سفارش تبلیغ
صبا ویژن

افشای هویت غول داعش (+عکس)



مقامات انگلیس فاش کردند غول داعش " محمدرضا حقی" نام دارد.

 مقامات انگلیس اعلام کردند موفق شدند هویت دومین تروریست این کشور را که در فیلم تبلیغاتی اخیر داعش همراه با 5 نفر دیگر اقدام به اعدام زندانیان می کند، شناسایی کنند.

اخبار,اخباربین الملل, غول داعش


روزنامه "میل آن ساندی" روز گذشته اعلام کرد این فرد "محمد رضا حقی" (35 ساله) است که در فیلم تبلیغاتی اخیر داعش که دو هفته پیش منتشر شد، همراه با 5 فرد دیگر که نقاب به صورت دارند، حضور دارد.

اخبار,اخباربین الملل, غول داعش

در ویدیوی اخیر داعش "سیذارتا دهار،" کارمند سابق فروش در لندن که لقب "جان جدید داعش" لقب گرفته و دیوید کامرون، نخست وزیر انگلیس را تهدید به انجام عملیات تروریستی کرده بود نیز حضور دارد. دستگاه های اطلاعاتی انگلیس اعلام کردند فرد بلند قدی که در کنار جان جدید داعشی ایستاده، و غول نامیده می شود، حقی نام دارد.

 اخبار  بین الملل  - جام جم

 

 





      

 

تغییرات قریب‌الوقوع در حکومت آل سعود

 

اخبار,اخباربین الملل ,تغییرات قریب‌الوقوع در حکومت آل سعود

یک رسانه اروپایی به نقل از مقامات آمریکایی از تصمیم «ملک سلمان» پادشاه عربستان برای کناره‌گیری از قدرت به نفع فرزند خود «محمد بن سلمان» خبر داد.

  روزنامه انگلیسی «ساندی تایمز» به نقل از مقامات آمریکایی نوشت: طی هفته های آینده باید شاهد تغییر و تحولات گسترده در ساختار قدرت عربستان سعودی باشیم.

بر اساس این گزارش، این روزنامه در ادامه تصریح کرد: ملک سلمان قصد دارد در اولین گام برای واگذاری قدرت به فرزندش «محمد بن سلمان»، «محمد بن نایف» ولیعهد اول را برکنار کند.

این روزنامه انگلیسی همچنین اعلام کرد: ملک سلمان برای جلب رضایت خاندان سعودی در جهت تحقق خواسته خود تاکنون مبالغ هنگفتی را خرج کرده است.

ساندی تایمز در پایان نوشت: امکان دارد انتقال قدرت در عربستان در تابستان آینده صورت گیرد.

گفتنی است، پیشتر نیز شبکه المیادین با انتشار گزارشی از انتقال قدرت در عربستان به محمد بن سلمان خبر داده بود.


 اخبار  بین الملل  -  مهر 

 

 





      

چرا باید بعد از نزدیکی غسل کنیم؟

 

در شریعت اسلام غسل جنابت، از غسل‌های واجبی است که پس از جنب شدن باید انجام شود.

چگونگی جنب شدن
به یکی از دو چیز انسان جنب می‌شود:

جماع (آمیزش):
اگر انسان جماع کند و به اندازه ختنه‌گاه و یا بیشتر داخل شود، در زن باشد یا در مرد، در قُبل (جلو) باشد یا در دُبر (عقب)، بالغ باشند یا نابالغ، اگر چه منی بیرون نیاید، هر دو جنب می‌شوند.

بیرون آمدن منی:
بیرون آمدن منی چه در خواب باشد (احتلام)، یا بیداری، کم باشد یا زیاد، با شهوت باشد یا بی شهوت، بااختیار باشد یا بی اختیار، البته اینها در صورتی است که یقین دارد آبی که خارج شده منی باشد و اما رطوبت یا آبی که از انسان بیرون می‌آید، ولی نمی‌داند منی است یا رطوبت دیگر، اگر این شخص مرد و سالم است بایستی آن آبی که بیرون آمده دارای سه علامت باشد که حکم به منی بودن آن بشود (البته در صورت شک).

با شهوت بیرون آمده باشد.
هنگام بیرون آمدن جهندگی داشته باشد.
بعد از بیرون آمدن، بدن سست شده باشد.

