سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

آیا ثواب آیات مختلف قرآن متفاوت است؟

 

ترجمه قرآن, خواص سوره های قرآن

قرائت و تلاوت تمام سوره های قرآن آثار دنیوی و اخروی بی شماری دارد

 

از رسول اکرم (صلی الله علیه و اله) نقل شده است که حضرت فرمودند: "هر کس سوره فاتحه الکتاب را بخواند به او آن چنان پاداشی می دهند که گویی دو ثلث قرآن را خوانده و بر هر مومن صدقه داده است."

تمام کلمات موجود در قرآن کریم، کلام الهی بوده و ارزش و اعتبار مخصوص به خود را دارد. طبیعتاً خواندن قرآن نیز ثواب خاص خود را دارد و انسان، هر سوره و آیه ای را که بخواند مأجور می باشد.


قرائت و تلاوت تمام سوره های قرآن آثار دنیوی و اخروی بی شماری دارد و برای هر کدام از سوره های قرآن فضائل زیادی بیان شده است . البته به این نکته باید توجه داشت که قرآن برنامه ی زندگی و کتاب عمل است و تلاوت آن سرآغازی است برای تفکر و ایمان و وسیله ای است برای عمل کردن به محتوای قرآن و همه پاداشهای عظیم نیکو کاران نیز از همین جا و با همین شرایط تحقق می یابد.


نکته دیگری که قابل تذکر است این است که ما نباید به خواندن قرآن به عنوان یک کار تجاری نگاه کنیم و دنبال این باشیم که کدام سوره از همه ثواب بیشتری دارد و تنها با خواندن همیشگی آن سوره از برکت سوره های دیگر محروم بمانیم. قرآن مجموعه ای است که باید همه ی آن در کنار هم باشد و انسان با بهره گیری از همه ی آن است که می تواند به خودسازی بپردازد.


البته در روایات فضیلت ها و برکات خاصی برای هر کدام از سوره ها و حتی بعضی از آیات قرآن بیان شده است. که از باب نمونه به ذکر برخی از این فضائل می پردازیم:

 فضیلت «بسم الله الرحمن الرحیم»: در روایات اسلامی به قدری به این آیه اهمیت داده شده که آن را چیزی هم ردیف اسم اعظم الهی معرفی می کند. چنانکه از امام صادق (علیه السلام) نقل شده:  "«بسم الله الرحمن الرحیم» به اسم اعظم خدا نزدیک تر است از مردمک چشم به سفیدی آن".[1]


در باب فضیلت سوره های قرآن هم در روایات برای هر سوره ای فضیلتی ذکر شده مثلاً درباره ی سوره ی حمد (فاتحه الکتاب) از رسول اکرم (صلی الله علیه و اله) نقل شده است که حضرت فرمودند: "هر کس سوره فاتحه الکتاب را بخواند به او آن چنان پاداشی می دهند که گویی دو ثلث قرآن را خوانده و بر هر مومن صدقه داده است."[2]


در روایت دیگری وارد شده که:" هر کس این سوره (حمد) را بخواند هر چه از خدا بخواهد به او می دهد." یا سوره ی حمد را شفای برای هر درد و بیماری معرفی کرده اند. به هر حال روایات بسیاری در اهمیت این سوره وارد شده است و قرائت آن ثواب بسیار زیادی دارد.


درباره ی سوره ی توحید هم فضائل زیادی ذکر شده از جمله اینکه سوره توحید را ثلث قرآن می دانند و در تشییع جنازه خواننده سوره ی توحید هفتاد هزار ملک می آیند پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) فرمودند کسی که ایمان به خدا و روز قیامت دارد خواندن سوره ی توحید بعد از هر نماز ترک نکند چرا که هر کس آن را بخواند خداوند خیر و دنیا آخرت را برای او جمع می کند و خودش و والدین او و فرزندان او را می آمرزد.[3] "

درباره ی سوره ی بقره از پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) سوال شد که کدام سوره افضل سوره ها می باشد حضرت فرمودند:" سوره بقره و در آن آیة الکرسی."


ثواب آیة الکرسی آنقدر زیاد است که شیعه و سنی نقل کرده اند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: هرگاه مومنی آیة الکرسی بخواند و ثواب آن را به اهل قبور اهدا کند خداوند به ازاء هر حرفی برای او فرشته ای قرار می دهد که تا روز قیامت برای او تسبیح کنند.


و درباره ی فضیلت سوره ی آل عمران وارد شده که هر کس این سوره را بخواند هر آیه ای از آن امانی است برای گذشتن از پل دوزخ. [4] و درباره ی سوره ی نساء وارد شده، هر کس سوره ی نساء را روز جمعه بخواند از فشار قبر ایمن خواهد بود [5] و درباره ی سوره ی مائده آمده است که هر کس آن را هر پنجشنبه بخواند ایمانش آلوده نمی شود و برای خدا شریک قرار نمی دهد.


همچنین در روایتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل شده که به یکی از یارانش فرمود: می خواهی دو سوره به تو تعلیم کنم که برترین سوره های قرآن هستند؟ عرض کرد: آری ای رسول خدا حضرت معوذتین (سوره ی فلق و سوره ی ناس) را به او تعلیم کردند. سپس آن دو را در نماز صبح قرائت نمودند و فرمودند هرگاه بر می خیزی و می خوابی این دو سوره را بخوان [6].
خلاصه هر سوره ای از قرآن خاصیتی دارد پس به راحتی نمی شود قضاوت کنیم کدام سوره ثواب بیشتری دارد. بلکه باید همه قرآن را قرائت کرد و از همه ی فضائل قرآن بهرمند شد.


============================
پی نوشتها:
[1]  تفسیر برهان، ج 1، ص 41.
[2] تفسیر المجمع البیان، ج 1، ص 14 و 15.
[3]  تفسیر نمونه، ج 27، ص 429.
[4]  مجمع البیان، ج 1، ص 693.
[5]  ثوابت الاعمال، ص 133.
[6]  تفسیر نمونه، ج 27، ص 454.

منبع: tebyan.net                 

 

 





      

 

دلنوشته های ظهور امام زمان (عج)

 

مناجات با امام زمان,اس ام اس امام زمان,مولودی امام زمان

دلنوشته های ظهور امام زمان (عج)

 

جمعه پاتزدهم شعبان سال 255 هجری در شهر سامرا حضرت مهدی (عج) چشم به جهان گشود.

 

بیا که بی تو...
بیا که بی تو نه سحر را طاقتی است و نه صبح را صداقتی؛ که سحر به شبنم لطف تو بیدار می شود و صبح، به سلام تو از جا بر می خیزد.

بیا که بی تو آینه ها، زنگار غربت گرفته اند.

هیچ کس حریم اطلسی ها را پاس نمی دارد و بر داغ لاله ها در هم نمی گذارد.

بیا که بی تو، قنوت شاخه ها، اجابتی جز غروب تلخ خزان ندارد.

