیست؟ سحر، دانش شگرف و شیطانی است که به امور خارق العاده شباهت دارد اما خود خارق العاده نیست چرا که اولا آموختنی است و ثانیاً شخص جادوگر و مرتکب عمل جادوئی آخرین شخصی نیست که توانسته با توجهات و تلقینات شیطانی در مجاری عادت تصرف کند بلکه اشخاص دیگری هم با تعلیم می توانند به مانند او انجام دهند و جادوگر شخصی است که تحت تعلیم این علم شیطانی قرار گرفته و با الهامات و توجهات و اوراد طلسم های شیطانی اقدام به امور شبه خارق العاده می کند چرا که این اعمال شیطانی از درجه ی اعتبار از معجزه و کرامت که خداوند به بندگان صالح و برگزیده ی خود عطا می کند تفاوت دارد.

جادو,جادوگران,سحر و جادو چیست

 سحر مؤثر سحری که است که دلالت بر تأثیر جدائی زن و مرد از یکدیگر دارد

  
انواع سحر و جادو:

1 - سحر مؤثر: همان سحری که در آیه ی 102 سوره ی بقره دلالت بر تأثیر جدائی زن و مرد از یکدیگر داشت.

 

2 - سحر تخیّلی: که ساحران با بهره گیری از ساده لوحی مردم اقدام به اغفال آنان می نمایند چنان که در سرگذشت حضرت موسی (علیه السلام) و نمایان شدن ریسمان ساحران به صورت مار در قرآن به صورتی زیبا نقل شده است.


3 - سحر شیمیائی: در این نوع سحر شخص جادوگر با اطلاع از خواص اشیاء و عناصر طبیعت اقدام به اعمال خارق العاده می کند. چنان چه در تاریخ آمده ساحران فرعون در درون ریسمان هایشان مقداری جیوه به کار برده بودند که پس از تابش آفتاب به حرکت درآمد و اعجاب فرعونیان و حتی حضرت موسی (علیه السلام) را برانگیخت[3].


از آن جا که قرآن با صراحت از سحر و ساحر سخن به میان آورده و بر واقعیّت و حقیقت آن صحّه گذاشته است و هم چنین در داستان ها و فیلم ها و رمان ها سخن از سحر و جادوگری بسیار به میان آمده خود دلیلی روشن بر وجود سحر است چرا که در دنیای امروزی هم هر از گاهی شینده می شود که فلان عمل جادوئی از شخصی سر زده است و هر چند با ورق زدن کتاب ها نمی توان تاریخچه ی معیّنی برای اولین جادوگر و اطلاعات جادوئی را به دست آورد ولی این نکته قابل توجه است که می توان بنیان گذار و واضع این علم را به ابلیس نسبت دهیم چرا که تمامی بدی ها و گمراهی ها سرانجام به او منتهی می شود و اما گفته اند که شوم ترین منابع فساد در دست شوم ترین ملل بلاد منظور علم جادو و قوم یهود است چرا که هنوز هم قوم بی تعهّد بنی اسرائیل با تحریف آسمانی تورات، روش های جادوگری و رمّالی و شعبده بازی را در آن وارد ساخته اند و ساحت پاک و مقدس پیامبرانی هم چون حضرت ابراهیم خلیل (علیه السلام) و حضرت سلیمان (علیه السلام) را متهم به ساحری و جادوگری می کنند و فرشتگان الهی هم چون هاروت و ماروت را مورد غضب خداوند و جادوگرانی منفی معرفی می نمایند[4].


و دلیل دیگری که حقیقت این علم را تأئید می کند تألیف کتاب هائی است که در این علم نگاشته شده است از جمله کتاب کُلُّهُ یسرٌّ و کتاب تسخیرات نوشته ی سکاکی و السحر فی القرآن الکریم، عبدالمنعم الهاشمی و ...


========================
پی نوشت ها:
[1]. طباطبائی، سید محمدحسین، ترجمه ی تفسیر المیزان، ترجمه ی سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ج 1، ص 350
[2]. خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه ی قرآن و قرآن پژوهی، تهران، دوستان ]و[ ناهید، 1377، ج 2، ص 1193.
[3]. همان، ص 1195.
[4]. ظفرالاسلام خان، نقد و نگرشی بر تلمود، ترجمه ی: محمدرضا رحمتی، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه ی علیمه ی قم، 1369، ص 76.

 

منبع:andisheqom.com

 

 





      
<   <<   51   52   53   54   55   >>   >