اما اگر شخص، مردی مریض و یا زن باشد، همین مقدار که آن آب با شهوت بیرون آمده باشد، در جنابت او کافی است و بودن آن دو علامت دیگر لازم نیست، اگر چه شایسته‌است که زن و مریض - به خصوص زن - علاوه بر غسل، وضو هم بگیرد (اگر قبلاً وضو نداشته) و بلکه به طور کلی اگر سه علامت جمع نبود، بهتر است علاوه بر غسل، وضو هم گرفته شود، اگر قبلاً وضو نداشته‌است و وظیفه‌اش هم وضو گرفتن بوده‌است، منتها در مواردی که گفته شد علاوه بر غسل، بهتر است وضو هم بگیرد. خوب است که اول طهارت غسلی خودش را از بین ببرد، بعد وضو بگیرد؛ چون خواهیم گفت که با غسل جنابت نباید وضو گرفت.

 

سوال: چرا اسلام دستور می‌دهد که به هنگام جنب شدن تمام بدن را بشوییم در حالی که فقط عضو معینی آلوده می‌شود و آیا میان بول کردن و خارج شدن منی تفاوتی هست که در یکی فقط محل را باید شست و در دیگری تمام بدن را؟

پاسخ این است که خارج شدن منی از انسان یک عمل موضعی نیست (مانند بول و سایر زواید) به دلیل اینکه اثر آن در تمام بدن آشکار می‌‌گردد و تمام سلول‌های بدن به دنبال خروج آن در یک حالت سستی مخصوص فرو می‌روند و این خود نشانه تأثیر آن روی تمام اجزاء بدن است.

طبق تحقیقات دانشمندان در بدن انسان دو سلسله اعصاب نباتی وجود دارد که تمام فعالیت‌های بدن را کنترل می‌کند (اعصاب سمپاتیک) و (اعصاب پاراسمپاتیک) این دو رشته اعصاب در سراسر بدن انسان و در اطراف تمام دستگاه‌ها و جهازات داخلی و خارجی گسترده‌اند.

وظیفه اعصاب سمپاتیک (تند کردن) و به فعالیت واداشتن دستگاه‌های مختلف بدن است و وظیفه اعصاب (پاراسمپاتیک) (کند کردن) فعالیت آنهاست و از تعادل فعالیت این دو دسته اعصاب نباتی دستگاه‌های بدن به طور متعادل کار می‌‌کند.

گاهی جریان‌هایی در بدن رخ می‌دهد که این تعادل را به هم می‌زند،‌ از جمله این جریانها مسأله (ارگاسم = اوج لذّت جنسی) است که معمولاً مقارن خروج منی صورت می‌گیرد.

در این موقع سلسله اعصاب پاراسمپاتیک بر اعصاب سمپاتیک پیشی می‌‌گیرد و تعادل به شکل منفی به هم می‌خورد.

این موضوع نیز ثابت شده است که از جمله اموری که می‌تواند اعصاب سمپاتیک را بکار وادارد و تعادل از دست رفته را تأمین کند تماس آب با بدن است و از آن جا که تأثیر (ارگاسم) روی تمام اعضای بدن به طور محسوس دیده می‌شود و تعادل این دو دسته اعصاب در سراسر بدن به هم می‌خورد دستور داده شده است که پس از آمیزش جنسی یا خروج منی تمام بدن با آب شسته شود و در پرتو اثر حیات بخش آن تعادل کامل در میان آن دو دسته اعصاب در سراسر بدن برقرار گردد. (و اینکه می‌بینیم در خبری از امام علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ نقل شده که فرمودند: ان الجنابه خارجه من کل جسده فلذلک وجب علیه تطهیر جسده کله» «جنابت از تمام بدن بیرون می‌آید و لذا باید تمام بدن را شست» (وسائل الشیعه، ج 1، ص 466) گویا اشاره به همین موضوع است.)

البته فایده غسل منحصر به این نیست بلکه غسل کردن علاوه بر این یک نوع عبادت و پرستش نیز می‌باشد که اثرات اخلاقی آن قابل انکار نیست و به همین دلیل اگر بدن را بدون نیّت و قصد قربت بشوییم غسل صحیح نیست.