بی تو کدام دست مهر، سرشک غم از دیدگان یتیمان بر می گیرد؟

کجاست آغوش مهربانی که دل های زخمی را به ضیافت ابریشمی بخواند؟

ای آبِ آب! رودخانه ها عطش دیدار تو را دارند و در بستر انتظار، به سوی دریای ظهور تو شتابان اند. قامتی به استواری کوه، دلی به بی کرانگی دریا، طراوتی به لطافت سبزینه ها، سینه ای به فراخی آسمان ها و صمیمتی به گرمی خورشید می خواهد تا بشود تو را خواند و کاروان دل ها را به منزلگاه امید کشاند.

این همه را که اندکی بیش نیست، از دل شکسته ترین منتظران تاریخ دریغ مدار، که ظهور تو اجابت دعای ماست. (1)

 

مناجات با امام زمان, اس ام اس امام زمان

متن ادبی ظهور امام زمان (عج)

 


زمان گذشت...
زمان گذشت و قلبم گواهی می دهد که به یقین تو می آیی.

تو می آیی و آیینه های زنگار گرفته قرن ها جهالت و سکوت و روزمرگی را دوباره جلا خواهی داد.

تو می آیی و قلب های سیاه شده از تنهایی را دوباره با حضور روشنی بخش خود نورانی خواهی کرد.

تو می آیی و دلم را خویشاوند تمام پنجره های جهان می کنی.

تو می آیی و چشمان جهان را به آبشاران زلال معنویت پیوند می زنی.

تو می آیی و فریادهای فرو خفته ستمدیدگان جهان را معنا می بخشی.

تو می آیی و گوش جهان را که از فریادهای گوشخراش شیاطین کفر و الحاد کر شده است، با زمزمه روح بخش محبتت نوازش می کنی.

تو می آیی و من خوب می دانم که روزی از همین دریچه که سال هاست بسته مانده است، جوانه ای خواهد رویید؛ جوانه ای سبز که از خیال همیشه منتظر من به سمت آسمان های آبی حضور تو سر بر خواهد آورد.

تو می آیی و زمین در زیر پای تو از شادی می شکفد.

تو می آیی و رودهای احساس، از دستان پر مهر نسیم، بر منتظران واقعی ات جاری می شوند.

ای تجلی مهر خداوند در زمین! شوره زار خشک دل های خسته مان در انتظار نوازش نرم نگاه پر مهر توست!

سوار سبزپوش آرزوهای ما! روایت گر فتح و پیروزی مسلمانان! وارث بدر و حنین! ذوالفقار حیدر در دستان توست و نرمی کلام مصطفی از زبان تو جاری می شود.

یا حُجّةُ اللّه علی خلقه!

هلا نگاه تو باران ترین باران ها
ببار بر در دل تبدار این بیابان ها

بگو که پنجره بر دوش، تا کجا آخر
سکوت و صبر تو و پرسش خیابان ها

چه قدر این دل بر باد رفته ام خوانده است
تو را زحنجره زخمی نیستان ها (2)

 

مناجات با امام زمان, اس ام اس امام زمان

شعر ظهور امام زمان (عج)

     
برای عدالت می نویسم
می نویسم، برای روزهایی که عطر عدالت، کوچه های دلتنگی را لبریز کند و نسیم شادی بخش شاپرک ها چتری برای دلخوشی شمعدانی ها باشند.

به امید روزی که یک بار دیگر، صدای دلنشین بلال، از مأذنه های شهر بلند شود و خستگی را، از تن منتظران بزداید.

به امید روزی می نویسم که پیچک های عاشق، از روشنای پنجره ها بالا روند و دست در دست ابرها با آسمان پیوند بخورند.

دلخوشیم برای فردایی که بهار، پیراهن سبز خود را بر تن کند و پروانه ها، تمام کوچه باغ ها را با بال های طلایی خودشان جارو کنند و زمین، از دست های مهربان باران، فراوانی بنوشد و آن گاه است که مطمئن می شوم،

 

«هزار آیینه می روید به هرجا می نهی پا را     همین قدر از تو می دانم، هوایی کرده ای ما را
میان چشم هایت دیده ام قد می کشد باران     ... و اندوهی که وسعت می دهد بی تابی ما را»


آقای مهربان! هزار و این همه سال است که خنده ها، از لب ها گرفته شده و کوچه های امید، در حسرت یک بهار ماندگار تکیده. احساس ها در خود فراموشی خاموش می شود، وقتی که پرچم های رنگارنگ تزویر، بر فراز ویرانی های تمدّن در اهتزاز باشد.

مهربان همدم! روزگار بدی شده است. برای تمامی عاشقانت. از خود می بریم و با گناه پیوند می خوریم و در گرداب معاصی دست و پا می زنیم و کسی به داد دلِ تنگ ما نمی رسد.

... تو می دانی، بسیار سخت است که باشیم و از نیامدنت گلایه نکنیم. سخت است که تو را برای چهار فصل امید، نخوانیم و در خود بپوسیم.

در روزگاری که پرستوها، از سرزمینِ وجودشان کوچ می کنند و تحمل سوز تازیانه های فراق را ندارند، جان می کَنیم. دریاها در رکودی به وسعت یک باور، می میرند و از دلِ دریاها مرداب ها جان می گیرد و ماهی های سرخ عاشق، در حسرت امواج خروشان دریا، پولک های طلایی خود را در تُنگ کوچک تنهایی شان می شویند و فریاد می زنند که:


«ای آخرین ترانه و ای آخرین بهار               باز آکه بی حضور تو تلخ است روزگار
مولای سبزپوش من، ای منجیِ بزرگ              تعجیل کن که تاب ندارم در انتظار.» (3)

1) حمزه کریم خانی

2) سید علی پورطباطبایی

3) ابراهیم قبله آرباطان

 





      

 

نیمه شعبان لیله قدر اهل بیت (ع)

 

شب نیمه شعبان,اعمال روز نیمه شعبان

با فضیلت‌ترین شب پس از لیلة القدر شب نیمه شعبان است

 

با تولد ولىّ خدا بهترین برکات بهره مردم مى‌گردد، زیرا او خیرُ أهلِ الأرض (1) است و اثر وجودى بهترین انسان زمین تمام زمین و ساکنانش را بهره‌مند مى‌سازد. ولىّ عصر عجل اللّه تعالى فرجه و آخرین حجّت الهى که خیر اهل الارض زمان ماست، در سحرگاه نیمه شعبان سال "255"(ه ‍ . ق) چشم به جهان گشودند و این شب مبارک که میلاد موفور السرور آن حضرت است، احتمال دارد شب قدر نیز باشد، همان‌گونه که به برخى اعمال لیالى قدر در این شب نیز سفارش گردیده است. "(2)" نیمه شعبان، شب مبارکى است که در فضائل شباهت بسیارى به لیالى قدر دارد و همان‌گونه که در برترى شب‌هاى قدر فرموده‌اند که " فَإِنَّهَا لَیْلَةٌ آلَى اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ لَا یَرُدَّ سَائِلًا لَهُ فِیهَا مَا لَمْ یَسْأَلْ مَعْصِیَة . (3)  در فضیلت شب نیمه شعبان نیز نبى مکرم اسلام صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود که خداوند در شب نیمه شعبان به اندازه موى گوسفندان قبیله بنى کلب بندگانش را مى‌آمرزد: یَغْفِرُ اللَّهُ لَیْلَةَ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ مِنْ خَلْقِهِ بِقَدْرِ شَعْرِ مِعْزَى بَنِی کَلْبٍ (4) و این سخن، کنایه از فراوانى آمرزیده شدگان در آن شب مبارک است.