در حقیقت به هنگام خروج منی یا آمیزش جنسی هم روح متأثر می‌شود و هم جسم. روح به سوی شهوات مادی کشیده می‌شود و جسم به سوی سستی و رکود. غسل جنابت که هم شستشوی جسم است و هم به علت اینکه به قصد قربت انجام می‌یابد شستشوی جان است، اثر دوگانه‌ای روی جسم و روح می‌‌گذارد تا روح را به سوی خدا و معنویت سوق ‌دهد و جسم را به سوی پاکی و نشاط و فعالیت.

از همه اینها گذشته وجوب غسل جنابت یک الزام اسلامی برای پاک نگه داشتن بدن و رعایت بهداشت در طول زندگی است زیرا بسیارند کسانی که از نظافت خود غافل می‌شوند ولی این حکم اسلامی آنها را وادار می‌کند که در فواصل مختلفی خود را شستشو دهند و بدن را پاک نگاهدارند این موضوع اختصاصی به مردم اعصار گذشته ندارد در عصر و زمان ما نیز بسیارند کسانی که به علل مختلفی از نظافت و بهداشت بدن غافلند. (البته این حکم به صورت یک قانون کلی و عمومی است حتی کسی را که تازه بدن خود را شسته، شامل می‌شود).

مجموعه جهات سه گانه فوق روشن می‌سازد که چرا باید به هنگام خروج منی (در خواب یا بیداری) و همچنین آمیزش جنسی (اگر چه منی خارج نشود) غسل کرد و تمام بدن را شست.

 

چگونگی انجام غسل جنابت
غسل جنابت را به دو صورت می‌توان انجام داد:

  اول: ترتیبی
  دوم: ارتماسی
در غسل ارتماسی باید بدن پاک باشد ولی در غسل ترتیبی پاک بودن تمام بدن لازم نیست و اگر تمام بدن نجس باشد و هر قسمتی را پیش از غسل دادن آن قسمت آب بکشد کافی است.


غسل ترتیبی
در غسل ترتیبی باید به نیت غسل، نخست سر و گردن، و سپس نیمه? راست بدن از گردن تا کف پا و دست راست و بعد نیمه? چپ بدن از گردن تا کف پا و دست چپ را بشوید.


غسل ارتماسی
در غسل ارتماسی باید آب در یک لحظه، تمام بدن را بگیرد. پس اگر به نیت غسل ارتماسی در آب فراوانی مانند استخر فرو رود.

 

گردآوی:بخش مذهبی بیتوته

 

 منابع:

tebyan.net

wikipedia.org

 

 





      

خواندن نماز با لحن چه حکمی دارد؟

 

خواندن نماز با آواز خوش تا جایی که به غنا نرسد، مستحب است

سوال: خواندن نماز با لحن چه حکمی دارد؟
«لَحْن‏» مصدر است، جمع آن‏ «أَلْحَان»‏ و «لُحُون»‏ می‌باشد.[1] گاهی «لحن» به سخن و کلام نسبت داده می‌شود و گاهی به صداها. هر گاه «لحن» به کلام و سخن نسبت داده شود در بیشتر موارد به معناى بر گرداندن ظاهر کلام از قاعده ادبی و غلط ادا کردن کلام از حیث اعراب و بنا است. بدیهی است که این نوع از لحن مذموم و ناپسند باشد.

«لحن» در برخی موارد نیز به معنای بیان کردن کلام به کنایه و تعریض و فحوى است و این در نزد اکثر ادباء از جهت بلاغت ممدوح است.[2] اما هر گاه «لحن» به صدا نسبت داده شود به معنای آهنگ‌ های مختلف،[3] و خروج صدا از میزان متعارف در طرب انگیزی و آواز خوش می‌ باشد.[4]

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اقْرَءُوا الْقُرْآنَ‏ بِأَلْحَانِ الْعَرَبِ وَ أَصْوَاتِهَا وَ إِیَّاکُمْ وَ لُحُونَ أَهْلِ الْفِسْقِ وَ أَهْلِ الْکَبَائِرِ»؛[5] قرآن را با لحن ‌ها و آواز عرب بخوانید، و از لحن فاسقان و گنه‌ کاران دورى کنید.

در روایتی دیگر فرمود: «زَیِّنُوا الْقُرْآنَ بِأَصْوَاتِکُمْ فَإِنَّ الصَّوْتَ الْحَسَنَ یَزِیدُ الْقُرْآنَ حُسْناً»؛[6] قرآن را با صداهایتان زینت ببخشید؛ زیرا صدای نیکو به نیکویی قرآن می‌افزاید.

همچنین فرمودند: «أَنَّ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ حِلْیَةً وَ حِلْیَةُ الْقُرْآنِ الصَّوْتُ الْحَسَنُ»؛[7] برای هر چیزی زینتی است و زینت قرآن صدای زیبا است.

علاوه بر سفارش به خواندن قرآن با لحن و آواز خوش در خود قرآن سفارش به ترتیل خواندن آن شده و پروردگار متعال می‌فرماید: «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً»؛[8] و قرآن را با ترتیل (شمرده و آرام و با ترتیب) تلاوت کن.

بنابر این خواندن قرآن با صدای نیکو و لحنی آهنگین همراه با ترتیل، ممدوح و حتی دارای استحباب موکد است. و چون نماز نیز مشتمل بر سوره ‌هایی از قرآن است آهنگین خواندن آن با لحن و آواز خوش همراه با ترتیل، مشمول آیه و روایات ذکر شده می‌شود. علاوه بر این، در خصوص نماز نیز در روایات آمده است: «امام صادق (علیه السلام) هنگام خواندن نماز، حمد و سوره و حتی ذکر رکوع و سجود را به ترتیل می ‌خواندند».[9]

از این‌رو، فقها حکم به استحباب ترتیل در قرائت و ذکرهای نماز[10]نمودند و همچنین خواندن نماز با آواز خوش را تا جایی که به غنا نرسد، نیز مستحب می‌دانند.[11]

سوال: آیا می‌توانیم بخشی از یک سوره - مانند آیه الکرسی - را در نماز بخوانیم؟ با «بسم الله» و «اعوذ بالله» و یا بدون آن؟
برخی از مراجع خواندن آیه الکرسی را در نماز، خلاف احتیاط دانسته و یک سوره کامل را بعد از حمد شرط دانسته‌اند (آیة الله سیستانی دام ظله) لذا به اصل این سوال پاسخ نداده‌اند. اما دیگر مراجع معظم خواندن این آیات را به قصد مطلق ذکر و دعا بدون اشکال دانسته‌اند.

پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سوال، چنین است:
 
حضرت آیة الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی):
اگر به قصد ذکر مطلق و دعا باشد، اشکالی ندارد.

 حضرت آیة الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
بهتر است گفته نشود، البته این در نماز مستحبی است و اما در نماز واجب به احتیاط واجب باید یک سوره کامل بخوانید.

 حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
گفتن بسم الله قبل از آیة الکرسی اشکالی ندارد.


سوال: از آن جا که گفتن هر ذکری در رکوع و سجود کافی است، آیا «الهی العفو» ذکر محسوب می شود و کفایت از ذکر رکوع و سجود می کند؟

 آیة الله خامنه ای(دام ظلّه):
ذکر محسوب می شود و اگر به مقدار ذکر واجب رکوع و سجود بگوید کفایت می کند.
 
آیة الله سیستانی(دام ظلّه):
کفایت نمی کند.

 آیة الله صافی گلپایگانی(دام ظلّه):
کفایت آن محل اشکال است. والله العالم
 
آیة الله فاضل لنکرانی(ره):
بلی ذکر است ولی برای کفایت از ذکر رکوع و سجود باید تکرار شود تا با سبحان الله مساوی شود یا ذکر دیگری همراه آن گفته شود.

 آیة الله مکارم شیرازی(دام ظلّه):
کفایت نمی کند و احتیاط واجب آن است که سه بار سبحان الله یا یک بار ذکر کبیر بگوید.

 آیة الله نوری همدانی(دام ظلّه):
کفایت نمی کند و ذکر مخصوص رکوع و سجود باید گفته شود که در رساله مذکور است.
 
آیة الله بهجت(ره):
بلی کفایت می کند و احتیاط مستحب گفتن همان ذکر معهود است.

 آیة الله تبریزی(ره):
اگر سه بار این ذکر را در رکوع یا سجده بگویند کافی است. والله العالم.