کلام نورانى دیگرى از امام صادق علیه السّلام نشان مى‌دهد نیمه شعبان نیز در حدّ خویش، شب قدر و واجد یکى از درجات تقدیر امور است. ایشان در برابرى این سنت با لیالى مبارکه قدر فرمود: إِنَّهَا اللَّیْلَةُ الَّتِی جَعَلَهَا اللَّهُ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ بِإِزَاءِ مَا جَعَلَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ لِنَبِیِّنَا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم "(5)"؛ همان‌طور که خداوند به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم شب قدر مرحمت فرمود، به ما اهل بیت نیز نیمه شعبان را عطا کرد.

امام باقر علیه السّلام در پاسخ پرسشى درباره فضیلت شب نیمه شعبان فرمود که با فضیلت‌ترین شب پس از لیلة القدر شب نیمه شعبان است که خداوند در این شب فضل خویش را بر بندگانش ارزانى مى‌دارد و با منّ و کرم خود آنان را مى‌آمرزد، پس براى نزدیکى به خداى سبحان در این شب بکوشید چون خداوند سوگند یاد کرده است که هیچ سائلى را-تا وقتى که امر ناپسند و گناهى نخواسته است-محروم نگرداند: هِیَ أَفْضَلُ لَیْلَةٍ بَعْدَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ فِیهَا یَمْنَحُ اللَّهُ تَعَالَى الْعِبَادَ فَضْلَهُ وَ یَغْفِرُ لَهُمْ بِمَنِّهِ فَاجْتَهِدُوا فِی الْقُرْبَةِ إِلَى اللَّهِ (تعالى) فِیهَا، فَإِنَّهَا لَیْلَةٌ آلَى اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ لَا یَرُدَّ سَائِلًا لَهُ فِیهَا مَا لَمْ یَسْأَلْ مَعْصِیَة وَ  . . . فَاجْتَهِدُوا فِی الدُّعَاءِ وَ الثَّنَاءِ عَلَى اللَّهِ (عزّ و جلّ)."(6)" پیامبر گرامى اسلام صلّى اللّه علیه و آله و سلّم نیز شب نیمه شعبان به عایشه فرمود که در نیمه شعبان اجل‌ها نوشته و ارزاق قسمت مى‌گردد و خداى عزّ و جلّ در این شب بیش از موهاى بزهاى قبیله بنى کلب، بندگانش را مى‌آمرزد و فرشتگان را به آسمان دنیا و از آنجا به زمین نازل مى‌کند و در این نزول ابتدا در مکه فرود مى‌آیند: أَمَا تَعْلَمِینَ أَیَّ لَیْلَةٍ هَذِهِ ؟ إنّ هَذِهِ اللَّیلةُ لَیْلَةُ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ؛ فِیهَا یُکْتَبُ آجَالُ وَ فِیهَا تُقَسَّمُ أَرْزَاقُ وَ إِنَّ اللَّهَ (عزّ و جلّ) لَیَغْفِرُ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ مِنْ خَلْقِهِ أَکْثَرَ مِنْ عَدَدِ شَعْرِ مِعْزَى کَلْبٍ وَ یُنْزِلُ اللَّهُ  (عزّ و جلّ)مَلَائِکَتَهُ إِلَی السَّمَاءِ الدُّنیا و إِلَى الْأَرْضِ بِمَکَّةَ (7)

راز همتایى لیله میلاد امام زمان (عج) با شب قدر
انسان کامل معصوم-که مصادیق منحصر آن عترت طاهره‌اند-عدل و همتاى قرآن حکیم است و براساس حدیث متواتر ثقلین به هیچ‌وجه از یکدیگر جدایى نمى‌پذیرند. قرآن تجلّى کتاب تدوینى خدا و انسان کامل معصوم تجلّى کتاب تکوینى اوست. همان‌طور که با نزول قرآن در ظرف زمانى معیّن، آن ظرف معهود، قدر یافته و شب قدر مى‌شود، با تجلّى امام معصوم و تنزلش از مخزن غیب الهى در ظرف زمان معیّن، آن ظرف شخصى قدر پیدا مى‌کند و شب قدر مى‌شود، زیرا هرچند ممکن است زمان و زمین به واسطه صدورشان از منبع غیب الهى حظّى از قداست داشته باشند؛ امّا آنچه مایه شرافت زمان است همانا متزمّن و آنچه مایه فخر مکان است همانا متمکّن است.

برطبق این بیان جامع، میلاد ولىّ معصومى که کون جامع و معادل قرآن مجید است، حقیقت او و نبوّت یا امامت او مستلزم شب قدر شدن خواهد بود. و بر همین اساس آنچه درباره حضرت صدیقه کبرى، فاطمه زهرا علیها السّلام و نیز درباره میلاد حضرت خاتم الاولیاء عجل اللّه تعالى فرجه مبنى بر تطابق حقیقت آن ذوات مبارک با لیلة القدر یا معرفى میلاد آنان به‌عنوان شب قدر مطرح مى‌گردد، از سنخ تمثیل است نه تعیین، همچنان که در دعاى شب مبعث رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم سخن از جریان تجلى اعظم به میان مى‌آید:

اللّهمّ إنّی أسئلک بالتجلّی الأعظم فی هذه اللیلة من الشّهر المعظّم و المرسل المکرّم. "(8)"

روایات معصومان علیهم السّلام نیز گویاى تبیین پیوند ناگسستنى قرآن و عترت‌اند و همسو با حدیث ثقلین، گواه جدایى ناپذیرى این دو حقیقت و احکام آن‌ها از یکدیگرند.

همین پیوستگى در مقام معرفت نیز جریان دارد. ائمّه علیهم السّلام براى معرفى خود از قرآن کمک مى‌گیرند و براى شناساندن قرآن از حقیقت خودشان سخن مى‌گویند، زیرا هیچ یک را بى‌دیگرى نمى‌توان شناخت.

از آنجا که حضرت خاتم الاوصیاء حجة بن الحسن المهدى عجل اللّه تعالى فرجه عصاره فضائل اهل بیت وحى علیهم السّلام بلکه تمام انسان‌هاى کامل است، ظرف زمانى تجلّى او از مخزن غیب الهى در نشئه ملک در میان سایر ایام مبارک و موالید حجج الهى علیهم السّلام برجستگى خاص و ویژه‌اى یافته است که در پرتو آن همطراز لیالى قدر، بلکه شبى از شب‌هاى محتمل قدر به شمار مى‌آید.

گویا در عصر ما که زمان ولایت آن آخرین ولىّ معصوم است، مقدرات عالم در مراتبى رقم مى‌خورد که از شب میلاد آن حضرت در نیمه شعبان آغاز گردیده و در شب‌هاى ماه مبارک رمضان یکى پس از دیگرى تثبیت مى‌شود.