 
===============================
پی نوشتها:
[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 13، ص 379
[2]. حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 738
 [3]. فرهنگ ابجدى، همان.
[4]. مصطفوى، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 10، ص 178
[5]. کلینى، محمد، کافی، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 2، ص 614
 [6]. شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 49
[7]. همان.
[8]. مزّمّل، 4.
[9]. ابن بابویه، محمد بن على‏، من لا یحضره الفقیه،‏ محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، ج 1، ص 300 - 301
[10]. جمعى از پژوهشگران زیر نظر شاهرودى، سید محمود هاشمى‌، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، محقق و مصحح: محققان موسسه دائرة المعارف فقه اسلامى، ج 2، ص 444
 [11]. فیاض کابلى، محمد اسحاق‌، رساله توضیح المسائل‌، ص 160، قم، مجلسى، چاپ اول، 1426ق؛ بهجت، محمد تقى، جامع المسائل، ج 1، ص 372
فرآوری: آمنه اسفندیاری
بخش احکام اسلامی تبیان

منابع:
islamquest.net
tebyan.net

 

 





      

خمس در چه مواردی باید مصرف شود ؟

 

مسأله:خمس را باید دو قسمت کنند، یک قسمت آن سهم سادات است و باید به سید فقیر، یا سید یتیم، یا به سیدی که در سفر درمانده شده بدهند و نصف دیگر آن سهم امام است که در این زمان باید به مجتهد جامع الشرایط بدهند یا به مصرفی که او اجازه می‎دهد برسانند ولی اگر انسان بخواهد سهم امام را به مجتهدی که از او تقلید نمی‎کند بدهد، در صورتی به او اذن داده می‎شود که بداند آن مجتهد و مجتهدی که از او تقلید می‎کند، سهم امام علیه‌السلام را به یک طور مصرف می‎کنند.

مسأله : سید یتیمی که به او خمس می‎دهند، باید فقیر باشد ولی به سیدی که در سفر درمانده شده، اگر چه در وطنش فقیر نباشد، می‎شود خمس داد.

مسأله : به سیدی که در سفر درمانده شده، اگر سفر او سفر معصیت باشد یا خودش در معصیت باشد بنابر احتیاط واجب نباید خمس بدهند.

مسأله : به سیدی که عادل نیست می‎شود خمس داد ولی به سیدی که دوازده امامی نیست، نباید خمس بدهند.

مسأله : به سیدی که معصیت کار است، اگر خمس دادن کمک به معصیت او باشد نمی‎شود خمس داد. و به سیدی هم که آشکارا معصیت می‎کند، اگر ندادن خمس به او موجب بازداشتن او از گناه شود بنابر احتیاط واجب نباید خمس بدهند.

مسأله : اگر کسی بگوید: سیدم نمی‎شود به او خمس داد، مگر آن که دو نفر عادل، سید بودن او را تصدیق کنند، یا در بین مردم به طوری معروف باشد که انسان یقین یا اطمینان پیدا کند که سید است.

مسأله : به کسی که در شهر خودش مشهور باشد که سید است، اگر چه انسان به سید بودن او یقین نداشته باشد، می‎شود خمس داد.

مسأله : کسی که زنش سیده است بنابر احتیاط واجب نباید به او خمس بدهد که به مصرف مخارج خودش برساند ولی اگر مخارج دیگران بر آن زن واجب باشد و نتواند مخارج آنان را بدهد جایز است انسان خمس به آن زن بدهد که به مصرف آنان برساند.

مسأله : اگر مخارج سیده‎ای که زوجه انسان نیست بر انسان واجب باشد، بنابر احتیاط واجب، نمی‎تواند از خمس خوراک و پوشاک او را بدهد یا آن که ملک او کند که به مصرف مخارج خودش برساند.

مسأله : به سید فقیری که مخارجش بر دیگری واجب است و او نمی‎تواند مخارج آن سید را بدهد، می‎شود خمس داد.

مسأله : احتیاط واجب آن است که بیشتر از مخارج یک سال به یک سید فقیر خمس ندهند.

مسأله : اگر در شهر انسان سید مستحقی نباشد و احتمال هم ندهد که پیدا شود، یا نگهداری خمس تا پیدا شدن مستحق ممکن نباشد، باید خمس را به شهر دیگر ببرد و به مستحق برساند و می‎تواند مخارج بردن آن را از خمس بردارد و اگر خمس از بین برود، چنان چه در نگهداری آن کو تاهی کرده، باید عوض آن را بدهد و اگر کوتاهی نکرده، چیزی بر او واجب نیست.

مسأله : هر گاه در شهر خودش مستحقی نباشد ولی احتمال دهد که پیدا شود اگر چه نگهداری خمس تا پیدا شدن مستحق ممکن باشد، می‎تواند خمس را به شهر دیگر ببرد و چنان چه در نگهداری آن کوتاهی نکند و تلف شود، نباید چیزی بدهد ولی نمی‎تواند مخارج بردن آن را از خمس بردارد.