==============================
 پی نوشت:
1)  الکافى، ج 1، ص467 ؛ من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 177
2)  ر. ک: اقبال الاعمال، ص 214
3)  الامالى، طوسى، ص 297 ؛ وسائل الشیعه، ج 8، ص 106
4)  فضائل الأشهر الثلاثه؛ ص 61؛ بحار الانوار، ج 94، ص 86
5)  الامالى، طوسى، ص 297؛ مصباح المتهجد، ص762؛ بحار الانوار، ج94 ، ص 85
6)  الامالى، طوسى، ص297
7)  فضائل الأشهر الثلاثه، ص 62؛ بحار الانوار، ج 94ٹ، ص 89
8)  البلد الامین، ص 183

منبع: tebyan.net

 

 





      

 

گلچین اذکار نافعه

 

اذکار هفته,ذکر های مستحبی, ذکر یونسیه

ذکر خدا از نزدیکترین مسیرهای قرب و نزدیکی به پروردگار این عالم است

 

بسم الله الرحمن الرحیم

ما را به دعا کاش فراموش نسازند       رندان سحر خیز که صاحب نفسانند

* ذکر یونسیه :
 مداومت تا یک سال = باز شدن چشم برزخی  : 400 بار در سجده بعد از نماز صبح  :  لآ اِلهَ اِلآ اَنتَ سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظالِمینَ .

* ذکر رفع اضطرار و گرفتاری :
5 بار صلوات - آیت الکرسی - سپس در دل بسیار بگو : اللـّهم اجعَلنی فی دِرعِکَ الحصینةِ التی تَجعلُ فیها من تشاءِ .

* امان از خطر دشمن - دوری از ریا و غرور :
لا حَول ولا قـُوة الا بالله .

* درمان حدیث نفس :
روزی صد بار تهلیل : لا اله الا الله .

* ذکر دفع وسوسه و اذیت شیاطین :
آیت الکرسی - سوره ناس و فلق .

* ذکر روشنایی قلب :
70 مرتبه استغفار بعد از نماز ظهر و عصر .

* رویای صادقه :
سوره های ضحی و انشراح قبل از خواب .

* مستجاب الدعوه شدن :
بسم الله الرحمن الرحیم .

* سرکوبی نفس :
هر روز 13 بار :  اللهم لکَ الحمدُ و الیکَ المشتَکی و انت المستعان  .

* قدرت انسان در غلبه بر نفس :
یا دائم یا قائم .

* روشنایی قلب :
بعد از نماز صبح دست بر سینه 70 بار : "یا فتاح" .

* ذکر دور نمودن 70 نوع بلا :
روزی صد بار : لا حَول ولا قوة الا بالله .

*ذکر تقویت روح و قلب :
نیم ساعت با توجه قلبی در جای خلوت : "هوالحی" .

* ذکر گشایش در امور و حوائج :
120 بار در یک مجلس : اَمَّن یجیبُ المُضطرَّ اِذا دَعاهُ و یکشِفُ السُّوءَ .

* ثواب و حسنات فراوان :
روزی 25 بار : اللهمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَالمُومِنات والمُسلِمینَ وَالمُسلِمات .

* شفای 99 درد که کمترین آن ناراحتی است :
لا حَولَ ولا قوةَ اِلا بالله العلی العَظیم .

* دعای خروج از منزل :
بسم الله - لا حول ولا قوه الا بالله - توکلتُ عَلی الله .

* 3000 حسنه - محو 3000 گناه - 3000 درجه :
سُبحانَ الله و بحَمدِهِ سُبحان الله العَظیم و بحَمدِهِ .

* دعای قبل از طلوع خورشید :
اللهُ اکبرُ ، الله اکبرُ کبیراً و سُبحانَ اللهِ بُکرَةً و اَصیلا وَالحَمدُ لِلهِ رَبِّ العالمینَ کثیراً لا شَریکَ لهُ وَ صَلی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِهِ .

* دفع نفس اماره :
هنگام خواب دست بر سینه - صد بار :" یا مُمیتُ ".

* قضای حوائج :
دو رکعت نماز هدیه به حضرت زهرا (س) و در قنوت آن :
اللهُمَّ بفاطِمَة و اَبیها و بفاطِمَة و بَعلِها و بفاطِمَة و بَنَیها بفاطِمَة و السِّرِّ المُستَودَع عَلیها اِقض حاجَتی و صَلی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ و آل مُحَمَّدٍ
محال است حاجت روا نشود .

* رفع غم و اندوه :
40 بار : اللهُ اللهُ ربی لا اُشرکُ بهِ شَیئاً تَوَکَّلتُ عَلی الحَی الذی لا یموت .

* توسل به امام زمان (عج) برای رفع ناراحتی و مشکلات :
70 بار : یا مُحَمَّدُ یا علی یا فاطِمة یا صاحِبَ الزَّمانَ اَدرکنی وَ لا یحلِکنی .

* برای گرامی شدن نزد مردم :
هنگام خروج از خانه 12 بار : یا عَزیزُ ذوالعِزِّ وَالِاقتِدارِ اَعِّزنی .

* رفع شک در نماز :
هنگام ورود به توالت : بسم اللهِ اعوذُ باللهِ من الرِّجس النـَّجس الخَبیثِ المُخبثِ الشَّیطان الرَّجیم .

* استخاره امام زمان :
سه صلوات - میانه تسبح را بگیر : جفت آمد بد است .

* دعای عطسه :
الحَمدُ للهِ علی کلِّ حال و صَلی اللهُ علی مُحَمَّدٍ و آلِهِ اَجمَعین .

* زنده شدن دل :
یا حَی یا قَیوم یا لا اله الا اَنتَ اَسئَلکَ اَن تحیی قَلبی اَللهّمّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آل مُحَمَّدٍ .

* قوی شدن همت :
مداومت بر اذکار : الشَّدید ، ذوالقوَّة ، القاهِرُ ، اَلمُقتدِرُ .

* آرامش قلب :
الا بذکر الله تطمئن القلوب .

* رفع خیالات و اوهام :
مداومت بر :" اللـَّطیف" .

* رفع بی خوابی :
سُبحان اللهِ ذی الشَّأن دائمُ السُّلطان کلَّ یوم هُوَ فی شَأن .

* خواب دیدن امیرالمومنین :
موقع خواب بگو : اللهُمَّ اِنی اسئلکَ یا مَن لهُ لطفُ خَفی وَ ایادیهِ باسِطة لا تنقضی اسئلکَ بلطفِکَ الخَفی الذی ما لطفتَ بهِ لِعَبدٍ اِلا کفِی ان ترینی مَولای عَلی بن ابی طالِبٍ علیه السلام فی مَنامی .

* ایمن ماندن از فتنه ها در آخر الزمان :
18 بار "یاحی" بعد از هر نماز .
تکرار این دعا : یا اللهُ یا رَحمنُ یا رَحیمُ یا مُقلبَ القلوبِ ثبِّت قلبی علی دینِکَ .

* هنگامی که از دست کسی به ناراحتی و شدت افتادی بگو :
حَسَبی اللهُ لا اِلهَ اِلا هُوَ عَلیهِ توَکلتُ و هُوَ رَبُّ العَرش العَظیم .

* تقویت حافظه :
بعد از نماز صبح در هر روز قبل از صحبت کردن : یا حَی یا قیوم فلا یفوتُ شَیئاً عِلمُهُ وَ لا یؤُدُهُ قوَّةُ .

* راه های دیگر تقویت حافظه :
روزه - قرآن - مسواک - آیت الکرسی - اطاعت امر والدین - دائم الوضو - رو به قبله - شب زنده داری .

* یادآوری چیز فراموش شده :
پیشانی بر کف دست : اللهُمَّ لکَ الحَمدُ یا مُذکرُ الشَّی وَ فاعِلهُ ، ذکرنی ما نَسیتُ .
* هر کسی صد آیه از قرآن تلاوت کند سپس هفت بار ذکر (( یا الله )) بگوید اگر بر سنگ سخت دعا کند هر آینه شکافته گردد .

* رفع وسوسه شیطان :
روزی سه بار : وَلو نَشاءُ  لمَسَخناهُم عَلی مَکانَتِهم فما استطاعُوا مُضِّیاً وَ لا یرجعُونَ .

* اهل یقین شود :
سحرگاه وضو بگیرد و 111 بار در سجده بگوید : "الصَّمد" .

* حاجت روایی - روزی :
21 بار در سجده : "یا ذالجَلال وَالاکرام" .

* آمرزش گناهان :
100 بار در جمعه " الغفور " و بعد از آن : اللهُمَّ اِغفِر لی یا غَفـّار .

* نورانیت باطن - در امان ماندن از وسوسه شیطان :
170 بار "القدّوس" .

* زیادی روزی :
35 بار" یا وَهّابُ ذالطول" .

* نابودی ظالم :
اگر مظلوم باشد در سحرگاه 66 بار بگوید " یا وَکیل " و بر ظالم دعا کند تا نابود شود .

*  برآورده شدن 100 حاجت ( 30 تا دنیوی - 70 تا اخروی ) :
100 بار : یا رَبِّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آل مُحَمَّد .

* تا یکسال گناهی نوشته نمی شود :
روز جمعه بعد از نماز صبح بگو : اللهُمَّ اجعَل صَلواتِکَ وَ صَلواتِ مَلائِکتِکَ وَ حَمَلهِ عَرشِکَ وَ جَمیع خَلقِکَ وَ سَمائِکَ وَ ارضِکَ و اَنبیائِکَ عَلی مُحَمَّدٍ و آل مُحَمَّدٍ .

* 45000حسنه ، 45000 محو گناه ، 45000 درجه :
روزی 10 بار : اشهَدُ ان لا اِلهَ اِلا اللهُ وَحدَهُ لا شَریک لهُ اِلهاً واحِداً احَداً صَمَداً لم یتخِذ صاحِبَة وَ لا وَلداً .

* ثواب 1000 رکعت نماز :
در وقت خواب سه بار بگو : یفعَل اللهُ ما یشاءُ بقدرَتِهِ وَ یحکمُ ما یریدُ بعِزَّتِهِ .

* آمرزش گناهان و توبه :
العَفو .
* 41 بار بعد از نماز صبح ، 41 بار در روز : العَزیز .
* بعد از هر نماز 298 بار : الرَّحمنُ الرَّحیم .

 

اذکار هفته,ذکر های مستحبی, ذکر یونسیه

اوقات اشتغال به ذکر خداوند متعال نیز از شیرین ترین حالتها و لذّتهای بندگان مؤمن است

  
 *حداقل اذکارى که انسان باید درساعات شبانه روز بر آن ها مداومت بکند
1 - هر روز 100 بار، صلوات بر محمد و آل محمد صلى الله علیه و آله
2 - هرروز 360 مرتبه (به تعداد رگهاى بدن ). (الحمد لله رب العالمین کثیرا على کل حال ).
3 - هر روز 70 مرتبه : (استغفر الله ربى و اتوب الیه ).
4 - هر روز 100 بار: (سبحان الله ).
5 - هر روز 100 بار: (الحمد لله ).
6 - هر روز 100 بار: (لا اله الا الله ).
7 - هر روز 100 بار: (الله اکبر).
8 - هر روز 100 بار: (لا اله الا الله الملک الحق المبین ) و اگر صد مرتبه نتوانستى سى بار بگو.
9- هر روز 100 بار: (لا حول و لا قوة الا بالله ).
10 - هر روز 10 مرتبه : اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له ، الها واحدا احدا صمدا لم یتخذ صاحبة و لا ولدا.
11 - هر روز 360 مرتبه : سبحان الله والحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر
12 - هر روز 400 مرتبه : استغفر الله الذى لا اله الا هو الحى القیوم ، الرحمن الرحیم ، بدیع السماوات و الارض ، من جمیع ظلمى و جرمى و اسرافى على نفسى و اتوب الیه .
13 - هر روز 25 مرتبه : اللهم اغفر للمومنین و المومنات ، و المسلمین و المسلمات .
14 - هر روز 15 مرتبه : لا اله الا الله حقا حقا، لا اله الا الله ایمانا و تصدیقا، لا اله الا الله عبودیة ورقا.
15 - هرروز 7 مرتبه : اسئل الله الجنة و اعوذ بالله من النار.
16 - هرروز 7 مرتبه : الحمد لله على کل نعمة کانت او هى کائنة .
17 - هر روز بگوید: بسم الله ، حسبى الله ، توکلت على الله ، اللهم انى اسئلک خیر امورى کلها، و اعوذ بک من خزى الدنیا و عذاب الاخرة .
18 - هر روز بگوید: جزى الله محمدا صلى الله علیه و آله عنا ما هو اهله .
19 - هر روز بگوید: اللهم انى اسئلک بنور وجهک المشرق الحى الباقى الکریم و اسئلک بنور وجهک القدس الذى اشرقت به السماوات ، و انکشفت به الظلمات ، و صلح علیه امر الاولین و الاخرین ، ان تصلى على محمد و آله ، و ان تصلح شانى کله .
20 - هر روز بگوید: سبحان الدائم القائم ، سبحان القائم الدائم ، سبحان الواحد الاحد، سبحان الفرد الصمد، سبحان الحى القیوم ، سبحان الله و بحمده ، سبحان الحى الذى لا یموت ، سبحان الملک القدوس ، سبحان رب الملائکة و الروح ، سبحان العلى الاعلى ،سبحانه و تعالى .

 *درخواست حوریه بهشت از خداوند با پانصد کلمه 
به سند معتبر از حضرت امام رضا علیه السلام منقول است که : حق تعالى بر خودواجب کرده است که هر مومنى که صد مرتبه (الله اکبر) و صد مرتبه (الحمد لله ) و صد مرتبه (سبحان الله ) و صد مرتبه (لا اله الا الله ) بگوید و صد مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد، پس بگوید، (اللهم زوجنى من الحور العین )، البته حق تعالى حوریه اى در بهشت به او کرامت فرماید، و این پانصد کلمه مهر آن حوریه باشد، پس از این جهت حق تعالى به حضرت رسول صلى الله علیه و آله وحى فرمود که : مهر زنان مومنه را پانصد درهم سنت گرداند.