مسأله : اگر در شهر خودش مستحق پیدا شود، باز هم می‎تواند خمس را به شهر دیگر ببرد و به مستحق برساند، ولی مخارج بردن آن را باید از خودش بدهد و در صورتی که خمس از بین برود، اگر چه در نگهداری آن کوتاهی نکرده باشد ضامن است.

 مسأله : اگر با اذن حاکم شرع خمس را به شهر دیگر ببرد، و از بین برود لازم نیست دوباره خمس بدهد. و هم چنین است اگر به کسی بدهد که از طرف حاکم شرع وکیل بوده که خمس را بگیرد و از آن شهر به شهر دیگر ببرد.

مسأله : اگر خمس را از خود مال ندهد و از جنس دیگر بدهد، باید به قیمت واقعی آن جنس حساب کند و چنان چه گران‎تر از قیمت حساب کند، اگر چه مستحق به آن قیمت راضی شده باشد، باید مقداری را که زیاد حساب کرده بدهد.

مسأله : کسی که از مستحق طلبکار است و می‎خواهد طلب خود را بابت خمس حساب کند، بنابر احتیاط واجب خمس را به او بدهد و بعد مستحق بابت بدهی خود به او برگرداند.

 مسأله : مستحق نمی‎تواند خمس را بگیرد و به مالک ببخشد، ولی کسی که مقدار زیادی خمس بدهکار است و فقیر شده و می‎خواهد مدیون اهل خمس نباشد، اگر مستحق راضی شود که خمس را از او بگیرد و به او ببخشد اشکال ندارد و در خمس هم مانند زکات قصد قربت معتبر است.

منبع:aviny.com

 

 





      

حکم خمس خانه ای که به ارث رسیده است

 

 

به طور کلی اموال و سرمایه هایی که به آنها خمس تعلق می گیرد، اگر یکبار خمس آنها پرداخت شود، دیگر متعلق خمس نمی شوند حتی اگر سالیان دراز آن سرمایه بماند. اما اگر مال از چیزهایی باشد که رشد و نمو داشته باشد و یا قیمت آن اضافه شود، اصل آن دیگر خمس ندارد، اما نسبت به مازاد و قیمت اضافه شده باید خمس پرداخت شود.

سوال: آیا به آپارتمانی که به ارث رسیده است خمس تعلق می گیرد؟
شرح پرسش: خانه ای از پدر بزرگ به پدرم رسید. پس از مدتی بازسازی و دو طبقه در آن ساخته شد. در زمان حیات پدر با افزایش بنا توسط فرزاندان ایشان به چهار واحد تبدیل شد با توجه به این که خمس زمین حسب اعلام پدر پرداخت شده بود و ارث محسوب می شود، آیا به هر یک از این واحد ها در صورتی که مالکین فعلی آنها دارای آپارتمان دیگری باشند خمس تعلق می گیرد؟

 

توجه شما را به استفتائات زیر جلب می کنیم:

دفتر حضرت آیة الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):
اگر واحدهاى ساخته شده را براى استفاده مسکونى خود ساخته باشند و ساکن در آن شوند خمس ندارد و اما اگر براى مثلاً اجاره دادن ساخته‌ اند اگر با پولى که متعلق خمس بوده ساخته شده، لازم است خمس مبلغى که در ساخت بکار رفته است داده شود و اگر براى فروختن و تجارت با فروش آن ساخته شده، لازم است سر سال خمسى ارزش واحدها داده شود.


دفتر حضرت آیة الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
بله در صورتی که مازاد بر نیازشان باشد و یا به قصد تجارت آن را ساخته باشند خمس دارد.


دفتر حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
آری، به افزایش قیمت آنها خمس تعلق می گیرد.


سئوال: اگر کسی تا حال خمس نداده است ولی الآن می ‌خواهد برای خود سال خمسی قرار دهد و حق الهی را به جا آورد چه باید بکند؟
جواب: باید یک زمان را به عنوان ابتداء سال خمسی خود قرار دهد و نسبت به درآمدهای گذشته با مرجع تقلید خود یا وکیل شرعی ایشان مصالحه نماید. (توضیح المسائل دوازده مرجع، ج2 ، م1797).


سوال: آیا به ترقی قیمت زمین خمس تعلق می گیرد؟
شرح پرسش: اگر با پولی که خمس آن داده شده است زمینی بخریم و چند سال بعد آن را به چندین برابر قیمت خرید بفروشیم به این درآمد خمس تعلق میگیرد؟ اگر به پول اولیه خمس تعلق گرفته باشد ولی پرداخت نشده باشد در این حالت چه؟


به طور کلی اموال و سرمایه هایی که به آنها خمس تعلق می گیرد، اگر یکبار خمس آنها پرداخت شود، دیگر متعلق خمس نمی شوند حتی اگر سالیان دراز آن سرمایه بماند. اما اگر مال از چیزهایی باشد که رشد و نمو داشته باشد و یا قیمت آن اضافه شود، اصل آن دیگر خمس ندارد، اما نسبت به مازاد و قیمت اضافه شده باید خمس پرداخت شود. (1)


چیزی که خمس آن داده شده؛ بر آن خمس تعلق نمی گیرد، مگر بر ترقّی قیمت. بله اگر آن جنس جزء موونه بوده است، بر آن و بر ترقّی آن خمسی تعلق نمی گیرد. (2)


یا اگر چیزی که مخمس بوده به ارث رسیده باشد به ارث و ترقی قیمت آن حتی پس از فروش خمس تعلق نمی گیرد. (3)


باید توجه داشته باشید که: تأخیر پرداخت خمس از سال خمسى به سال دیگر جایز نیست، هر چند هر وقت آن را بپردازد اداى بدهى حاصل مى‏ شود. مکلف پس از رسیدن سال خمسى تا خمس مالش را نداده، نمى ‏تواند در آن تصرف کند، و اگر در آن قبل از پرداخت خمس تصرف کند، مقدار خمس آن را ضامن است، و چنانچه با عین مال غیر مخمّس کالا یا زمین و یا مانند آنها بخرد، معامله در مقدار خمس فضولى و موقوف بر اجازه ولىّ امر خمس است، که پس از اجازه ولىّ امر باید خمس آن کالا یا زمین را به قیمت فعلى حساب نماید و آن را بپردازد. (4)


نتیجه این که:
اگر زمین با عین مال غیر مخمّس خریده شده باشد، معامله به مقدار خمس، فضولى است و متوقف بر اجازه ولىّ امر خمس است و تا آن را اجازه و تنفیذ نکند، نمی تواند در آن تصرفی نماید مثلا نماز خواندن در آن جایز نیست. (5)


لازم به ذکر است که از دفاتر مراجع تقلید جواب های زیر دریافت شد و برای آگاهی شما به حضورتان تقدیم می گردد:


حضرت آیة الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی):
ج1) اگر خریدارى به جهت ارتقاى قیمت و سوددهى بوده، باید خمس سود آن را بدهید.
ج2) باید کل مال تخمیس شود.


حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مدظله العالی):
در صورت اوّل به اضافه بر قیمت اصلی و در صورت دوّم به تمام مبلغ خمس تعلق می گیرد.


سئوال: به اشیائی که داخل در ویترین خانه جای دارد خمس تعلق می‌گیرد؟
 جواب: اگر در حد شأن و نیاز باشد و از درآمد بین سال باشد خمس تعلق نمی‌گیرد. (جامع المسائل آیة الله فاضل لنکرانی، س725)


سوال: اگر کسی خانه اش را بفروشد و خانه ای دیگر بخرد یا بسازد، آیا پول خانه فروخته شده خمس دارد اگر چه بر آن پول سال نگذرد؟


امام خمینی(ره):
اگر خانه فروخته شده از ارباح مکاسب و حقوق درآمد بدون دادن خمس (اگر چه بر آن پول سال نگذرد) تهیه شده، پول فروش آن فوراً خمس دارد.


آیة الله خامنه ای(دام ظلّه):
پول فروش خانه مسکونی اگر در همان سال خمسی صرف خرید خانه مسکونی یا سایر مایحتاج زندگی شود خمس ندارد، و همچنین اگر با پرداخت خمس پول، باقیمانده کافی برای خرید خانه مورد احتیاج نباشد و نتواند کمبود را از راه های دیگر تأمین نماید لازم نیست خمس آن را بپردازد.


آیة الله سیستانی(دام ظلّه):
به قیمت خرید منزل سابق خمس تعلّق نمی گیرد، بلی اگر گران تر فروخت آن زیادی، از ارباح سال فروش است که اگر تا آخر سال صرف در موونه نشد خمس آن زیادی را، یا هر چه از او مائده باید بدهد.


آیة الله صافی گلپایگانی(دام ظلّه):
اگر پولی را که از فروش خانه قبلی بدست آمده در همان سال فروش، صرف خرید خانه مسکونی جدید شود خمس ندارد.


آیة الله مکارم شیرازی(دام ظلّه):
خانه ای که جزء موونه انسان قرار گرفته اگر بعداً آن را بفروشند به قیمت آن خمس تعلّق نمی گیرد مخصوصاً اگر بخواهند آن را تبدیل به مثل کنند.


آیة الله نوری همدانی(دام ظلّه):
خمس ندارد.


===========================
پی نوشتها:
[1]. نک: توضیح المسائل مراجع، ج 2، ص 101، س 1026؛ توضیح المسائل، آیت الله مکارم ، مسئله ی، 1502.
[2] توضیح المسائل مراجع، ج 2، مسئلة 1770 و 1771.
[3] امام خمینی، استفتائات، ج 1 ص 373و آیت اللّه تبریزی، استفتائات جدید، سوال 809.
[4] أجوبة الاستفتاءات (بالفارسیة)، ص: 209، س 976.
[5] نک: أجوبة الاستفتاءات (بالفارسیة)، ص: 198، س 937.


منبع:tebyan.net

 

 





      

بلوغ و نشانه هاى آن

 

«بلوغ» به معناى رسیدن به سنّ خاصّى است که انسان در آن سن، آمادگى انجام کار مورد نظر را دارد. البتّه «بلوغ» در همه مسایل یکسان نیست; زیرا آمادگى براى هر کارى در سنّ و سال خاصّى حاصل مى شود.

بنابراین، سنّ بلوغ در مسائل شرعى، با سنّ بلوغ در مسائل اجتماعى، سیاسى یکسان نیست، همانگونه که بلوغ جنسى با بلوغ اقتصادى (رسیدن به سنى که توانایى انجام امور اقتصادى و مالى را بطور مستقل داشته باشد) تفاوت دارد.

نتیجه این که هر چیزى «بلوغ» خاصّ خود را دارد، و ما نمى توانیم براى همه چیز فقط یک سنّ بلوغ تعیین کنیم.

 

 

مسأله 1ـ یکى از نشانه هاى بلوغ در دختران کامل شدن 9 سال قمرى و وارد شدن در سن 10 سالگى است. هر سال شمسى 11 روز بیشتر از سال قمرى است. بنابراین با محاسبه این تفاوت و در نظر گرفتن سال کبیسه، زمان بلوغ در دختران به سال شمسى حدوداً 8 سال و 8 ماه و 23 روز مى باشد.

مسأله 2ـ دختران با تمام شدن نُه سال قمرى بالغ مى شوند، ولى چنانچه قادر بر انجام برخى از تکالیف مثل روزه نباشند، انجام آن براى آنها واجب نیست. و اگر تا ماه رمضان سال بعد قادر بر قضاى آن هم نباشند، قضا نیز ندارد، ولى براى هر روز باید فقیرى را سیر کنند. و در مورد ازدواج احتیاج به رشد جسمانى دارند. و در مورد تصرّف در اموال، رشد کافى اقتصادى نیز لازم است

مسأله 3ـ دیدن خون حیض براى دختران، از نشانه هاى بلوغ شمرده مى شود.

مسأله 4ـ رشد جسمانى، مانند افزایش طول قد، بزرگ شدن پستانها، باسن ها و مانند آن، علامت بلوغ (دختران) محسوب نمى شود.

مسأله 5ـ رشد فکرى و جسمى دختران سریعتر از رشد پسران صورت مى گیرد به همین سبب سنّ بلوغِ دختران پایین تر از پسران است.

مسأله 6ـ دخترى که شک دارد که به سنّ بلوغ رسیده یا نه، واجب نیست تحقیق کند، ولى اگر امکان تحقیق دارد، تحقیق کند.

مسأله 7ـ آنچه قبل از نُه سالگى دیده مى شود عادت ماهانه محسوب نمى شود، هرچند داراى همان صفات بوده باشد، بنابراین نشانه بلوغ نیست.

 





      
<   <<   56   57   58   59   60   >>   >