 *با این ذکر از هفتاد نوع بلا ایمن شوید 
حضرت صادق علیه السلام فرمود: چون نماز مغرب و صبح را خواندى پس هفت بار بگو: بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم خداوند متعال از او هفتاد نوع بلا را دفع مى کند که کمترین آن ها جذام و برص (پیسى ) و دیوانگى است .

با این ذکر از نود و نه بلا ایمن شوید 
از حضرت امام جعفر بن محمد صادق علیه السلام روایت نموده اند که فرمودند هر کس که هرروز سى مرتبه بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم ، الحمدلله رب العالمین ، تبارک الله احسن الخالقین ، لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم ، خداوند نود و نه بلا را از او دور فرماید که کمترین آن ها جنون باشد.

 *بهترین ذکر در سجده 
حضرت على علیه السلام فرمود: بهترین سخنان نزد حقتعالى آن است که در سجده سه بار گوید: (انى ظلمت نفسى فاغفرلى ).

در خواص بسم الله الرحمن الرحیم 
*امام هفتم موسى بن جعفر علیه السلام فرموده : هر کس را گرفتارى رسد که او را غمگین کند یا گرفتارى به او رسد، سرش را به آسمان بلند کند و سه بار بگوید:
(بسم الله الرحمن الرحیم ) جز این که خداوند گرفتارى او را بردارد و غم او را انشاء الله ببرد

 

منبع:tebyan.net

 

 





      

 

امام سجاد (ع) طلایه‌ دار جنبش بیداری اسلامی

 

تولد امام سجاد,زندگانی امام سجاد

علی بن الحسین (ع) معروف به امام سجاد و زین العابدین، چهارمین امام شیعیان میباشد

 

دریغا که نزد بعضی از مورخان این تصور خطا، شایع است که پیشوایان شیعه‌ امامیه از فرزندان امام حسین علیه السلام مردمی مظلوم و ستمکش بوده ‌اند که پس از کشتاری که در کربلا روی داد، از سیاست کناره گرفتند و به ارشاد و عبادت و انقطاع از دنیا پرداختند و بر این گفته‌ خود، به تاریخ زندگانی امام سجاد علیه السلام استناد می‌ کنند و جدایی ظاهری او را از رهبری در کار سیاست، حجت نظر خود می‌دانند. بدیهی است که سبب این تصورات خطا که دامنگیر مورخان شده است این است که آنان پنداشته اند عدم اقدام پیشوایان به قیام مسلحانه بر ضد وضع حکومت روز، و تفویض جنبه رهبری سیاسی به دیگری، به معنای خودداری آنان از رهبری بوده است.

 یک عمر تجربه تلخ
باید توجه داشت که امام سجاد علیه السلام، در بدترین زمان از زمان‌هایی که بر دوران رهبری اهل بیت علیهم السلام گذشت می‌ زیست. چه، او با آغاز اوج انحرافی معاصر بود که پس از وفات رسول اکرم صلی الله علیه وآله روی داد و از زمان امام سجاد علیه السلام کم ‌کم شکلی آشکار به خود گرفت. امام چهارم با همه‌ محنت‌ها و بلاها که در روزگار جدّ بزرگوارش امیرالمومنین علی علیه السلام روی داده بود همزمان بود. او سه سال پیش از شهادت امام علی علیه السلام متولد گردید. وقتی به جهان دیده گشود، جدش امیرمومنان علیه السلام در خط جهاد جنگ جمل غرق گرفتاری بود و زان پس، با امام حسن علیه السلام در محنت و گرفتاری‌ های فراوان او می ‌زیست و پس از آن نیز در فاجعه عظیم کربلا و قیام خونین پدر بزرگوارش امام حسین علیه السلام حضور داشت. او همه‌ این رنج ‌ها را طی کرد تا خود به طور مستقل رویاروی گرفتاری ‌ها قرار گرفت.

امام تنها
امام سجاد علیه السلام به این امر ایمان داشت که تا وقتی از طرف پایگاه‌ های مردمی و آگاه پشتیبانی نشود، تنها در دست گرفتن قدرت برای تحقق بخشیدن به عمل دگرگون ‌سازی اجتماع اسلامی کافی نیست. پایگاه‌ های مردمی نیز باید به هدفهای این قدرت آگاه باشند و به نظریه‌ های او در حکومت ایمان داشته باشند، و در راه حمایت از آن حرکت کنند و مواضع آن را برای توده‌ مردم تفسیر نمایند و در برابر تندبادها با استواری و قدرت بایستند.

امام سجاد علیه السلام این مقدورات را نداشت و این واقعیت را در تحلیلی جالب و دقیق برای ما بیان می ‌کند و می ‌فرماید:

«پروردگارا، در پیشامدهای ناگوار روزگار به ناتوانی خویش نگریستم و درماندگی خود را از جهت یاری طلبیدن از مردم در برابر کسانی که قصد جنگ با من داشتند دیدم و به تنهایی خود در برابر بسیاری کسانی که با من دشمنی داشتند، نظر کردم».

بنابراین مشاهده می‌ کنیم که امام سجاد علیه السلام موضع خود را با آگاهی از دشمنان خویش تعیین کرده است و در این موقعیت اسفناک، از دو راه عملی، با امت و پیروان خود روبرو می گردد.

 مدرسه بزرگ اسلامی
یکی از این دو راه عملی پیشوای چهارم، تهیه‌ برنامه‌ فکری و آگاهی عقیدتی و روانی امت بود. امام علی بن حسین علیهماالسلام در حقیقت دومین موسس مدرسه بزرگ اسلامی بود. خانه و مسجد، مدرسه‌ او بود و طلاب در آن جا و در پیرامون وی جمع می ‌شدند و بعدها شاگردانش، سازندگان تمدن اسلامی شدند و مردان تفکر و قانونگذاری و ادب اسلامی گردیدند . امام سجاد علیه السلام در دورانی پر اهمیت برای افزودن بر دانشمندان و راویان احادیث خود در علوم و فنون گوناگون قیام نمود. صحیفه سجادیه که انجیل آل محمد علیهم‌السلام است از آثار اوست. این اثر از ثروت ‌های فکری است که با وضع قواعد اخلاقی و اصول فضایل و علوم توحید و غیر آن، از سایر آثار متمایز است.

تولد امام سجاد,زندگانی امام سجاد

مشهورترین القاب امام سجاد (ع)  زین العابدین و سجّاد است

 

 انقلاب عظیم روانی
دومین راه، برانگیختن وجدان انقلابی افراد مسلمان و متمرکز ساختن و برانگیختن احساسشان به گناه و ضروری بودن جبران آن گناه بود. قیام پدر بزرگوار آن امام و پایان فاجعه‌آمیز آن در کربلا، توجه مردم را به گناهکاری‌ شان جلب کرد و کینه و نفرت آنان را به بنی ‌امیه برانگیخت. این مطلب را پس از قیام امام حسین علیه السلام و شهادت او آشکارا در ملت اسلام مشاهده می ‌کنیم و می ‌بینیم که بسیاری از مسلمانان از آن واقعه احساس گناه کردند و ملت در جهت تکفیر امویان به حرکت درآمد و کینه و نفرتش به بنی ‌امیه روزافزون گردید.

این احساس گناه، عاملی بود پیوسته شعله ‌ور، که مردم را برای شورش و انتقام‌ خواهی، دایم به جلو می‌ راند. امام علی بن الحسین علیهماالسلام کوشید، این احساس گناه را شعله ‌ور سازد و بر مهیب آن بیفزاید. ایشان توانست هر وقت فرصتی به دست می ‌آمد، مردم را به انقلاب بر ضد امویان برانگیزد و پیوسته این کار را از سر می ‌گرفت، و آن شعله، نه فرو می ‌نشست نه خاموش می‌شد.

در این راستا امام سجاد علیه السلام اعلامیه‌ های عمومی صادر می ‌فرمود و هر مسلمانی را که علیه زمامداران منحرف به شورش دست می‌ زد، می‌ ستود و از او به گرمی استقبال می ‌کرد و او را سپاس می‌گفت. چنانکه وقتی محمد بن حنفیه با فرستاده‌ مختار ثقفی نزد امام آمد تا در باب قیام مختار با او ایشان مشاوره کند، امام با سخنی کلی که فقط به مختار اختصاص نداشت، تقاضای محمد حنفیه را پذیرفت. سخنان او شامل همه‌ مسلمانان و به گونه ‌ای بود که مردم را وامی‌‌داشت رویاروی ستم بنی ‌امیه و زمامداران منحرف آن بایستند.
 
منشور مبارزاتی
آن جوّ ناآرام و لبریز از شورش و اضطراب، بنی ‌امیه را واداشت تا جنبش‌های امام سجاد علیه السلام و کارهای او را زیر مراقبت شدید قرار دهند و هر حرکتی که از او سر می ‌زد به شورشی نو تفسیر می‌شد که ناچار حکومت منحرف بنی ‌امیه هدف آن بود. از گذرگاه آن محیط ناآرام و مضطرب، امام بایستی راه و روشی نو می ‌یافت تا با آن محیط و شرایط بسیار دشوار، بتوان روبرو شد.

بنابراین امام دید که باید سخنان و آراء خود را در جامه‌ خشونت انقلابی نپوشد. اگر چه در واقع مفاهیم آن گفتارها شدیدتر از خشونت و شورش بود. او تعابیر آن را در جامه‌ اشارات و تحریک مستقیم بیاراست. او مشاهده کرد که نظریات اسلام و راه ‌ها و روش ‌های آن، حرمت خود را از دست داده و متروک گردیده است، پس سخنانش در صورت شکایت و دعا شکل گرفت و در آن، هر چه از شورش و تحریک به قیام که می‌ خواست گنجانید. دعاهای او دارای نوعی معانی است که رویدادهای عصر او را تفسیر می‌ کند و از مفاهیم تبلیغ و پی‌ ریزی بنای امت لبریز است.

 سیاست به روز
بنابراین با نگرشی به اوضاع دوران امامت حضرت سجاد علیه ‌السلام که سرتاسر مقارن با آشوبها و بحران‌های گوناگون اجتماعی بود و با توجه به وجود زمامداران ستمگر و جنایتکار و مراقبت‌های شدید آنان از امام، و نیز با توجه به نبودن یاران با ایمان و مجاهد و فداکار، به این نتیجه می ‌رسیم که آن گرامی جز مبارزه‌ منفی و پرورش شاگردانی ممتاز و نشر آثار علمی و اخلاقی چاره‌ دیگری نداشت ولی با این حال می ‌بینیم که آن امام همام، اگرچه از قیام مسلحانه‌ی مستقیم بر ضد حاکمان منحرف کناره ‌جویی فرمود و آن را با رهبری مدبرانه غیرمستقیم، به کلیه مسلمین انقلابی واگذاشت تا با فداکاری خود وجدان و اراده اسلامی را از خطر سقوط و نابودی حفظ کنند اما چنانکه گفته شد، آن حضرت در جنبه سیاسی، از رهبری خودداری نفرمود و تنها به عبادت روی نیاورد.  

در واقع این مطلب، اختلاف شکل عمل سیاسی است که شرایط اجتماعی که هر امام در طی آن زیست می‌ کند، آن را محدود می ‌سازد. به عبارت دیگر، وضع اجتماعی که هر امام در آن زیست می ‌کرد، شکل کار سیاسی او را محدود می‌ ساخت و امام سجاد علیه السلام نیز همچون اجداد طاهرین خود، وجودش، بقایش و اسارتش عامل بقای اسلام گردید.

منبع:tebyan.net

 

 





      

 

ای باغبـــان در گلستان ، گل را چــــــرا پنهان کنی
چـــــون ما اسیر آن گلیم ، از ما چـرا پنهان کنــــی

 

آن گــــل دهد بــــوی خدا ، از ما چــــراباشد جـــدا

بـــــــوی خدا را ای خدا ، دیگر چـــــرا پنهان کنـــی

 

در انتــظارش عالمی ،حیـــران ســــرگردان هـــمی
آن آیــــت مخزون را ، دیگـــر چـــــرا پنهــــان کـــنی

 

ظلــــم ستم غـــوغـــا کند ، دنیـا پـــــر از بلوا کنــــد
درپرده ی غیبت دگر ، منجی چـــرا پنهــــان کنــــی

 

ای آگـــه از ســـــر وعلن ، ای خالق لــــــوح قلــــم
عمرم به پایان شد دگــر ، مهــدی چرا پنهان کنـــی

 

مستضعفان داده ای ، خـــود وعده ی مــلک زمیـــن
آن وعده ی مستضعفان ، دیگر چـــــرا پنهان کنـــی


شد نیمه ی شعبان ز نــو ، دل انتظار مــــــاه نـــــو
این ماه را در پشت ابــر ، دیگر چــــرا پنهان کنــــی

 

او مکه هست و او مـنا ، هم سعی باشد هم صفا
اوزم زمــــزم بی انتها ، زمـــــزم چرا پنهـان کنــــی

 

هر جمعه ندبه ســر دهیم ، با یاد مهدی سـردهیم
هستیم بی مـــولا خدا ، مـــولا چرا پنهان کنــــی

 

 





      

 

دروازه ای در بهشت مخصوص روزه داران

 

کفاره روزه,حدیث در مورد روزه,روزه گرفتن

مسلمانان نباید از تشریع روزه وحشت کنند، و آن را گران بشمارند

 

شاید تصور ما این باشد که اعمال عبادی اسلامی یا حداقل چند عمل واجب اصلی، از همان روز نخست تولد اسلام، به مسلمانان ابلاغ شده باشد. اما تاریخ، یا بهتر بگویم روش تربیتی اسلام، چیز دیگری میگوید.

گواه مطلب آن که تقریباً تا 14 سال پس از بعثت پیامبر گرامی اسلام یعنی تا سال دوم هجری، هنوز "روزه" بر مسلمانان واجب نشده بود. نوشته اند روز دوم ماه شعبان سال دوم هجری یا به نقلی هم روز بیست و هشتم این ماه، روزی است که خطاب آمد: "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون. أَیَّاماً مَعْدُودات ..." (بقره، 183- 184) "اى کسانى که ایمان آورده اید روزه بر شما نوشته شده است آن گونه که بر امت هایى که قبل از شما بودند نوشته شده بود شاید پرهیزکار شوید. چند روز معدودى را باید روزه بدارید..."
خطاب شیرین "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا" ویژه ی آیات سوره های مدنی است. و سوره ی مبارکه ی بقره نیز که حاوی آیات فراوانی از احکام عبادی است، در مدینه نازل شده است.


با دقتی کوتاه در می یابیم که هر ظرافتی که برای ایده آل ترین تربیت لازم باشد، اسلام برای پروراندن امت پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله به کار بسته است. در جای لازم، صبورانه و با حوصله، شیوه ی "تدریج" را پیش می گیرد تا با فراهم شدن همه ی مقدمات لازم، احکام نورانی خود را در دل اهالی اسلام بنشاند؛ و گاهی در جای دیگر، قاطعانه و بی مهابا، یکی از پایه های فرهنگ شرک را در هم می شکند.


گویی اینجا برای برپایی حکم روزه، مقدمات چهارده ساله ای لازم بوده است. پیش از هجرت، 13 سال مکه فرصتی بود تا پایه های اعتقادی اسلام گذارده شود. سخن از توحید و معاد، و نفی اعتقادات شرک  آمیز جاهلی، بیشترین تأکید آیات مکی است.


آنچه که از فرهنگ مشرکانه ی بت پرستی در وجود این امت ریشه دوانده بود، باید به تدریج جای خود را به ایمان توحیدی می داد. برخی از احکام عبادات، خیلی زودتر، همزمان با این تحول عظیم، و شاید برای تسریع این تحول عظیم، واجب شده بود. مثل نماز. اهالی مکه، یک مرد را می دیدند که به نماز ایستاده و یک بانو و یک نوجوان هم پشت سرش، آنچه را او بجا می آورد، انجام می دهند. یعنی از وقتی که اسلام، تنها سه طرفدار داشت (پیامبر و خدیجه و علی بن ابیطالب علیهم السلام) نماز ستون دین بود.


اما قصه ی روزه، جور دیگری رقم خورده است. به فرموده ی امام باقر علیه السلام روزه یکی از پایه های بنای اسلام است: "اسلام بر پنج پایه بنا شده است: برپا داشتن نماز، پرداخت زکات، روزه ماه رمضان، حج بیت اللّه الحرام، و ولایت ما اهل بیت" (الأمالی للمفید : 353/4- میزان الحکمه، ج5، ص 371)


از ظرافت های دیگر اینکه: آیه ای که حکم وجوب روزه را اعلام میکند، اشاره دارد که روزه گرفتن عبادتی مخصوص شما نیست؛ امتهای قبلی هم ملزم بوده اند که روزه بگیرند. انسان وقتی می فهمد کار سختی را که به عهده ی اوست، دیگران هم قبل از او انجام داده اند، انجام آن برایش آسانتر میشود. و دیگر اینکه، روزه، عملی است که زمان کوتاه و محدودی دارد؛ در سال، فقط 30 روز.

کفاره روزه,حدیث در مورد روزه,روزه گرفتن

 بهشت را دروازه اى است به نام «ریّان (سیراب) که جز روزه داران از آن وارد نمى شوند

 
علامه طباطبایی(رحمةالله علیه) سه نکته ی زیبا در اعلام حکم روزه را چنین بیان نموده است:


1- بعد از آنکه در جمله: "یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ"، مساله وجوب روزه بر مسلمانان را خاطرنشان کرد، بلافاصله فرمود:" کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ" و فهمانید که شما مسلمانان نباید از تشریع روزه وحشت کنید، و آن را گران بشمارید، چون این حکم منحصر به شما نبوده، بلکه حکمى است که در امت هاى سابق  نیز تشریع شده بود.


2- (لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ)، یعنى علاوه بر اینکه عمل به این دستور، همان فائده اى را دارد که شما به امید رسیدن به آن ایمان آوردید، و آن، عبارت است از تقوا، و علاوه بر این، این عمل که گفتیم در آن، امید تقوا براى شما هست، همچنان که براى امتهاى قبل از شما بود،


3- عملى نیست که تمامى اوقات شما را و حتى بیشتر اوقاتتان را بگیرد، بلکه عملى است که در ایامى قلیل و معدود انجام مى شود، (أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ) (ترجمه تفسیر المیزان، ج 2، ص5)


ظاهراً حکم روزه برای امت اسلام قدری آسان تر و سبک تر از امت های قبل تشریع شده است. این را در روایتی میخوانیم که سؤال دانشمند یهودی را از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله نقل فرموده است:


از امام حسن بن علىّ بن ابى طالب علیهما السّلام روایت شده است، که فرمود: تنى چند از یهود به نزد رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله آمدند، پس دانشمندترین ایشان درباره مسائلى از آن حضرت سؤال کرد، و از جمله سؤال هایش این بود که گفت: خداى عزّ و جلّ به چه منظور سى روز روزه در ساعات روز را بر امّت تو واجب ساخته است و بر امّتهاى دیگر بیش از این فرض فرموده است؟


رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله فرمود: وقتى آدم علیه السّلام از آن میوه درخت خورد، سى روز اثر آن در شکم او باقى ماند، از این جهت خداى سى روز گرسنگى و تشنگى را بر نسل او فرض فرمود، و آنچه در شب می خورند تفضّلى از جانب خداى عزّ و جلّ در باره ایشان است. و کار بر آدم نیز بر همین گونه بوده است، و از این رو خدا آن را بر امّت من واجب ساخته است.


سپس این آیه را تلاوت فرمود: کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ، أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ . مرد یهودى گفت: راست گفتى یا محمّد، پس مزد کسى که این ایام را روزه بدارد چیست؟ فرمود: هیچ مؤمنى نیست که ماه رمضان را به قصد قربت روزه بدارد، مگر آنکه خداى تبارک و تعالى هفت خصلت را بر او واجب می سازد: نخست آنکه حرام را در بدنش ذوب میکند، و دوم آنکه او را به رحمت خداى تبارک و تعالى نزدیک می سازد، و سوم آنکه با این عمل خطاى پدرش آدم را جبران می کند، و چهارم آنکه فشارهاى بیهوش کننده جان دادن را بر او آسان می سازد، و پنجم آنکه او را از گرسنگى و تشنگى روز قیامت در امان می دارد، و ششم آنکه خدا برات آزادى از آتش جهنّم را به او عطا می کند، و هفتم آنکه خداى عزّ و جلّ او را از غذاهاى پاکیزه بهشت اطعام می نماید. گفت: راست گفتى، یا محمّد. (من لا یحضره الفقیه / ترجمه غفارى، على اکبر ومحمد جواد و بلاغى، صدر، ج 2، ص: 386)


در آخر:
حسن ختامی زیباتر از سخن رسول خدا صلی الله و علیه وآله در وصف پاداش روزه داران نیست که فرمود: "بهشت را دروازه اى است به نام «ریّان (سیراب)» که جز روزه داران از آن وارد نمى شوند. (معانی الأخبار: 409/90. میزان الحکمه، ج2، ص 283)

منبع:tebyan.net

 

 





      
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >